اشاره:
«اندیشکده ی بین المللی فرهیخت مشهد» و به لسانی دیگر «رصدگاه مؤثران غیرایرانی، دیدهبان رویکرد روابط خارجی شهر و دیپلماسیهای فعال خراسان رضوی»، پژوهشگاهی سایبری و قرارگاهی کاملاً مردمی است؛
تشکلی هدفمند که از رهگذر دیده بانی و مستندنگاری گرایش بین المللی شهر و استان بویژه از منظر «رخدادها و مناسبات دیپلماتیک» و نیز چگونگی تعامل با «پنج گروه مؤثران غیر ایرانی» در این دیار، بر آن است تا با تلاشی فکری و عزمی دست جمعی، به همت همکاران و خادمان بین المللی امام رضا(ع) در سرتاسر جهان اسلام، رهیافتی ارزشمند را در راستای تعالی «دیپلماسی عمومی» با صدای رسا و از اعماق ضمیر خود، فریاد بزند؛
و آن رهیافت خردمندانه و دریافت گرانبها، چیزی نیست جز آگاهی بخشی عمومی در بستر رسانه به جامعه ی مخاطب یعنی «مجاور و خادم» (شهروندان / مسئولان) که فراموش نکنند هستی و نیستی ما در این دیار، بسته و وابسته به «نخ تسبیح زیارت» است و بس!
همان اکسیر معجزه آسایی که «ده سناباد قدیم» را «جهان شهر امروزی» کرد و ده کوره ی نوغان را «ارض اقدس توس» تا ما علاوه بر زندگی سعادتمندانه در آن، به آسمان و زمین اش افتخار و مباهات کنیم.
و این دقیقاً مشابه همان کاری است که یک «دریا» با «شهری بندری» می کند. همه چیزش وابسته به «آب» این مایع حیات می شود و لذا و طبیعی است اگر حیات و ممات یک شهر بندری هم، در گرو اقتصاد دریا باشد.
ناگفته پیداست اگر چگونگی هم زیستی با «پنج گروه مؤثران غیر ایرانی» در این خطّه، جزو رسالت های اصلی ماست، صرفاً به خاطر گُلِ روی زیارت است که اگر زیارت هم نبود، اساساً کلاه هیچ غیرایرانی به این کوچه ی بن بست شرق کشور نمی افتاد تا ما سنگش را به سینه بزنیم!
پنج گروه مؤثران غیرایرانی این دیار کیانند؟
به فضل الهی، برآنیم تا به مدد افزایش دانش و بینش مردم و مسئولان:
❖ ۱ـ کمیت و کیفیت زیارت زائران بویژه «زوار غیر ایرانی» خاصه از منظر عدالت محوری علوی و معرفت افزایی دینی، روز به روز ارتقا یافته و زیارت ارزان و آسان و کریمانه و بدون تبعیض، نصیب شان گردد؛
❖ ۲ـ نوع نگرش، عمق راهبردها و سطح راهکارهای سیاستگذاران واحدهای دانشگاهی و مدارس دینی مان، نسبت به چگونگی آموزش علوم دانش بنیان و مهارت آموزی «دانشجویان و طلاب خارجی» این دیار، به روز و کارآمدتر، منعطف و خلاقانه تر و بلکه هوشمند شود؛
❖ ۳ـ موانع جذب منابع مالی با منشأ فرامرزی از دست و پای «سرمایهگذاران خارجی» و بلکه ایرانیان خارج از کشور در این قلمرو، برچیده شده و روند بهره مندی آنان از مواهب و منافع سرمایه گذاری ها بویژه حفظ اصل سرمایه با سودآوری مُکفّی، تسهیل و تسریع گردد؛
❖ ۴ـ بر شتاب رشد شاخص های «گردشگران سلامت» در مراکز درمانی شهر، این دارالشفاهای رضوی افزوده شده و موانع رفعت آن، بویژه دلالی های مُضر حذف شود؛
❖ ۵ ـ و بالاخره، کرامت و شئونات اخلاقی و حقوق انسانی «اتباع خارجی و مهاجران قانونی» در چهارچوب ضوابط حفظ گردد.
زائران داخلی، اولویت اند، چون همه می دانیم «سفر مشهد، حج فقراست!» چه زیبا سروده دکتر رسا: «اغنیا مکه روند و فقرا سوی تو آیند ... جان به قربان تو شاها که حجّ فقرایی»
و زائران غیرایرانی، اوّلیت و پیش نیاز به حساب می آیند، چون با شندالقاض بودجه ی زیارت، عملاً نمی توان یک سوله در پارک اقامتی طرق، برای استراحت زوار احداث کرد! به تعبیر کسبه ی اطراف حرم مطهر، اگر زائران غیرایرانی رضوی نبودند، ما هیچ گاه نمی توانستیم از پس اجارههای نجومی مغازه های خود برآییم. زائران داخلی که با این شرایط تورمزای اقتصاد کشور، خرید معتنابهی نمی کنند!
مستندات بسیاری هم گواهی می دهند هم افزایی این دو گروه از زائران رضوی در طول تاریخ هویتی شهر، باعث شده تا امروزه به جای «ده سناباد» کهن و «قریه ی توس» قدیم، شاهد بلوغ و نبوغ «جهان شهری به بلندای مشهد» باشیم که چون نگین انگشتری جهان تشیع، سرافرازی کرده و می درخشد.
چرا به «اکسیر زیارت» این قدر اهمیت و بها می دهیم؟
بارها در همین تارنما، تشابه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... کلان شهر مشهد را با یک شهر بندری گوشزد کردیم و این گونه مثال زدیم:
همچنان که حیات و ممات یک شهر بندری، وابسته به اقتصاد تک محوری دریاست، دقیقاً به همان میزان هم، اقتصاد مشهد، وابسته و متکی به اقتصاد تک محوری «اقیانوس زیارت» است و بس!
با این تفاوت که مؤثران غیرایرانی اعم از زائران، دانشجویان، سرمایه گذاران، گردشگران سلامت و گروه خاصی از مهاجران قانونی، چون از منظر اقتصادی، ارزآوری دارند، آورده ی آنان در سبد اقتصاد زیارت این خطه، به مثابه «مروارید» های درخشانی است که در دریای روزیآفرین خراسانیها، ثروت آفرینی می کند.
و صد البته این گوهرهای ذی قیمت، نه در کف ساحل بلکه در اعماق دریا و بلکه درون صدفهای سختی قرار دارند که باید هوشمندانه کشف، هنرمندانه صید و کریمانه صیقل و جلا بخورند.
آنان، همچون گوی های شیشه ای زیبا اما شکننده هستند که باید خیلی مواظب بود از دست مان نیفتند، و الاّ همچون حماقت محض آتش زدن کنسولگری عربستان در مشهد، جبران آن دیگر به این زودی ها ممکن نیست!
به راستی تاکنون در باره ی علل کسب این همه رتبه ی نخست برای مشهد، لحظه ای با خود اندیشیده اید؟ این که چرا نخستین کلان شهر ایران پس از پایتخت است؟
چرا فرودگاه بین المللی اش، تنها فرودگاه سودده پس از پایتخت به شمار می آید؟ فرودگاهی که با ۱۷۰ تا ۲۴۰ پرواز روزانه و با جابجایی سالانه ۸ میلیون مسافر (با ۲۰٪ سهم زائر بین المللی)، رتبه ی اول پروازهای ورودی و خروجی کشور را دارد؟
یا چرا این همه هتل سه تا پنج ستاره و میهمانسرا و رستوران و اماکن تفریحی و گردشگری و پارک و استخر و... در شهر داریم؟
یا چرا مشهد، بعد تهران، بیشترین گردش مالی کشور را دارد؟ چرا مقصد اول سفرهای ریلی کشور است؟ چرا رتبه ی اول «دانشجوی خارجی» پس از پایتخت و رتبه ی اول «گردشگری سلامت» کشور را دارد؟ و صدها چرا و برتری دیگر؟
همه اینها مگر به برکت موهبت «زائر و زیارت» نیست؟ مگر آبادانی نسبی اقتصاد این خطه نسبت به سایر نقاط کشور به استثنای پایتخت، حاصل رونق صنعت گردشگری دینی ارض اقدس توس نیست؟ فقط یک قلم، همه می دانیم ارزآوری یک گروه از پنچ گروه مؤثران غیر ایرانی یعنی «گردشگران سلامت» در سال گذشته، یک میلیارد دلار بوده است! به بیانی دیگر، هر «گردشگر سلامت» معادل ٣ هزار دلار یعنی معادل ۴۰ تا ۵۰ بشکه نفت، برای کشور ارزآوری دارد.
این در حالی است که طی دوران کرونا، همه شاهد بودیم فقط هفتاد روز درب های حرم مطهر امام رضا(ع) بسته شد، اما دو هزار مغازه ی خالی در اطراف حرم روی دست ما ماند!
بنابراین از یاد نبریم مؤثران غیرایرانی این دیار بویژه زائرانش، چشمه های جوشانی از مظاهر اقیانوس پر خیر و برکت رضوی هستند که همچون موتور محرکه، شتاب بخش توسعه و آبادانی شهر و استان می شوند.
اگر باورش سخت است، لازم نیست راه دوری برویم! کافیست تورقی تاریخی بر کتاب سوابق غرورآفرین نزدیکترین شهر بی زیارت مجاور مشهد یعنی «نیشابور» عزیز خودمان بکنیم!
و ببینیم از آن کهن شهر تاریخی و مجلل با قدمتی شش هزار ساله و از آن پایتخت سابق امپراتوری سلجوقی و طاهریان و...، اکنون چه برجا مانده است؟
مرجعیت علمی و دانشنامه ی بین المللی مشهد
به بحث خود برگردیم. مگر نه این که اگر لباسی را بشوییم، اول دست خود ما تمیز می شود؟ و بدین جهت است که می بینید سالها تولید محتوایی فضیلت بخش و پژوهش های کاربردی و مطالعات راهبردی، به غنای «دانشنامه ی بین المللی و الکترونیکی مشهد» منجر شده است.
همچنین کسب رتبه و جایگاه «مرجعیت علمیِ ارزیابی دیپلماسی های برتر» و نیز دستیابی به مرتبت «سنجش عمق و عیار توسعه ی روابط خارجی» این دیار با جهان پیرامون را، پاداشی الهی و عنایتی رضوی می دانیم و مزدی شیرین بابت زحماتی ۱۶ ساله که شکر خدا، بدان دست یافتیم.
مایه ی مباهات ماست توفیق خدمت در قلمروی که منسوب به امام مهربانی ها، الگوی خردورزی و عالم آل محمد(ص)، حضرت اباالحسن الرضا (علیه افضل الصلواة والسلام) است.
گفتنی است این نهاد خدمت، فعالیت خود را از تاریخ سوم خرداد ۱۳۸۸ از خاستگاه «مشهد الرضا(ع)» آغاز نمود و در تاریخ بهجت آفرین ۸۸/۸/۸، همزمان با سالروز ولادت امام هشتم، حضرت رضا(ع) نخستین نسخه از تارنمای خود را رسماً رونمایی کرد.
تاکنون بحمدالله والمنه، شانزده سال، توفیق تولید هزاران فیش تحقیقاتی و صدها محتوای پژوهشی برگرفته از رصد و پایش رویدادها، تعاملات با مؤثران غیرایرانی و مناسبات دیپلماتیک این کلان شهر با کشورهای هدف، بویژه همسایگان شرقی را داشته ایم که همگی در «دانشنامه ی الکترونیکی و بین المللی مشهد» متجمع شده اند.
بدیهی است بخش اندکی از این نتایج، بر روی تارنمای اینترنتی اندیشکده بازتاب می یابد و بخش اعظم آن، در تعاملات درون سازمانی با نخبگان دلسوز، صاحبنظران مشفق، اندیشه مندان آینده پژوه و کارشناسان برخی نهادهای علمی و آکادمیک کشور و پژوهشگاه های تصمیم ساز، مبادله و به اشتراک گذاشته می شود.
خرسند خواهیم شد شما اندیشهورز فرهیخته نیز با عضویت در جمع خادمان بین المللی شهر رضوی، ما را در شتاب بخشی به «نهضت بلندمرتبگی بین المللی نیک شهر امام مهربانی ها» یار و همراه باشید.
برای عضویت در گروه همکاران اجرایی یا پژوهشگران می توانید اینجا را کلیک فرمایید. ضمناً اگر تمایل دارید در مورد این اندیشکده، دانستنی های بیشتری بدانید، توصیه می کنیم حتماً یادداشت مهم «دو کلام حرف حساب فرهیخت» را مطالعه فرمایید.
❋ چند یادآوری مهم:
💬 اول: به قول حافظ: «ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده ایم... از بد حادثه اینجا به پناه آمده ایم»؛ ۱۶ سال پیش، با امام مهربانیها عهدی بستیم که با مردم، صادق بمانیم؛ قسمی هم خوردیم که واقعنگر باشیم و از همه مهمتر، مجیز هم نگوییم.
تمنایی هم کردیم که خروجی تلاش های ما، مصداق «عِلْمٌ لا یَنْفَعْ» نگردد و هرچه هست، به درد بخور و کاربردی باشد و خلاصه آن که گِرِهی را باز کند.
حتماً حکایت آموزنده ی کتک خوردن و اخراج معلم دلسوز بینوا و آن مرد شیاد و مردم بیسواد روستا - که یکی مار نوشت و دیگری عکس مار کشید - را حتماً شنیدهاید!
از وجهه ی مثبت این داستان، آموختیم اگر میخواهیم تأثیرگذار بوده و مردم و مسئولان، سخن ما را بپذیرند و با ما همراه شوند، باید ابتدا، با ساده ترین زبان ممکن با آنها سخن بگوییم و از خود دائماً بپرسیم: «چرا در پرده می پوشم سخن را؟ ... چرا بر زنده می پوشم کفن را؟»
و دقیقاً به همین خاطر است که ما در طریق عشق ورزی رضوی و در تأسی به این توصیه ی مولانا: «هیچ آدابی و ترتیبی مجو»، سالهاست قلم روان و مردم پسند و سبک گفت و گوی صریح، ساده و شفاف را برگزیدیم.
و سه طلاقه کردیم نگارش یا بازنشر و حتی اعتنا به مقالاتی که صرفاً از سر شکم سیری و بدون دغدغه نوشته شده، هرچند مملو از واژه های سنگین و ادبی و علمی باشد، اما جز بازی با الفاظ، هیچ نیست و خیر و سودی به شهر و استان نمی رساند.
مقاله که نه، بلکه بعضاً برشی از یک جزوه ی دانشگاهی کم خاصیت است که هرچند با قلمی کلاسیک نوشته شده، اما در حقیقت، شِبْه علمی بیش نیست و حلّال مشکلی؛
اصلاً بازنشر چنین نوشته ها و توجه به این گزارشات پروپاگاندایی و پوپولیستی، ارزانی همان شِبْه پژوهشگاه هایی که از بودجه ی بیت المال ارتزاق می کنند، اما سال به سال، حتی وبگاه شان به روز نمی شود، تا چه برسد به تولید فکر و ایده ی خلاق، راهکارهای منعطف و آینده پژوهی های راهگشا!
و الا ما هم خوب بلدیم و می توانیم با قلمی سنگین، جملاتی با یک قطار واژه های مد روز و سقلمه و اهورایی چون اکوسیستم فلان و زیست بوم بهمان و مکتب جنان و... ردیف کنیم که دست آخر، نه خود ما بفهمیم چه گفتیم؟ و نه خواننده ی بینوا چیزی عائدش شود!
💬 دوم یادآور می شویم از آنجایی که برآیند تلاش ها و خروجی عملکرد اندیشکده ها، غالباً فکری است و نه عملی و از سویی دیگر، رشد اعجاب برانگیز و سونامی گونه ی فناوری های نوین بویژه در عرصه ی اطلاعات و ارتباطات، بسیاری از مشاغل و حِرَف از جمله پژوهشگاه های علمی را مستغنی از اختصاص دفتر و ساختمان و تشکیلات فیزیکی نموده است؛
از این رو، اندیشکده ی تمام سایبری فرهیخت نیز، طی این شانزده سال، هیچ احساس نیازی برای اختصاص چنین امکاناتی در مشهد ننموده است؛
چراکه امور مطالعاتی و پژوهشی و نگارشی آن به صورت حداکثری، در پلتفرم های مختلف ارتباطی در فضای سایبر و در بستر اینترنت انجام می شود.
کما این که شرکت GitLab، با بیش از ۱۵۰۰ کارمند در بیش از ۶۵ کشور جهان، ۱۳سال است که بدون دفتر فیزیکی کار می کند.
💬 سوم: مستحضرید همه ی اعضای اندیشکده در اقصی نقاط عالم، عضو افتخاری هستند و هیچ دستمزدی بابت خدمات علمی و پژوهشی شان دریافت نمی کنند؛
چراکه باور قلبی آنان چنین است که همچون خادمان رضوی در داخل حریم حرم مطهر، مشغول به خدمت اند، بنابراین در یک اجماع همگانی، خواستار مکتوم ماندن نام شان بوده تا به مرحمت گوهر اخلاص، مشمول «باقیات الصالحات» شمرده شود؛
لذا اکثر قریب به اتفاق آنان، خواستار عدم انتشار نام شان ذیل هر پژوهش و سوژه ی ارسالی و یا هر یادداشت و مردم نگاره ای هستند و لذا ما نیز به رسم امانت، امضای آنان را محفوظ می داریم.
از نخبگان جهان اسلام و چهره های ماندگار و مفاخر علمی از ملیت های مختلف گرفته تا خبرگان و رؤسا و اساتید مجرب دانشگاه ها، فضلا و اکابر حوزه های علمیه، دانشجویان و طلاب، مهندسان و مدیران، مؤثران اقتصادی و اجتماعی بویژه پیش کسوتان صنعت مادر گردشگری و در کل فعالان بخش های مرتبط با مقوله ی «زائر و زیارت» مانند فعالان صنعت هتلداری، هواپیمایی، صنایع حمل و نقل، غذای حلال، بهداشت و درمان، سوغات زائر و ...، و نیز برخی از مسئولان و مقامات استانی و شهری، سیاسی و اجتماعی، لشکری و کشوری، فرهنگی و هنری و... در این جرگه اند.
💬 چهارم، همان طور که می دانید اکثر سوژه های خبری و مردم نگاره ها و...، از سوی مخاطبان مردمی، فهیم و دلسوز ما در داخل و خارج از کشور نگاشته و به طرق مختلف، برای ما ارسال می شود.
اما از آنجایی که وبگاه اندیشکده، تک زبانی بوده و فقط به زبان فارسی منتشر می شود و با عنایت به این که گوگل سالهاست قابلیت ترجمه ی وب سایت ها را به بیش از ۱۱۰ زبان دنیا فراهم نموده؛
به نحوی که دیگر نیازی به چند زبانه کردن یک وب سایت نیست و کاربران از هر سوی دنیا به راحتی یک کلیک، تمام وبگاه را به زبان مورد علاقه ی خود می بینند؛
از این رو ضرورت دارد جملات مطول و چند فعلی، کوتاه و تک فعلی شود و یا ویرایش مختصری بر روی متون و محتواهای ارسالی صورت گیرد تا هنگام ترجمه، بهترین خروجی را شاهد بوده و ترجمه ای روان و فهما در دسترس همگان قرار گیرد.
بنابراین اگر مشاهده می فرمایید اکثر این نوشتارها، با یک سبک قلم ویرایشی واحد و اصطلاحاً دست خطی شبیه به هم، با پاراگراف هایی کوتاه و همراه با درج علائم ویرایشی استاندارد بر روی خروجی وبگاه اندیشکده ارسال می شود، به این خاطر است.
حکمت قلم روان و مردم پسند
💬 پنجم، همان طور که در ابتدای یادداشت «دو کلام حرف حساب فرهیخت» نیز یادآور شدیم، برخی معتقدند مخاطبان اصلی ما، مسئولان هستند و نه عموم مردم، بنابراین به ما توصیه کرده اند این قلم روان و مردمی را کنار بگذاریم و همچون سایر اندیشکده های علمی کشور، از سبک و سیاق نگارشی واحد و ادبیات خاص حاکم بر مقالات آنان پیروی کنیم.
پاسخ مبسوط را در این نوشتار ارائه کردیم و اینجا تکرار مکررات نمی کنیم، فقط یادآور می شویم ما خود را به سان آن معلم و پزشک و مهندس و استادکار و... عاشق و دلداده ای می بینیم که مشتاق خدمت افتخاری در جرگه ی خادمان حرم مطهر رضوی است، اما به او می گویند باید حداقل شش سال در نوبت باشی!
دلشکسته در گوشه ای از روضه ی منوره، متوسل آن امام همام و حیّ و زنده می شود و راه چاره ای طلب می کند؛ آن اسطوره ی خردورزی و عقلانیت، مهربانانه به دل و قلب او چنین الهام می کند:
این نوع نگاه و نگرش خاص، عمیقاً اعتقاد قلبی و باور حقیقی ماست. این که ما دقیقاً همان شبه خادمان کلاه و جامه ی مشکی به تن و پرچوبی به دستی هستیم که مخاطب اول و آخر ما، مؤثران غیرایرانی اند؛
هرچند اگر جسم ما، مثلاً در سالن پروازهای خارجی فرودگاه بین المللی مشهد باشد یا در سالن راه آهن خراسان یا در پایانه ی مسافربری و ترمینال اتوبوس بین شهری یا حتی در گوشه ای از کتابخانه ی مرکزی حرم یا فلان کتابخانه یا فرهنگسرای شهر و...، فرقی نمی کند، چراکه روح و روان ما بست نشسته در صحن عتیق و در کنار پنجره ی فولاد آن حضرت است!
به زعم ما، جایگاه حقیقی یک پزشک جراح، در کفشداری حرم مطهر نیست، بلکه در دارالشفای حرم واقع در بست شیخ طوسی است. هم چنان که جایگاه یک روزنامه نگار، خبرنگار، عکاس و فیلمبردار افتخاری، دقیقاً جایی است که بتواند با آزاداندیشی آگاهانه، نقدی صریح و صادقانه بنویسد و اثری مؤثر و خلاقانه بیافریند؛ حال چه در استودیوی حرم مطهر و پشت دوربین باشد و چه خارج آن در قالب اینفلوئنسری آزاد و جهادگر، چه فرقی می کند؟
کما این که از رایزن اقتصادی سابق کشورمان در عراق که در کفشداری صحن گوهرشاد خدمت می کرد، عمیقاً گلایه مند شدیم: پس این همه دانش و تجارب کار اقتصادی با جهان عرب و مهارت ارتباطات بین المللی و نسلط بر چند زبان خارجی و... چه شد؟
پاسخ داد: بارها این موضوع را یادآور شده، اما پاسخ منفی شنیده است. حتی پیشنهاد خدمت در اداره ی زائران غیرایرانی و بخش زائران عرب زبان را هم داده، اما مورد پذیرش قرار نگرفته است! به گمان ما، شایسته ترین جایگاه خدمت دلی چنین فرزانگانی، در سازمان اقتصادی آستان قدس رضوی است و نه در کفشداری حرم مطهر!
و این جایگاه شناسی، کف انتظاراتی است که زائران غیرایرانی بارگاه منور رضوی، همان دانشجویان و سرمایه گذاران خارجی، همان گردشگران سلامت و همان مهاجران قانونی این دیار، توقع دارند ما آگاهانه و مسئولانه در آنجا باشیم و مشغول تولید محتوایی فاخر و مستند، آگاهی بخش و مؤثر و پرنفوذ و فراگیر و عرضه ی آنها به همگان اعم از مردم و مسئولان؛
که به فرموده ی خالق حکمت های نهج البلاغه، امیر مؤمنان(ع): «النّاسُ أعداءُ مَا جَهِلوُا ... مردم، دشمن چیزى هستند که نمى دانند.» پس اگر آگاه شوند، مطالبهگر، پیگیر و جوینده خواهند شد.
و بر همین اساس، ما خود را در زمره ی اهالی کشیک نهم و بست نشسته در دربخانه ی سایبری فرهیخت می پنداریم که تلاش می کنند در زمان های مناسب، در مکان های متناسب باشند؛
و از همه مهمتر، همچون سیره و روش امام خردورز خود، حضرت اباالحسن الرضا(ع) که با عموم مردم به سادگی و روانی صحبت و گفت و گو می کرد و حتی با غلامان خود، بر سر یک سفره ی غذا می نشست، ما نیز برآنیم تا پیرو چنین پروتکلی در سبک و سیاق نگارشی مطالعات راهبردی خود در قلمرو شهر و استان منسوب به آن امام معصوم باشیم.
باشد که حضرت عالم آل محمد(ص) و امام حکمت و عقلانیت، قِلّت و کمی این خدمات را به کثرت تفضلات خویش از همگان بپذیرند و مقبول اهل قلم افتد.
ضمناً اگر همچنان مایل هستید در باره ی گذشته، حال و آینده ی این پژوهشگاه مردمی، مطالب بیشتر بخوانید، اینجا را کلیک فرمایید. مأجور و منصور باشید.
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل / که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
عبدالرضا زرگری
کمترین خادم رویکرد بین المللی شهر رضوی
به روزرسانی: ۲۵ آذر ۱۴۰۳
- ارتباط در ایتا
- ارتباط در تلگرام
- farhikhtt (at) gmail .com
- zargary (at) gmail .com
- سامانهی ارتباطی پیام کوتاه: ۳۰۰۰۷۸۷۸۷۸
پیوست:
💬 در ابتدای این نوشتار، حرف از اَوّلیت و اولویت زدیم و اکنون مثالی روشنگر برای تشریح تفاوت میان آنها:
امروزه جوانی که نه شغل پایدار دارد و نه درآمد مکفّی و حتی جربزه و توان اداره ی یک زندگی مشترک را هم ندارد، نباید مجبور به ازدواج کرد! چرا؟
در این که ازدواج جوانان اعم از دختر و پسر یک «اولویت» است، هیچ تردیدی نیست، اما اولویتی است مشروط به فراهم بودن مقدمات آن، که برخوردار بودن از حداقل «استطاعت و توان مالی شوهر» برای چرخاندن چرخ یک زندگی مشترک، یکی از آن «اَوّلیت» هاست!
کما این که عزیمت به سفر حج بیت الله الحرام، یک واجب مسلم و تکلیفی شرعی است، اما مشروط به «اَوّلیتی» است به نام استطاعت مالی. پس همیشه، تا اَوّلیت ها محقق نشوند، حرف از اولویت ها، بی معنی است.
❋ دریافت لوگو - آرم اندیشکده در ابعاد بزرگ
🅰️ مطالب مرتبط:
※
دیپلماسی علمی/ تورقی تاریخ انگارانه بر خاستگاه تأسیس اندیشکده فرهیخت مشهد؛ از گذشته تا حال و آینده
※
دیپلماسی علمی/ «اندیشکده ی بین المللی فرهیخت» چیست، کیست و کجاست؟ چه دغدغه ها، نگرانی ها و مطالباتی دارد و در یک کلام، «حرف حسابش» چیست؟