-
۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
-
بازدید: ۶۳۸
❖ فهرست مطالب
❖ اشاره
یادداشت فرهیخت: اگر مثل ما «فرهیختی ها» کارتان از صبح تا شب، رصد و پایش و مستندنگاری رخدادهای بین المللی مشهد دوست داشتنی و دیپلماسی های فعالش باشد، به وضوح در خواهید یافت که بر خلاف ادعاها و شعارهای گوش کر کن مسئولان شهر و استان، روز به روز داریم در این عرصه به جای «پیشرفت»، «پسرفت» می کنیم!
به عبارت دیگر، این روزها، حال «رویکرد بین المللی شهر» چندان تعریفی ندارد و خوب نیست! چرا نگفتیم بد؟ چون این روزها، مصادف با دهه ی کرامت است و ایام میلاد سراسر نور و سرور امام اباالحسن الرضا(علیه السلام) و باز تک و توکی رخداد بین المللی و اتفاقات خوش در این عرصه داریم، ولی خدا آخر و عاقبت بعد از دهه ی کرامت را بخیر کند.
برای آن که این ادعا، باورپذیر باشد، همیشه این مثال را می زنیم که ما فرهیختی ها، دقیقاً مثل کارکنان یک برج مراقبت پروازهای خارجی هستیم که هر روز و هر لحظه، به چشم خود می بینیم که کمی آن طرف تر، هواپیماهای زیادی در باند پروازهای داخلی برای آسمانی شدن، صف کشیده اند؛
اما بر روی باند پروازهای خارجی، دریغ از یک هواپیما و یک پرواز! به تعبیر عوام، اگر در برج مراقبت داخلی مشغول به کار بودیم، آنجا نمی توانستیم از پرکاری، سرمان را بخارانیم، اما اینجا ما از بیکاری، مگس کیش می کنیم!
به همین دلیل است که این روزها، یک جورایی داریم عملاً «حسرت روزهای گذشته» را می خوریم و لاجرم یادمان می افتد این ضرب المثل قدیمی را که: «هر سال دریغ از پارسال!»
باورتان نمی شود و نمی پذیرید؟ بسیار خوب، کافیست همین یادداشت فرهیخت را تا آخر مرور فرمایید و خود به عینه ببینید که در اساساً در «مشهد بی رخداد»، چطور روز به روز، بهانه ها و دست آویزهای ما برای روشن نگاه داشتن شمع رخدادهای بین المللی این شهر یکی پس از دیگری از دست می رود و این شمع می سوزد و آب می شود و عمرش کوتاه و کوتاه تر!
دقیقاً مانند ضریب ماندگاری زوار رضوی که از چهارده روز رسیدیم به دو روز!! و یا مانند نمایشگاه های بین المللی «قرآن و عترت» و «گل و گیاه» و ده ها رخداد بین المللی دیگر که پس از پانزده و بیست سال سابقه، بی سر و صدا و به تدریج، در سایه ی انفعال رسانه های واداده، به مرگ تدریجی افتادند و در نهایت، از «رویکرد بین المللی»، تهی و خالی گشتند.
و حال و وضع کنونی ما هم دقیقاً بسان آن مرد کهنسال یخ فروش کنار جاده است که در تابستان گرم و سوزان، تمام سرمایه اش زیر نور شدید آفتاب، مقابل دیدگانش، دارد لحظه به لحظه آب می شود، در حالی که هیچ سودی نکرده و حتی اصل سرمایه اش هم از کف رفته است.
❖ اصل داستان چیست؟
همه به خوبی می دانید که دل ما و تمام دغدغه داران تعالی رویکرد بین المللی این دیار، پس از خورشید پرفروغ حضرت امام رضا(ع) و بارگاه ملک پاسبان رضوی، به وجود زادگاه و مدفن «حکیم ابوالقاسم فردوسی» این خداوندگار پارسیگوی جهان آوازه خوش است.
تا به این بهانه، یک سری اتفاقات بسیار خوب، ابداعاتی نوآورانه و اقداماتی خلاقانه در تمام عرصات اجتماع بویژه عرصه ی خطیر فرهنگ و هنر و دیپلماسی های فرهنگی، هنری، ادبی و شهری این دیار رخ دهد و از رهگذر این شور و شعور و هیجان ایجاد شده، شهر نفسی دوباره بکشد؛
خونی جدید در کالبد و رگ هایش جریان یابد و در نتیجه، نشاط و شادمانی، بالندگی و پویندگی، انبساط و خرمی، شادی و شعف، ارمغان شهر و شهروندان و زائرانش گردد که حیات و ممات شهرها هم همچون حیات نباتی انسان ها، به این اتفاقات و رویدادها و به قول غربی ها، اونت ها بسته است.
و البته ناگفته نماند و باز تصریح کنیم در مشهدی که شورای شهرش در تازه ترین تحقیق یک فعال رسانه ای، رتبه ی ششم کلان شهرهای ایران در شاخص برپایی جلسات عمومی می آورد و در واقع از آخر، اول است و اوج دعوایشان سر لحاف ملاست و صندلی ریاست شورا و...؛
اصلاً توقع نداریم سطح درک و فهم و خردشان، به شکل دهی ایده های خلاقانه با محوریت فردوسی چون ایجاد دهکده ی جهانی فردوسی، ساخت پارک فناوریک ملل فردوسی، فرهنگسرای جهانی فردوسی، راه اندازی استارتاپ ها و کارآفرینی های نوین، فردوسی محور و متکی بر فناوری های نوظهور در عرصه های اقتصاد فرهنگ، آموزش، ادب، هنر، تاریخ و... امثال اینها باشد؛
خیر، بلکه بر می گردیم به همان کف کف انتظارات حداقلی مان که از توان و عرضه ی مسئولان این قلمرو بر می آید، یعنی برپایی لااقل یک همایش و نشست واقعاً بین المللی سالگشت و به تبع آن، حضور چند چهره ی شاخص خارجی حوزه ی علم و ادب جهان یا لااقل ایران شناسان و شاهنامه پژوهان آسیا، در این مشهد رهاشده به امان خدا؛
تا شاید، دوباره آوازه ی این خطه، بر سر زبان ها بیفتد و مشهد دوست داشتنی ما سر خط رسانه های جهان و منطقه شود، البته از سمت مثبت آن، و گر نه از بابت اتفاقات بسیار تأسف آمیز و خسارت بار گذشته چون آتش زدن کنسولگری عربستان در مشهد و یا پاشیدن اسپری فلفل به صورت و چشم دختران سرزمین خورشید هشتم در ورزشگاه بین المللی امام رضا(ع)، هنوز که هنوزه شرمساریم، آبروی مشهد در انظار و افکار عمومی داخلی و خارجی رفته و کمر راست نکرده ایم!
و صد البته همچنان امیدواریم چه بسا با حضور این میهمانان و گروه های خارجی و برپایی رخدادهای مشترک و هم افزایی با آنان چون اجرای آیین های شاهنامه خوانی، اجرای گروه های موسیقی آیینی و مذهبی به سبک قوالی خوانی که پیشتر در رویداد ماه امت در مشهد بارها تجربه شده؛
یا با اجرای گروه های موسیقی سنتی و فولکوریک، بومی و محلی و یا اجرای تئاترهای صحنه ای و نمایش های خیابانی، پرده خوانی و نقالی و برپایی نمایشگاه های عرضه ی محصولات فردوسی محور اعم از کتاب، تندیس ها و آثار حجمی و... و خلاصه هر کاری و هر چیزی، بالاخره یک رونقی بیفتد به جان این شهر و خیلی جاهای دیگرش از جمله هتل های پنج ستاره اما کم مسافرش؛
یا مایه ی امیدی شود برای خبرنگاران و عکاسانی که در صف انتظار مصاحبه با دانشمندان شرق شناس برای تولید محتوا می مانند و تزریق نشاط به کالبد جوانانی که در انتظار گرفتن یک امضا و عکس سلفی با فردوسی شناسان شهیر و اساتید خارجی کرسی زبان فارسی صف می بندند، کما این که در نمایشگاه بین المللی کتاب امسال در تهران، برای اخذ امضا از نویسندگانی چون عادل فردوسی پور، صف بستند؛
و دست آخر، ستون «میهمان فرهیخت» تارنمای ماست که مملو و آکنده از چهره های سرشناس جهان و میراث های ماندگار ادبی منطقه می شود، نه مثل ماه های گذشته که می بایست با چراغ موشی لابلای صفحات تارنماها بگردیم تا ببینیم آیا چهره ی سرشناسی به شهر وارد شده یا نه؟!
به تعبیری دیگر، همه سال اردیبهشت ماه که می شود، دل مان را حسابی صابون می زنیم و انتظار می کشیم تا به این بهانه، دست کم شاهد یک برنامه با رویکرد بین المللی در جهان شهر فرهنگ و ادب مشهد و ام القرای جهان تشیع باشیم! اما هر سال چه می شود؟! با نزدیک شدن ۲۵ اردیبهشت، روز پاسداشت زبان فارسی و سالروز گرامیداشت این شاعر حماسه سرای ایرانی و سراینده حماسه ی ملی ایران «شاهنامه»، فقط شاهد روانه شدن سیل مصاحبه های پر طمطراق و ادعاهای آسمان ریسمانی مسئولان فرهنگی و اجتماعی شهر و استان مان به سمت رسانه ها هستیم که فلان می کنیم و بهمان.
از سال های قبل چیزی نمی گوییم، چون در همین صفحه و کمی پایین تر (یعنی اینجا)، در این باره، به اندازه ی کافی اشاره کردیم و لذا خاک اره را دوباره اره نمی کنیم، فقط به همین اندازه بسنده که امسال چه وعده هایی تاکنون شنیدیم؟
وعده و وعیدهایی که باعث شد، این گونه ناامیدانه و دیرباورانه، پیش بینی کنیم - آن طور که از شواهد پیداست و با این دست فرمان - متأسفانه امسال نیز، نه تنها فرصت طلایی رخ دادن یک اتفاق نوآورانه و اقدامی خلاقانه با محوریت حکیم فردوسی را از دست دادیم، بلکه حتی پیش بینی می کنیم توفیق برپایی یک رخداد بین المللی کلیشه ای را هم از دست داده ایم!
و دوباره این ماییم که در محضر روح بلند فردوسی، سرافکنده خواهیم شد و عنقریب باز خواهیم گفت: «هر سال دریغ از پارسال» و ترک زبان های همسایه ای که دوباره ما را سرزنش خواهند کرد: «دیدید چه خوب کردیم مولانا را به بهانه ی «قونیه» (مدفن مولانا) از ایران و ایرانیان گرفتیم! شما را چه به نکوداشت جهانی بزرگان پرآوازه ی ملل چون فردوسی حکیم!!»
❖ از وعده های امسال چه خبر؟
🔸️ شهرداری مشهد: برپایی یک مراسم همراه با اهدای نشان فردوسی در چهار حوزه به شاهنامه خوانان، برگزاری تورهای بازدید شهروندان با تخفیف ۵٠ درصدی!!، راه اندازی پویش بچه مرشد ویژه کودکان، مسابقات کشتی با چوخه در منطقه توس، تیراندازی با کمان و اسبسواری و...
🔸️ ادارات کل فرهنگ و ارشاد + گردشگری و میراث فرهنگی استان: در این نشست خبری که در کمال تعجب در تهران !!! برگزار شده نه در مشهد و در جوار آرامگاه توس، حضرات از همه چیز صحبت کردند جز شکل دهی یک اتفاق مبارک و رخداد خاص و جدی با رویکرد بین المللی؛ از جمله برپایی یک همایش علمی در دانشگاه فردوسی تا تشکیل انجمن نقالان نوجوان، تشکیل بنیاد فردوسی، برگزاری همایش «خوسف» تا «طوس»، اعطای نشان فردوسی به حماسه سرایان، برگزاری شب شعر و...
و این یعنی رونویسی از کارهای نخ نما، کلیشه ای و تاریخ مصرف گذشته ی گذشتگان و عدم ارائه ی ابداعاتی فناورانه و طرح هایی خلاقانه، منعطف، پویا و از همه مهمتر مولد و مستمر...
💬 در پرانتز، گویا تب تهران زدگی مسئولان مشهدی بالا گرفته، چون هم نشست خبری و رسانه ای بیست و یکمین جشنواره ی بین المللی، فرهنگی و هنری امام رضا(ع) را در هفته ی پیش در تهران برگزار کردند و هم این نشست خبری آیین نکوداشت فردوسی حکیم را... با این دست فرمان، احتمالاً نشست های خبری دهه ی کرامت و جشن های میلاد امام رضا(ع) را هم در تهران برگزار خواهند کرد! گویا در مشهد، قحطی خبرنگار و رسانه است! ... و این از حیث بی ربطی به مثابه ی آن میماندکه نماز جمعه را چهارشنبه بخوانند... پدر آمرزیده ها... اسمش رویش هست! خاستگاهش امام رضا(ع) و مشهد هست ولاغیر... و علی الاسلام واویلا...
❖ یادداشت فرهیخت سال پیش:
یادداشت فرهیخت: (مورخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲) - امروزه در جهانی زندگی می کنیم که القاب دروغین و «برچسب های کذب» به وفور به صدر و ذیل رخدادها می چسبند و در وب سایت های زرد، بسیار فراوان دیده می شوند. باشد، در جهان معاصر و در پهناورترین قاره اش یعنی آسیا باشد، اما در «ایران اسلامی» که ام القرای جهان اسلام می خوانندش، نباشد، حتی یکی هم زیادی است!
باشد، چه بخواهیم و چه نخواهیم، همچون ریزگردها در ایرانش هم ناگزیر یافت می شود، اما همه حق خواهید داد که مشاهده ی حتی یک مورد از این اکاذیب رسانه ای در شهرهای مذهبی همچون قم و مشهد که منسوب به کریمه ی اهل بیت(ع) و عالم آل محمد(ص) و صادق آل طاها و امام مهربانی هاست، اصلاً شایسته نیست!
کلان شهرهای زائرپذیری که حرم امن حریم اهل بیت(س) اند... همچون قم، زیباشهر حضرت فاطمه ی معصومه (س) که به درستی پایتخت علم و فقاهت می خوانندش و مشهد الرضایش که به درستی پایتخت معنوی کشور!
لذا در این دو شهر حرم اهل بیت(س)، الصاق هیچ برچسب کذب به رخدادها حتی در حد پیازداغ کردن های رسانه ای، اصلاً زیبنده و برازنده نیست، بویژه اگر از زبان مسئولانش شنیده شود و خاصه اگر از لسان مسئولان فرهنگی بیان شود که دیگر واویلاست! اصلاً چه ضرورتی دارد و چه کم دارد این جهان شهرهای پر از ستاره؟!
❖ قطار وعده وعیدهای مسئولان
همگان می دانیم که همه ساله با نزدیک شدن ۲۵ اردیبهشت، روز پاسداشت زبان فارسی و سالروز گرامیداشت «حکیم ابوالقاسم فردوسی» این شاعر حماسه سرای ایرانی و سراینده حماسه ی ملی ایران «شاهنامه»، این بزرگترین سراینده ی پارسیگو که از شهرت جهانی بسیاری هم برخوردار است، سیل مصاحبه های پر طمطراق و ادعاهای آسمان ریسمان مسئولان فرهنگی و اجتماعی شهر و استان به سمت رسانه ها سرازیر می شود.
یکی می گوید هیچ برنامه و پروژه ای را در بزرگترین کلان شهر مذهبی جهان بدون پیوست بین المللی برگزار نخواهیم کرد! دیگری می گوید امسال در نظر داریم فردوسی حکیم را به همه ی جهانیان بشناسانیم! آن دیگری می گوید این مراسم را دیگر در تراز بین المللی برگزار خواهیم کرد و می گوید ده ها یا صدها میهمان خارجی در مراسم امسال شرکت خواهند کرد و یکی دیگر هم، همین نیمچه مراسم عادی و معمولی را بین المللی می خواند، اما وقتی این رشته مراسم پایان می یابد، می بینیم که متأسفانه هیچ اثر و نشانه ای از «بین المللی» بودن در هیچ کدام آنها یافت نمی شود، بلکه عنوان بین الملل بر تارک خبرها، فقط «لقلقه ی زبانی» بود و «پُز و پرستیژ سازی خیالی و موهوم» که چون رسانه های بومی مان متأسفانه به این پروپاگاند بازی های برخی از مسئولان حسابی عادت کرده اند و گیر حتی از نوع یک پیچش نمی دهند تا چه برسد به سه پیچ، لذا همچون بافور به وفور در بازار لفاظی های این روزهای داغ، داغ و مستعمل است!
به عنوان مثال، سال گذشته با آب و تاب فراوان اعلام شد پانزده دستگاه اجرایی در استان و شهر برای برپایی سیزده برنامه در این روز، بسیج خواهند شد و با هم همکاری خواهند کرد تا رویداد گرامیداشت حکیم جهانگیر ابوالقاسم فردوسی در تراز بین المللی برپا شود!
ابتدا خرسند شدیم و انتظار داشتیم دست کم شاهد یک برنامه با رویکرد بین المللی در جهان شهر معنوی مشهد و در آغازین سال قرن جدید خواهیم بود!... اما چه شد؟! دریغ از یک مراسم و یک رخداد با رویکرد بین المللی!... حتی یکی! ملی هم نبود تا چه برسد به بین المللی! بیشتر یک آیین بومی و محلی بود، تا ملی... فرصت ذی قیمتی که همچون سال های گذشته متأسفانه به راحتی از دست رفت!
جالب آن که نه عوام مردم و نه خواص آنان مانند مدعوین و سخنرانان و نه حتی هیچ رسانه ای و خبرنگاری حتی از نوع صدا و سیمایی، این سئوال مهم را از مسئولان و مصاحبه شوندگان نمی پرسد که:
خیلی ببخشید... اگر این رخدادی که ادعا کردید بین المللی است، پس چرا پوستر و فراخوان بین المللی ندارد؟! چرا سفارت خانه ها و رایزنی های فرهنگی ایران در کشورهای خارجی از آن بی خبرند؟! اصلاً چرا میهمانان خارجی ندارد؟ یا سخنرانان غیر ایرانی اش کو؟! اگر مسابقه یا جشنواره ای است، پس چرا در میان داوران، حتی یک داور غیر ایرانی وجود ندارد؟! و چرا میان برگزیدگان، حتی یک غیر ایرانی نیست؟! اصلاً اینها هیچ... خوش انصاف ها... سال قبل که لااقل رؤسای نمایندگیهای سیاسی و کنسولی خارجی مقیم مشهد را دعوت کردید، امسال چرا همانها هم نیستند؟! لااقل برای حفظ ظاهر هم که شده، چند پرچم کشورهای فارسی زبان را در روی جایگاه مراسم می گذاشتید؟! این کار هم سخت بود؟!
و از همه نگران کننده تر، آن که این برچسب های کذب و این لفاظی های غیر حرفه ای، ادعاهای غیر اخلاقی و صدالبته غیر ضروری، مثل نقل و نبات، توسط نهادهای فرهنگی و اخلاق مدار صورت می گیرد که باید الگوی رفتاری شایسته ای برای سایر نهادها و مراکز باشد. اتفاق ناگواری که این بار توسط «سازمان فرهنگی اجتماعی شهرداری مشهد» صورت گرفت و پیشتر توسط «نهاد کتابخانه های عمومی استان»! افسوس...
حال می فهمم که چرا رایزن فرهنگی سفارت ترکیه در یکی از کشورهای بزرگ همجوار به سفیر فرهنگی کشورمان به طعنه می گفت: شما شخصیت های برجسته ی تاریخی و فرهنگی و جهانی بسیاری دارید که حکیم ابوالقاسم فردوسی یکی از آنهاست، اما متأسفانه قدر بزرگان و مشاهیر تاریخی خود را نمی دانید و منزلتشان را پاس نمی دارید، لذا از آن همه یکی کم شود، هیچ اتفاقی نمی افتد، پس لطفاً به انتساب مولانا جلالالدین محمد بلخی معروف به مولوی، این شاعر فارسیگوی ایرانی به ترکیه گیر ندهید، خاصه مادامی که آرامگاهش هم در قونیه ی ترکیه است!
به راستی چطور می شود در جهان شهر عالم آل محمد(ص) و کلان شهری که شعارش «برکت و کرامت» است، سقف بلند همتی مسئولان خدوم اش برای برپایی مراسم گرامیداشت این شاعر پرآوازه و شهیر جهان، نهایتاً اختصاص چند دستگاه اتوبوس از نقاط مختلف شهر برای رساندن مردم به آرامگاه او، گذاشتن چند صندلی و چند باند صوتی و چند پرژکتور نورپردازی و یک استیج و چند بنر با چند سخنران و نهایتاً شعرخوانی و... نباشد!
اگر دوباره این گونه شود، شما را به خدای امام همین شهر قسم، کلاه خود را قاضی کنید و کمی انصاف به خرج دهید و بعد به این سئوال ساده پاسخ دهید: این مراسم مثلآً در تراز بین المللی تان!! با دیگر مراسم مناسبتی شهر مثلاً مراسم بسیار ارزشمند تجلیل یا عطرافشانی و گل آرایی مزار شهدای گرانقدرمان در آرامگاه لاله های سرخ و همیشه جاوید «بهشت رضا»، چه تفاوتی ماهوی و ساختاری دارد؟!
آنجا هم که باز همین اتوبوس است و باز همین صندلی و همین باند و همین تریبون و همین بنرها و همین مردم و همین سخنرانان و همین شعرخوانی ها! ... با این فرق آن آنجا شیرینی پخش می کنید و اینجا حلوا و خرما...، آنجا حجت اشرف زاده می خواند و اینجا حاج احمد واعظی! پس آن طراز و شاغولی که قرار بود ترازبخش مراسم بزرگداشت مشاهیر جهانگیر این دیار همچون حکیم فردوسی در سطح بین المللی باشد، کجا رفت و چه شد؟!
درود و بدرود...
باور نمی کنید، خود گزارش تصویری ایسنا از مراسم امسال و آن تراز بین المللی! موعود را به چشم ببینید... یا این گزارش تصویری قدس...
❖ نقش تابلو اعلانات فرهیخت:
بی خود نبود در وبگاه و «تابلو اعلانات فرهیخت» این بار مجبور شدیم این گونه مویه کنیم:
حضرات مسئول شهر و استان: گوش اگر گوش شما ناله اگر ناله ما... آنچه البته به جایی نرسد فریاد است!
و باز هم افتضاحی دیگر برای دیار حکیم فردوسی جهانگیر... برپایی مراسم گرامیداشتی دیگر بدون رویکرد بین المللی آن هم برای بار دهم...
آقایان: بهتر از ما می دانید در شهری که هنگام مصاحبه با رسانه ها با افتخار جهان شهرش می خوانید و آمار زوار غیرایرانی اش را تا پنج میلیون! نفر داغ کرده اید، دقیقاً در همین لحظه، ده ها دیپلمات شاخص در ۹ سرکنسولگری و دفتر سازمان ملل متحد این شهر مستقر هستند.
بیش از یک هزار سرمایه گذار خارجی از ۵۰ ملیت جهان در آن حضور دارند. به طور مستمر، هزاران زائر غیرایرانی از هفتاد ملیت جهان در حال رفت و آمدند. مضافاً، بیش از ۲۵۰۰ دانشجوی طلبه زن و مرد از ۳۰ ملیت، فقط در جامعة المصطفی العالمیه مشهد تحصیل می کنند؛
۲۵۰۰ دانشجوی خارجی هم در دانشگاه فردوسی مشهد و ۱۲۰۰ نفر در دانشگاه بین المللی امام رضا(ع) و ۲۳۰۰ تن دیگر در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد شاغل به تحصیل هستند!
حال دهها دانشگاه و حوزه دیگر و صدها استاد پروازی یا مقیم، پزشکان خارجی و بدون مرز، مهندسان غیرایرانی پروژه ها، رؤسای دفاتر شرکت های هواپیمایی خارجی و... بماند!
این یعنی آن که برای تأمین میهمانان خارجی هر مراسم شهر با رویکرد بین المللی فقط کافیست یک سوت بزنید! حداقل ده هزار نفر میهمان خارجی با کمال میل حضور خواهند یافت.
حال این همه اینرسی انسانی یا همان تنبلی مدیریتی در این کلان شهر واقعاً نوبر نیست؟ آه... این دهمین سال پیاپی بود که قول دادید این گونه مراسم را در تراز بین المللی برپا کنید، اما باز عاجز ماندید!... افسوس از این همه پسرفت های پیاپی... هر سال دریغ از پارسال...
تابلو اعلانات فرهیخت:
❖ و اما اصل خبرها
معاون فرهنگی و هنری سازمان اجتماعی و فرهنگی شهرداری مشهد از آغاز دومین رویداد بینالمللی!! حکیم طوس خبرداد.
به گزارش پایگاه اینترنتی جهانشهر، "یوسف اسماعیلزاده" با بیان این خبر اظهار کرد: بخش زیادی از میراث ما در ادبیات فارسی که وظیفه نگهداری از آن را برعهده داریم، مرهون شخصیت حکیم ابوالقاسم فردوسی است؛ شخصیت حکیم ابوالقاسم فردوسی علاوه بر تاثیر گذاری در زبان فارسی میتواند در حفظ اتحاد ملی نیز با ما کمک کند.
وی با اشاره به نامگذاری ۲۵ اردیبهشت ماه تا ۳ خرداد به نام دهه حماسه ایران اسلامی افزود: در این ایام توسط مجموعههای مختلف به موضوعات متفاوتی پرداخته میشود؛ تلاش این است همه اثری که به دست ما رسیده را سر دست بگیرند و به آن به عنوان یک اثر حماسی توجه کنند.
معاون فرهنگی و هنری سازمان اجتماعی و فرهنگی شهرداری مشهد بیان کرد: شاید قبلا شائبهای وجود داشت که جریان انقلاب به شخصیت حکیم ابوالقاسم فردوسی کمتوجهی میکند اما با حضور مقام معظم رهبری در توس و دستوری که برای احیای توس ارائه کردند، حضوری که اکنون مشاهده میکنید، رویدادهای سال گذشته و امسال و اتفاقاتی مانند اهدای نشان فردوسی نشان از توجه مجموعه دستگاههای مختلف کشور به ویژه جریان انقلاب به این موضوع دارد.
اسماعیل زاده بیان کرد: سال گذشته نمایشی به نام کاوه و ماردوش اجرا شد. امسال بازینامه ساخته استاد صابری که قله کارهای هنری است به اجرا درمیآید. استفاده از جلوههای بصری، ویدیومپینگ و حضور هنرمندان مشهدی را در این اثر داریم و این نمایش تا ۳ خرداد اجرا میشود.
وی اضافه کرد: در کنار این برنامه باید به ظرفیتهای بومی خود منطقه نیز اهمیت داده شود. توس منطقهای تاریخی است و باید مورد توجه همه باشد. یکی از اتفاقاتی که میتواند ضریب دهد انجام این رویدادها و دورهمیها است که امیدوارم برای سالهای آینده نیز به عنوان تجربه موفق باشد و ضریب بیشتری پیدا کند.