دیپلماسی❜ اول، دیپلماسی زیارت
-
۴ مهر ۱۴۰۱
-
بازدید: ۱۵۷۲
شاخص ترین چهره: حجت الاسلام مروی تولیت آستان قدس رضوی
مسئولان: حجج اسلام ذوالفقاری رئیس اداره زائران غیر ایرانی، فقیه اسفندیاری معاون بین الملل آستان قدس رضوی و علی عسکری معاون زیارت استانداری
فعالترین ارگان: آستان قدس رضوی و مدیریت زائران غیر ایرانی به دلیل قدمت و کثرت خدمات این اداره به «زائران غیر ایرانی»
اشاره
به نام خدا، یادداشت فرهیخت | همان طور که می دانید، «دیپلماسی زیارت»، یکی از کهن ترین، مهم ترین، زیربنایی ترین و محوری ترین دیپلماسی های فعال ارض اقدس توس است.
دیپلماسی دارای اَوّلیت، اولویت، ارجحیت و اهمیتی که با عناوین دیگری چون گردشگری دینی نیز شناخته می شود، اما سالهاست در بیرون از مرزهای جغرافیایی شهر و استان خراسان رضوی، متأسفانه مهجور و مغفول است؛
البته هر موقع، فروش نفت کشور به مشکل جدی بر می خورد، حضرات یادشان می افتد که صنعتی مولدتر و ارزشمندتر از نفت نیز در جهان وجود دارد که نامش «گردشگری» است؛
و لذا به ناچار، آن موقع یاد «گردشگری فرهنگی» و به تبع آن «گردشگری دینی» و در نهایت «دیپلماسی زیارت» می افتند که البته باز جای شکر آن باقیست. ناشکری نمی کنیم تا همان هم زوال نیاید؛
زیارتی که بند ناف اقتصاد تک محوری بزرگترین کلان شهر مذهبی جهان (از نظر وسعت) و دومین کلان شهر بزرگ ایران اسلامی، حقیقتاً به آن بسته و وابسته است.
دقیقاً مانند اقتصاد یک شهر بندری و ساحلی که به «اقتصاد دریا» متکی است، آبادانی، عمران، رونق و پویایی و بالندگی این شهر در تمام عرصات، وامدار اکسیر حیات بخش و اقیانوس ژرف و عمیق «زیارت و زائر» است و بس!
در این باره می توان بسیار گفت و نوشت، اما حوصله ی این نوشتار از آن خارج است، بنابراین علاقه مندان به شرح و بسط بیشتر را به مطالعه ی این مقاله، راهنمایی و دعوت می کنیم.
شناسنامه
🟢 نام: دیپلماسی زیارت
🟢 رتبه: اول
🟢 شاخص ترین چهره: حجت الاسلام احمد مروی تولیت آستان قدس رضوی
🟢 مسئولان: حجج اسلام ذوالفقاری رئیس اداره زائران غیر ایرانی، فقیه اسفندیاری نخستین معاون بین الملل آستان قدس رضوی (تازه تأسیس) و علی عسگری، معاون زیارت استانداری خراسان رضوی
🟢 فعالترین ارگان: آستان قدس رضوی و مدیریت زائران غیر ایرانی به دلیل قدمت و کثرت خدمات این اداره به «زائران غیر ایرانی»
پیشنهاد: دولت محلی و مستقل از پایتخت
هیچ تردیدی نیست اگر می خواهیم نه تنها مشکلات جهان شهر مشهد مصفّا به عنوان ام القرای جهان تشیع و پایتخت معنوی کشور، برای همیشه حل و فصل گردد، بلکه مسیر توسعه و پیشرفت روز افزونش نیز فراهم گردد؛
بدیهی است لازمه ی تحقق و استقرار دولت محلی مستقل از پایتخت در مشهد، آن است که نخبگان و اندیشه مندان محلی با هم افزایی آراء و نظرات خود با برنامه ریزان و سیاست گذاران کشوری، مطالعات راهبردی اولیه را در اسرع وقت آغاز و به سرانجام برسانند.
پس از نیازسنجی های کارشناسی، واکاوی های علمی، عارضه یابی و آسیب شناسی های اجرایی، طرح نهایی را مدون و تدین کرده، آن را برای تصویب به مجامع بالادستی نظام و مراکز تصمیم ساز حاکمیتی ارسال نمایند.
روشن است اجرای موفق نخستین الگوی مدیریت شهری فدرالی برگرفته از تجارب بین المللی در مشهد، صرفاً پس از طی مراحل اداری و تبدیل شدن آن به یک قانون مدون و لازم الاجرا، میسور و ممکن خواهد بود.
البته حُسن همکاری و همراهی همه ی ارکان نظام، نهادهای عمومی و مراکز دینی بویژه ابرسازمان آستان قدس رضوی و نهادهای اثرگذاری چون رسانه ها، مراحل تصویب این طرح مترقی و اجرای آزمایشی و گام به گام آن را در مشهد تسریع و تسهیل خواهد کرد.
حال که بحث به اینجا کشید، بد نیست در پرانتز یادآوری کنیم که علاوه بر ایده ی دولت محلی مستقل از پایتخت، طرح های دیگری چون تغییر ساختار مدیریتی مشهد از یک شهرستان به یک «منطقه ی آزاد زیارتی» نیز مطرح است، اما به نظر می رسد این راه، به سرانجام مطلوبی نرسد.
ناگفته پیداست همین برچسب منفور «منطقه ی آزاد»، خود به تنهایی کافی است تا سرنوشت یک اندیشه ی آسمانی را در همان قدم اول، از اوج عزت به حضیض ذلت بکشاند، از بس که مناطق مثلاً خیلی آزاد تجاری کشور طی این ۴۵ سال، به اقتصاد و اعتماد مردم گند زده اند!
مناطقی که به جای برداشتن باری از دوش دولت و ملت، خود مسبب انبوه مشکلات و بلکه فجایعی شده اند که از بیان مصادیقش در ذیل صفحه ی دیپلماسی زیارت، شرم و آزرم داریم!
قرارگاه ملی زیارت:
به بحث خود برگردیم. حال سئوال اینجاست تا زمان شکل گیری و تحقق ایده ی آینده پژوهانه ی دولت محلی، چکار باید کرد؟ آیا باید دست روی دست گذاشت؟ یا این که می توان تا آن موقع و در فاز کوتاه مدت و در قلمرو درون استانی، طرحی نو درانداخت.
قرارگاهی که تنها نسخه ی شبیه آن در کشور، تجربه ی موفق تأسیس «قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا» است که بسیار موفق و هماهنگ عمل کرد و باعث شد این بحران عظیم از سر کشور و ملت بگذرد.
و صدالبته این قرارگاه ملی پیشنهادی با تشکل بومی و فصلی «قرارگاه مرکزی خدمت رسانی به زائران خراسان رضوی» که فیل و فنجان را یکجا گرد هم می آورد، اصلاً مشابهتی ندارد!
مثلاً «خدمات ویلچر» به آن کوچکی را می بیند و برایش در کنار مأموریت عظیم و مهمی چون اسکان، کمیته ای هم عرض تشکیل می دهد، اما انبوه «زائران غیرایرانی» را خیر! مثل همیشه به فراموشی می سپارد! اینجا را بخوانید.
البته ناشکر نیستیم که همیشه کاچی به از هیچی است فلذا از بابت این اقدام ارزشمند که به همت استانداری خراسان رضوی شکل گرفته، به سهم خود سپاسگزاریم.
تشکلی که بیشتر در ایام نوروز و آغاز سال جدید، سر و کله اش پیدا می شود و در دیگر ایام سال، شوربختانه غایب است، اما منصف باشیم که به ضرب زور و تشویق هم شده، تمام سازمان های خدماتی و نهادهای مرتبط با زائر و زیارت را، خوب پای کار می آورد.
از عتبه ی رضویه گرفته تا بلدیه ی مشهد، از اداره کل گردشگری استان و سازمان ها و ارگان های دخیل دیگر مانند هلال احمر تا حتی سازمان های مردم نهاد «سمن» ها و هیئات مذهبی و حتی خود مردم، در این جرگه اند.
ای کاش در نوروز پیش رو، نگین انگشتری این کمیته ها یعنی «زوار غیر ایرانی» هم به جمع کمیته های چهارده گانه ی قرارگاه اضافه شود که امروزه جای خالی و خلأ وجودی آن، خیلی خیلی احساس می شود.
بگذریم که از هر چه بگذریم، سخن دوست یعنی زائران غیرایرانی رضوی، برای ما خوشتر است.
البته طراحان هندسه ی ساختار و نظام عملکردی این قرارگاه زیارتی، قطعاً از میان نخبگان و اندیشه ورزانی انتخاب خواهند شد که با اهمّ بایدها و نبایدهای مقوله ی زائران داخلی به خوبی آشنا هستند، هرچند در صورت نیاز و به وقت و به سهم خود، راهنمایی های لازم را ارائه خواهیم کرد؛
اما از منظر «فرهیخت» که متمرکز بر روی بحث «زائران غیرایرانی» و رویکرد بین المللی شهر و استان بویژه دیپلماسی زیارت است، پس از رفع خدایگان مشکل این دیار یعنی بی صاحب و بی متولی و بلکه رها بودن، تذکار این موارد، از نان شب هم برای این شهر و استان واجب تر است:
اصلاح ساختار:
🔴 ۱. از آنجایی که «مقاومت یک زنجیر، برابر با ضعیف ترین حلقه ی آن است»، لذا طبیعی است سازمان ها و نهادها و مراکز عضو این قرارگاه که همگی از نقشی کلیدی و حساس در این زنجیره برخوردارند، باید در قدم اول، نسبت به بازنگری در ساختار و اصلاح نواقص مدیریتی خود منطبق با اهداف و رسالت های تعیین شده، همت بگمارند.
به عنوان مثال، جهادی وار و در نخستین گام، بُن مایه ی موازی کاری را از ریشه برکنند که همیشه و در همه جا، این ام الفساد، مانع و آفت عدالت محوری در توسعه ی پایدار و منشأ رفتارهای تبعیض آمیز است و متأسفانه در همه جای این ولایت پیدا می شود، از آستان قدس رضوی گرفته تا در شهرداری که سالهاست کولاک و غوغا می کند؛
به همین خاطر، مؤکداً و مصراً باید از «آستان قدس رضوی» که جایگاهی بسیار مهم و تعیین کننده در این زنجیره دارد، خواست تا در اسرع وقت نسبت به اعمال اصلاحات درون سازمانی و یکپارچه سازی یا به اصطلاح عوام همان «یک کاسه کردن» امور بین الملل اقدام کند.
چرا که متأسفانه دیرزمانی است:
نبود یک متولی واحد ارشد و در نتیجه موازی کاری ها و یا تقسیم غیرکارشناسی وظایف بین دو ارگان مسئول در این نهاد عظیم، یکی «مدیریت زائران غیرایرانی باسابقه» و دیگری «معاونت بین الملل تازه تأسیس»، باعث هدر رفت تلاش ها و هرز شدن منابع می شود؛
مضافاً این تشتت و دوگانگی در تقسیم وظایف و مأموریت ها، عملاً باعث زمین ماندن بسیاری از اهم وظایف مرتبط با روابط خارجی این سازمان با جهان پیرامون بویژه در سطح جهان اسلام و عدم ایفای نقشی مؤثر و فعال در ارتقای سطح تعاملات و مناسبات دیپلماتیک این خطه ی ولایی شده است.
تقسیم وظایفی غیر منطقی و غیر کارشناسی، آن هم متکی به جغرافیای داخل و خارج حرم! سیاستی جامانده از رسوب یک تصور غلط از مدیریت کهن! براستی این یعنی چه؟!
این چه طور تقسیم کاری است که به محض ورود زائران غیر ایرانی به فضای «داخل حرم رضوی»، مسئولیت خدمت رسانی به او بر عهده ی «مدیریت زائران غیرایرانی» است که ذیل معاونتی دیگر مشغول فعالیت است و باید به آن پاسخگو باشد؛
اما همین زائر اگر چند قدم دورتر از «جغرافیای حرم رضوی» برود، آن هنگام، این «معاونت بین الملل» است که باید به نیازمندی هایش رسیدگی کند!
یک سئوال: چون تنها مشهدالرضا نیست که با موضوع مهمی چون «مدیریت زائر» روبروست، بلکه در سطح جهان اسلام، از حجاج بیت الله الحرام و زوار مدینه النبی گرفته تا زوار عتبات عالیات عراق از کربلا و نجف و سامرا تا زوار شام و سوریه و دمشق، همه و همه، هر آن و هر لحظه در حال «مدیریت زائر» هستند؛
حال، آیا آنان هم در تقسیم کار رویکرد بین المللی زوارشان، قلمرو و حوزه ی نیازمندی های زوار را به جغرافیای داخل و خارج از حرمین شریفین ربط داده اند؟
به زعم ما، این نقص بزرگ و جامانده از میراث دوران طولانی تولیت اسبق و تبعات این تشتت و دوگانگی مراکز تصمیم سازی و تصمیم گیری در آستان قدس رضوی، قریب به ۴۵ سال است که حسابی روح و جان فعالان و دغدغه داران حوزه ی زیارت را می آزارد!
به قول مولانا، «با من صنما، دل یک دله کن ... گر سر ننهم، آنگه گله کن» و جالب توجه آن که علی رغم چندین بار اصلاح ساختار اداری و تشکیلاتی و بازنگری در آیین نامه های خدمات خادمان، هنوز کسی جرأت و شهامت تغییر این رویه های غلط را پیدا نکرده است!
بنابراین، بپذیریم که اساساً در دوران چهل ساله ی دوم انقلاب، دیگر مدیریت های جزیره ای و پراکنده و بعضاً ناهماهنگ با یکدیگر بویژه موازی کاری ها، شایسته ی هیچ حوزه ای از جمله ساحت خطیر «زائر و زیارت» و به قول مصطلح، گردشگری دینی نیست!
چون بنا را بر اختصار و خلاصه گویی گذاشته ایم، لذا علاقه مندان به آشنایی بیشتر با سایر شقوق این بحث از جمله بیمه ی زائر و... را به مطالعه ی این یادداشت فرهیخت راهنمایی می کنیم.
پیوست بین المللی:
🔴 ۲. هم چنان که سید عبدالله ارجائی شهردار سابق مشهد در نخستین نشست خود به مدیران عالی شهرداری، به درستی تأکید و گوشزد کرد و گفت:
«مشهد جهان شهر است و اقتضائات بین المللی دارد و تمام ابعاد و اقدامات کلان و خرد این آرمان شهر رضوی اعم از دینی و مذهبی، فرهنگی و هنری، اقتصادی و تجاری، سیاسی و اجتماعی، معماری و شهرسازی، حتی ترافیک و زیست محیطی و... باید پیوست بینالمللی داشته باشد.»
مؤیدهای بسیاری برای اثبات این ضرورت وجود دارد. به عنوان مثال، امروزه به خاطر هجوم سهمگین فناوری های نوین بویژه در عرصه ی اطلاعات و ارتباطات و قدرت گیری خطر نفوذ اجانب در ساختارهای انسان افزاری، سخت افزاری و نرم افزاری پروژه های مهم و ملی کشور در تمامی عرصات بویژه اقتصادی، تأکید مضاعف شده که هر پروژه باید «پیوست پدافند غیرعامل» داشته باشد و اتفاقاً حرف بسیار درستی است؛
مثال دیگر، در مشهدی که طبق آمار مستند، متأسفانه پانصد هزار نفر!! معلول دارد، چگونه کارشناسان شهری، مهندسان و تشکل ها و اصناف شان چون سازمان مهندسی ساختمان می توانند حرف از تدوین نقشه ی راه برای توسعه ی متوازن و هوشمند عمران و شهرسازی، طراحی مبلمان شهری، احداث ساختمان های مرتفع، اتوبان ها، جاده ها، معابر، پل ها و تونل های مترو و... بزنند، در حالی که برای هیچ کدام از این بخش ها، شوربختانه پیوست معلولان دیده نشده است؟!
بنابراین، ما هم بر این مهم تأکید مضاعف داریم که این قرارگاه ملی زیارت و بخش راهبری رویکرد بین المللی آن نباید اجازه دهد هیچ طرح و پروژه ی خرد یا کلانی در شهر و استان بدون «پیوست بین المللی» اجرا شود.
اعتقاد و الزام عملی لازم است، لسانی کافی نیست!
🔴 ۳. تمام رؤسا یا نمایندگان دستگاه اجرایی اصلی این قرارگاه، باید واقعاً و عملاً به مقوله ی خطیر «زائر و زیارت» به عنوان نخ تسبیح فعالیت های گردشگری دینی شهر و استان، ایمان صادقانه و التزام قلبی و عملی داشته باشند.
به عنوان مثال، حکایت غمبار اداره کل گردشگری استان مان نشود که باورکردنی نیست در نمودار سازمانی «خراسان رضوی»، اصلاً واژه ای به نام «زیارت»، «زائر» و «امام رضا(ع)» وجود ندارد!!! کما این که در چارت تشکیلاتی ادارات «سی استان» دیگر کشور مثل زنجان، وجود ندارد! این یعنی چه؟ یعنی نباید یک تفاوت و فرقی میان اداره کل گردشگری زنجان و خراسان رضوی باشد؟
یا حکایت رسانه های منفعل و بی برنامه ی شهر و استان نشود که در بهار زائر و زیارت چون دهه ی آخر صفر، صفحات شان یکهویی پر می شود از اهمیت زائر و زیارت تا جایی که زیرزمین آنها را هم تا شش طبقه منفی، در می آورند؛
اما همین که صفر می گذرد و ماه ربیع الاول فرا می رسد، به ناگهان فیل شان یاد هندوستان کرده و میکروفون های شان را جلوی دهان آن دسته از اساتید غرب گرای دانشگاه و مدرسان تازه به دوران رسیده ی صنعت گردشگری و رشته ی هتلداری می برند که از بردن نام «زائر و زیارت» و همچنین از ذکر نام مبارک امام رئوف «حضرت اباالحسن الرضا علیه افضل الصلواة و السلام»، گویی شرم و ابا دارند و حتی العیاذ بالله، حرف از زائر و زیارت را در لابلای مباحث خود زدن را، یک جور بی کلاسی و بی پرستیژی می دانند! یاللعجب...
و آزاده قلمی هم نیست از این همه تریبون داران این دیار که به آنان تشری زده و بگوید: آهای شیرخوارگانی که از بردن نام «شیر» آزرم دارید ولی صبح تا به شب، از زبان درازتان، ذکر منافع مصرف لبنیات برای سلامتی بدن چون ماست و پنیر و کره و کشک و دوغ و ده ها محصول دیگر لحظه ای نمی افتد!
خوب آی کیو ها، مگر «آب» مایع حیات نیست و «شیر» هم، بُن مایه ی تولید این همه محصولاتی که با آب و تاب از آنها نام می برید؟ پس چرا دوغ و بوق را می بینید اما «شیر» را نه؟
کنایه از این که در این جاده ی پر رفت و آمد اما بن بست شمال شرق کشور، اگر «مشهد» و «امام رضا(ع)» و «زائر و زیارتی» نبود (دقت شود، اگر نبود!)، کدام عقل سلیم، خنکای هوای دریا و سرسبزی جنگل شمال یا نسیم مطبوع سواحل جنوب کشور را وا می گذاشت و پایش را به دیاری می نهاد که فقط ۱۲روز سال، هوای پاک و سالم دارد؟
کأنّهو این جماعت مذبذب، دُم «شیر» را می خواهند ببینند، اما جرأت و شهامت دیدن خودش را ندارند؟ که اگر چنین است، پس حرام شان باد، هم لذت نوشیدن این لَبَنِ مصفّا و هم رؤیت آن قهرمان بیشه که پشه کجا و دیدن جمال خورشید هشتم کجا؟ بیشترش را اینجا بخوانید.
آسیب شناسی و عارضه یابی
اکنون با این مقدمه بهتر می توان ادعا کرد و به صراحت اذعان داشت که:
به راستی در بحث «زائر و زیارت» نه در شهر و استان ما بلکه در کل کشور، اساساً متولی واحد و جامع و فراسازمانی وجود ندارد تا بر هندسه ی عملکرد و نظام اجرایی سازمان های ذیربط نظارت کند که اگر چنین بود، سال ها شاهد این همه موازی کاری های ناهماهنگ و غیر هم افزا - که صددرصد مخرب اند و همیشه باعث هرز رفتن امکانات و منابع شده اند - نمی بودیم! انتظاری که حتی تأسیس و راه اندازی و بیش از یک دهه فعالیت معاونت زیارت در ساختار اداری استانداری خراسان رضوی هم نتوانست عملاً خلأ وجودی آن را پر کند و همچنان این نقیصه به وضوح احساس می شود.
اگر باور این واقعیت یعنی «بی متولی بودن» همچنان برای مان سخت می آید، کافیست به این چند مثال ساده اما پر از ابهام در تعریف و قرائت مان از «زائر و زیارت» در شهر و استان مان توجه کنیم:
به عنوان نمونه، در دوران گذشته مدیریت شهری مشهد، مسافران شهر و استان را به طور عام «گردشگر» می دانستند و به همین دلیل، با پررویی و جسارت تمام و به بهانه های واهی، تابلوی دکه ی «راهنمای زائر» را پایین آوردند! یاللعجب؛
اما برخی دیگر از فعالان این حوزه، به درستی مسافران مشهدالرضا را «زائر» می دانند و بس! هرچند عده ای در تأسی از مکاتب مدیریتی غربی، زائران را «توریست مذهبی» می خوانند و می نامند، اما دل خوشیم به قرائت درست تر از گردشگر دینی یعنی «زائر غیر ایرانی»؛
یا متولیان حوزه ی گردشگری در دوره ی گذشته شهرداری مشهد معتقد بودند - و چه بسا همچنان مدیرانی بر این عقیده استوار باشند - که در اکثر کلان شهرهای گردشگر پذیر دنیا، این شهرداری ها هستند که متولی اول حوزه ی گردشگری شهر به حساب می آیند ؛(که البته چنین است و حرف درستی است.)
لذا معتقدند وقتی شهرداری می تواند به مدد امکانات، توانمندی ها و تجارب خود، به خوبی از بس کلیه ی مباحث مدیریتی و اجرایی بحث گردشگری شهر - چه گردشگر مذهبی (و به بیان درست زائر اعم از زوار داخلی و غیر ایرانی) و چه گردشگر غیر مذهبی اعم از گردشگر سیاحتی، گردشگر سلامت و... - برآید، چرا این مهم بر عهده ی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان است و چرا آنان، مدیریت ارشد و کامل گردشگری مشهد را به شهرداری نمی سپارند؟
و در تأیید این پیشنهاد، چنین دلیل و مستند می آورند که اگر این اداره کل چنین کند، می تواند تمام توان و ظرفیتش را متمرکز در امر توسعه ی وظایفش در سایر نقاط استان مانند توسعه ی بوم گردی ها و... نماید؟!
سفر سه نفره، یک نفر سالار
به فرمایش رسول خدا(ص)، «هرگاه سه نفر همسفر شدند، از میان خود یک نفر را به سالارى انتخاب کنند.» این فرمایش گهربار به ما می آموزاند که هیچ حوزه ای نباید بدون متولی باشد و به قول عوام «بی صاحب»!
و هیچ چیزی بیشتر از «بی متولی واحد بودن» رویکرد بین المللی شهر و استان در همه ی حوزه ها از جمله مبحث خطیر زیارت، دغدغه داران تعالی روابط خارجی شهر و استان را نمی آزارد. اکنون به دلیل تعدد مراکز مدیریتی و تصمیم گیری در ارگان های مختلف، نمی توان توقع مطالبه و پاسخگویی داشت! چه ایرادی دارد تمام اختیارات و قدرت و امکانات مادی و معنوی شهر و استان را در حوزه ی بین الملل و در عرصات مختلف، در اختیار این قرارگاه ملی توانمند و کارآمد قرار داد تا بتوان در ازای اعطای این ظرفیت ها، خواستار پاسخگویی در برابر عملکرد آنان شد؟
اگر دردم یکی بودی، چه بودی؟
قطعاً در زنجیره ی زائر و زیارت ولایت عشق، حلقه های ضعیف دیگری هم وجود دارند که خدمات و زحمات حلقه های قوی تر چون آستان قدس رضوی را به باد می دهند.
لذا فارغ از بحث «آستان قدس رضوی»؛
یا ساختار «معاون زیارت» در استانداری، ۴۵ سال پیش می بایست تصویب می شد، نه ۳۵ سال پس از پیروزی انقلاب که تا همین چند سال پیش، همان حکم هم در حد یک «سرپرست» بود و اکنون نیز خبرهای زیادی از نقش آفرینی مؤثر «معاونت زیارت استانداری» در رسانه های مکتوب و الکترونیکی و شبکه های اجتماعی این سرزمین نیست!
یا اگر به گذشته ای نچندان دور برگردیم، مادامی که دوره ی گذشته ی «شورای اسلامی شهر مشهد» در مصوبه ای ظالمانه، عوارض یورویی هم به «ورود به مشهد» و هم به «درمان و سلامت» زوار می بندد (که البته به لطف دخالت به جای استاندار وقت مهندس رزم حسینی، باطل شد)؛
یا دیر زمانی پیش، مدیریت اسبق بیمارستان فوق تخصصی رضوی، در وانفسای سقوط ارزش ریال، متأسفانه در فکر دریافت هزینه درمان زوار غیر ایرانی به «دلار» افتاد، در حالی که همان ایام، تولیت وقت آستان قدس رضوی (رئیس جمهور شهید)، به درستی بر کاهش هزینه های زیارت و سفر به مشهد و حواشی آن از جمله درمان و سلامت تأکید داشت و تولیت کنونی نیز همچنان بر این نظر استوار است!
و مثال ها و مصادیق بسیار دیگری که به دلیل وجوب اختصار، از ذکر آنها صرف نظر می کنیم.
از دسته گل بلیت دلاری داخلی برای زوار رضوی گرفته تا پارتی بازی وزیر فقید راه و شهرسازی در حذف سهمیه ی فرودگاه بین المللی مشهد برای پروازهای جام جهانی فوتبال 2022 قطر؛
و از حذف نام نورانی امام رضا(ع) و مشهد و میزبان قاصر و مادرخرج کاهل اش یعنی «شهرداری مشهد» در جریان «جشنواره ی غیربین المللی، تحمیلی و تبعیض آمیز «رسانه ی خورشید تهران» گرفته تا انتقال مسابقات دوومیدانی جام امام رضا(ع) که به بهانه ی نبود تشک!!! در مشهد، به تهران بردند تا در انتخاب ریاست فدراسیون، کارنامه و گزارش عملکردی برای خود دست و پا کنند! حرام شان باد.
حال چطور می توان در برابر این همه پراکندگی منابع تصمیم سازی و مصادر تصمیم گیری، تعارض سیاست ها و منافع و تشتت و موازی کاری ها و...، امید به اصلاح هرم مدیریتی و ساختار زیارت در زائرپذیرترین استان و شهر کشور داشت؟
و باز اگر گفته شود فارغ از مباحث فوق، چه پیشنهاد دیگری دارید، چاره ای نداریم جز آن که بگوییم می توان دست کم، با راه اندازی یک سامانه ی یکپارچه، هوشمند و هم افزا در فضای سایبری، نسبت به تجمیع هدفمند تمامی پتانسیل ها و ظرفیت های مقوله ی زیارت و زائر در سطح استانی، ملی و حتی منطقه ای اقدام کرد.
همان کاری که عربستان سعودی با راه اندازی سامانه ی هوشمند نسوک سالهاست که مدیریت زائران حج بیت الله الحرام را از یکصد ملیت به کمک آن به سهولت و سرعت انجام می دهد.
و کلام آخر در این مبحث، همان حرف خدای حکیم در کلام الله مجید است: لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا ... اگر در آسمان و زمین غیر از خدای یکتا خدایانی وجود داشت همانا خلل و فساد در آسمان و زمین راه مییافت،
پاسخ به یک سئوال: چرا حجت الاسلام و المسلمین احمد مروی؟
همان طور که مشاهده فرمودید، شاخص ترین فرد در این حوزه ی دیپلماسی، هم چنان حجت الاسلام احمد مروی تولیت آستان قدس رضوی است.
در پاسخ به این سئوال که چرا تولیت وقت انتخاب شده است، باید گفت به دلیل نگاه خاص و توجه وافری که این خادم الرضا(ع) به دغدغه ها، مشکلات و امور زائران غیرایرانی، دارد، این انتخاب صورت گرفته است.
هرچند که در لایه های مدیریتی زیرین، متأسفانه چند سالی است آن عنایت لازم و توجه مورد توقع و انتظار نسبت به زوار غیرایرانی صورت نمی گیرد؛
و همین غفلت از نیازها و درخواست های سال ها زمین مانده و مطالبات به حق و جدید آنان باعث شده تا روز به روز بر شمار تعداد زائران غیرایرانی گلایه مند افزوده گردد.
این در حالی است که بارها و بارها شاهد بودیم تولیت معظم در نشست های کارشناسی و سیاستگذاری های «آستان قدس رضوی»، بر ضرورت توجه و تکریم زائران غیر ایرانی حرم رضوی از اقصی نقاط عالم تأکید دارد.
همچنین بارها شاهد بودیم در جلسات و نشست ها، مسئولان ذیربط را به عمل به بند مهم مندرج در حکم ابلاغیه ی رهبری انقلاب خطاب به تولیت سابق و همچنین حکم انتصاب خود توصیه نموده اند.
همان بند مهم که بر عنایت ویژه به رویکرد بین المللی مقوله ی زائر و زیارت، زوار غیر ایرانی و انجام امور فرهنگی و اعتقادی برای زوار در سطح جهان اسلام تأکید دارد. از این رو نمی توان فرد دیگری را در این سطح، شایسته ی معرفی و تکریم دانست.
بالاخره «آستان قدس رضوی» است. همان ابرسازمان دینی، علمی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... در غرب آسیا که وقتی قرار باشد کاری بکند، کاری می کند کارستان...
به عنوان مثال، در دوران قبل از کرونا، همایشی بزرگ و چند روزه یا کنگره ای بسیار گسترده در سطح بین المللی و با ده ها و بلکه صدها میهمان تراز اول خارجی از پنج قاره دنیا در دوران در مشهد برگزار کرد که اگر همین برنامه توسط دولت می خواست برگزار شود، می بایست دست کم چند وزارت خانه ی دولتی درگیر آن می شدند؛
یا آن چنان در خدمات رسانی همه جانبه به شرکت کنندگان در راهپیمایی میلیونی حماسه ی اربعین حسینی (از غرب کشور و از مرز مهران و شلمچه گرفته تا مسیر ۸۰ کیلومتری میان نجف تا کربلا در عراق)، بسیار قوی، پر توان و باشکوه عمل می کند؛
و یا با فاصله ی زمانی کوتاه و در دهه ی آخر صفر هر سال، عیناً همین سیل عظیم خدمات در شرق کشور، به زوار پیاده پاکستانی از مرز میرجاوه در استان سیستان و بلوچستان و نیز زوار پیاده افغانستانی در مرز دوغارون و در تمام طول مسیر به مشهد ارائه می شود؛
آن هنگام، انسان متحیر می ماند از این عظمت ساختار و انگشت به دهان از سترگی کارنامه ی خدمات، از این رو، چطور و چگونه می توان ارگان یا نهاد و شخص دیگری را فعال ترین چهره این حوزه نامید؟
نظر هوش مصنوعی در باره ضعف آمار
باتوجه به ظهور فناوری های جدید بویژه «هوش مصنوعی» در قالب ابزار GapGPT، ما این سئوال را از او پرسیدیم که: «چرا طی این همه سال، هنوز آمار جامع و موثقی از شمار زائران حرم امام رضا(ع) نداریم؟ـ»
چنین پاسخ داد:
عدم دسترسی به آمار دقیق و معتبر از تعداد زائران حرم امام رضا (ع) در مشهد دلایل متعددی دارد که برخی از مهمترین آنها به شرح زیر است:
۱. نبود سیستم یکپارچه و جامع ثبت ورود و خروج زائران
یکی از دلایل اصلی، نبود یک سیستم یکپارچه برای ثبت ورود و خروج زائران است. با وجود استفاده از حملونقل عمومی، شخصی و حتی پیادهروی در ایام خاص، سخت است تا همه زائران در یک سیستم جامع ثبت شوند. از سوی دیگر، بسیاری از زائران از استانهای نزدیک و مناطق روستایی به مشهد سفر میکنند، و ثبت دقیق آنان در سیستمهای حملونقلی بهویژه برای سفرهای کوتاهمدت و روزانه چالشبرانگیز است.
۲. مشکل در تفکیک زائران و گردشگران عمومی
در مشهد، گردشگرانی که به دلایل غیرمذهبی، مانند گردشگری سلامت، تجارت، یا تفریح، وارد شهر میشوند، نیز حضور دارند. این مسئله، کار تفکیک دقیق زائران مذهبی از گردشگران عادی را پیچیده میکند. نبود ابزارها و روشهای دقیق برای تشخیص انگیزهی سفر نیز باعث میشود این آمارها غیرقابلاعتماد باشد.
۳. تأثیر مناسبتهای مذهبی و نوسانات فصلی
حضور زائران در مشهد تحت تأثیر مناسبتهای مذهبی مانند نوروز، محرم و صفر، و دهه کرامت بسیار متغیر است. در ایام خاص، تعداد زائران به شدت افزایش مییابد، که برآورد و شمارش دقیق را دشوار میکند. برای داشتن آمار جامع، لازم است که ثبت ورودیها در طول سال و بهصورت مستمر انجام شود، که به ابزارهای پیشرفتهتری نیاز دارد.
۴. نبود سیستمهای فناوری پیشرفته
فقدان سیستمهای فناوری مدرن و هوشمند مانند شمارشگرهای الکترونیکی یا استفاده از هوش مصنوعی و دادهکاوی، یکی دیگر از دلایل عدم ثبت آمار دقیق است. این سیستمها میتوانند با ترکیب دادههای ورودی از حملونقل، اقامتگاهها، و زیارتگاهها، اطلاعات دقیقتری ارائه کنند، اما هزینههای پیادهسازی و نگهداری چنین زیرساختهایی نیز بالاست.
۵. چالشهای امنیتی و حریم خصوصی
پیگیری اطلاعات ورودی و خروجی زائران ممکن است برای برخی حساسیتبرانگیز باشد و ملاحظات امنیتی و حریم خصوصی میتواند مانعی برای ثبت دقیق دادههای فردی باشد. هر چند اطلاعات بهصورت کلی و بدون شناسایی افراد قابل جمعآوری است، اما همچنان ممکن است نگرانیهایی در این زمینه وجود داشته باشد.
۶. کمبود بودجه و منابع مالی
جمعآوری و تحلیل دادهها نیاز به منابع مالی، نیروی انسانی متخصص، و تجهیزات پیشرفته دارد. در حالی که بودجههای زیارتی و گردشگری در مشهد صرف پروژههای زیرساختی و خدمات رفاهی میشود، ممکن است بودجه کافی برای راهاندازی و نگهداری یک سیستم جامع آماری تخصیص نیابد.
در باره مبحث کلیدی و راهبردی زائر و زیارت، به فضل الهی، در فرصت های آتی، بیشتر سخن خواهیم گفت و این نوشتار را کامل تر خواهیم کرد... ان شاءالله الرحمن...
و ختامه مسک: در پایان، صلوات و سلام بیکران خداوند منان نثار روح مطهر و ملکوتی هشمین امام شیعیان جهان، امام رئوف، حضرت امام ابالحسن الرضا المرتضی علیه آلاف التحیه و الثناء که هر چه کرامت در عالم امکان هست، همه به برکت عنایت قدسی سلطان سریر ارتضاء، رضا و حکیم و عالم آل محمد(ص) است.
به روزرسانی: ۱۴ آبان ماه ۱۴۰۳