-
۳ آبان ۱۴۰۳
-
بازدید: ۴۱۱
اشاره:
گلایه ی فرهیخت: به قلم عبدالرضا زرگری | به نام خرد بخشی که هم زیباست و هم زیبایی ها را دوست می دارد، نمی دانم این حس و حالت غریب تاکنون چند بار در طول زندگی به شما دست داده که چیزهای علی الظاهر ساده اما خیلی عجیب و غریبی را به چشم خود می بینید و هر چه می خواهید با تسامح و تساهل و بی خیالی از کنارش بگذرید، می بینید نمی شود که نمی شود و دست آخر، همین طور مات و مبهوت و متعجب می مانید که چه بگویید؟
و شاید هم با خود بگویید که: «چه گویم که ناگفتنش بهتر است!» شاید هم بگویید: «هرچه بگندد نمکش می زنند، وای به روزی که بگندد نمک!» یا «از کی و به کی گلایه کنم؟ چه فایده و چه سود؟»
یکی از این اتفاقات ناخوشایند برای نگارنده، چند هفته پیش بود که سردبیر ایرانیان خارج از کشور دانشنامه ی فرهیخت، لینک چهاردهمین کنفرانس بینالمللی کامپیوتر و مهندسی دانش را با همان لفظ پر طمطراق ICCKE 2024 برایم فرستاد و می پرسید: «فلانی، چرا این رخداد تاکنون در بخش تقویم فرهیخت تارنما، فهرست و درج نشده؟ مشکلش چیست؟»
مانده بودم چه پاسخی بدهم! بگویم از این رخداد مطلع هستم اما هر بار که:
💬 یادم می افتد وقتی هیچ کسی در این شهر و استان حتی خود مسئولانش برای این رخداد ارزشمند و پرسابقه، اصلاً ذره ای تره خُرد نمی کنند و هیچ محل و اعتنایی به آن نمی گذارند، خیلی غصه می خورم و نگران می شوم تا جایی که حتی در اعتبار سنجی آن شک می کنم! این که نکند جسارتاً این رویداد اساساً بی صاحب و بی کس و کار است؟ تا چه برسد به این که «بین المللی» باشد و مربوط به ما؛
چراکه نه خود دانشگاه فردوسی مشهد و نه حتی خود دانشکده ی مهندسی و از همه مهمتر گروه کامپیوتر، ذره ای دلشان برای تولید محتوا، اطلاع رسانی و پوشش خبری این رویداد نمی سوزد که اگر می سوخت، یک دو خط خبری، تیتری، چیزی برایش در تارنمای خودشان درج می کردند؛
تا چه برسد به رسانه های برون سازمانی مکتوب و الکترونیکی چون روزنامه ی خراسان ۷۵ ساله و قدس ۳۷ ساله و خبرگزاری های بومی و محلی و کشوری مانند شهرآرای ۳۰ ساله و فارس و تسنیم و مهر و حتی خبرگزاری تخصصی دانشجویی مانند «ایسنای خراسان رضوی» که اساساً کارش بازتاب رخدادهای دانشگاهی اینجاست! آنها هم بی اعتنا هستند!
به راستی چرا هیچ کدام از این رسانه های مکتوب و الکترونیکی و حتی مدیران صفحات پرطرفدار مشهدی در شبکه های اجتماعی داخلی و خارجی، کمترین پوشش خبری و حمایت رسانه ای را از این رویداد دریغ می کنند؟ چرا؟ مگر یک پای ثابت و مهم هر رخداد، رسانه نیست؟
💬 برخی اوقات هم با خودم می گویم آنها چه تقصیری دارند؟ شاید بارها خواسته اند به سهم خودشان، این حمایت رسانه ای را صورت دهند، اما وقتی چشم شان به وبگاه رسمی رویداد افتاده تا از آن مطلبی استخراج کرده و دست مایه ی پیش خبر خود کنند، پشیمان شده و با خود گفته اند: «کَل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی!» یا «سالی که نکوست، از بهارش (وب سایتش) پیداست!» و ناگزیر عطایش را به لقایش بخشیده اند!
این دیگر چه وب سایتی است؟
دوستی می گفت: هر موقع به این وبگاه سر می زنم، اصلاً دست و دلم به بازنشر خبرش نمی رود و ناخودآگاه این جملات به ذهنم خطور می کند که:
این بچه بازی ها یعنی چه؟ مثلاً کلاس گذاشته اند؟ زبان بیگانه نوشتن هم شد پرستیژ؟ مگر اینجا لس آنجلسه؟ این چه صفحه ی اول زشت و نازیبا و شلوغ و بهم ریخته ای است که این دانشجویان آی تی ساخته اند؟ یک بچه ی دبستانی که از اینها بهتر طراحی و درج محتوا می کند! اصلاً اینها همه به کنار، پوسترش چرا تماماً به زبان انگلیسی است؟ این دیگه چرا این قدر زشت و شلوغ و تکراریه؟ چرا تاریخ کنفرانس روی پوستر غلطه و هنوز اصلاح نشده؟
و واقعاً هم راست می گوید، چون وبگاهی است:
💬 تماماً تک زبانه و آن هم فقط به زبان انگلیسی و اصلاً پوسته و قالبی مختص زبان فارسی ندارد! حتی در حد یک سطر و چند جمله ی فارسی هم در آن پیدا نمی کنید! و اگر می بینید در خبر تنظیمی ما از این رویداد، توانستیم ۳۱ پاراگراف در باره ی آن بنویسیم،
ناگفته پیداست ما نمی توانستیم چون دیگران، از کنار این مسأله بی اعتنا بگذریم، چون بالاخره لازم بود در باره ی این رویداد بین المللی، حداقل اطلاع رسانی صورت گیرد. یادآور می شویم این رخداد، برچسب بین المللی دارد و طبق رسالت اندیشکده، خود را موظف به بازتاب چنین رویدادهایی می دانیم، هرچند اگر پس از اجرا، مشخص شود حائز اطلاق این برچسب نیست؛
💬 از سوی دیگر، چون ساختار درج تاریخ ها، بالاجبار با فرمت میلادی است و نه شمسی، لذا نحوه ی اطلاع رسانی در خصوص تمدید تاریخ های مهم، باعث ایجاد اغلاط مکرر و اشتباهات فاحشی شده که مخاطب را سردرگم و کلافه می کند!
تا جایی که دست آخر نمی داند به عنوان مثال، تاریخ برگزاری کنفرانس دقیقاً کی هست؟ یا چرا چند بار پشت سر هم، تاریخ های مهم مانند مهلت ارسال آثار هی باطل و باز دوباره تمدید می شود؟
حتی دو وب سایت ایرانی فهرست کننده ی این همایش هم از به روز رسانی صفحه ی این کنفرانس در وبگاه خود خسته شده و به امان خدا رهایش کرده اند، به این دلیل که تاریخ های مندرج، به روز نشده و همچنان قدیمی است و حق هم دارند.
و از همه مضحک تر، در صفحه ی اول پر از خالی، تاریخ برپایی کنفرانس را با تأکید و با رنگ قرمز، ۱۹ نوامبر ذکر می کند، اما بخش شمارش معکوس سایت، عدد ۹ روز را نشان می دهد؟ این یعنی چه؟ تا ۱۹ نوامبر که ۲۵ روز باقیست نه ۹ روز!
آنها برای به روزرسانی وب سایت کنفرانس حقوق می گیرند نه ما؟
این دوست رسانه ای از من می پرسید شما جای من! اگر خود شما انبوهی از وظایف کاری و گزارش های خبری روی سرتان ریخته باشد، حاضر هستید برای دسترسی به یک سطر خبر درست و حسابی از این کنفرانسی که دم به دقیقه تاریخ برپایی اش کنسل شده و هی تمدید می شود، یک ساعت وقت بگذارید؟ آیا این وظیفه ی من است یا رسالت دست اندرکاران این مثلاً کنفرانس علمی؟
می گفت تاکنون چنین چیزی در طول عمر کاری خود ندیده و تعابیرش کمی تند بود: این بلاهت رسانه ای است یا سفاهت در اطلاع رسانی یا دست کم بدسلیقگی یا بی حالی و تنبلی و یا مجموع همه ی آنها که فی المجموع، در دیاری که دومین کلان شهر بزرگ ایران می خوانندش، واقعاً نوبر است!
همکار دیگرش از من می پرسید: اگر این همه سستی و کاهلی از سوی کارکنان یک کارخانه ی صنعتی مثلاً پشم بافی و ریسندگی صورت بگیرد، دل آدم نمی شکند که انتظار چندانی هم از این گروه نیست؛
بالاخره دلمان برای شان می سوزد چون نه سواد رسانه ای آنچنانی دارند و نه توقعی از آنها هست، لذا با لطایف الحیل مختلف، خبرشان را تنظیم کرده و آبرومندانه منتشر می کنیم؛
بویژه زمانی که موضوع بحث، مرتبط با تولید آجر و سیمان یا مثلاً قند آبکوه و کارخانه ی بازیافت پسماند هم نباشد، بلکه خیر سرمان می خواهیم در خصوص رشته های «هایتکی» High-tech چون «رایانه و فناوری» در شهر مثلاً هوشمند مشهد به تولید علم و تکثیر محتوا بپردازیم!
و از همه بدتر، در باره ی رخدادی صفر کیلومتر و تازه تأسیس هم صحبت نمی کنیم که بگوییم خوب، تازه کارند و دیکته ی نانوشته هم غلط ندارد و این گونه توجیه اش کنیم، بلکه همایشی است دانشگاهی با سابقه ی سیزده ساله که به صورت حضوری و غیر حضوری در قالب وبینار برپا می شود!
حال، بماند این که نام این دانشگاه، مزین به نام حکیم سخن «ابوالقاسم فردوسی» این بزرگ شاعر حماسه سرای ایرانی و سراینده ی شاهنامه، حماسه ی ملی ایرانیان است. بزرگترین چکامهسرای پارسیگو که از آوازه ی جهانی برخوردار است و به قول خودش «بسی رنج بردم در این سال سی ... عجم زنده کردم بدین فارسی»
کنایه از این که متولی باید حرمت امامزاده را نگهدارد. این دانشگاه فردوسی و دانشکده هایش هستند که باید در پاسداشت زبان و ادب فارسی در این دیار پیشقدم و پیشرو و کوشا باشند و نه بالعکس!
دیگران چه دیدگاهی دارند؟
پس از ارسال لینک این وبگاه برای دوستانی دیگر، نظرات شان شبیه به هم اما شفاف و صریح بود:
💬 به محض مشاهده ی چنین وب سایت های بی ریخت و قیافه و بی سر و تهی چون تارنمای این کنفرانس، همان ابتدا به امان خدا رهایش می کنیم که به قول گفتنی، خلائق هر چه لایق!
پرسیدم یعنی حاضر نیستید چنین خبری را کار کنید؟ پاسخ روشن بود: به قول گل واژه ی ترند شده و بسیار بازتاب یافته از آن پیرمرد طبسی خطاب به وزیر کشاورزی اسبق، می گوییم: «خود دانند و مملکت شان»
💬 وب سایتی تک زبانه و فقط به زبان انگلیسی با غلط های ریز و درشت که سرچشمه ی این اغلاط، می تواند درج تاریخ ها با فرمت و ساختار میلادی باشد و نه تقویم هجری شمسی که مصطلح و متعارف ما ایرانیان است؛
و صدالبته غرابت ادمین این وب سایت (البته اگر مدیری وجود داشته باشد که بعید به نظر می رسد) با تطابق تاریخ های میلادی غریب با تاریخ های شمسی آشناست که ملکه ی ذهن هر ایرانی است؛
دیگری می گفت: اغراق نمی کنیم آن قدر صفحه اول این تارنما و پوسترش، زشت و نازیبا و ناقص و تکراری است که گویی متولیان تولید محتوا و به روزرسانی این وبگاه، مشتی دانش آموزان کم سواد و بی ذوق و قریحه ی خارجی بودند؛ نه شماری از دانشجویان فرهیخته و توانمند ایرانی در رشته ی مهندسی کامپیوتر که قاعدتاً باید مثل آب خوردن، متن سلیس فارسی بنویسند و مضافاً با اصول ابتدایی کد نویسی حرفه ای و مراحل اولیه ی طراحی یک وب سایت پیشرفته با گرافیکی زیبا و چشم نواز در سطح توقعات و انتظارات سال ۱۴۰۳ آشنا باشند.
مگر زبان فارسی چه ایرادی دارد؟
صرف نظر از این پرسش مهم که چرا مجریان این کنفرانس باسابقه، خود به طور مجزا با رسانه ها در باره ی اهداف و اثرات برپایی این رویداد مصاحبه و گفت و گو نمی کنند؟؛
جای این پرسش مهم خالی است که به راستی مگر زبان مادری و شیرین، مقتدر و تاریخی فارسی، در ذات خود چه ایراد و نقصی دارد که مسئولان این همایش ترجیح داده اند زبان اول این وبگاه را به جای فارسی، انگلیسی قرار دهند یا در پوسترش یک کلمه هم به زبان فارسی نباشد؟
بعید می دانم که با خود گفته باشند این طوری مثلاً کلاس کار بالا می رود! یا همه می گویند: به به، چهچه... چه قدر با پرستیژ و چقدر متمدنانه است این کنفرانس؟ که این دیدگاه اوج ساده انگاری است!
در حالی که با دیدن این تارنمای عجیب و غریب، آدم یاد آن ضرب المثل مشهور «مرغ همسایه غاز است!» می افتد، یا این که «کلاغ خواست راه رفتن کبک را یاد بگیرد، راه رفتن خودش را هم فراموش کرد!»
خداوکیلی و حضرت عباسی این یعنی چه؟ مضحک نیست انگلیسی نویسی مادامی که:
- تمامی دست اندرکاران و مخاطبان عام این کنفرانس، همه ایرانی و فارس زبان هستند؛
- تمامی حامیان کنفرانس، همه ایرانی هستند، هرچند اصلاً حامیان شاخص و قابل به ذکری هم ندارد؛
- تمامی سخنرانان کنفرانس، همه ایرانی و مسلط به زبان فارسی هستند، هرچند مقیم خارج از کشور باشند؛
- حتی تمامی میهمانان و شرکت کنندگان و مخاطبان خاص این کنفرانس هم، همه ایرانی اند!
- در قلب مشهد و در وسط پردیس دانشگاه فردوسی یعنی در همین میدان پارک ملت خودمان برپا می شود نه در لاس وگاس و نیوجرسی؛
- خلاصه آن که از بس همه چیزش ایرانی است و مشهدی و بومی و پرحاشیه، که کم کم خود ما اهالی فرهیخت هم داریم شک می کنیم و از خود می پرسیم: پس بین الملل اش کو؟! کنایه از این که یک کنفرانس نصفه و نیمه و تماماً ملی و بومی چه ربطی به ما دارد؟ چراکه کار فرهیخت، اساساً مستندنگاری رویکرد بینالمللی شهر و استان است و بس...
بگذریم که حتی در همین لحظه هم، وبگاه اصلی دانشگاه فردوسی مشهد، تاریخ برگزاری این کنفرانس را، ۸ و ۹ آبان ۱۴۰۳ اعلام می کند، در حالی که این تاریخ ها منقضی شده و تاریخ نهایی (البته اگر دوباره تغییر نکند) ۲۹ و ۳۰ آبان ۱۴۰۳ است!
سخن پایانی:
بارها متذکر شدیم شهر کم رویداد، شهر نیست، مزارستان اموات است! به همان میزان که موجودات زنده به اکسیژن و غذا نیازمندند، حیات، نشاط و پویایی شهرها نیز به رخدادها و اونت ها وابسته هست.
حال، آیا باورتان می شود مشهد مصفای ما جزو کم رخدادترین کلان شهرهای ایران است؟ (اگر باور ندارید، اینجا را بخوانید) و آیا این واقعاً مایه ی فضاحت دیاری نیست که داعیه های بسیار دارد از جمله ادعای دانشگاه تمدن ساز و صاحب رتبه ی اول جذب بیشترین دانشجویان غیرایرانی کشور پس از پایتخت؟
حال، آیا خدا را خوش می آید همین یک و نصفه ای رویدادهای آن، اینطوری پلشت، تلف شود؟ آیا چنین خبط ها و اشتباهات کودکانه ای، زیبنده ی سومین دانشگاه بزرگ و باسابقه ی ایران، یعنی دانشگاه فردوسی مشهد است؟!
حتی برای دانشکده ی مهندسی دانشگاه هم که خود را قطب مهندسی شرق کشور می خواند، چنین اهمالگری ها اصلاً قابل قبول نیست!
خلاصه آن که قاعده این است: راه اندازی وبگاه رسمی یک رویداد بین المللی، گام نخست و حلقه ی اول زنجیره ی اجرایی رخدادهاست که ترجیحاً تک زبانه، اما الزاماً به زبان فارسی باید باشد.
چراکه محل برپایی رویداد، ایران است نه لندن و یا مسکو و قراردادن زبان مادری به عنوان زبان پیش فرض، هم مرسوم کشورها و هم مقبول فرهنگ هاست.
مضافاً آن که موجبات تکریم زبان ملی و مادری مان را سطح بین المللی فراهم می کند. این مقاله را در همین زمینه و در صورت تمایل، حتماً بخوانید.
خوش انصاف ها، گذشته از وب سایت، کمی ذوق و قریحه به خرج می دادید و لااقل پوستر کنفرانس را هر ساله، نو و نوار می کردید!! این یعنی چه که هر سال فقط رنگش عوض می شود و نوشته هایی چون سال برپایی اش از ۲۰۲۳ می شود ۲۰۲۴؟ یعنی بی حالی تا این حد؟ آن هم برای مشهدی که مهد گرافیک است!
بگذریم... توصیه ی مشفقانه ی ما این است اگر عِدّه و عُدّه ی کافی یا رمق و حوصله ی وافی برای برپایی سالانه ی این کنفرانس طبق شأن و شئونات دانشگاه، اقتضائات و آبروی شهر و استان و یا حداقل های استاندارد را ندارید و خسته شدید، بسیار خوب ... چه اصراری به برگزاری سالانه ی آن هست؟ آن را دو سالانه کنید، اما تدبیری بیندیشید تا کمیت و کیفیت شکل گیری آن، شایسته ی دانشگاهی باشد که شعارش، دانشگاه تمدن ساز است!
درود و بدرود...