-
۲۳ مرداد ۱۴۰۳
-
بازدید: ۸۶۹
یادداشت فرهیخت: درود یاران فرهیخته و همراه... اگر به خاطر داشته باشید، ۴ دی ۱۴۰۱، یادداشتی نگاشتیم با تیتر فوق که به دلیل مهمی، لازم دیدیم پس از بازنویسی، مجدداٌ آن را در مقابل دیدگان مخاطبان معزز خود قرار دهیم.
و از آنجایی که پس از قریب به دو ماه انتظار، مشاهده کردیم هیچ خبری در این باب منتشر نمی شود؛
شایسته دیدیم با باز نشر این یادداشت، هم تلنگر مجددی به مسئولان ذیربط در فرودگاه بین المللی مشهد زده و تذکری مشفقانه داده باشیم؛
و هم یادآور شویم که نکند دوباره، از کیسه ی بین الملل خرج کنند و توپ را ناشیانه و مجدداً به زمین این حوزه ی بی صاحب و بی متولی و به امان خدا رها شده در شهر و استان بیندازند! خدا را خوش نمی آید! مضافاً مگر مؤمن، دو بار از یک سوراخ گزیده می شود؟
نکته ی پایانی این بخش، یادآوری مجدد این بند از آیین نامه ی داخلی صنعت فرودگاهی کشور و بلکه سازمان جهانی ایکائو باشد:
همان طور که مستحضرید، تمام فرودگاههای بینالمللی کشور تا اول تیرماه سال ۱۴۰۳ و فرودگاههای مرز هوایی تا دهم آذر سال ۱۴۰۵ موظف به دریافت گواهینامه ی فرودگاهی هستند.
بخش اول: روایت مختصر
و اما یادداشت فرهیخت اولیه مورخ ۴ دی ۱۴۰۱: همه چیز از این تیتر غلط ایسنای خراسان رضوی شروع شد:
مدیر روابط عمومی فرودگاه مشهد: فرودگاه مشهد گواهینامه بینالمللی! را دریافت خواهد کرد؟ (۴ دی ۱۴۰۱)
این یعنی آن که چیزی به نام «گواهینامه ی بین المللی فرودگاهی» وجود خارجی دارد، در حالی که اصلاً این طور نیست! جمله ی صحیح «گواهینامه ی فرودگاهی» است و صدالبته بدون واژه ی بین الملل ... والسلام، نامه تمام...
لذا حساس شدیم که این واژه ی من درآوردی «گواهینامه ی بین المللی فرودگاهی» از کجا به ادبیات و لسان مسئولان ما وارد شد و خوش نشست؟
در نهایت متوجه شدیم این واژه ی ابداعی مشهدی ها، در حقیقت یک پوشش رد گم کنی است، یک آدرس غلط و لاف و گزافه ی رسانه ای است برای فرودگاه هایی که اصلاً گواهینامه ی فرودگاهی ندارند، از جمله فرودگاه مشهد! علی برکت الله...
و اما اصل داستان چیست؟
سازمان هوایی و جهانی ایکائو از سال ۲۰۰۳ اعلام کرده که بر اساس قوانین جدید، همه فرودگاههای دنیا باید برای کسب گواهینامه فرودگاهی اقدام کنند؛
به این ترتیب، تمام فرودگاههای بینالمللی کشور ما نیز تا اول تیرماه سال ۱۴۰۳ و فرودگاههای مرز هوایی تا دهم آذر سال ۱۴۰۵ موظف به دریافت گواهینامه ی فرودگاهی هستند.
اکنون از بین ۹ فرودگاه کشور، تنها علی الظاهر سه - چهار فرودگاه بینالمللی زاهدان و بندرعباس و تهران و کیش موفق به دریافت این گواهینامه شدهاند؛
اما فرودگاههای دیگر مانند مشهد، شیراز و اصفهان و رشت و... هم به دنبال کسب این مدرک هستند.
حال قسمت جالب داستان اینجاست که:
به نظر می رسد برخی از مسئولان امر در این پنج فرودگاه باقیمانده و بی مجوز کشور و از جمله مشهد ما، شاید برای حفظ آبروی سازمانی یا از سر خجلت، نمی گویند: «گواهینامه ی فرودگاهی نداریم!»
بلکه توپ ناکارآمدی ها را به زمین این کودک سرراهی، یتیم و بی صاحب «بین الملل» انداخته و از کیسه ی بین الملل خرج می کنند. چه حرف ها!! می گویند: «هنوز گواهینامه ی بین المللی! نگرفتیم!»
تا در اذهان چنین تداعی شود که مجوز فرودگاهی اولیه را دارند، اما یکسری استانداردهایی را باید بگذرانند تا مجوز ثانویه که همانا گواهینامه ی مثلاً بین المللی! باشد، به آنان اعطا شود؛
در حالی که اصلاً چنین مجوزی با عنوان «گواهینامه ی بین المللی! فرودگاهی» در هیچ جای دنیا وجود خارجی ندارد!
والعاقبة للمتقین
و اما بخش دوم: روایت مطول
به نام خدایی که زیباست، زیبایی ها، حقیقت ها و راستگویی را دوست داشته و از آدرس غلط دادن بندگانش به یکدیگر، سخت اکراه دارد.
حقیقتی که در خبر امروز ایسنای خراسان رضوی به نقل از مدیر روابط عمومی فرودگاه بین المللی مشهد، متأسفانه به خاطر یک واژه ی من درآوردی و لپ لپی به محاق رفت و با خلط بحث پوشیده ماند.
و در نهایت تبدیل شد به یک آدرس غلط دیگر به مردم: آیا فرودگاه مشهد گواهینامه ی «بینالمللی!» را دریافت خواهد کرد؟! این یعنی چه؟
تیتری اشتباه آن هم به خاطر گنجاندن زورکی واژه ی «بین المللی» در وسط عنوان «گواهینامه ی فرودگاهی». جالب آن که عبارت لاتین آن Aerodrome Certificate مندرج در قوانین سازمان هوایی ایکائو در دسترس بوده و دو واژه ای است، اما نمی دانیم چرا سه واژه ای ترجمه شده و لغت لاتین و نداشته ی international، چطور و از کجا به متن فارسی آن اضافه شده است؟!
به عبارت دیگر، می فهمیم که فرودگاه های کشور، الحمدلله همه بین المللی اند، حتی فرودگاه لامرد، این شهرستان سی هزارنفری!
اما نفهمیدیم که این عبارت خودساخته و تقلبی و «گواهینامه ی بین المللی! فرودگاهی» دیگر چه صیغه ای است؟!
و چه کسی برای اولین بار درستش کرد و چطور سر از ادبیات محاوره ای مسئولان فرودگاه های کشور درآورده که فقط یک قلم، در خبر کوتاه امروز فرودگاه بینالمللی مشهد، نه یک بار که وسواس گونه هفت بار! هم تکرار شده است؟! یا خدا...
خداوکیلی از عرصه ی دیپلماسی حمل و نقل بویژه صنعت و علم بسیار حساس هوانوردی کشور توقع نداشتیم که به این راحتی جعل واژه کند، بالاخره کارخانه ی پشم بافی خراسان که نیست! بلکه فرودگاهی است بسیار پر رفت و آمد با چهره ای بین المللی!
اما همین واژه ی جعلی «گواهینامه بینالمللی! فرودگاهی» امروزه شده حکایت فرشته ای نجات بخش برای حفظ آبروی سازمان هایی که در لسان برخی از مسئولان فرودگاه های کشور مثل نقل و نبات جا خوش کرده است.
قسمت جالب داستان آنجاست که فخرفروشانه در قالب مصاحبه با رسانه ها بیان می شود:... بعله ... بالاخره با تلاشهای فراوان، موفق شدیم «گواهینامه بینالمللی! فرودگاهی» را دریافت کنیم!
از این رو به همکاران زحمت کش مان تبریک می گوییم و فلان و بهمان... و دیدید که متأسفانه از امروز به لسان مسئولان خراسانی هم وارد شد.
این همه حساسیت برای چیست؟
چرا اولاً به فرودگاه شهرمان اینقدر حساسیم و ثانیاً مصریم لااقل خراسانی ها به این نهضت جنگلی لاپوشانی های غلط رسانه ای نپیوندند؟
نه فقط ما که همه ی مردم دنیا به فرودگاه شهرشان خاصه مباحث امنیت پرواز و حتی اخبار معمولی اش، فوق العاده حساس اند،
چراکه تنها جایی است که برای یک ترک ریز در شیشه ی یک هواپیما، ساعتها آن غول آهنی را متوقف می کنند تا قطعه ی معیوب تعویض و رفع خطر شود،
چون سرعت در آنجا بسیار بالاست و قبل از هر پرواز باید دست کم، بین صد تا دویست استاندارد پروازی چک شود و صدالبته، استانداردی هم به نام «خالی بندی» در این فهرست جایی ندارد!
اما چرا نسبت به خراسانی ها حساسیم، چون که اینجا، شهر و استانی است منسوب به عالم آل محمد(ص) و به لسانی دیگر، صادق آل طاها، دیار مقدسی که شعارش «جهان شهر برکت و کرامت» است و صدا و سیمای استانی اش، هر صبح و عصر با میان برنامه ی «مشهد، پایتخت معنوی ایران» متذکرمان می شود که همواره تلاش کنیم امام باشیم نه مأموم و الگوی دیگران باشیم هم در کردار و هم در گفتار، نه آن که گوشمان به دهان مسئولان دیگر استان ها باشد و ببینیم آنها چه می گویند و ما هم از روی دست خط آنان مشق سیاست کنیم.
یا اگر مسئولی احیاناً بی تقوایی پیشه کرد و خدای نکرده کم صداقتی و خواست برخی از نواقص و کاستی های کاری خود را پشت واژه سازی های غلط و بازی با کلمات پنهان کند،
شایسته نیست ما هم برای ارگان و نهاد خود این گونه مقوایی آبرو بخریم که هم از اخلاق حرفه ای به دور است و هم از مکارم رضوی که بارها یادآور شدیم «اینجا شهر مزیت ها و تفاوت هاست، پس باید متفاوت هم عمل کنیم.»
مثلاً اگر دیگران، نام یک دورهمی ساده ی ۴۰ نفری از کارکنان سازمان خود را «همایش ملی» می گذارند، ملالی نیست، حتی اگر آن را به گزاف «بین المللی» بخوانند؛
اما به استناد قاعده ی «شرف المکان بالمکین» یا «حرمت امامزاده با متولی است»، می بایست ما به پاس حرمت حُسن انتساب مان به آن امام رئوف، رعایت حریم ملازمت و حفظ شأن و شئونات عنوان مجاور و همسایه ی آقا بودن، ملاحظه گر باشیم که ترک اولایی هم از ما سر نزد تا چه برسد به ذنب و خطا!
به قول آن بزرگ، مگر بالاتر از درجه ی «ارتشبدی»، رتبه ای در سازمان نظامی کشور داریم؟ یا بالاتر از هتل هفت ستاره در صنعت هتلینگ؟
خوب، مادامی که مشهد، ارتشبد ایران و فرشته سرای هفت ستاره ی ایران است، اساساً چه نیازی به این دَک و پُزهای مشتری جمع کن دارد؟
خطه ای آسمانی و قطعه ای از بهشت که به برکت وجود مضجع امام مهربانی ها، تبلیغ نکرده، الحمدلله والمنه، میلیون ها زائر حج فقرا از داخل کشور و از یکصد و ده کشور جهان دارد!
بنابراین دلیلی ندارد در قلمرویی که قرار است با نگاه ایده آلی، ان شاءالله آرمان شهر رضوی شود، مسئولان فرودگاه زیبا و به واقع «بین المللی»اش، دنباله روی بی چون و چرای افرادی شوند که امروزه بازار بی اخلاقی هایشان داغ داغ است؛
و کرور کرور از کیسه ی بی صاحب و بی متولی «بین الملل» شهر رضوی خرج می کنند و رویداد فسقلی یشان را به دروغ رخداد بین المللی! می خوانند و از صاحب این مُلک هم شرم نمی کنند.
لذا تمام حرف ما این است خرم آشیانه ی پرنده های زوار خورشید هشتم که همچون هتل پنج ستاره، بر تارک سپهر دیپلماسی حمل و نقل کشور به شایستگی می درخشد و عنوان پرافتخار سودده ترین فرودگاه کشور پس از پایتخت را هم دارد؛
چه به این نهضت جنگلی و درهم برهم ترجمه های غلط و واژه های خلق الساعه و این که بخواهد گنجشک «گواهی نامه ی فرودگاهی» حقیقی را به جای سیمرغ «گواهینامه بینالمللی! فرودگاهی» فضایی و موهوم جا بزند؟
ما زیاران چشم یاری داشتیم...
کوتاه سخن این که از شهرارای مثلا بومی مان که می خواهد از مسابقه ی ایرناشدن ملی جا نماند، انتظار و توقع چندانی نداریم؛
اما از نخستین خبرگزاری غیردولتی و تنها خبرگزاری با هویت دانشجویی کشور یعنی ایسنا، گلایه مند شدیم که شما چرا؟
چرا خبرنگارانی که اغلب جوان و قاعدتاً باید پرسشگر، خوش بین اما دیرباور باشند، رسالت حرفه ای و ذاتی خود (یعنی نگاه با عینک انتقادی به مسائل) را به راحتی فراموش کرده و هر آنچه که مسئولان در مصاحبه ها می گویند، بدون چون و چرا قبول کرده و عیناً درج می کنند؟!
اگر مسئولی، ناشیانه توپ ناکامی های ارگان خود را به زمین بی دفاع «بین الملل شهر» انداخت؛
و رنگ منبع آب و رنگ ساختمان های آن حوالی را بهانه ی تأخیر در دریافت مجوزی کرد که پیشتر، حتی فرودگاه های زاهدان و بندرعباس به سهولت و سرعت آن را دریافت کرده اند؛
چرا حافظان رکن چهارم دمکراسی یعنی رسانه، نباید بازی خلط مبحث آنان را بهم بزنند؟ خلاف می گوییم؟
و اما اصل خبر:
مدیر روابط عمومی فرودگاه مشهد: فرودگاه مشهد گواهینامه بینالمللی! دریافت خواهد کرد؟
مدیر روابط عمومی فرودگاه بینالمللی شهید هاشمینژاد مشهد گفت: نواقص مناطق پروازی فرودگاه مشهد رفع شده و منتظر تاییدیه نهایی سازمان هواپیمایی کشوری هستیم.
حسن جعفری در گفتوگو با ایسنا در خصوص زمان دریافت گواهینامه بینالمللی! فرودگاه مشهد اظهار کرد: گواهینامه بینالمللی! آیتمهایی دارد که باید مراحل آن طی شود. فرودگاه بینالمللی شهید هاشمینژاد مشهد در حال حاضر تمام این موارد را انجام داده است.
وی افزود: کارشناسان سازمان هواپیمایی کشوری آیتمهای دریافت گواهینامه بینالمللی! فرودگاه مشهد را تایید کرده و فقط منتظر تایید نهایی سازمان هواپیمایی کشوری هستیم.
مدیر روابط عمومی فرودگاه بینالمللی شهید هاشمینژاد مشهد ادامه داد: تنها فرودگاه کیش و مهرآباد تهران گواهینامه بینالمللی! دریافت کردهاند. مواردی که از فرودگاه مشهد خواستهاند نیز تکمیل شده و فقط منتظر تایید نهایی سازمان هواپیمایی کشوری هستیم.
جعفری با اشاره به اینکه گواهینامه بینالمللی! مخصوص مشکلاتی که در مناطق پروازی وجود دارد، است، تصریح کرد: یکی از معیارهای دریافت گواهینامه بینالمللی! رنگآمیزی ساختمانهای نیروی هوایی ارتش است که به ما ایراد گرفتهاند. به عنوان یک مثال دیگر میتوان به عدم رنگآمیزی یک منبع آب در نزدیکی فرودگاه برای این مورد اشاره کرد. در حال حاضر تمام ایراداتی که گرفته شده برطرف شده است.
مطابق مقررات و ضوابط سازمان ایکائو، سازمان بینالمللی هوانوردی و سازمان هواپیمایی کشوری به منظور استانداردسازی و عملیات هماهنگ طبق الگوهای شناخته شده بینالمللی، فرودگاههای کشور را ملزم به دریافت مدرک گواهینامه فرودگاهی* کرده است.
فرشید گلیج، معاون عملیات فرودگاهی، در این باره عنوان کرده بود که فرودگاههای بینالمللی تا تیر ماه ۱۴۰۳ موظف به دریافت این گواهینامه هستند. انتهای پیام
مدینه گفتی و کردی کبابم...
اجازه دهید حال که بحث بروز و ظهور واژه ی غلط و گمراه کننده، دوباره باز شد، در پرانتز بگوییم که این نگرانی ها و حساسیت های ما چندان بی دلیل و بی حکمت هم نیست.
اگر بحث یک بار و دوبار بود و از سر تغافل یا سهو لسان و...، بله، می توانستیم با تسامح و تساهل از کنارش بگذریم و اصطلاحاً سخت نگیریم.
ولی مستنداتی داریم که ثابت می کند برخی تصور می کنند هر لاف و گزافی که بگویند و هر خالی ای که ببندند، در نهایت کسی نمی فهمد، پس بی خیال، بگذار هفت بار هم این واژه ی تهی از معنا را تکرار کرده و هی بگوییم،
بنابراین به فرهیخت حق بدهید به خاطر حساسیت به خلق یهویی این واژه های سفسطه ای و از همه مهمتر، نگرانی از جاخوش کردن آنها در ادبیات محاوره ای مسئولان ارض اقدس توس.
مسابقه ی مسئولان ما در اختراع واژه های لپ لپی
اگر به خاطر داشته باشید، دقیقاً سه سال پیش، به محض اختراع واژه ی خودساخته و من درآوردی «بین المللی سازی دانشگاه ها» در لسان مسئولان ما، طی یادداشت فرهیختی ویژه، این نگرانی را مؤکداً متذکر شدیم.
البته از حق نگذریم، خاستگاه اولیه اش در لسان مسئولان عالی وزارت علوم بود و بعد هم شیوع آن در کلام مسئولان دانشگاه های کشور و از همه بدتر در زبان مدیران دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی «مشهد»، این زادگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی که به قول خودش: بسی رنج برد برای پاسداشت زبان فارسی!
جان کلام و این تذکارها این بود که آقایان رؤسای دانشگاه های کشور که همه استادید و معلم:
لااقل شما از این واژه سازی های غلط و استفاده ی ناروا از آنها دست بردارید که فقط یک دستاورد دارد و آن هم این که پاک آبروی زبان فارسی را می برد!
مثالی هم زدیم که آیا تاکنون شنیدید کسی بگوید ما مثلاً در تأسی از الگوی «بین الحرمین سازی»، به دنبال «دارالفنون سازی» ساختار فنی و حرفه ای کشور هستیم؟
پس چرا می گویید ما در حال «بین المللی سازی دانشگاه ها» هستیم؟
یک آرزو...
آه... مردمان خیرخواه و نیک اندیش... ببینید به چه روزی افتاده ایم که مثل پاک کن، باید غلط های ساده ادیشان مهمل را از صفحه ی رسانه بزداییم؟
آیا حق نداریم آرزو کنیم ای کاش روزی برسد که تمام توان و توانمندی های پژوهشگاه ها، اندیشکده ها و ظرفیت نخبگانی اندیشه مندان و فرهیختگان این دیار؛
به جای روشنگری رسانه ای در زدودن یک بدعت، ممانعت از رواج یک پدیده ی زشت به نام خالی بندی و لاف و گزاف توخالی، صرف تولید علم و نشر محتوای مفید و بالنده و پویا برای تعالی همه جانبه ی شهر و شهروندان و مقوله ی خطیر زیارت و زائر شود؟
محتوایی از جنس اندیشه ورزی و خردمندی، آینده پژوهی و در یک کلام، زدن پلی از آگاهی به دانایی و از دانایی به دارایی تا از این رهگذر، هم اقتصاد شهری ما متحول شود و هم اقتصاد ملی نیز آباد گردد!
کاری که سایر اندیشکده های شهرها و کشورهای اطراف مان می کنند. آن یکی در اندیشه ی جذب یکصد میلیون گردشگر به صحرای سوزان عربستان است و آن دیگری در اندیشه ی جزیره سازی مصنوعی حتی با خاک بار زده شده از همین ایران خودمان...
و ما در چه فکر و خیالی هستیم... به قول سهراب سپهری: ما هیچ... ما فقط نگاه...
کوتاه سخن:
به قول بزرگی، عجب ملتی هستیم ما که این گونه غرق در جهان «واژگونگی مفاهیم» عمر می گذرانیم:
- به جهانی سازی قیمت گفتیم یارانه پنهان،
- به رهاسازی بنگاه ها گفتیم خصوصی سازی،
- به هدرمند سازی گفتیم هدفمند سازی،
- به رفیق سالاری گفتیم شایسته سالاری،
- به مرابحه مرکب بانکی گفتیم بانکداری اسلامی،
و به قول اهالی فرهیخت:
- به گواهینامه ی فرودگاهی می گوییم «گواهینامه ی بین المللی!»،
- به روابط خارجی دانشگاه می گوییم «بین المللی سازی» دانشگاه،
- به معاون سازمان فرهنگی اجتماعی شهرداری می گوییم «معاون شهردار مشهد!»،
- به رئیس دفتر نمایندگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در مشهد می گوییم «رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی خراسان رضوی!»
- و...
اگر این اسمش، واژگونگی مفاهیم نیست، شما بگویید پس چیست؟
درود و بدرود... تا آشکارسازی لاف و گافی دیگر...
تاریخ نگارش اولیه: ۴ دی ۱۴۰۱
تاریخ به روزرسانی: ۲۳ مرداد ۱۴۰۳