-
۷ مهر ۱۴۰۳
-
بازدید: ۱۵۷
اشاره
پیوست فرهیخت یعنی چه: به نام خدا، هنگام نگارش مقالات یا ویرایش محتواهای ارسالی اهالی فرهیخت، به یک سری موضوعاتی بر می خوریم که شایسته است در مورد آنها، توضیحاتی ارائه کرد و گرنه مخاطب مجبور می شود برای فهم صحیح منظور نگارنده، زمانی را صرف جست و جو در اینترنت نماید که قطعاً مطلوب ما نیست.
به عنوان مثال، در بحث زائر و زیارت و سفر، بارها موضوع «ایام پیک» مطرح می شود و اگر قرار باشد در هر مقاله، مجبور به توضیح آن شویم، بدیهی است حجم یادداشت ها و مقالات فرهیخت افزایش می یابد و این هم مطلوب ما نیست.
بنابراین، بهترین کار آن است که این محتواهای پرمصرف و مکرر را یک برای همیشه در مستندی جداگانه شرح و توضیح داد و با درج لینک آن در صفحات مورد نیاز، کاربر را راهنمایی کرد تا در صورت نیاز، بر روی آن کلیک نموده و توضیحات بیشتر را آنجا مطالعه کند.
و اما موضوع این پیوست فرهیخت
این پیوست را به بهانه ی تدوین مقاله ای با این عنوان نگاشتیم: دیپلماسی دینی/ گلایه فرهیخت: پرورشگاه «محرم و صفر» یا نمایشگاه فرصت سوزی رخدادهای ناب ملی و بین المللی در بهار ترویج شعائر حسینی پیوند
در این ضمیمه، می خواهیم تصریح کنیم اولاً که مشهد، از نظر شمار رویدادها به معنی واقعی آن، کلاً بسیار فقیر است. ثانیاً در خصوص رخدادهای بین المللی که دیگر هیچ، اساساً زیر خط فقر است! ثالثاً حال که اینگونه فقیریم، پس چرا در بهار رویدادهای مذهبی آن هم در پایتخت معنوی کشور، فرصت های طلایی دو ماه «محرم و صفر» را به راحتی از دست می دهیم؟
و اما ادامه ی بحث...
همگان مستحضرید به همان میزان که موجودات زنده به اکسیژن و غذا نیازمندند، حیات، نشاط و پویایی شهرها نیز به رخدادها و اونت ها وابسته است.
صرف نظر از رویدادهای کاسبکارانه و سود محوری که توسط برخی از شرکت های بخش خصوصی در قالب همایش های علمی با برچسب دروغین بین المللی در این دیار، آن هم نه به صورت معمولی بلکه قارچ گونه و به وفور برپا می شوند؛
بپذیریم که واقعاً مشهد مصفای ما جزو کم رخدادترین کلان شهرهای ایران با گرایش بین المللی است و این واقعاً مایه فضاحت دیاری است که ادعای قطب اول گردشگری کشور، ام القرای جهان تشیع، بزرگترین کلان شهر مذهبی جهان (از نظر وسعت)، پایتخت معنوی کشور و... را دارد.
باور نمی کنید، فقط یک قلم، فهرست همایش های علمی برپا شده در کشور را در این تارنمای تخصصی ببینید. تهران پایتخت هم اکنون با ۱۶۲ همایش در صدر قرار دارد.
جایگاه خراسان رضوی در طول سال، اغلب با شش هفت رخداد، حائز رتبه های دو رقمی است و دست بر قضا، امروزه با ۱۲ همایش در رتبه ی چهارم ایستاده است.
از آنجایی که شاید فقط دو تا سه همایش از این فهرست، با گرایش واقعاً بین المللی برپا می شود، لذا همچنان این گلایه پابرجاست که چرا باید:
💬 اولاً سهم دومین کلان شهر ایران، نسبت به تهران این قدر کم باشد؟
💬 ثانیاً از این سهم کم، بیشتر رویدادها ملی است و سهم رویکرد بین المللی، چرا این قدر اپسیلونی است؟
خوب، مادامی که به پایتخت نشینان گلایه می کنیم چرا رویدادزدایی یا همان تمرکززدایی از رویدادها در تهران نمی کنید و اجازه نمی دهید برخی از اتفاقات بزرگ کشوری و بین المللی در سایر کلان شهرها از جمله مشهد رقم بخورد؟
تمام زیرساخت های لازم هم که فراهم است. از سالن اجتماعات خوب گرفته تا فرودگاه بین المللی و تا هتل های پنج ستاره و تا ورزشگاه بین المللی مدرن و...؛
در پاسخ چه می گویند؟ شما مشهدی ها، سالهاست تمام همت و توان خود را صرف برپایی مراسم دینی و مناسک مذهبی کرده اید و لذا فاقد برخورداری از حداقل لازم دانش و تجربه، مهارت و هنر مدیریت رخدادهای بین المللی در عرصات سیاسی و فرهنگی، اجتماعی و علمی و ورزشی و تفریحی و... هستید؛
نه توان و تخصص اش را دارید و نه آدم کننده اش را؟ شاید بودجه اش را بتوانید با وصله و پینه کردن از اینجا و آنجا، یک جوری فراهم کنید، اما بارها ثابت کرده اید به تنهایی و بدون کمک پایتخت نشینان، از پس رتق و فتق امور اجلاس های بزرگ بین المللی بر نمی آیید.
حتی جرأت و شهامت ابداع و طرح ریزی صفر تا صد یک رویداد بین المللی فاخر را هم ندارید! اگر هم اعتراضی کنیم، به عنوان مثال: تجربه ی تلخ جشنواره ی تحمیلی، تبعیض آمیز و کشککی رسانه ی خورشید ارشاد تهران را تو سرمان می زنند.
و یا اگر در دوره و زمانی هم رخداد اثرگذاری را شکل داده اید، هیچ گاه آن را جز چند صباحی نتوانستید ادامه دهید! می گوییم چطور؟ داستان ناتمام و ناقص عروس رخدادهای ایران یعنی جایزه ی جهانی گوهرشاد را جلوی چشم مان می آورند که فقط چهار سال بیشتر دوام نیاورد!
اگر هم بیشتر اعتراض کنیم، تیر خلاص آخر را این گونه تو شقیقه مان می زنند که حتی همان گل سر سبد جشنواره های بین المللی کشور یعنی جشنواره ی بین المللی، فرهنگی و هنری امام رضا(ع) را با ۲۱ سال سابقه از خاستگاه مشهد را، نتوانستید به درستی مدیریت کنید
تا جایی که بالاجبار یک هنرمند تهرانی را در رأس کار گماردند. کسی که معتقد است باید یک سری تغییرات اساسی را در ساختار جشنواره ایجاد کرد که از آن جمله، خارج کردن آیین پایانی جشنواره از قالب برپایی در یک استان مشخص است!
و معنا و مفهوم این جمله آن است که اختتامیه ی این جشنواره باید به جای مشهد، از این پس در جایی دیگر مثلاً تهران بزرگ برگزار شود و این یعنی خواندن نماز جمعه در روز چهارشنبه!
یعنی سوار شدن خر ملا آن هم برعکس! خدایی چی فکر می کردیم و چه شد؟ می خواستیم از تجمع رویدادها در تهران جلوگیری کرده و مثلاً خیر سرمان تمرکز زدایی کنیم، حالا همان اندک داشته های مان را هم باید دو دستی تقدیم پایتخت نشینان کنیم!
۲۱ سال، آیین اختتامیه ی این جشنواره ی امام رضایی(ع) را همزمان با شب میلاد آن حضرت و در دهه ی کرامت، در جوار بارگاه ملکوتی اش برپا می کردیم و حالا از این پس باید آن را در تهران برگزار کنیم! یا خدا...
این که می گوییم مزیت ها و تفاوت های مشهد، دارد در سایه ی غفلت مسئولان خوابش، کم کم تبدیل به مزیت ها و اضداد می شود، یکی از بارزترین مصادیقش همین جاست! الفاتحه مع الصلوات...
اگر دردم یکی بودی چه بودی؟
البته تمام مشکلات این خطه در بحث اونت ها به همین شمار کم رویدادها و بالاخص رخدادهای بین المللی محصور نمی شود، بلکه همچنان دو مشکل اساسی در این عرصه رخ می نمایاند و دغدغه داران تعالی روابط خارجی این دیار را آزار می دهد:
🔴 اول آن دسته از رویدادهایی هستند که به دلایلی نامعلوم و بلکه بی جهت، یهویی و در دقیقه ی نود، اطلاع رسانی می شود.
بدین معنی که شب می خوابیم و صبح از خواب بیدار می شویم و در خبرها می خوانیم که ای دل غافل، فلان رویداد در فلان نقطه ی مشهد و در فلان سالن یا حتی در حرم مطهر رضوی برپا و تمام شده و ما بی خبر بوده ایم.
و بعد مجبورند گزارش های تصویری آن را ببینند و غصه بخورند که چرا دیر فهمیدند! جز در یک مورد که از یک منبع معتبر شنیدیم در جریان برگزاری جشن ۹۲ سالگی تأسیس کشور پادشاهی عربستان سعودی در مشهد، قریب به سیصد نفر از مدیران استانی را به هتل میثاق دعوت کردند؛
آنها را تا پاسی از شب گرسنه نگاه داشتند و دست آخر فقط از همان پنجاه نفر مدیران ارشد پذیرایی شده و مابقی را محترمانه فرمودند: بفرمایید منزل شام میل کنید!
🔴 دوم آن دسته رویدادهایی هستند که فقط برچسب «بین المللی» دارند، اما حائز شرایط اطلاق عنوان فاخر «بین الملل» نیستند!
رویدادهایی که اصلاً هیچ مستند و نشانه ای دالّ بر بین المللی بودن آنها وجود خارجی ندارد. نه دارای فراخوان بین المللی هستند و نه حداقل یک چهره ی شاخص به عنوان سخنران یا میهمان یا مدیر اجرایی یا هیئت داوران و... در آن حضور دارند.
مصداق بارزش، این همه نمایشگاه هایی است که در مرکز نمایشگاه های مثلاً بین المللی مشهد برپا می شود، اما در اکثر مواقع، حتی یک شرکت خارجی، یک میهمان خارجی، حتی یک نماینده ی ایرانی از طرف شرکتی خارجی در آن حضور ندارد و همه چیزش ملی ملی است و بلکه بومی بومی!
اما مثل نقل و نبات، از برچسب «بین المللی» برای تبلیغ نمایشگاه های شان استفاده می کنند تا جایی که مخاطبان فرهیخت در مردم نگاره های گلایه آمیز خود، به صراحت با ما درد دل کرده و این گونه انتقاد دارند:
«مادامی که نمایشگاه خودروی مشهد، ملی است، چرا به دروغ آن را بین المللی می خوانید؟» کلی وقت گذاشتیم و هزینه کردیم و آمدیم، اما هر چه دیدیم، همان محصولات ایرانی سایپا و ایران خودرو و گروه بهمن و اینها بود!»
بخش «دیپلماسی دروغ و تبعیض» را در تارنمای فرهیخت ببینید تا با یک دو جین از این دروغ ها آشنا شوید. خصوصاً در بخش نمایشگاهی که آن قدر زیاد از این برچسب استفاده می شود که از تذکر دادن های مکرر به «نمایشگاه بین المللی مشهد»، دیگر خسته شده ایم و به حال خودشان رهایشان کردیم. خود دانند و مملکت شان...
بگذریم از آیین هایی که فقط یک کشور خارجی در آن رویداد مشارکت دارد. بدیهی است آن هنگام باید از عنوان دوجانبه استفاده کرد و نه «بین الملل»
درود و بدرود...