-
۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۲
-
بازدید: ۳۹۲
اشاره: رییس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی گفت: چه کسی میگوید قیمت بلیت هواپیما افزایش پیدا نکرده است؟! بلیت هواپیما در برخی مسیرهای پرتقاضا نه تنها تا ۱۰۰ درصد افزایش قیمت پیدا کرده، که کمیاب هم شده است.
رفیعی گفت: شرکتهای هواپیمایی اگر ۱۰۰ درصد قیمتها را گران کنند که دیگر نمیتوانند با دنیا و ایرلاینهای خارجی رقابت کنند. مگر میشود قیمت بلیت مسیرهای هوایی تهران ـ مشهد، کیش، اهواز و شیراز را سه تا پنج میلیون بفروشند، درحالیکه قیمت بلیت تهران ـ استانبول که مسیر طولانیتری دارد، در همین حدود قیمتی باشد. با این وضع، شرکتهای هواپیمایی که مدام میگویند زیانده هستند چطور میخواهند رقابت کنند و دوام بیاورند؟!
به دنبال پیشنهاد افزایش قیمت بلیت هواپیما تا ۱۰۰ درصد از سوی انجمن شرکتهای هواپیمایی و اعلام آمادگی سازمان هواپیمایی برای اصلاح نرخ بلیت هواپیما به ویژه پس از چراغ سبز مجلس، رحمتالله رفیعی ـ رییس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران ـ در گفتگو با ایسنا از افزایش قیمت بلیت هواپیما در برخی مسیرهای پرتقاضا تا ۱۰۰ درصد خبر داد.او گفت: هفته گذشته در اجلاس گردشگری کشورهای عضو اکو در اردبیل، یکی از مسؤولان دنبال بلیت رفت و برگشت تهران ـ مشهد بود که به او نزدیک به سه میلیون تومان قیمت دادند، درحالیکه نرخ مصوب بلیت یکطرفه این مسیر در حال حاضر یک میلیون و ۱۹ هزار تومان است. بماند که بلیت هواپیما در مسیرهای پرترددی مثل مشهد، شیراز و کیش پیدا نمیشود و کمیاب شده است.
رییس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران درباره نقش آژانسهای هواپیمایی و مسافرتی در گرانفروشی خارج از مصوبه، اظهار کرد: حدود چهل تا پنجاه درصد ظرفیت ناوگان هواپیمایی کشور چارتر شده است، ایرلاینها وقتی با آژانسها و چارترکنندهها قرارداد میبندند، ظرف یک ماه چندین بار نرخها را در قرارداد تغییر و افزایش میدهند، بعد هم به آژانس میگویند اگر پای قرارداد نیاید و با آنها همکاری نکنند، چارترکنندههای دیگری وجود دارند که این کار را انجام دهند. یقینا که در این ماجرا پای شرکتهای هواپیمایی وسط است. اگر آژانس را به تنهایی عامل گرانی میدانند، چرا پیگیری و رسیدگی نمیکنند؟!
رفیعی در ادامه با بیان اینکه افزایش ۱۰۰ درصد قیمت بلیت هواپیما، حتما هزینه عمومی سفر را تا ۱۰۰ درصد گران میکند، گفت: مگر آقایان نمیگویند ۵ درصد عموم مردم مصرفکننده هواپیما هستند، چرا ۹۵ درصد مردم باید تاوان این ۵ درصد را بدهند؟ شرکتهای هواپیمایی سوخت یارانهای میگیرند و پول یک لیتر سوخت آنها از قیمت نیملیتر آب معدنی ارزانتر است. سوخت یارانهای ایرلاینها را حذف کنند به شرکتهای هواپیمایی خارجی «آزادی پنجم» بدهند، ایرلاینها داخلی هم بلیت هواپیمایی داخلی را با این شرایط گران کنند.
او درباره واکنش سازمان هواپیمایی درباره حق «آزادی پنجم» با این توضیح که به راحتی امکان آن وجود ندارد و به بحثهای کارشناسی و فنی پیچیدهای نیاز دارد، اظهار کرد: با کلانگویی که نمیشود کار را پیش برد، باید شفاف کنند که این بحثهای فنی چیست که به نظر من اصلا بحث فنی وجود ندارد. حقوق مردم را رعایت کنند، عقبنشینی قیمت اتفاق میافتد. آنها هم میخواهند قیمت را بالا ببرند و هم میخواهند ایرلاینهای دیگر وارد نشوند.
رییس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران درباره اظهارات شرکتهای هواپیمایی مبنی بر اینکه قیمت بلیت هواپیما دو سال است افزایش نیافته است، گفت:
شرکتهای هواپیمایی که هر بار به بهانهای قیمتها را افزایش میدهند؛ سال ۹۹ برای افزایش ۳۰۰ درصدی گام برداشتند که پس از اعتراض و واکنشهای زیاد، به ۱۰۰ درصد رساندند. اوایل سال ۱۴۰۱ هم که آهنگ دلاری کردن بلیت هواپیما برای خارجیها را زدند و به این بهانه یک گرانی دیگر اتفاق افتاد. در بهمنماه سال گذشته هم بیآنکه مصوبهای صادر شود، ۳۰ درصد افزایش قیمت داشتند با آنکه دادستان و دیگر مراجع دستور بازگشت قیمتها را دادند، اما چنین اتفاقی رخ نداد. همین حالا هم پیش از آنکه ستاد تنظیم بازار اعلام نظر کند، برخی از ایرلاینها در مسیرهای پرتقاضا و در زمانهای پرسفر، نرخها را تغییر دادهاند.
رفیعی گفت: شرکتهای هواپیمایی اگر ۱۰۰ درصد قیمتها را گران کنند که دیگر نمیتوانند با دنیا و ایرلاینهای خارجی رقابت کنند. مگر میشود قیمت بلیت مسیرهای هوایی تهران ـ مشهد، کیش، اهواز و شیراز را سه تا پنج میلیون بفروشند، درحالیکه قیمت بلیت تهران ـ استانبول که مسیر طولانیتری دارد، در همین حدود قیمتی باشد. با این وضع، شرکتهای هواپیمایی که مدام میگویند زیانده هستند چطور میخواهند رقابت کنند و دوام بیاورند؟!
تقویم قیمتی بلیت یکطرفه هواپیما در مسیر تهران ـ مشهد
در روزهایی که قیمت مشخص نشده، بلیتی برای این مسیر وجود ندارد
تقویم قیمتی بلیت یکطرفه پرواز تهران ـ شیراز
در روزهایی که قیمت مشخص نشده، بلیتی برای این مسیر وجود ندارد
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از پایگاه خبری تابناک، تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
یادداشت فرهیخت:
تمام حرف حساب ما همین دو کلمه است مادامی که رحمتالله رفیعی رییس هیأت مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران به عنوان تنها حامی و مدافع حقوق مردم، فریاد می زند «بلیت هواپیما در برخی مسیرهای پرتقاضا نه تنها تا ۱۰۰ درصد افزایش قیمت پیدا کرده، که کمیاب هم شده است»، چرا متأسفانه هیچ اعتراضی، هیچ دادی و هیچ صدایی حتی در حد یک های و هوی ساده از سوی هیچ شخص و تشکل و سازمان و انجمن و گروهی در مشهد و استان پهناور، مؤثر و استراتژیک خراسان رضوی بلند نمی شود؟!
مگر فرودگاه بین المللی مشهد با بیش از پنج میلیون مسافر در سال، سومین فرودگاه پرپرواز کشور پس از دو فرودگاه پایتخت نیست؟ مگر سودده ترین فرودگاه شهرستانی کشور نیست؟ مگر تقریباً یک ششم کل پروازهای داخلی کشور از این فرودگاه انجام نمی شود؟ اگر چنین است، پس مشهد و رسانه هایش حق دارند و بلکه باید به عنوان یکی از اثرپذیرترین کلان شهرهای ایران از گرانی سرسام آور بلیت هواپیما، صدای اعتراض بلندشان، گوش فلک را کَر کند، ولی چرا چنین نیست؟!
به عنوان مثال، چرا «معاونت زیارت استانداری خراسان رضوی» به عنوان متولی اصلی حمایت از زوار و مخاطب اول این گلایه و دهها تشکل، سازمان، گروه، انجمن و شرکت مردم نهاد دیگر مانند «شورای اسلامی شهر»، «اداره کل گردشگری خراسان رضوی»، «معاونت گردشگری شهرداری مشهد» یا «انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی، جهانگردی و گردشگری خراسان رضوی» هیچ اعتراضی نمی کنند؟
این نهادها که با موضوع پرواز و هواپیما و بلیت و حقوق مسافر و...، کاملاً مرتبط هستند، یا تشکل هایی چون «جامعه ی حرفه ای هتلداران خراسان رضوی» که از این تصمیم نابخردانه متضرر می شوند، چرا هیچ بیانیه ای نمی دهند؟! چرا این مسئولان روزه ی سکوت گرفته اند؟
اصلاً چرا رسانه های استان لال مونی گرفته اند؟ مگر نمی گویند رسانه، رکن چهارم دموکراسی است؟ اگر چنین است، پس خراسان هشتاد ساله کجاست؟ قدس چهل ساله کو؟ شهرآرای سی ساله چه می کند؟ خبرگزاری رضوی که باید متولی حمایت رسانه ای اول از زوار ایرانی و غیرایرانی رضوی باشد و بیشتر از همه سنگ آنان را به سینه بزند، چرا همه دست جمعی سکوت کرده اند؟ یا خبرگزاری های پر مخاطبی چون ایرنا و تسنیم و مهر و ایسنای خراسان رضوی و باشگاه خبرنگاران جوان و خبرگزاری صدا و سیما و... چه می کنند؟ چرا تمام صداها باید فقط از تهران و چند رسانه ی پیگیر و پیشرو همچون «ایسنای مرکزی - خبرگزاری دانشجویان ایران» بلند شود؟
و چرا به قول مولانا، چرا «... این سِرّ دلبران، گفته آید در حدیث دیگران؟» پس کو آن ایفای نقش «مدینه و مکه ای» مشهد در قبال «ریاض» تهران؟ کو پشم و کُرکِ مشهدی که پایتخت معنوی ایران می خوانیدش؟
مگر فرودگاهش، پرپروازترین فرودگاه خارجی پس از تهران نیست؟ مگر رتبه ی دوازدهم فرودگاه های جهان را ندارد؟ مگر بیش از پنجاه درصد سفرهای مسافری ریلی کشور به سمت مشهد نیست؟ مگر بیش از پنجاه درصد تخت های هتل های کشور در مشهد نیست؟ مگر مشهد مقصد اول گردشگری کشور نیست؟ مگر پس از تهران، دومین گردش پولی کشور در مشهد اتفاق نمی افتد؟
با این سکوت، بی حالی و بلکه «اینرسی انسانی» که متأسفانه در مشهد چه از سوی مسئولان سازمان های دولتی و چه مؤسسات خصوصی و چه تشکل های عمومی و مردم نهاد و از همه بدتر، رسانه ها و مراکز پژوهشی اش شاهدیم، چطور می توان امید داشت که روز به روز بر تعالی و کمیت و کیفیت رشد دیپلماسی های فعالش چون دانشگاهی و زیارت، گردشگری و اقتصادی و...، افزوده گردد و بلکه عقب گرد نکند؟!
مثالی گویا از اقتصاد دریا
برای تنویر بیشتر ذهن و روشن تر شدن موضوع، مثالی می زنیم از اقتصاد دریا که شباهت و قرابت بسیار زیادی با «اقتصاد زائر» دارد.
فرض می کنیم «سازمان شیلات ایران» که متولی اول اقتصاد آبزیان دریاست، در اقدامی عجولانه و نابخردانه تصمیم می گیرد که ۱۰۰ درصد بر عوارض صید ماهی و تمام آبزیان از دریا اضافه کند و پس از اعلام رسانه ای آن، فقط اتحادیه های ماهیگیران در استان های شمالی و ساحلی کشور مانند گیلان و مازندران اعتراض می کنند و هیچ صدای اعتراضی از سوی همین تشکل ها در پنج استان جنوبی و همجوار ساحل خلیج فارس و دریای عمان بلند نمی شود!
حال، آیا این وضعیت طبیعی است؟ آیا جای نگرانی ندارد که مخاطب و متضرر اصلی از این تصمیم، بیشتر کسب و کارهای استان های ساحلی جنوبی اند که از مواهب طبیعت سرسبز بی بهره بوده و حیات اقتصادی شان تنها و تنها به اقتصاد دریا وابسته است، نه همچون استان های شمالی که هم اقتصاد دریا دارند و هم اقتصاد جنگل و...
امید که روزی برسد مشهد و مشهدیان، قدر و جایگاه حقیقی خود را در هرم مدیریتی کشور و اثربخشی لااقل در تصمیماتی که بر هندسه ی مدیریتی و نظام عملکرد او در مقوله ی «زیارت» خاصه «اقتصاد زیارت» مؤثر است، پیدا نموده که اگر چنین نکنند، فاجعه های ریز و درشت دیگری در انتظارش خواهد بود و فقط یک قلم: وجود دو هزار مغازه ی خالی! آن هم فقط در اطراف حرم، یکی باشد از صد هزار...
درود و بدرود...