-
۲۲ شهریور ۱۴۰۳
-
بازدید: ۵۹۳
الف) روایت خلاصه:
گلایه ی فرهیخت | به نام خدا، همه به خوبی می دانیم که موضوعات تأثیرگذار در زندگی انسان ها، به دو دستهی «حداقلی» و «حداکثری» تقسیم میشوند.
موضوعاتی که حداکثر تأثیر را در زندگی انسان از خود برجا میگذارند، موضوعات «حیاتی» یا «راهبردی» و «استراتژیک» هستند که بدون ملاحظهی موقعیت آنها، نمیتوان استمرار زندگی را انتظار داشت.
تردیدی نیست که «سرپا ماندن ناوگان مسافری و زیرساخت های حمل و نقل هوایی، ریلی و زمینی» آن هم برای کلان شهری زیارتی چون مشهدالرضا(ع)، یکی از همین موضوعات حیاتی است.
اساساً وجود زیرساخت های حمل و نقل امن و پایدار و رشد در لحظه ی آن، از مظاهر تمدن بشری و از جمله مؤلفه های توسعه یافتگی یک کشور و یا یک شهر به حساب می آید.
و از سویی دیگر، حیات و ممات اقتصاد این زیستگاه قدس رضوی، منوط به حفظ سرمایه های اجتماعی ارزشمند آن یعنی جمعیت زائران داخلی و غیرایرانی آن است و اگر اقبال آنان به مقوله ی زیارت به هر دلیل خدای نکرده کمرنگ شود، بیچاره می شویم.
به عبارت عوامانه، هر چه می خواهید ببندید، ببندید، اما این رگ حیاتی و شاهراه ارتباطی نباید لحظه ای هرگز قطع یا محدود شود. این زیستگاه قدس رضوی حتی برای یک روز، نباید بدون بلیت هواپیما و قطار و اتوبوس بماند. کما این که هزاران در بر چهارچوب خانه های این شهر نصب است و می توان آنها را بست یا محدود کرد، اما دَرِ حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) حتی برای یک لحظه هم نباید بسته بماند! یا حتی محدود شود!
اما مسئولان خدوم ما در شهر و استان چه می کنند؟
دقیقاً برعکس عمل می کنند. نگاه محدود جغرافیایی دارند! بدین معنی که دور تا دور شهر و استان یک خط قرمزی کشیده و هرآنچه که خارج این دایره است، به آن ذره ای اهمیت نمی دهند و گویی به آنها مربوط نیست، اما داخل این دایره، ابداً... هرگز! نباید حتی یک برگ درخت، بی اذن آنها از درختی بیفتد.
💬 داخل این دایره، یک قرص نان یا یک بطری آب معدنی اولاً نباید کمیاب باشد، ثانیاً نباید گران تر از نرخ مصوب فروخته شود، اما بیرون از این دایره، اگر نرخ بلیت هواپیما، از یک میلیون مصوب، به یک باره به دو، سه، چهار و بلکه پنج میلیون! بالغ شود، اصلاً برای شان مهم نیست که نیست!
💬 داخل این دایره، نباید جای خواب و جای پارک کم بیاید، آن قدر حساس که استاندار به مسئولان دستور مستقیم می دهد در ایام پیک زائر، هیچ همایش یا جشنواره و مسابقه ای در سطح شهر برپا نکنند تا هم ذهن مسئولان و هم فضای سالن های سرپوشیده برای اسکان زائران خالی بماند؛
اما خارج این دایره چطور؟ اگر بلیت قطار نیست و ناپیدا می شود و زائران با زن و بچه در کف خیابان های اطراف حرم مطهر، در ایستگاه راه آهن یا مقابل دفاتر آژانس های فروش بلیت، مستأصل و سرگردان منتظر فرج و گشایشی هستند، برای شان چه اهمیتی دارد؟
💬 داخل این دایره و در برخی از روزهای خاص، شهردار دستور می دهد بابت سوار شدن زوار به اتوبوس ها و واگن های مترو، هیچ وجهی دریافت نشود، حتی بعضی تاکسیران های اطراف حرم مطهر هم در این روزها، زائران را به رایگان جابجا می کنند.
اما خارج از این دایره، دقیقاً در وسط اوج شلوغی های دهه ی آخر صفر، استاندار دولت محرومان دقیقاً برعکس، دستور می دهد سی درصد بر نرخ بلیت های اتوبوس بین شهری اضافه شود تا زواری که مثلاً از تهران به مشهد آمده اند، اکنون و در قیامتگاه چهل و هشتم، افزون بر پانصد هزار تومان به ازای هر بلیت هزینه کنند! علی برکت الله و رحم الله من یقرأ الفاتحه...
حضرات: آب دست تان دارید، بر زمین بگذارید و چاره ای کنید!
تردیدی نیست که والیان امر باید چاره ای عاجل بیندیشند و این مشکل نبود یا کمبود ناوگان حمل و نقل هوایی، ریلی و اتوبوسی را به هر شکل ممکن و طی سه فاز کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت حل کنند.
مادامی که مسئولان شرکت راه آهن، علت این کمبود قطار را محدودیت منابع مالی عنوان می کنند، چه اشکالی دارد آستان قدس رضوی به عنوان ابرسازمان دینی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی غرب آسیا، سریعاً در این موضوع ورود کرده و به طرق مختلف، این بحران بزرگ را از سر شهر و زائر و مجاور عبور دهد؟
مگر زمانی که در بخشی از این کشور، خدای نکرده سیل یا زلزله یا سایر فجایع طبیعی پیش می آید، این آستان معظم و خادمانش در آنجا حضور پیدا نکرده و برای رفع بحران، به مردم کمک و یاری نمی رسانند؟ چرا...
خوب، حالا خود ناوگان مسافری مشهد در هر سه بخش هوایی، ریلی و جاده ای دچار بحران شده، چه ارگانی مُحق تر و توانمندتر از آستان قدس رضوی است که اینجا هم، دست زائران بارگاه منور رضوی را بگیرد و لااقل به صورت موقتی، چاره اندیشی و رفع مشکل کند؟
و حتی در میان مدت و دراز مدت، مجوز تأسیس یک شرکت ریلی همچون نورالرضا یا فدک و نیز شرکت هواپیمایی همچون ماهان را از مراجع ذی صلاح اخذ و فقط در مسیر مبدأ و مقصد مشهد اقدام به راه اندازی پروازهای فوق العاده کند.
آستان قدسی که در صنعت گردشگری، هتل پنج ستاره قصرالضیافه دارد، چرا ایرلاین نداشته باشد؟ این که خیلی بهتر است از مال سازی که اصلاً به گروه خون این ابرسازمان دینی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و... غرب آسیا نمی خورد.
درود و بدرود
ب) بخش دوم، روایت مبسوط:
روح خدمتگزاری ما خراسانی ها در ایام پیک زائر بویژه در چند روز آخر ماه صفر، همه ی ما را به سوی اقدامی تحسین برانگیز می کشاند؛
و آن چیزی نیست جز هم افزایی همه ی توان و امکانات خود برای پذیرایی هر چه بهتر و بیشتر از زائران بارگاه منور رضوی؛
هر سال ذیل یک تشکلی و امسال هم با تابلوی ستاد خدمات زائر دهه آخر صفر و با شش کمیته ی تکریم و استقبال از زائر، خدمات شهری، حمل و نقل، راهنمایی و اطلاع رسانی، حفاظت و حراست و نظارت و بازرسی، به خدمتگزاری مشغولند!
و اما بعد، از تاریخ انتشار خبر برپایی «نخستین جلسه ی رسمی قرارگاه اجرایی ستاد دهه آخر صفر شهرداری مشهد» یعنی مورخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ مشتاقانه منتظر بودیم تا خبری از تغییر روندهای غلط همه ساله در خدمات رسانی به این گروه زائران خاص بشنویم و بر هوش و تدبیر و درایت مسئولان خود مباهات کنیم.
همه می دانید این روزها، مصادف است با ایام شهادت حضرت رسول، امام حسن مجتبی و ولی نعمت ما خراسانی ها، حضرت امام اباالحسن الرضا علیهم السلام و مشهد باید قاعدتاً یکی از شلوغ ترین و پر زائرترین روزهای ایام پیک خود را تجربه کند. این طور نیست؟
اما توقع داشتیم مسئولان آگاه و به روز ما، برای یک بار هم که شده، از لاک غار اصحاب کهفی خود بیرون آمده و با توجه به شرایط اسفناک حاکم بر وضعیت کنونی ناوگان حمل و نقل مسافری و در نتیجه، کاهش شدید آمار زائران، لااقل یک دادی یک دودی یک جیغ بنفشی در ابراز مخالفت با این شرایط بغرنج بکشند!
نه این که هم در این نشست اولیه و هم در سایر نشست های پشت سر دیگر، فقط و فقط حواس شان به این بود که نکند جا برای اسکان کم بیاوریم؟ نکند نان در اطراف حرم کمیاب شود؟ نکند جای پارک کم یباوریم؟ نکند کسبه ی اطراف حرم گران فروشی کنند؟ و...
بالاخره زوار بال و پر ندارند که از آسمان و پروازکنان به مشهد نزول اجلال کنند. دارند؟
پس چرا جوری رفتار می کنید که گویی هیچ اتفاقی در سپهر زیارت نیفتاده و هیچ مشکلی سر راه سفر زائران ایرانی و غیرایرانی به مشهد نیست و تمام هم و غم آنها آرد و نان و آب و جای پارک و گرانفروشی کسبه است؟!
یکی از دو راه نفس کشیدن تان بسته شده، اما خیلی اتو کشیده و تر و تمیز و متشخص مثل همیشه و طبق یک دستور کار سنتی و نخ نما، دور هم جمع می شوید و تمام هم و غم خود را صرف مسائل فقط درون شهری می کنید؟
گویی که همه ی این زوار معزز، پشت دروازه های شهر آماده و متجمع و گوش به فرمان ایستاده اند و فقط منتظر سوت شما بزرگواران هستند تا به یکباره، به داخل شهر بریزند!
چرا برون شهر را هم نمی نگرید و کمی هم بلند نمی اندیشید؟! مگر خود شما همیشه گلایه نمی کردید و نمی گفتید آهای مرکز نشینهای فلان و بهمان شده: مشهد، شهری است ملی و بلکه فراملی و بین المللی؟ و نمی توان با اختیارات محلی، یک شهر فراملی را مدیریت کرد؟!
خوب، بسم الله... شما که لالایی بلدید، پس چرا خواب تان نمی برد؟ چرا در عمل، خلاف قول و گفتار خود عمل می کنید؟
به قول یک شهروند معترض، خودتان همیشه تا نوک دماغ مبارک را می بینید، اما از مسئولان کشوری توقع دارید تا کهکشان راه شیری را برای شهر شما رصد کنند؟!
حال بماند که در یکی از مهمترین ایام پیک زائر و اصطلاحاً گُل شلوغی و کثرت جمعیت مسافر و زائر که تنور تبلیغ شعائر رضوی داغ داغ است، همش به فکر معیشت جسمانی زائران هستیم و نه تمشیت روحانی آنان!
به یادداشت های فرهیخت قبلی یک نیم نگاهی بیندازید! چندی پیش داشتیم از عدم توجه حضرات رؤسا به تمشیت روحانی زوار گلایه می کردیم و امروز ببینید به چه روز سیاهی افتادیم که بی خیال فرهنگ و سرهنگ شدیم و در عقبگردی قهرمانانه، دو دستی باز به همان معیشت جسمانی کوفتی چسبیدیم که از این بزرگواران جز همین اندک تمهید آب و نان و جای خواب و جای پارک انتظار نیست!
خداوکیلی اگر شهردار ما شخصیتی ملی و نه محلی و مثلاً در تراز یکی از سران سه قوه می بود، آیا او هم مثل شما در داخل این جلسات شهری، فقط به فکر آب و نان و جای خواب و جای پارک زوار می بود؟ یعنی یک کلام داد نمی زد که: « آهای خانم وزیر راه و شهرسازی! این چه وضعی است که سر زائر و زیارت مشهد در آورده اید؟ یک مشهد و یک ایران، یک مشهد و یک جهان اسلام!»
نمی گفت: «از چهار مسیر ورودی به سمت مشهد، سه تای آن عملاً مسدود شده و فقط یک راه جاده باقی مانده است و بعد انتظار دارید مشهد، همچنان پر زائرترین شهر جهان اسلام باقی بماند؟»
مشهدیان گرام: تن دادن به این ظلم فاحش، یعنی خدای نکرده، تکرار تجربه های تلخ گذشته ی جهان در عدم مدیریت سونامی سیل گونه ی جمعیت!
حال می خواهد این فاجعه ی انسانی در شهر دویسبورگ آلمان باشد یا کرمان خودمان در تشییع پیکر سپهبد شهید، قاسم سلیمانی یا خدای نکرده منای عربستان سعودی...
نمیشود تمام زائران مشتاق را عملاً به جای چهار مسیر، از یک مسیر به سمت مشهد هدایت کرد، بعد توقع داشته باشیم که خدای نکرده، فجایع تلخ تاریخ معاصر تکرار نشود؟
تازه، چه جاده ای؟ خدا زیاد کند! مگر خودتان همیشه نمی گویید جاده های خراسان رضوی، جزو بدترین جاده های کشورند و دور از تن و جان زوار شریف این خطه، همیشه تلفات جانی می دهند؟!
و مگر انسان ها، جز از راه دهان و بینی، مسیر دیگری برای نفس کشیدن دارند؟ خوب، اگر راه دهان مسدود شد، آیا تنفس فقط از راه بینی، می تواند مانع تکرار فجایع تلخی همچون فاجعه ی تلخ منا گردد؟
قوانین جبری عالم در آسمان زیارت که فقط متعلق به مکه و کرمان و... نیست! این قانون طبیعت همه جایی است و عربستان و آلمان و ایران نمی شناسد! مسدود کردن تمام راه ها و باقی گذاشتن فقط یک راه، همیشه فاجعه بار است.
مضافاً وقتی خود شما، این قدر بسته و محدود فکر می کنید و جغرافیای برنامه ریزی تان، یک سرش طرقبه در غرب و یک سر دیگرش در شرق و نهایتاً پادگان بسیج است، پس چطور توقع دارید پایتخت نشینان، برای مشکلات و موانع تعالی شهر شما، ملی و بلکه فراملی بیندیشند؟ خودتان می گفتید که مدیران ملی باید این شهر را شهری ملی بدانند! پس چه شد؟
چرا نه شما و نه نخبگان و بزرگان شهر و نه اهالی رسانه های همیشه خواب و منفعل مان، داد نمی زنند سرکار خانم فرزانه ی صادق، وزیر محترم راه و شهرسازی!
در اولین روز وزارت و در اولین سفر، به مرزهای غربی و جنوبی کشور سفر کردید و اوضاع زائران اربعین حسینی را از نزدیک مشاهده، خسته نباشید و جزاکم الله خیرا...
خوب... نوبت هم باشد، نوبت مشهد است؛ بسم الله... منتظریم طی یک پرواز فوق العاده، شما و معاونین محترم به این دیار، سفر کنید.
و مثل همان اضطراب و نگرانی که برای اوضاع مسافران غرب و جنوب کشور داشتید، اینجا در شمال شرق کشور هم، همین طور پیگیر باشید و ایرلاین های پول آشام را به سیخ سرخ بکشید چرا نرخ بلیت پروازها این قدر نجومی است؟ یا چرا قطار فوق العاده برای مشهد اختصاص نمی دهند؟ چرا اتوبوس به سختی فراهم می شود؟
به قول مشهدی ها، «یک سال انتظار برای یک چهل و هشتم!» یک سال و فقط «یک دهه ی آخر صفر» و سالروز شهادت ولی نعمت همه ی ایرانی ها، حضرت امام رضا علیه السلام!
به خدا دیگر نمی دانیم در این کلان شهر، نگران چه باشیم و از چه گلایه کنیم؟ آن قدر که فهرست بلندبالای گلایه های ارسالی مخاطبان ما، زیادتر از فهرست کوتاه قد تحسین ها و تقدیرهاست!
کم مانده شک کنیم به این که آیا راه را درست می رویم؟ نکند همه به جای حرکت به سمت هدف، داریم پشت به آن حرکت می کنیم و بعد توقع داریم سر از تورغوزآباد سفلی در نیاوریم!
مگر نه این است که در همین کشور همسایه ی غربی یعنی ترکیه، آن همه باد و تبختر صنعت درآمدساز «گردشگری» آنها، دقیقاً همین روزها، با بیتدبیری مسئولانش، به ضرب شصت یک سوزن که نه، یک اَبَر جوالدوزی به نام «تورم افسار گسیخته»، آن چنان خالی شده که داد هتلداران و فعالان صنعت گردشگری را درآورده است!
حتی خود مردم ترکیه هم سفر به کشور همسایه ی غربی یعنی یونان را به خاطر ارزان تر بودن بر سفرهای داخلی شهرهای گردشگری و جذاب خود ترجیح می دهند! نکند بر اثر همین غفلت ها، این فاجعه بر سر ما هم بیاید؟! مرگ فقط برای همسایه که نیست؟
پس بیایید همه با هم، تدبیر کنیم تا لاجرم تقدیر، سراغی از ما نگیرد، چراکه «مقاومت یک زنجیر، برابر با مقاومت ضعیف ترین حلقه ی آنست!»
اتفاقاً این گلایه ی فرهیخت ما ناظر به همین مطلب است که گرامیان، حواستان به ضعیف ترین حلقه ها باشد تا این همه زحمات و خدمات، تحت تأثیر آثار سوء آنها، بر باد نرود!
به عبارت دیگر، و بر اساس تشبیهی عوامانه، تمام ذهن و فکر خود را متوجه ی «مارادونا» ها نکنید، بلکه امروزه بیشتر مواظب این «غضنفرها»یی باشید که دارند دائم به دروازه ی خودی گل می زنند!
و از جمله ی آنها، برخی از همین شرکت های هواپیمایی و ایرلاین های داخلی هستند که تحت تأثیر فروپاشی آخرین سنگر مقاومت در برابر گرانی بلیت، یعنی وزارت راه و شهرسازی، امروزه به آنها خیلی خوش می گذرد! حرام شان باد این خوشی!
این یعنی چی نرخ این روزهای بلیت تهران - مشهد که باید طبق نرخ مصوب، یک میلیون تومان باشد، هم اکنون روی دو میلیون و هفتصد هزار تومان قفل شده است؟
مگر سر گردنه است؟ مگر این کشور بی صاحب است که این روزها به بهانه های واهی تا سه و بلکه پنج میلیون تومان هم به فروش می رود و صدایی از هیچ کس بلند نمی شود! چرا؟
بالاخره باید زائرانی خارج از مشهد به مشهد بیایند - چه از میان هموطنان ایرانی و چه از زائرانی از سایر کشورها - تا دهه ی آخر صفر امسال، آن قدر شلوغ شود که نیاز به بسیج تمام امکانات سخت افزاری و نرم افزاری و انسان افزاری شهر برای خدمت رسانی هرچه بهتر شود، و الا چه ستادی؟ چه استقبالی؟!
به عبارت دیگر، مادامی که:
💬 بلیت هواپیما، یا یافت نمی شود یا آن قدر گران است که مردم باید از قوت و غذای خود و فرزند و عیال شان بزنند تا بتوانند بلیتی آن هم به سختی تهیه کنند؛
💬 نرخ بلیت قطار طی همین چند هفته ی گذشته، سی درصد گران شده و ایضاً بلیت قطار برای زائران غیرایرانی، پنجاه درصد! افزایش یافته و فقط بلیت اتوبوس مانده بود که آن هم سی درصد! گران شد! علی برکت الله؛
💬 اتوبوس گفتی و کردی کبابم؛
همان طور که می دانید، این روزها به خاطر خدمت رسانی به زائران راهپیمایی باشکوه و حماسی اربعین حسینی از نجف تا کربلا، بخش عظیمی از ناوگان اتوبوسرانی بین شهری، در مسیرهای منتهی به غرب و جنوب کشور در حال تردد هستند و اصلاً اتوبوسی برای شمال شرق کشور و مسیر مشهد یافت نمی شود!
آن موقع چطور توقع دارید مشهد، مثل سنوات قبل، کربلای دوم شود؟ و چرا مسئولان شهری و استانی ما این قدر نسبت به این موضوع مهم بی خیال و بی تفاوت هستند؟
بلوکه بتنی مقابل مغازه زرگری، برای شما مهم نیست؟
چون بخشی از مخاطبان ما، اهالی بلدیه ی سناباد قدیم هستند، اجازه دهید با زبان خودشان، مثالی شهردارچیانه بزنیم، شاید مقبول افتد. مگر نه آن که سنگ فرش های خیابان های این شهر از طلاست و جای جای آن، پر از جواهر فروشی و زرگری! حال به عنوان مثال، اگر شهرداری بیاید و یک بلوکه ی بتنی عظیم مقابل دکان طلا فروشی ما بگذارد، آیا نباید صدای مان به اعتراض بلند شود؟
اگر این بلوکه مقابل مغازه ی عطاری و بقالی باشد، مردم شاید از گوشه کنار آن وارد مغازه شده و خرید خود را انجام دهند و برای شان مهم نباشد، اما اگر مقابل مغازه ی جواهرات قرار گیرد، معنای دیگری دارد!
آن موقع، مردم می گویند حتماً مفسده ای صورت گرفته و اختلاسی شده که این اتفاق بد افتاده و اعتماد عمومی از صاحب آن مغازه سلب می شود و کسی نه برای خرید و نه برای فروش مراجعه نمی کند، حتی اگر منفذی برای رفت و آمد هم مهیا باشد. این طور نیست؟
بنابراین، اکنون که شرکت های هواپیمایی و ایرلاین های داخلی، ستون بزرگ بتنی مقابل قرارگاه زیارت شهر ما گذاشته اند، در تعجبیم که چرا هیچ صدایی از والیان شهری و استانی ما بلند نمی شود؟
یک پیشنهاد و خلق یک راهکار
چرا دولتمردان ما اجازه نمی دهند شرکت های هواپیمایی خارجی، وارد مسیرهای پروازی داخلی از جمله مشهد شده تا این دیوار بتنی برداشته شده و سفر زائران به مشهد، تسهیل و تسریع گردد؟
حال که بحث به ایرلاین های خارجی و تفاوت قیمت نازل آنها با شرکت های هواپیمایی پول دوست داخلی کشید، اجازه دهید سری به فضای رسانه و مطبوعات زده و ببینیم دیگر صاحب نظران و دلسوزان این عرصه، چه دیدگاه و چه پیشنهادی در این باره دارند؟
و بفهمیم عمق راهبردی!! این کلاه گشادی که این روزها دارد سر امت همیشه در صحنه بویژه ما خراسانی های بی کس و کار می رود، چقدر هولناک است؟
محرومیت ۹۶ درصد ایرانیها از مسافرت با هواپیما! بلیت ارزانتر ایرلاینهای خارجی در مسیر مشهد!
بلیت ایرلاین های لاکچری گران تر است یا ایرلاین های ایرانی؟ | جزئیات حاشیه سود شرکت های هواپیمایی
ظاهراً قیمت بلیت هواپیما در ایران بسیار پایینتر از سایر کشورهاست و ایرلاینها با تأکید بر همین نکته پیدرپی به دنبال افزایش قیمت هستند؛ این در حالی است که قیمتگذاری بلیت شرکتهای ایرانی و اشرافیترین ایرلاینهای منطقه در شرایط یکسان، این قضاوت ظاهری را رد میکند.
چرا قیمت بلیت ایرلاین های خارجی بسیار ارزانتر از شرکت های ایرانی است؟
با آزاد شدن قیمتگذاری بلیت هواپیما، برخی شرکت های ایرانی قیمتهایی تا ۶ میلیون تومان را برای پرواز تهران-مشهد! به ثبت رساندند.
این در حالی است که برخی ایرلاین ها و شرکتهای تراز جهانی میتوانند همین مسیر را براساس دلار آزاد ۶۲هزار تومانی با کمتر از ۷۰۰ هزار تومان سرویسدهی و پرواز کنند.
روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: اگرچه دولت سعی کرده ورق مشوقها و یارانههای فزاینده به شرکتهای هوایی را با قیمتگذاری بلیت هواپیما به نفع مردم برگرداند، اما متاسفانه طی چند سال اخیر شرکتهای هوایی با ترفندهای خاص از فروش خدمات با قیمت مصوب طفره رفته و گاهی بلیتهای خود را بیش از ۴ برابر قیمت مصوب فروختهاند.
احتمال خداحافظی همیشگی ایرانیها با پرواز
رئیس اندیشکده حکمرانی هوشمند درباره وضعیت قیمتگذاری بلیت هواپیما می گوید:
قسمت ترسناکتر معما و ماجرای ایرلاینهای ایرانی اینجاست که از دو هفته پیش رأی مربوط به ممنوعیت قیمتگذاری بلیت هواپیما هم اعلام و شورای عالی هواپیمایی از قیمتگذاری کنار گذاشته شده و قرار است قیمت توسط خود ایرلاینها تعیین شود!
اقدامی که با توجه به سابقه درخواست این شرکتها در قیمتگذاری، احتمالا منجر به خداحافظی همیشگی بخش بزرگی از ایرانیها با هواپیما خواهد شد.
دکتر سید طه حسین مدنی افزود: در ادامه اعداد و ارقامی ذکر شده که معمای ایرلاینهای ایرانی را پیچیدهتر میکند و پرسشهایی به وجود میآورد که این شرکتها باید به آن پاسخ دهند یا شاید هم نیاز است نهادهای نظارتی تمرکز بیشتری بر فعالیت این شرکتها داشته باشند تا مشخص شود، چرا با وجود ارائه این حجم از یارانه و مشوق باز هم ۹۶درصد ایرانیها از سوار شدن به هواپیما محروم شدهاند.
پرداخت ۲درصد هزینه بنزین توسط ایرلاینهای ایرانی
بلیت هواپیما با شاخص صندلی/کیلومتر قیمتگذاری میشود؛ این قیمت در سال ۱۴۰۲ در ایران ۴.۲ سنت تعیین شده بود. این قیمتگذاری در قبال ارائه بنزین یارانهای انجام شده است چون شرکتهای ایرانی با بنزین یارانهای که دریافت میکنند فقط ۲درصد برای سوخت جت هزینه میکنند و ۹۸درصد آن مشمول یارانه دولتی میشود.
رئیس اندیشکده حکمرانی هوشمند گفت: البته مقایسه نرخ صندلی/کیلومتر برخی شرکتهای خارجی نشان میدهد با وجود اینکه این شرکتها ۵۰ برابر ایرلاینهای ایرانی برای سوخت هزینه میکنند باز هم از نرخ مصوب ایران قیمت کمتری دارند!
و شرکتهای دیگری هستند که به قیمت مصوب ایران نزدیک هستند و اختلاف زیادی ندارند. مثلاً شرکت آمریکایی جتبلو برای هر صندلی/کیلومتر ۲.۵ سنت میگیرد یا شرکت ترکیهای پگاسوس قیمت خود را ۳.۳ سنت اعلام کرده است.
وی افزود: شرکتی چون قطر ایرویز نرخ ۶.۵ سنت به ازای هر صندلی/کیلومتر پرواز دریافت میکند که با نرخ مصوب ایران اختلاف زیادی ندارد. نرخ هواپیمایی امارات ۸.۱ سنت اعلام شده است؛
ترکیش ایرلاینز هم قیمت را ۸.۲ سنت اعلام کرده و در نهایت شرکت امریکن ایرلاینز که از لحاظ میزان درآمد سالانه و انتقال مسافر نیز در رتبه نخست شرکتهای هواپیمایی جهان محسوب شده و خدمات ویژهای ارائه میکند؛ قیمت ۱۰.۹ سنت را تعیین کرده است.
مدنی در ادامه گفت:
البته همانطور که گفته شد آنها به قیمت مصوب پایبند نبودهاند و در این مدت نرخ خود را به بالای ۹ سنت هم رساندهاند.
بلیت ارزانتر ایرلاینهای خارجی
علاوه بر سوخت یارانهای، موضوع دیگری که معمای ایرلاینهای ایرانی را پیچیدهتر کرده مقایسه هزینه پرسنل است. در میان پرسنل شرکتهای هوایی، خلبانان از دستمزد بالاتری برخوردار هستند؛
بررسیها نشان میدهد شرکتهای ایرانی به طور میانگین ماهانه به خلبانان خود ۶۰ میلیون تومان پرداخت میکنند. این رقم براساس نرخ دلار سال ۱۴۰۲ در ترکیه ۱۸۰ میلیون تومان و در آمریکا ۵۰۰ میلیون تومان بود.
رئیس اندیشکده حکمرانی هوشمند با اعلام این مطلب گفت: با وجود این موضوع ایرلاینهای ایرانی از خدمات فرودگاهی دولتی و ارزان نیز بهرهمند هستند.
هزینه استفاده از خدمات فرودگاهی یکی دیگر از عوامل موثر بر قیمت بلیت هواپیماست. در ایران ۵۴ فرودگاه وجود دارد که با تعرفه دولتی، بخش دیگری از هزینه ایرلاینها را پوشش میدهند.
خدماتی که کمتر شرکت هوایی در دنیا از آن برخوردار است، اما این موضوع هم باعث نشده مردم ایران حق دسترسی راحتتری به پرواز پیدا کنند و مشخص نیست دقیقاً نفع این خدمات به جیب چه کسانی میرود؟
وی افزود:
معمای ایرلاینهای ایرانی را در مجموع میتوان با این پرسش طرح کرد که چطور شرکتهای خارجی که ۳ تا ۸ برابر شرکتهای ایرانی هزینه پرسنل دارند و ۵۰ برابر شرکتهای ایرانی برای سوخت هزینه میکنند و از تعرفه دولتی خدمات فرودگاهی هم بهرهمند نیستند؛ هزینه تمام شده و اعلامی برخی از آنها نزدیک به نرخ مصوب ما و کمتر از نرخ درخواستی شرکتهای ایرانی است؟
این در حالی است که همه میدانیم خدماتدهی بهتر و با هواپیماهای جدیدتر، ایمنی بالاتر و ریسک بسیار پایینتری دارند.
چطور قیمت بلیت این شرکتها که از بنزین با نرخ جهانی استفاده میکند و هزینههای اجرایی آن مثل حقوق خلبانان و پرسنل را به دلار پرداخت میکنند از شرکتهای ایرانی که هواپیماهایی فرسوده در اختیار دارند و از سوخت یارانهای استفاده میکنند، ارزانتر، برابر یا اندکی بیشتر است؟
مردم ایران ۶ برابر کمتر از مردم جهان قدرت خرید بلیت هواپیما دارند
محرومیت مردم ایران از پرواز با برآورد قدرت خرید نسبت به مردم دیگر کشورها بیشتر به چشم میآید. میانگین شاخص قیمت بلیت با در نظر گرفتن متوسط سرانه تولید ناخالص داخلی در جهان عدد ۱.۷ و در ایران با در نظر گرفتن سرانه تولید ناخالص داخلی و قیمت مصوب بلیت رقم ۹.۹ است.
این یعنی توان ایرانیها برای پرداخت هزینه سوار شدن به هواپیما یک ششم مردم سایر کشورهاست. این شاخص اگر با نرخهای پیشنهادی شرکتهای هوایی داخلی محاسبه شود قدرت ایرانیها برای خرید بلیت هواپیما، به یک سیزدهم میانگین جهانی میرسد.
رئیس اندیشکده حکمرانی هوشمند با اعلام این مطلب گفت: همه این شرایط دست به دست هم داده تا ۹۶درصد مردم ایران به خدمات هوایی دسترسی نداشته و نتوانند برای مسافرتهای خود با هواپیما جابهجا شود.
البته نیمی از همین ۴ درصدی که از هواپیما میکنند هم مدیران و کارکنان دولتی هستند که هزینه پرواز را خودشان پرداخت نمیکنند. این یعنی این همه یارانه بنزین جت و تعرفه دولتی خدمات فرودگاهی فقط به سود ۲درصد جامعه است. این یارانه کجا و به جیب چه کسانی میرود؟
وی افزود: شگفتانگیزترین قسمت معمای ایرلاینهای ایرانی، معادلسازی قیمت پرواز با ایرلاینهای خارجی تحت شرایط مشابه داخلیهاست.
ما این معادلسازی را فقط با محاسبه هزینه سوخت و پرسنل انجام دادیم. بر این اساس اگر فقط هزینه سوخت و پرسنل را برای شرکتهای خارجی مشابه شرکتهای داخلی محاسبه کنیم، متوسط قیمت هر صندلی/کیلومتر پرواز این شرکتها در مسیرهای داخلی ۳.۳ سنت خواهد بود.
❖ همچنین اگر هواپیمایی امارات اجازه داشته باشد با این شرایط در مسیر تهران-مشهد پرواز کند قیمت بلیت این شرکت زیر یک میلیون تومان خواهد بود و شرکتهای آمریکایی هم میتوانند برای این مسیر بلیتهای نهایتا یک میلیون و ۱۰۰هزار تومانی بفروشند.
با این قیمتها چنددرصد مردم ایران میتوانند از هواپیما استفاده کنند؟ این قیمتها را با قیمتگذاری بعضا ۶ میلیون تومانی تهران-مشهد توسط ایرلاینهای داخلی مقایسه کنید.
البته که فعالیت ایرلاینهای خارجی در ایران فعلا و با قوانین موجود فراهم نیست، اما این بررسی، لزوم ورود دستگاههای نظارتی درباره وضعیت پرواز و محروم کردن مردم از این خدمات را گوشزد میکند.
مدنی تاکید کرد: در نهایت بر تمام پژوهشگران، نخبگان و متخصصان این حوزه محرز است که این سردرگمی در سیاستگزاری امور حمل نقل کشور دلیلی جز انفعال و بیعملی در تدوین و تصویب سندجامع حمل و نقل کشور نداشته و ندارد.
چشم مان روشن... بلیت قطار هم گران شد!
به گزارش تسنیم، پیشفروش بلیت قطارهای مسافری مردادماه ۱۴۰۳ با افزایش ۳۰ درصدی قیمت از تاریخ ۲۳ مردادماه آغاز شده است.
با آنکه راه آهن در اطلاعیهای پیش فروش بلیت اشارهای به افزایش قیمت نکرده است، اما بررسی قیمتهای جدید بلیت و پیگیری از شرکتهای ریلی نشان میدهد در پیشفروش مردادماه، قیمتها ۳۰ درصد افزایش یافته است.
گفتنی است، ستاد تنظیم بازار مجوز افزایش ۳۰ درصدی قیمت بلیت قطارهای مسافری را صادر کرده است.
بدون اطلاعرسانی عمومی، بلیت قطار برای اتباع خارجی ۵۰ درصد گران شد
مورخ: ۱۷ تیر ۱۴۰۳
بدون اطلاعرسانی عمومی، بلیت قطار برای اتباع خارجی ۵۰ درصد گران شد. شرکت حمل و نقل ریلی رجا قیمت بلیت قطار را برای اتباع خارجی ۵۰ درصد افزایش داد.
به گزارش شهرآرانیوز؛ شرکت حمل و نقل ریلی رجا که مسئولیت فروش بلیتهای قطار را برعهده دارد، بدون هیچ اطلاع رسانی و توضیحی از ابتدای تیرماه قیمت بلیت قرار را برای اتباع خارجی ۵۰ درصد افزایش داد.
این شرکت در بالای سایت فروش بلیت خود نوشته است:
اتباع خارجی در هنگام خرید بلیت باید گزینه اتباع خارجی را تیک بزنند:
با تیک زدن در بخش اتباع خارجی قیمت بلیت خود به خود تغییر میکند:
وقتی به سایتهای فروش بلیت قطار مراجعه میکنید، نوشته شده:
جهت صدور بلیت برای اتباع غیر ایرانی میبایست از گزینه "اتباع غیر ایرانی" استفاده کنید. در غیر این صورت مسئولیت و پرداخت خسارت این تخلف برعهده کاربر و مسافر مربوطه خواهد بود.
گفتنی است با آغاز کرونا و فراگیری آن اتباع خارجی نمیتوانستند به صورت آنلاین بلیت قطار خریداری کنند و آنها برای خرید بلیت قطار حتما باید به آژانسها مراجعه میکردند.
اما حالا که بلیت قطار برای اتباع خارجی ۵۰ درصد گران شده است، آنها میتوانند به صورت آنلاین خرید کنند.
سخن پایانی
ای کاش، رسانه های بومی ما از شهرآرایی که دیگر شهر + آرا نیست بلکه ایران + آراست، گرفته تا خبرگزاری تخصصی رضوی که باید خبرگزاری زائر و زیارت باشد، اما هم اکنون در حال پوشش اخبار سفر رئیس جمهور به عراق است، این قدر منفعلانه و غیر مسئولانه و بی خیال عمل نمی کردند!
ای کاش این رسانه های نارسانا، عموم مجاوران و زائران شهر خورشید هشتم را با حقوق شهروندی خویش آشنا ساخته تا همه یک صدا و مدنی وار، حقوق ضایع شده ی خود را در عرصات مختلف بویژه حق طبیعی زیارت و بهره مندی از ناوگان سفرهای هوایی، ریلی و زمینی از دولتمردان شان مطالبه می کردند.
ای کاش، حاکمان شهری و والیان استانی ما و نمایندگان بی خیال مجلس ما، متعهدانه تر و مسئولانه تر رفتار کرده و از تمامی ظرفیت های رسانه ای و لابی های خود برای رساندن صدای اعتراض این مردم مظلوم و بی پناه به گوش فرادستان در پایتخت استفاده می کردند.
و ای کاش، مادامی که وزیر تازه نفس راه و شهرسازی با پای خودش به مشهد آمد، همین حضرات فرصت سوز، از پشت میز صندلی شان بلند می شدند و همراه وزیر راه و فقط به فرودگاه و ترمینال مسافربری نمی رفتند؛
بلکه با اصرار، ایشان را به ایستگاه قطار راه آهن می بردند تا قیامتگاه مصائب زائران مستأصل و درمانده دهه ی آخر صفر و شهریور را از نزدیک و با چشم خود ببیند!
نه این که در خود مشهد با رسانه ها از جمله صدا و سیمای استانی ما مصاحبه کنند که به مشهد آمدیم و همه چیز گل و بلبل بود و حتی یک نفر در ترمینال، گلایه ای از نبود بلیت اتوبوس نداشت!
واقعاً متأسفیم در بخش خبری صدا و سیمای استانی ما، تصاویر امرای مشهد را نشان می دهد که به اتفاق بازرسان اصناف و پلیس، وارد مغازه های سوپری و ارزاق عمومی شده و چقدر جدی، نگران یک قران ده شاهی گران فروختن آب معدنی و تخم مرغ و... به مردم هستند؛
اما با سکوت و انفعال و وادادگی در برابر میلیون ها تومان گران فروشی شرکت های هواپیمایی و از همه بدتر، اجحاف و ظلم به حقوق زائر و مجاور، عملاً فهم و شعور مردم را به چالش می کشند!
تلاشگران خدومی که اصلاً برای شان مهم نیست هم اکنون در این ام القرای جهان اسلام و مشهد زیارتی، بلیت هواپیما از مشهد به تهران، بین دو و نیم تا پنج میلیون تومان، بلیت اتوبوس افزون بر پانصد هزار تومان به فروش می رسد و بلیت قطار هم اصلاً و ابدا نیست که نیست!
هرچند سابقه نداشته طی این همه سال، یک هفته ی متوالی و هر روز مردم به درگاه های فروش اینترنتی بلیت قطار از جمله خود وب سایت رجا سر بزنند و با این پیام مواجه شوند: بلیت نیست!
و بسیار شرمساریم از بابت جدیدترین مردم نگاره ای که اخیراً دریافت کردیم و بازنشر آن، سخن آخر ما باشد:
کوتاه سخن آن که مگر حضرت عبدالمطلب جدّ پیامبر(ص) خطاب به ابرهه و سپاهیانی که برای ویران کردن کعبه آمده بودند، نگفت: پادشاها این کاروان شتران از آن من بود و من صاحب آنها بودم و از تو خواستم آنها را رها کنى. این خانه هم صاحبى دارد و صاحبش به خوبی می داند چطور از آن حفاظت کند؟
و حالا همین سخن، تسکین دهنده ی انبوه آلام ماست که باشد... هر چه می خواهید ظلم کنید و به این ملک و ملت ستم روا دارید که ارض اقدس توس هم صاحبی دارد بسیار قدرتمند!
و این امام همام به خوبی می داند با کسانی که به خاطر سودجویی خود، در شاهراه زیارت، سد و مانع ایجاد می کنند و مصداق بارز «سد عن سبیل الله» شده اند، چطور برخورد کند! فانتظروا انی معکم من المنتظرین.... اگر طومارتان را در هم نپیچید؟
درود و بدرود
تاریخ به روزرسانی: ۴ مهر ۱۴۰۳
🅰️ مطالب مرتبط:
※
دیپلماسی حمل و نقل/ دوایی: سرگردانی مسافران در دهه آخر صفر؛ رفیعی: چرا به دروغ می گویند قیمت بلیت هواپیما افزایش پیدا نکرده؟! هم گران و هم کمیاب شده + یادداشت فرهیخت
※
دیپلماسی حمل و نقل/ پیوست فرهیخت: خانم وزیر راه، مصائب زائران حرم رضوی را بعد دهه آخر صفر ۱۴۰۳ می بینید؟ بلیت نیست! شما لااقل کاری کنید!