دیپلماسی❜ دوم، دیپلماسی زیارت
-
-
بازدید: ۱۲۹۰
شاخص ترین چهره: حجت الاسلام والمسلمین احمد مروی تولیت آستان قدس رضوی
فعالترین چهره: حجج اسلام سید محمد ذوالفقاری رئیس اداره زائران غیر ایرانی و فقیه اسفندیاری معاون بین الملل سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی
فعالترین ارگان: آستان قدس رضوی و اداره ی زائران غیر ایرانی به دلیل قدمت اداره و نیز تمرکز وظایف و فعالیتها ذیل یک تابلو: «زائران غیر ایرانی» همچنین اسباب کشی از فضای آنالوگ به سایبر
پیشنهاد: اجماع برای انتخاب یک نفر یا یک کارگروه واحد به عنوان تنها متولی + هم افزایی تمامی ظرفیت های «زائر و زیارت» از همه ی نهادها ...
آسیب شناسی: نبود یا کمبود یک پنجره واحد تصمیم سازی و یکپارچه سازی مراکز تصمیم گیری که متأسفانه دیرزمانی است ... ادامه مطلب
پیشنهاد (شرح مبسوط): نیازمند یک الگو هستیم! راه دور نرویم، فارغ از مباحث کلان و بالادستی و حاکمیتی از جمله تصویب تفییر ساختار مدیریتی جهان شهر معنوی «مشهد» از یک کلان شهر به «دولت محلی مشهد» به گونه ای که بزرگترین کلان شهر مذهبی جهان (از نظر وسعت) به صورت فدرالی و مستقل از پایتخت مدیریت شود؛
- کما این که بسیاری از کلان شهرهای جهان بدین شکل اداره می شوند و خود دولتی مستقل، بومی و مجزا از مرکز دارند. - می توان در بحث درون استانی:
شاید تاسیس «قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا» یا اخیراً همین تشکیل «قرارگاه مرکزی خدمت رسانی به زائران خراسان رضوی» که نوروز ۱۴۰۲، تمام نهادهای فعال در حوزهی زیارت با بسیج کردن تمامی ظرفیت ها و توانمندی های استان و شهر، ذیل هشت کارگروه، همه ی امور زوار را از ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ تا ۱۵ فروردین ۱۴۰۲ مدیریت و ساماندهی کردند، بهترین شاهد مثال ها بر این راهکار پیشنهادی باشد.
اقدام ارزشمندی که به همت استانداری خراسان رضوی شکل گرفت و همه ی سازمان ها و نهاها از آستان قدس رضوی گرفته تا شهرداری مشهد، اداره کل گردشگری استان و سازمان ها و ارگان های دخیل دیگر مانند هلال احمر و ... و حتی سازمان های مردم نهاد «سمن» ها و هیئات مذهبی و در کل خود مردم پای کار آمدند.
و صد البته در این کمیته های هشت گانه، جای کمیته ی نگین انگشتری یعنی «زوار غیر ایرانی» خیلی خیلی خالی بود و خلأ وجود آن کاملاً حس می شد.
هرچند در این خصوص، می توان بسیار گفت و نوشت، اما فراموش نشود که:
🔴 ۱. این قرارگاه، یا شورا یا فرد یا هر چیزی، از آنجایی که الزاماً محور و نخ تسبیح در این داستان، «آستان قدس رضوی» است، می بایست ابتدا و در اسرع وقت پس از بررسی های کارشناسانه و تصویب نقشه ی راه، به اعمال اصلاحات درون سازمانی و یکپارچه سازی یا به اصطلاح عوام «یک کاسه کردن» امور بین الملل در «درون خود آستان قدس رضوی» این بزرگترین ابرسازمان دینی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در غرب آسیا بپردازد؛
چرا که متأسفانه دیرزمانی است:
نبود یک متولی واحد ارشد و در نتیجه موازی کاری ها و یا تقسیم غیرکارشناسی وظایف بین دو نهاد مسئول در همین نهاد عظیم یعنی یکی «مدیریت زائران غیرایرانی» و دیگری «معاونت بین الملل سازمان علمی و فرهنگی»؛
عملاً باعث زمین ماندن بسیاری از اهم وظایف مرتبط با روابط خارجی این سازمان با جهان پیرامون بویژه در سطح جهان اسلام و عدم ایفای نقشی مؤثر و فعال در ارتقای سطح تعاملات و مناسبات دیپلماتیک شهر و استان منسوب به امام مهربانی ها - البته به میزان سطح توانمندیهای ذاتی اش - شده است.
تقسیم وظایفی غیر منطقی و غیر کارشناسی، آن هم متکی به جغرافیای داخل و خارج حرم! سیاستی جامانده از رسوب یک تصور غلط از مدیریت کهن! براستی این یعنی چه؟!
این چه طور تقسیم کاری است که به محض ورود زائران غیر ایرانی به فضای «داخل حرم رضوی»، مسئولیت خدمت رسانی به او بر عهده ی «مدیریت زائران غیرایرانی» باشد و همین زائر اگر چند قدم دورتر از «جغرافیای حرم رضوی» برود، باید «معاونت بین الملل سازمان علمی و فرهنگی» باید به نیازمندی هایش رسیدگی کند؟!
یک سئوال: چون تنها مشهدالرضا نیست که «مدیریت زائر» می کند، بلکه در سطح جهان اسلام، از حجاج بیت الله الحرام و زوار مدینه النبی گرفته تا زوار عتبات عالیات عراق از کربلا و نجف و سامرا تا زوار شام و سوریه و دمشق، همه و همه، هر آن و هر لحظه در حال «مدیریت زائر» هستند، حال، آیا آنان هم در تقسیم کار رویکرد بین المللی زوارشان، مدیریت نیازمندی های زوار را به جغرافیای داخل و خارج از حرمین شریفین ربط داده اند؟
به زعم ما، این نقص بزرگی است جامانده از میراث دوران طلایی تولیت اسبق که علی رغم چندین بار اصلاح ساختار اداری و تشکیلاتی و بازنگری در آیین نامه های خدمات خادمان، هنوز کسی جرأت و شهامت تغییر آن را پیدا نکرده و همچنان قریب به ۴۴ سال، تازیانه های این تشتت و دوگانگی مراکز تصمیم سازی و تصمیم گیری در آستان قدس رضوی، روح و جان فعالان و دغدغه داران حوزه ی زیارت را می آزارد!
از آنجایی که در انتهای این نوشتار، به طور مبسوط به این موضوع پرداخته ایم، لذا علاقه مندان به مطالعه ی مطالب بیشتر در این زمینه را به پایین این صفحه، راهنمایی می کنیم.
🔴 ۲. مضافاً پیشنهاد می شود هم چنان که سید عبدالله ارجائی شهردار سابق مشهد به درستی در نخستین نشست خود به مدیران عالی شهرداری تأکید و گوشزد کرد و گفت:
«مشهد جهان شهر است و اقتضائات بین المللی دارد و تمام ابعاد و اقدامات کلان و خرد این آرمان شهر رضوی اعم از دینی و مذهبی، فرهنگی و هنری، اقتصادی و تجاری، سیاسی و اجتماعی، معماری و شهرسازی، حتی ترافیک و زیست محیطی و... باید پیوست بینالمللی داشته باشد؛»
کما این که امروزه به خاطر هجوم سهمگین فناوری های نوین بویژه در عرصه ی اطلاعات و ارتباطات و قدرت گیری خطر نفوذ در ساختارهای انسان افزاری، سخت افزاری و نرم افزاری پروژه های مهم و ملی کشور در تمامی عرصات بویژه اقتصادی، تأکید مضاعف شده که هر پروژه باید «پیوست پدافند غیرعامل» داشته باشد که حرف درستی است.
بنابراین، ما هم بر این مهم تأکید مضاعف داریم که این قرارگاه راهبری رویکرد بین المللی شهر و استان نباید اجازه دهد هیچ طرح و پروژه ی خرد یا کلانی در شهر و استان بدون «پیوست بین المللی» اجرا شود.
پاسخ به یک سئوال: چرا حجت الاسلام و المسلمین احمد مروی؟ به دلیل نگاه خاص و توجه وافر ایشان به دغدغه ها، مشکلات و امور زائران غیرایرانی، هرچند که در لایه های مدیریتی زیرین، متأسفانه چند سالی است آن عنایت لازم و توجه مورد توقع و انتظار نسبت به زوار غیرایرانی صورت نمی گیرد؛بالاخره «آستان قدس رضوی» است. همان ابرسازمان دینی، علمی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... در غرب آسیا که وقتی قرار باشد کاری بکند، کاری می کند کارستان...
به عنوان مثال، در دوران قبل از کرونا، همایشی بزرگ و چند روزه یا کنگره ای بسیار گسترده در سطح بین المللی و با ده ها و بلکه صدها میهمان تراز اول خارجی از پنج قاره دنیا در دوران در مشهد برگزار می کند که اگر همین برنامه توسط دولت می خواست برگزار شود، می بایست دست کم چند وزارت خانه ی دولتی درگیر آن شوند؛
یا آن چنان در خدمات رسانی همه جانبه به راهپیمایان حماسه ی میلیونی اربعین حسینی (از غرب کشور و از مرز مهران و شلمچه گرفته تا مسیر ۸۰ کیلومتری میان نجف تا کربلا در عراق)، بسیار قوی، پر توان و باشکوه عمل می کند؛
و یا با فاصله ی زمانی کوتاه و در دهه ی آخر صفر هر سال، عیناً همین سیل عظیم خدمات در شرق کشور، به زوار پیاده پاکستانی از مرز میرجاوه در استان سیستان و بلوچستان و نیز زوار پیاده افغانستانی در مرز دوغارون و در تمام طول مسیر به مشهد ارائه می شود؛
آن هنگام، انسان متحیر می ماند از این عظمت ساختار و انگشت به دهان از سترگی کارنامه ی خدمات، از این رو، چطور و چگونه می توان ارگان یا نهاد و شخص دیگری را فعال ترین چهره این حوزه نامید؟
آسیب شناسی (شرح مبسوط): هرچند بحث اساسی «زیارت» و آسیب شناسی آن در این نوشتار، ذیل تمجید از «آستان قدس رضوی» به عنوان «متولی اول زائر و زیارت» در استان و بلکه کشور صورت می گیرد؛اکنون با این مقدمه بهتر می توان ادعا کرد و به صراحت اذعان داشت که:
به راستی در بحث «زائر و زیارت» نه در شهر و استان ما بلکه در کل کشور، اساساً متولی واحد و جامع و فراسازمانی وجود ندارد تا بر هندسه ی عملکرد و نظام اجرایی سازمان های ذیربط نظارت کند که اگر چنین بود، سال ها شاهد این همه موازی کاری های ناهماهنگ و غیر هم افزا - که صددرصد مخرب اند و همیشه باعث هرز رفتن امکانات و منابع شده اند - نمی بودیم! انتظاری که حتی تأسیس و راه اندازی و بیش از یک دهه فعالیت معاونت زیارت در ساختار اداری استانداری خراسان رضوی هم نتوانست عملاً خلآ وجودی آن را پر کند و همچنان این نقیصه به وضوح احساس می شود.
اگر باور این واقعیت یعنی «بی متولی بودن» همچنان برای مان سخت می آید، کافیست به این چند مثال ساده اما پر از ابهام در تعریف و قرائت مان از «زائر و زیارت» در شهر و استان مان توجه کنیم:
به عنوان نمونه، در دوران گذشته مدیریت شهرداری مشهد، همچنان مسافران شهر و استان را به طور عام «گردشگر» می دانستند و به همین دلیل، با پررویی و جسارت تمام و به بهانه های واهی، تابلوی دکه ی «راهنمای زائر» را پایین آوردند! یا للعجب؛
اما برخی دیگر از فعالان این حوزه، به درستی مسافران مشهدالرضا را «زائر» می دانند و بس! هرچند عده ای در تأسی از مکاتب مدیریتی غربی، زائران را «توریست مذهبی» می خوانند و می نامند، اما دل خوشیم به قرائت درست تر از گردشگر دینی یعنی «زائر غیر ایرانی»؛
یا متولیان حوزه ی گردشگری در دوره ی گذشته شهرداری مشهد معتقد بودند - و چه بسا همچنان مدیرانی بر این عقیده استوار باشند - که در اکثر کلان شهرهای گردشگر پذیر دنیا، این شهرداری ها هستند که متولی اول حوزه ی گردشگری شهر به حساب می آیند ؛(که البته چنین است و حرف درستی است.)
لذا معتقدند وقتی شهرداری می تواند به مدد امکانات، توانمندی ها و تجارب خود، به خوبی از بس کلیه ی مباحث مدیریتی و اجرایی بحث گردشگری شهر - چه گردشگر مذهبی (و به بیان درست زائر اعم از زوار داخلی و غیر ایرانی) و چه گردشگر غیر مذهبی اعم از گردشگر سیاحتی، گردشگر سلامت و... - برآید، چرا این مهم بر عهده ی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان است و چرا آنان، مدیریت ارشد و کامل گردشگری مشهد را به شهرداری نمی سپارند؟
و در تأیید این پیشنهاد، چنین دلیل و مستند می آورند که اگر این اداره کل چنین کند، می تواند تمام توان و ظرفیتش را متمرکز در امر توسعه ی وظایفش در سایر نقاط استان مانند توسعه ی بوم گردی ها و... نماید؟!
سفر سه نفره، یک نفر سالار
به فرمایش رسول خدا(ص)، «هرگاه سه نفر همسفر شدند، از میان خود یک نفر را به سالارى انتخاب کنند.» این فرمایش گهربار به ما می آموزاند که هیچ حوزه ای نباید بدون متولی باشد و به قول عوام «بی صاحب»!
و هیچ چیزی بیشتر از «بی متولی واحد بودن» رویکرد بین المللی شهر و استان در همه ی حوزه ها از جمله مبحث خطیر زیارت، دغدغه داران تعالی روابط خارجی شهر و استان را نمی آزارد. اکنون به دلیل تعدد مراکز مدیریتی و تصمیم گیری در ارگان های مختلف، نمی توان توقع مطالبه و پاسخگویی داشت! چه ایرادی دارد تمام اختیارات و قدرت و امکانات مادی و معنوی شهر و استان را در حوزه ی بین الملل و در عرصات مختلف، در اختیار یک نفر یا یک گروه مدیریتی توانمند و کارآمد قرار داد تا بتوان در ازای اعطای این ظرفیت ها، خواستار پاسخگویی در برابر عملکرد آنان شد؟
بازگشت به آستانه
اجازه بدهید در انتهای این نوشتار، به دلیل اهمیت زائدالوصف آن، کمی مشروح تر به بحث مدیریت واحد هماهنگ در کانون مدیریتی زائر و زیارت یعنی آستان قدس رضوی و به تعبیر مشهدی ها، «آستانه» بپردازیم.
هم چنان که پیشتر تیز گفته شد، وجود مراکز تصمیم گیری متعدد و نبود یک مدیریت واحد هماهنگ در اتمسفر «زیارت» در شهر و استان حتی در درون سازمان بزرگ و مقدس «آستان قدس رضوی»، همچنان سوهان ذهن و روح دغدغه داران تعالی، معرفت افزایی و عمق بخشی به مقوله ی زیارت شده که به ناچار ناگزیریم کمی مطول به آن بپردازیم و با این سئوال کمی صریح و بی پرده آغاز کنیم که:
این چه جور تقسیم کار در مدیریت علمی و آینده پژوهانه ی وظایف کارکنان نسبت به رویکرد بین المللی آستان قدس است که: هر آنچه که در «داخل حرم مطهر» رخ می دهد یا مربوط به امور داخلی است، مدیریت صفر تا صد آن بر عهده ی «اداره ی زائران غیر ایرانی» است و هر آنچه که «بیرون از حرم مطهر» رخ می دهد یا به بیرون از فضای جغرافیایی حرم مطهر مربوط است، در اختیار «امور بین الملل»؟!
مگر می توان اولویت ها، اوّلیت ها، اهمیت ها و ارحجت های یک بحث چند وجهی و یک رویکرد چند جانبه مانند «بین الملل» و «زائران غیر ایرانی» را با صدها راز و رمز و پیچیدگی خاص خود به صورت جغرافیایی تقسیم کرد؟!
گویا علی رغم گذشت هشت سال از ارتحال تولیت فقید و اسبق (رحمه الله علیه) و تغییر دو تولیت و دو مدیریت، همچنان متأسفانه سایه ی این تفکرات کهن و میراث غلط تقسیم بندی همه چیز حتی انسان ها به جغرافیای داخل و خارج از حرم مطهر، بر سر تصمیمات مدیران کنونی نیز سایه افکنده و قرار نیست به این زودی ها اسباب کشی کند و به موزه ی تاریخ بپیوندد!
به عنوان مثال در بحث بیمه ی زائر، قبلاً تصور غالب این بود که زائر به محض ورود به داخل فضای صحن ها، زائر شمرده شده و مشمول بیمه ی زائر می شود، اما همین زائر هنگامی که خارج از فضای جغرافیایی حرم مطهر می رود، اگر خدای نکرده دچار حادثه ای شود، چون گردشگر به شمار می رود، دیگر آستان قدس تعهدی در این خصوص ندارد!
و همچنین است نقص و مشکلی در معابر مثلاً چاله ای اگر این طرف دیوارهای حرم مطهر باشد، رفع عیب و پرکردنش با بخش عمرانی آستان قدس است، اما اگر همین نقص و عیب و چاله با فاصله ی چند متر آن طرف دیوارها و در نزدیکترین کوچه به حرم مطهر باشد، مسئولیتش با شهرداری است! (این مستند را ببینید...)
بگذریم از بحث میراث گذشته و سر بسته بگوییم برخی دیگر از مصادیق و مثال ها از تصمیمات اشتباه و سخیف و عجیب قدیمی را با این نیت خیر که مدیران کنونی، زیاد بر حفظ و تداوم آداب مدیریتی غلط و متأسفانه طولانی مدت گذشته اصرار نورزند و گمان نکنند که وحی مُنزل است؛
اقدامات غیر متعارف، زننده و بغضاً آبرو برنده ای چون سوراخ کردن یا مهر زدن به صفحه آخر گذرنامه ی زوار غیر ایرانی در قبال تحویل یک عدد ژتون غذای متبرک حضرت (تا هر زائر غیر ایرانی نتواند بیشتر از یک بار در سال، به غذاخوری حضرت مشرف شود!) که آن قدر گفتیم، تا الحمدلله بساطش جمع شد.
یا گرو گرفتن گذرنامه ی بانوان زائر غیر ایرانی در ازای اعطای یک چادر آبی و مهمور به آرم آستان قدس آن هم به صورت امانی که متأسفانه هنوز که هنوزه پس از گذشت ۴۴ سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، همچنان این رویه ی غلط پا برجاست و تابلوی آبروبر آن در چهار طرف درب های ورودی حرم به سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی نصب است! باور نمی کنید، این «یادداشت فرهیخت» را بخوانید.
بنابراین، بپذیریم که اساساً در دوران چهل ساله ی دوم انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، دیگر مدیریت های جزیره ای و پراکنده و بعضاً ناهماهنگ با یکدیگر، شایسته ی هیچ حوزه ای از جمله ساحت خطیر «زائر و زیارت» و به قول مصطلح، گردشگری دینی نیست!
اگر دردم یکی بودی، چه بودی؟
قطعاً مقاومت یک زنجیر، برابر با مقاومت ضعیف ترین حلقه ی آن است و در این زنجیره ی زیارت و زائر، فقط حلقه ی قوی آستان قدس رضوی نیست، بلکه حلقه های ضعیف دیگری در این شهر و استان هستند که خدمات و زحمات آستان قدس رضوی را به باد می دهند.
لذا فارغ از بحث «آستان قدس رضوی»؛
اگر این حوزه در شهر و استان متولی واحدی می داشت، هیچ موقع دولت معظم، نه تنها «ردیف بودجه ی زیارت» را برای سه استان زائر پذیر خراسان رضوی، قم و فارس، حذف نمی کرد، بلکه در برنامه ی هفتم توسعه، از اختصاص بودجه برای «گردشگری ساحلی» یادش نرفت، اما «گردشگری دینی و زیارت» را به کلی از خاطر برد و کلاً حذف کرد! علی برکت الله...
یا ساختار «معاون زیارت» در استانداری، ۴۴ سال پیش می بایست تصویب می شد، نه ۳۴ سال پس از پیروزی انقلاب که تا همین چند سال پیش، همان حکم هم در حد یک «سرپرست» بود و اکنون نیز خبرهای زیادی از نقش آفرینی «معاونت زیارت استانداری» در مقوله ی زائر و زیارت در هیچ رسانه مکتوب و الکترونیکی و شبکه ی اجتماعی نیست!
یا اگر به گذشته ای نچندان دور برگردیم، مادامی که دوره ی گذشته ی «شورای اسلامی شهر مشهد» در مصوبه ای ظالمانه، عوارض یورویی هم به «ورود به مشهد» و هم به «درمان و سلامت» زوار می بندد (که البته به لطف دخالت به جای استاندار وقت مهندس رزم حسینی، باطل شد)؛
یا از سویی، مدیریت اسبق بیمارستان فوق تخصصی رضوی، دیر زمانی پیش در وانفسای سقوط ارزش ریال، متأسفانه در فکر دریافت هزینه درمان زوار غیر ایرانی به «دلار» بود، در حالی که همان ایام، تولیت وقت آستان قدس رضوی (رئیس جمهور مستقر)، به درستی بر کاهش هزینه های زیارت و سفر به مشهد و حواشی آن از جمله درمان و سلامت تأکید داشت و تولیت کنونی نیز بر این نظر استوار!
و مثال ها و مصادیق بسیار دیگری که به دلیل وجوب اختصار، از ذکر آنها صرف نظر می کنیم، از دسته گل بلیت دلاری داخلی برای زوار رضوی گرفته تا پارتی بازی وزیر فقید راه و شهرسازی در حذف سهمیه ی فرودگاه بین المللی مشهد برای پروازهای جام جهانی فوتبال 2022 قطر و آخرینش که حذف نام نورانی امام رضا(ع) و مشهد و میزبان قاصر و مادرخرج کاهل «شهرداری مشهد» از فراخوان «جشنواره ی غیربین المللی، تحمیلی و تبعیض آمیز «رسانه ی خورشید تهران» بود؛ کلاه واره ی گشادی که همین مهر ماه گذشته، بیست میلیارد تومان! هزینه های پوپولیستی روی دست شهروندان و مجاوران و زائران رضوی گذاشت! همه را می توانید در نوار خبری تارنمای فرهیخت (مندرج در صفحه ی اول)، بخوانید؛
حال چطور می توان در برابر این همه پراکندگی منابع تصمیم سازی و مصادر تصمیم گیری، تعارض سیاست ها و منافع و تشتت و موازی کاری ها و...، امید به اصلاح هرم مدیریتی و ساختار زیارت در زائرپذیرترین استان و شهر کشور داشت؟
بنابراین، به نظر می رسد هیچ پیشنهاد و راهکاری برای ساماندهی این حوزه، مؤثرتر و پایدارتر از ایجاد یک قرارگاه سایبری، یا یک ستاد ویژه ی هوشمند، یا دست کم یک سامانه ی یکپارچه و هم افزا برای تجمیع هدفمند تمامی پتانسیل ها و ظرفیت های مقوله ی زیارت و زائر در سطح استانی، ملی و حتی منطقه ای خاصه به منظور توجه ویژه به «رویکرد بین المللی رخدادها و رویدادها» و نیز سازمان دهی امور پنج گروه هدف «غیر ایرانیان» شامل زوار غیر ایرانی حریم رضوی، دانشجویان و سرمایه گذاران خارجی، گردشگران سلامت و اتباع و مهاجران خارجی وجود ندارد و جز آن، نمی تواند به رونق دیپلماسی های ۲۲ شهر و استان علی الخصوص دیپلماسی دینی و زیارت کمک کند که: لَوْ کَانَ فِیهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا ... اگر در آسمان و زمین غیر از خدای یکتا خدایانی وجود داشت همانا خلل و فساد در آسمان و زمین راه مییافت، (قرآن کریم)
در این باره، به فضل الهی، در فرصت های آتی، بیشتر سخن خواهیم گفت و این نوشتار را کامل تر خواهیم کرد... ان شاءالله الرحمن...
و ختامه مسک: در پایان، صلوات و سلام بیکران خداوند منان نثار روح مطهر و ملکوتی هشمین امام شیعیان جهان، امام رئوف، حضرت امام ابالحسن الرضا المرتضی علیه آلاف التحیه و الثناء که هر چه کرامت در عالم امکان هست، همه به برکت عنایت قدسی سلطان سریر ارتضاء، رضا و حکیم و عالم آل محمد(ص) است.
به روزرسانی: ۲۸ آبان ۱۴۰۲