-
۱۹ آبان ۱۴۰۰
-
بازدید: ۱۴۴۰
پیشگفتار
به نام خدا، هرگاه خبری از «آستان معظم قدس رضوی» با محوریت بازنگری، تحول و اصلاح ساختارها و بهبود هندسه ی عملکرد نظام خدمت (چه در داخل حرم و چه خارج آن / چه مرتبط با زوار داخلی و چه غیر ایرانی) منتشر می شود، به راستی خرسند می شویم، چون از ابتدای پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، - خصوصاً ۳۷ سال اول -اکثر ما خراسانی ها، آن قدر در حسرت شنیدن اخباری از تغییر و تحولات مثبت در این ابرسازمان دینی شرق عالم آن زمان - اما خسته از «مدیریت سنتی کم توان و بعضاً ناکارآمد» - منتظر و چشم به راه مانده بودیم، که کم مانده بود پیر و نا امید شویم.
نه این که در آن دوران - که خود برابر یک عمر گذشت - خبری از تغییر و تحولات و رشد و شکوفایی نبود، خیر، که بی انصافی است و به همان میزان هم قدرشناسیم، اما بپذیرید سرعت این تحولات و میزان نفوذ و اثرگذاری آنها، آنقدر کم و لاک پشتی بود که شاید پیران دل آسوده را راضی می کرد، اما جوانان پرخروش این خطه ی میهمان نواز زائر دوست را هرگز!
اما باز به مهر امام مهربانی ها، حضرت امام علی ابن موسی الرضا علیه افضل التحیة و الثناء، همچنان امیدوار و چشم به راه تحولی چشمگیر بویژه در سه عرصه ی «نگرش»، «راهبرد» ها و «راهکار» ها، سالها به انتظار ماندیم، اما هرگز قطع امید نکردیم و مطمئن بودیم بالاخره آن روزهای زیبا را خواهیم دید.
انتظاری به بلندای یک عمر
چه می خواهیم بگوییم؟ اجازه بدهید منظورمان از یک عمر انتظار برای تغییر و تحولات شگفتانه، اثرگذار، فناورانه و کریمانه در «آستان قدس رضوی» برای ارائه ی خدمات به زوار با ذکر یکی دو مثال گویا، واضح تر بیان کنیم:
اول آن که چندی پیش قطعاً شنیدید شایعه شده بود ستاره ی دنبالهدار نئووایز، به زودی با کره ی زمین برخورد خواهد کرد! اما همه دیدیم که از فاصله ی ۱۰۳ میلیون کیلومتری زمین عبور کرد و برخوردی هم صورت نگرفت. حتی دانشمندان گفتند: خیالتان راحت، نوبت عبور بعدی اش، ۷ هزار سال دیگر است!
اما مثال دوم، در ابتدای دهه هشتاد (یعنی بیست سال پیش) ما دغدغه داران توسعه و تعالی «رویکرد بین المللی شهر رضوی»، متعجب و متوقع بودیم مثلاً چرا در حرم مطهر، در رواق «دارالرحمه» یعنی آن رواق زیبایی که فقط مختص حضور و اجتماع «زوار غیر ایرانی» است، یک دستگاه گیرنده ی تلویزیون برای نمایش کلیپ ها، فیلم و ویدئوهای کوتاه و به زبان های مختلف زنده دنیا وجود ندارد و به معاون فرهنگی، ارتباطات و تبلیغات آن زمان گله می کردیم که چرا از این ظرفیت ها بهره نمی برد؟!؟
می گفتیم چه اشکالی دارد فضای کوچکی فقط در این رواق، به نمایش کلیپ هایی کوتاه اما اثرگذار و زیبا مشتمل بر نشر و ترویج معارف غنی و آموزه های رضوی و حتی بیان قدمت، تاریخچه و گستره ی فعالیت های متنوع آستان قدس در عرصه های مختلف دینی و علمی، فرهنگی و هنری، آموزشی و تربیتی، اقتصادی و کشاورزی و... اختصاص یابد؟
به علاوه، بدیهی است مشاهده ی تمام دو میلیون متر مربع زیربنای صحن ها، ابنیه و رواق های حرم مطهر با آن سبک معماری نفیس اسلامی و با گنجینه ای عظیم از آثار فاخر موزه ای برای «زوار غیر ایرانی» که در زمانی محدود در مشهد و حرم مطهر حضور دارند، اولاً قطعاً ممکن نیست (خصوصاً برای افراد مسن و سالمندان این یک نعمت و موهبت بزرگ تلقی می شود.)
ثانیاً بیشتر زوار غیر ایرانی، در قالب تورهای گروهی از کشورهای مختلف و بلکه به صورت همزمان برای زیارت در حرم مطهر حضور پیدا می کنند و قطعاً اختصاص مترجم و راهنما برای هر گروه خاصه در ایام پیک زیارتی، کار بسیار سخت و دشواری است و این اقدام، می توانست تا حد زیادی این خلاء را پر کند.
آن زمان وقتی این دغدغه را با برخی از دوستان دلسوز و مرتبط با این امور در آستان قدس مطرح می کردیم، می گفتند که: «شما جوانید و خام و اصلاً حرفش را جای دیگری نزنید!» آن قدر جو و فضا برای طرح این گونه پیشنهادات آن طرف آبی (یعنی پیشنهادات خارجی) سنگین بود که می گفتند:
«طرح چنین پیشنهاداتی در جلسات داخلی شجاعت می خواهد و بر فرض که بگوییم، متهم به هنجار شکنی، بدعت گزاری و به تعبیر عامیانه و مصطلح آن زمان «فرنگی بازی» می شویم و حتما رد می کنند و می گویند: خجالت بکشید، بدآموزی دارد، اینجا مکان مقدسی است، سینما که نیست؟!»
خلاصه، هر چه استدلال می آوردیم ما که نمی گوییم در همه ی رواق ها، بلکه فقط در یک رواق آن هم برای زوار غیر ایرانی نصب شود و این بدعت گذاری نیست، بلکه پیشنهادی خلاقانه برای استفاده از مواهب فناوری های نوین ارتباطی روز است و در همه جای دنیا خصوصاً در اماکن فرهنگی، هنری و موزه ای و حتی دینی از جمله مساجد بزرگ در خیلی از کشورها مرسوم و معمول است؛ اما این پاسخ ها را می شنیدیم: «مدیریت اینجا سنتی است»؛ «همین که هست»؛ و «نمی توانیم تغییر بدهیم!»
تفکر خلاق جوان ترین معاون وقت عتبه رضویه
اما آن زمان، بزرگ مردی جوان به نام «امیر خوراکیان» بر کرسی معاونت مهم « ارتباطات و تبلیغات اسلامی» در آستان قدس رضوی تکیه زد و نشست که به تعبیر ما، امیرکبیر وار، آن قدر تلاش کرد و بلکه با مدیران ریش سفیدی که اغلب تفکرات سنتی داشتند، جنگید تا بالاخره توانست در سال ۱۳۸۳، خط شکنی کند و یک دستگاه تلویزیون نسبتاً بزرگ را در این رواق مستقر نماید تا این آرزوی دست نیافتنی ما نیز، به لطف کرم خود حضرت، محقق شود.
هرچند امروزه بعد از گذشت ۱۷ سال از آن زمان، خرسندیم آن یک دستگاه گیرنده ی تلویزیون کوچک مورد تمنای ما، تبدیل به نمایشگرهای بسیار بزرگ محیطی مستقر در چندین صحن و حتی چهار طرف فضای بیرونی حرم مطهر شده و خوشبختانه روز به روز هم بر تعداد و کیفیت آنها افزوده می شود.
نمایشگرهای بسیار بزرگ و پرنوری که علاوه بر پخش کلیپ های آموزنده از معارف رضوی، فعالیت های آستان قدس و مناسبت ها و اعیاد و وفیات را گوشزد می کنند و حتی مراسم دینی، سخنرانی ها، مداحی ها و دعاخوانی های حرم مطهر را به صورت زنده، اکران کرده و علاوه بر افرایش غنای معنوی و روحانی این فضای ملکوتی. اثرگذاری و قلمرو نفوذ پیام را بر مخاطب را دو صد چندان می کنند؛ اما فراموش نکنیم که برای تحقق همین یک آرزوی بس کوچک، بیشتر از ربع قرن یعنی ۲۶ سال صبوری کردیم!
۲۶ سال انتظار برای یک تلویزیون، برای مطالبات زوار غیرایرانی چقدر؟
این مقدمه و مثال ها را متذکر شدیم که بگوییم همچنین و ایضاً ... ما دغدغه داران «تکریم زوار غیر ایرانی رضوی»، مادامی که تحقق آرزوی نصب یک دستگاه گیرنده ی تلویزیون در داخل یک رواق خاص در حرم مطهر رضوی، «۲۶ سال» به طول انجامید، پس به ما حق بدهید در بمب خبری اخیر یعنی خبر خوش بازنگری در «آیین نامه ی خدمت خادمان رضوی» که از «چهل سال پیش» منتظرش بودیم، انتظار داشتیم از زبان مسئولان امر بشنویم:
اولاً بر کمیت، کیفیت، تنوع و مقیاس خدمات به «زوار غیر ایرانی» بارگاه رضوی افزوده شده؛
ثانیاً این خدمات نه تنها در داخل حریم حرم رضوی ، بلکه در خارج از حرم، صدالبته در کل شهر، بلکه کل استان و چه بسا در کل کشور هم ارائه می شود.
آن موقع قطعاً از خوشحالی، سکته ی ناقصی زده و سریعاً خبرش را به چند زبان مهم ترجمه کرده و کلیپ آن را در رسانه ها و شبکه های اجتماعی پر مخاطب با ذوق و شوق فراوان این گونه منتشر می کردیم که ایها الناس: آستان قدس رضوی بالاخره جایگاه حقیقی و در خور شأنش را یافت و دیگر «داخل گرایی» های بی حکمت را کنار گذاشته، النهایه رضایت داد تا «دیپلماسی های زیارت و دینی» در این دوران وانفسای ملت و کشور، به داد «دیپلماسی های عمومی و اقتصادی و... » برسند!
بلکه به همکاران خود یعنی خادمیاران رویکرد بین المللی رضوی البته درگوشی می گفتیم که: خدا را شکر، دیدید صبوری مان بالاخره نتیجه داد؟ این که دیگر از آن تنگ نظری های دهه ی هشتاد و بلکه نود در بحث ارائه ی خدمات به زوار خبری نیست!
قصور نابخشودنی سوراخ کردن گذرنامه برای یک ژتون غذای متبرک حضرت
مثلاً این که سرگروه زوار غیر ایرانی برای دریافت ژتون غذای متبرک حضرت، دیگر نیاز نیست تمام گذرنامه ها را جمع کند و ساعت چهار صبح، مقابل درب ورودی «رواق دارالرحمه» در سرما و گرما منتظر بماند تا پس از تشریف فرمایی مسئول مربوطه از غذاخوری حضرت و باز کردن درب، در حالی که همه مانند دانش آموزان دبستانی در صف ایستاده اند، گذرنامه ها را بگیرد و مهر بزند و صفحه ی آخر آن را سوراخ کند تا نکند خدای نکرده یک زائر غیر ایرانی در طول سال، بیشتر از یک ژتون غذای متبرک به او برسد!
قصور نابخشودنی گروگیری گذرنامه برای تحویل یک چادر امانی
یا این در بحث بانوان زائر غیرایرانی، انتظار داشتیم دیگر از آن حکایت های پر غصه و تنگ نظری های توهین آمیز دهه هفتاد از جمله اخذ امانتی گذرنامه ی بانوان زائر غیر ایرانی توسط خدام درب های ورودی صحن ها در ازای تحویل یک عدد چادر امانی ناقابل که آن زمان «دو هزار تومان» هم نمی ارزید، خبری نباشد؛
این که تحت هیچ شرایطی اجازه نمی دادند حتی یک نفر از جمع گروه زائرانی که از هزاران کیلومتر دورتر از مضجع رضوی، مشتاقانه به زیارت مشرف شده اند، دوربین عکاسی همراه داشته باشد و می دیدیم که ملتمسانه برای بردن دوربین عکاسی شان به داخل صحن التجاح می کردند تا این لحظات ناب و تکرار ناشدنی را به تصویر بکشند و با خود به سوغات ببرند و هنگام دلتنگی در غربت، یاد کنند!
این که بارها می شنیدیم در پاسخ زوار غیر ایرانی که مشتاقانه و خالصانه درخواست کتب یا نشریات دینی یا بروشور و نقشه ی راهنما از حرم مطهر و آستان قدس رضوی می کردند، گفته می شد: ببخشید، تولیدات و محصولات فرهنگی و دینی مان زیاد نیست و فقط به زبان انگلیسی و عربی داریم! حتی طلب هدیه ی فرهنگی و هنری می کردند اما اقلام در خور شأن و معتنابهی نبود تقدیم شود!
یا تعداد خدام آشنا به زبان های خارجی پرمخاطب مانند انگلیسی، عربی و اردو و ... در صحن ها آن قدر کم بود که بسیاری از پرسش های زوار غیر ایرانی بی پاسخ می ماند یا زبان دانی نبود تا در مواقع اضطراری از جمله گم شدن خود یا فرزندان و اعضای خانواده یشان یا خدای نکرده سرقت وسایل شخصی، راهنما و مددکارشان باشند.
لذا بی تعارف و بی رودروایسی، بی صبرانه منتظر بودیم و توقع داشتیم تا در واپسین سال قرن ۱۳، حال که پس از ۲۱ ماه کار کارشناسی بر روی این آیین نامه ی خدمت، ستاره ی دنباله دار تغییر و تحولات در آستان قدس رضوی، می خواهد پس از سالها، از سپهر زائران ایرانی و غیر ایرانی عبور کند، ای کاش لااقل کمی جسارت و شجاعت بیشتری به خرج داده می شد و به مصداق «جنگ یک بار و شیون هم یک بار»، پا را فراتر از حریم حرم می گذاشتند و اینقدر مصرانه و با تعصب بر بُعد «داخلی» آیین نامه ی خدمت تأکید نمی کردند تا تمام این خدمات و برکات قابل تقدیر و تحسین، فقط در حریم ۸۰ هکتاری حرم مطهر محبوس و محدود بماند.
این که نمی شود آستان قدس رضوی عظیم الشأن، پر جلال و با شکوه، در عین توانایی و استطاعت، جغرافیای دستگیری از نیازمندان و خدمت رسانی به زوار حاجتمند را با وجود آن همه تأکیدات در قرآن کریم، احادیث نبوی، علوی و رضوی، محصور در فضای داخلی حرم کند؛
یا تذکرات علما و مراجع خاصه توصیه های رهبری و دستورات صریح دو تولیت معظم اخیر مبنی بر استفاده ی حداکثری از تمام ظرفیت های فرهنگی آستان قدس برای اثرگذاری در سطح جهان اسلام را به زبان اقرار کرده، اما در مقام عمل تلاش چندانی برای تحقق آنها صورت ندهد؛
بعد انتظار داشته باشد ارتقای کمی و کیفی خدماتی که به صورت حداکثری داخل حریم حرم و به صورت حداقلی در خارج جغرافیای حرم ارائه می شود، باعث رضایت مطالبه گران و دغدغه مندان خیراندیش شود
دوباره می گوییم خدای ناکرده هرگز قصد ندیدن، ناسپاسی یا کم انگاشتن ارزش و اثر این اصلاحات، تغییرات و اضافات را در این آیین نامه ی تاریخی نداریم و به سهم خود قدردانیم، اما خود بگویید آیا این رویه ی ناصواب تقکیک مسافر از زائر، مسبب ایجاد تبعیض های ناروا در داخل و خارج حرم نمی شود؟:
بدین شرح که: یک مسافر (اعم از ایرانی و غیر ایرانی)، تا زمانی که وارد حریم مطهر حرم نشده، به زعم آستان قدس رضوی همچنان مسافر است و ارائه ی خدمات به وی از جمله خدمات شهری، همه بر عهده ی «شهرداری مشهد» است، حتی اگر محل اقامتش در کوچه ی مجاور و اصطلاحاً دیوار به دیوار حرم مطهر باشد.
به عنوان مثال، زباله ی تمام مناطق شهر طی شبانه روز، فقط یک بار جمع آوری شده و معابر پاکیزه می شود، اما در اطراف حرم، این روند بعضاً تا سه بار در طول شبانه روز تکرار می شود و تمام بار این رخداد بر دوش «شهرداری مشهد» است و هیچ نهاد دیگری در شهر، خود را موظف و متعهد به کمک در این خصوص نمی داند!
اما همین شخص مسافر، به محض ورود به حریم حرم، زائر شمرده شده و بحمدالله مشمول چهل نوع خدمت می شود که البته به اقتضای شرایط و نیازمندی ها، سهم زوار ایرانی حداکثری است و سهم زوار غیر ایرانی، حداقلی!
بگذریم که اساس بحث ما اینجاست: همین شخص زائر، به محض خروج از فضای جغرافیایی حرم مطهر، دیگر زائر شمرده نشده، بلکه دوباره مسافر به شمار می آید؟! با این فرق که اگر ایرانی باشد، «شهروند» است و اگر غیر ایرانی باشد، نامش «گردشگر خارجی» یا «گردشگر سلامت»؟!
به راستی اگر وجود همیشه زنده، حی و نورانی «حضرت امام رضا علیه السلام» اکنون در قید حیات ظاهری و دنیوی بودند و خود مستقیماً امور زوارشان را مدیریت می کردند، به خدام شان چنین می فرمودند که : به زوار من فقط داخل فضای حرم، خدمات حداکثری بدهید و اگر بیرون حرم رفتند، حداقلی باشد؟!
لذا با این نوع نگاه و توقع، انتظار داشتیم از زبان مدیر عالی حرم مطهر، چند جمله ای حتی کوتاه از چگونگی خدمت رسانی به زوار غیر ایرانی چه در داخل و چه در خارج از فضای حرم مطهر بشنویم، این که بگویند بالاخره ما طلسم و رسم غلط ارائه ی خدمات حداکثری در فضای داخلی حرم مطهر را شکستیم و از این پس زوار ایرانی و غیر ایرانی رضوی نیز در فضای «بیرون از حرم مطهر»، همچنان تحت پوشش و حمایت های حداکثری آستان قدس رضوی اند.
این که مثلاً زوار ایرانی و غیر ایرانی، از مبدأ تا مقصد سفر و بلکه از مبدأ تا مبدأ (یعنی از شهر و کشور مبدأ سفر خود تا تا زمان برگشت به وطن)، تحت حمایت های «پوشش بیمه ای» گسترده ی آستان مقدس حضرت رضا علیه السلام خواهند بود؛
یا این که اگر زائر غیر ایرانی در ایام حضورش در مشهد، خدای ناکرده بیمار شد و مثلاً نیاز به عمل جراحی داشت، ما به هیچ عنوان، تجربه ی تلخ و کوتاه گذشته را تکرار نکرده و دیگر هزینه های بهداشتی و درمانی زوار غیر ایرانی را به دلار یا یورو دریافت نخواهیم کرد!
اتفاقی که متأسفانه چند سال پیش افتاد و مدیر بیمارستان فوق تخصصی رضوی، خبر دریافت هزینه ی درمان زوار غیر ایرانی را به یورو و دلار، رسماً رسانه ای کرد که با پیگیری های این اندیشکده و همکاری سایر رسانه ها، خوشبختانه ملغی شد!
یا مثلاً اگر ارگان «شورای اسلامی شهر» در اقدامی بسیار مفتضحانه (دی ماه ۱۳۹۷)، خدای نکرده دوباره هوس کرد با بستن عوارض ۱۰ درصدی ورود به مشهد برای زوار غیر ایرانی و از همه بدتر عوارض درمان (ده درصد مازاد بر هزینه درمان!!!) و باز هم از همه بدتر بدتر، الزام در پرداخت عوارض با ارز خارجی دلار یا یورو! و نه ریالی در مبادی ورودی فرودگاه بین المللی مشهد و یا مراکز درمانی شهر، آبروی کشور و مشهد و زائران غیر ایرانی امام رضا(ع) را ببرد؛
آستان قدس رضوی متعهد می شود تماشاچی و ملاحظه گر نماند و قول می دهد اولین ارگانی باشد که رسماً، خبر محکومیت آن را رسانه ای کرده و تا لغو آن، از پای ننشیند! نه این که سه هفته بگذرد و دست آخر، مهندس رزم حسینی استاندار وقت جیغ بنفش اندیشکده و دیگر دغدغه داران را بشنود و به داد زوار غیر ایرانی رضوی برسد!
این در حالی است که اکثر کلان شهرهای توریستی دنیا، امروزه برای تشویق گردشگران خارجی به ارزآوری، عمداً نه تنها تخفیف های بسیار بالا به واحدهای اقامتی، سرویس های غذایی و حتی تورهای فصلی خرید خود می دهند، بلکه بعضاً بسیاری از خدمات جنبی از جمله ترانسفر فرودگاه تا هتل، ایاب و ذهاب شهری، اینترنت و... را به صورت صددرصد رایگان ارائه می دهند!
و باز زوار غیرایرانی فراموش شدند!
بگذریم... نکته ی اصلی اینجاست که صرف نظر از مباحث درونی و بیرونی حرم و حداقلی و حداکثری، در کمال تعجب، بلکه تأسف و بهت زده، هر چه در لابلای صفحات سایت ها و گزارش های اصلی و جانبی آستان قدس رضوی و حتی بازتاب های این نشست خبری در خبرگزاری های بومی، استانی و کشوری و شبکه های اجتماعی جست و جو کردیم، دیدیم که حتی اسم و رسمی از «زوار غیر ایرانی» در این آیین نامه نیست، تا چه برسد به این که بخواهیم بدانیم آیا اصطلاحاً سر زوار غیر ایرانی بی کلاه مانده است یا خیر! (اصلاً سری نیست تا کلاهی باشد!)
ساعت ها انگشت به دهان متعجب ماندیم! گویی که اصلاً چیزی بدین نام با انبوهی از مطالبات بحق و مشکلات و موانع سال ها زمین مانده اصلاً وجود خارجی ندارد! دائم از خود می پرسیدیم: مگر می شود؟ مگر داریم؟ پس این «سه میلیون زائر غیر ایرانی کو؟!» یعنی باز هم اینها از قلم افتادند؟!
این طور خود را دلداری می دادیم که حتماً هست! مگر می شود نباشد؟! شاید گفته شده و خبرنگاران حاضر در این نشست خبری بازتاب ندادند و بالتبع ما هم نشنیدیم! حتماً جزئیات بیشتری در این باره به زودی منتشر خواهد شد! شاید هم هر جا این دو بزرگوار به عنوان «زائران» اشاره کرده اند، منظورشان در لفافه، «زوار غیرایرانی» هم بوده و با این گونه توجیحات، مشغول بودیم.
اما متأسفانه با گذشت سه چهار روز از انتشار این خبر، هنوز که هنوزه هیچ خبر تکمیلی در این باب منتشر نشده و جزئیات بیشتری از مفاد این آیین نامه را به دست نیاوردیم، متأسفانه نه به ذهن خبرنگاران حاضر و حاذق در این نشست خطور کرده که بپرسند «پس تکلیف زوار غیر ایرانی چه می شود؟!» و نه بعدها این سئوال مهم مورد پرسش و مطالبه ی این همه خبرنگار رسانه های مکتوب از خراسان و قدس و شهرآرا گرفته تا سایت های خبری استان، خبرگزاری های بومی و کشوری!
لذا تقریباً مطمئن شدیم که دوباره، این گُل های غیر ایرانی بوستان زیارت رضوی، مشمول «کم لطفی» و بلکه «بی اعتنایی» مسئولان شهری و استانی شدند، البته این بار متأسفانه از سوی متخلق ترین نهاد دینی یعنی «آستان قدس رضوی» که واقعاً ناباورانه بود و اصلاٌ انتظارش را نداشتیم! واقعاً دست مریزاد...
البته ناگفته نماند نه تنها در موضوع «زوار غیر ایرانی»، بلکه در سایر مباحث مرتبط با «ظرفیت ها و توانمندی های بین المللی» کلان شهر «مشهد» و استان پهناور «خراسان رضوی» خاصه در بحث «توسعه ی روابط خارجی»، دیگر به این چیزها طی این ۱۳ سال و نیم رصد و دیده بانی «رویکرد بین المللی» شهر امام رئوف، عادت و خو کرده ایم دقیقاً مانند تأخیر در پرواز هواپیماها و اصطلاحاً پوست کلفت شده ایم!
اپیدمی بی اعتنایی به زوار غیرایرانی
از اینجای بحث هرچند به ظاهر کمی از اصل بحث مان فاصله می گیریم، لذا پیشاپیش هم پوزش می طلبیم و هم قول می دهیم سریعاً به مبحث اصلی برگردیم و آن این که اپیدمی بی اعتنایی ها یا کم لطفی ها متأسفانه فقط محصور در آستان قدس رضوی نیست و سایر ارگان های دولتی و خصوصی و عمومی نیز به آن مبتلی هستند.
مثلاً متولیان گردشگری استان، انبوه زیبایی های ملک خدادادی و طبیعت اعجاب برانگیز و زیبای «جمهوری اسلامی پاکستان» مسلمان، ارزان و امن را که ایرانی ترین همسایه ی شرقی ماست و یکی از پرزائرترین کشورهای همسایه و اصطلاحاً بیخ گوش ماست را اصلاً نمی بینند و حتی تمایلی برای برگزاری تورهای مشترک فرهنگی، دینی و گردشگری، تجاری و... مشترک با آنان را ندارند، تا چه برسد به شرکت در نمایشگاه های بین المللی کشوری که فقط یک ایالت پنجاب آن با مرکزیت کلان شهر لاهور، هشتاد میلیون نفر (یعنی برابر کل ایران) جمعیت دارد؛
اما چطور می شود همین حضرات به محض انتشار خبری از «نمایشگاه بین المللی میلان در ایتالیا»، به یکباره شدیداً علاقه مند به حضور پر شور در هزاران کیلومتر دورتر و در آن سوی ینگه ی دنیا شده تا مثلاً جاذبه های گردشگری استان خشک و کم آب ما را به ایتالیایی که متنعم از مواهب طبیعت آب و هوای مدیترانه ای با ۷ هزار و ۶۰۰ کیلومتر ساحل معرفی کنند؟
اما نباید از این قیاس، چنین استنباط کرد که پس «بی اعتنایی ها» و «ندیدن ها» در عرصه بس خطیر و مهم «زائر و زیارت» خاصه زمانی که مخاطب ما، «زوار غیر ایرانی» مظلوم و بی حامی بارگاه منور رضوی اند، امری طبیعی است و نباید زیاد سخت گرفت! خیر...
اینجا حکایت دل و دلدادگی و سرسپردگی است آن هم از سوی عشاقی که از هزاران کیلومتر دورتر مشتاقانه به عشق مولایشان، بار سفر بستند لذا با هر بی اعتنایی، هم آنها دل شکسته و رنجور می شوند و هم ما و تنها راه و چاره ای که ابتدا به ذهن مان می رسد، این است که پشت پنجره ی فولاد خطاب به امام مهربانی ها، این گونه مویه کنیم که آقاجان، دیدید که باز هم «زائران غیر ایرانی» تان از قلم افتادند و کسی آنها را ندید!
افراط و تفریط، بلای جان رویکرد بین المللی ارض اقدس توس
بعد هم دست به قلم شده جز گله و گلایه گذاری چه کاری از دستمان بر می آید خطاب به مسئولان بگوییم و انذار بدهیم این چه آفتی است که گریبان گیر ما مشهدی ها شده؟! این همه آزمون و خطاها، این همه قصور و کاستی ها، این همه نابلدی و ناکارآمدی ها و از همه بدتر، این همه «افراط و تفریط ها» با عمود خیمه، نخ تسبیح و قوام و انتظام این کلان شهر مذهبی یعنی «زائر و زیارت» خصوصاً «زوار غیر ایرانی» اش آن هم در شهر «عالم آل محمد (ص)» و سرچشمه ی حکمت، چرا و به چه دلیل؟!
چرا یک بار افتادن از این سوی بام و بار دیگر از آن سو؟ یک بار، سالی همچون ۲۰۱۷ (سال ۱۳۹۵) را به نام سال «مشهد، پایتخت فرهنگی جهان اسلام» نام می گذاریم و به بهانه ی لطف «آیسسکو»ی کم نام و نشان، فقط در یک روز، ۲۰۵ میهمان خارجی را از ۵۱ کشور جهان به مشهد می آوریم و طی یک سال، میلیاردها تومان را صرف برپایی ۱۸۰ برنامه ی بین المللی می کنیم، اما سال های بعد و قبلش، آن چنان منفعل، بی برنامه و بی ارتباط با جهان پیرامون می گذرانیم که اصطلاحاً باید چراغ موشی به دست، به دنبال یک رخداد بین المللی بگردیم تا بتوانیم آن را فهرست کنیم!
چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم؟
هرچند این بحث ما، به بهانه ی اصلاح و ابلاغ «آیین نامه ی خدمت رضوی» شکل گرفت و کمی مطول هم دارد می شود، اما به مهر امام مهربانی ها، صبوری کنید تا همین جا گریزی به موضوع گلایه از «که» و به «کی» هم بزنیم، شاید فرصت طرحش دیگر دست ندهد!
این که گلایه ی ما از «کارخانه نخریسی مشهد» نیست، بلکه گلایه از «استانداری» بی توجه به این مباحث و «وزیر» غائب و ساکت گردشگری کشور است که نمی دانیم اینها را اصطلاحاً کجای دلمان بگذاریم؟
گلایه از عالی ترین ارگان حاکمیتی در استانی که میزبان «مضجع منور رضوی» است و به خاطر این موهبت، عظیم ترین گردش مالی کشور پس از تهران، به یمن قدوم میلیون ها زائر داخلی و «غیر ایرانی» در آنجا شکل می گیرد و بیشترین شعبات بانک ها را دارد، مضافاً مهمترین و استراتژیک ترین استان مرزی کشور نیز هست!
گلایه از استانداری معظمی با بیش از ۶۰۰ دستگاه اجرایی ریز و درشت تابعه؟! از تنها «معاونت زیارت» تنها استانی که در چارت سازمانی اش، پستی به نام «معاونت هماهنگی امور زائران» دارد، اما اندکی گران شدن نان، به چشمشان می آید، اما ماه ها می گذرد و حتی یک جمله از زبان کسی در باره ی «زوار غیر ایرانی» بر زبان نمی آید؟!
یا گلایه از «کی»؟ مثلاً از متولی گردشگری استان به «وزیر تازه نفس میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور» که دو ماه و اندی از وزارتش می گذرد، اما هنوز یک کلام در مورد «رویکرد بین المللی» زائرپذیرترین جهان شهر معنوی دنیا، افاضه نکرده است؟! حتی در حد یک «توییت» ناقابل!
به راستی این داستان ناراستان گردشگری استان حکایت عجیب و غریبی است که نه وزیر گردشگری سابق در دولت اوج بی تدبیری و ناامیدی، حضرت «امام رضا(علیه السلام)» این سلطان سریر ارتضاء را دید و حتی اسمی از آن امام همام در حکم انتصاب مدیرکل جدید برد. (تا چه برسد به زوارش ایرانی اش و بعد هم «زوار غیر ایرانی»)
و نه گویا علی الظاهر قرار است تصویر «زوار غیر ایرانی» رضوی در مردمک چشم وزیر خوش صدا و سیمای جدید بنشیند که اگر چنین بود، دغدغه ی اول ایشان در توییت زدن می توانست چاره اندیشی برای جامعه ی هتلداران کلان شهری باشد که با وجود در اختیار داشتن ۵۳ درصد کل تخت های اقامتی کشور، دو سالی است که به خاک سیاه نشسته اند!
واحدهای اقامتی بسیاری که یا تعطیل شدند و یا فقط با ده درصد ظرفیت فعال اند و ۹۰ درصد ظرفیت شان خالی است؛ در این شرایط توییت زدن با این عنوان که چرا دهقانان مجاور مقبره ی کورش نمی توانند کشاورزی کنند؟! ، چه معنایی دارد؟ مگر ایشان وزیر کشاورزی اند؟!
این در حالی است که همین حضرات مسئول به وقت مصاحبه و در مقابل دوربین ها، مشهد را «پیشانی نظام» می خوانند؛ به صراحت اعتراف می کنند ۸۰ درصد گردشگران خارجی، با اولویت «فرهنگی و مذهبی» به ایران سفر میکنند! اما به راحتی آب خوردن، نانی که از دست ولی نعمتان فرهنگی و مذهبی قطار گردشگری کشور می خورند و قوام و دوام میزشان به حضور آنان پابرجاست را، نمی بینند و یادی نمی کنند!
یا از مدیریت عالی شهرش یعنی «شهرداری» و «شهردار جدید و تازه نفس» اش، با بیش از پانصد معاونت و سازمان و نهاد و مراکز ریز و درشت وابسته و با اختیارات و امکاناتی بعضاً نجومی که علی رغم وجود دو مدیریت متمرکز برای «امور بین الملل» در این ارگان شهری، اما متأسفانه منوی «دیپلماسی شهر» در سایتش، ماه هاست که خاک می خورد و به روز نمی شود، چون هیچ اتفاق مهم و جدیدی در عرصه ی «رویکرد بین المللی شهر» حتی در حد برپایی یک نشست وبیناری بی خرج و مخارج و سهل الوصول با دیگر شهرداران جهان اسلام یا لااقل در سطح کارشناسان هم رخ نمی دهد؟!
اما مادامی که گلایه، از ابرسازمان دینی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... غرب آسیا یعنی «آستان قدس رضوی» است که ارزشمندترین گوهر عالم وجود، خفته در دل خاک اوست؛ زائرپذیرترین کلان شهر مذهبی جهان اسلام، افتخار اوست؛ مباهات قطب اول جهان تشیع، رهین وجود اوست؛ نورانی ترین نقطه ی آسمان این کشور از آن اوست، نباید بیشتر گلایه مند باشیم؟
این که چرا همه ی کوچک ها از جمله دو سه ماه حقوق عقب مانده ی کارگران مزارعه ی نمونه به چشم رسانه اش بس بزرگ می آید و مدتها در صدر اخبار مکتوب و دیجیتال جا خوش می کند، اما متأسفانه بزرگی چون سه میلیون «زوار غیر ایرانی» اش از چشم و قلم هر دو می افتد که اگر چنین می بود، در آیین نامه ی ابلاغی جدید «خدمت به زوار»، لااقل یک نام و یادی از آنان می بود!
بنابراین به ما حق بدهید که گلایه مند و متعجب باشیم چرا پس از ۲۱ ماه کار مطالعاتی کارشناسان، در «آییننامه ی جدید خدمت خادمان و خادمیاران رضوی» که گفته شده با هدف همسوسازی با «سند چشم انداز ۱۰ ساله» همچنین «تحول در ارائه خدمات به زائران» بازنگری گشته، هیچ صحبتی در مورد تسریع، تسهیل، تکریم و تعمیق زیارت زوار غیر ایرانی به میان نیامده یا دست کم هنوز رسانه ای نشده است؟!
به لسانی دیگر، چطور می شود در این نشست رسانه ای، سرفصل های ۴۰ نوع خدمت مهم آن هم با تفکیک آقایان و بانوان ذیل شش محور خدام، حفاظ، فراشان، کفشداران، دربانان و «خادمیاران» که اخیراً اضافه شده، به طور مشروح و با ذکر جزئیات مطرح شود، اما هیچ سخنی از چگونگی ارتقای خدمت به «زوار غیر ایرانی» به میان نیاید؟!
آیا این همه بی توجهی به انبوه مطالبات برحق و مشکلات سفر زوار غیر ایرانی از مبدأ تا مقصد همچنین بی اعتنایی به الزامات اخلاق اسلامی و شئونات اکرام انسانی این دسته از زوار مظلوم رضوی، مطلوب و مرضی حضرت رضا علیه السلام است؟!
آیا این انتظار بیجایی است که پس از ۲۱ ماه چشم انتظاری برای انتشار این سند با هدف اصلاح و بهبود الزامات سفر و رفع موانع و مشکلات «زیارت متعالی»، جزئی ترین و بدیهی ترین امور زوار داخلی از جمله کفشداری ها و نذورات و... دیده می شود، اما هیچ سخنی از مطالبات سالها زمین مانده ی زوار غیر ایرانی نباشد؟!
از مشکلات اقامتی، اسکان، تغذیه و امور رفاهی، بهداشتی، درمانی و حفظ امنیت مال و جان آنان گرفته تا الزامات فرهنگی، شئونات دینی، اقتضائات زبانی، تهیه ی سوغات زیارت و... و حتی موضوعات علی الظاهر ساده، رُتین و پیش پا افتاده ای چون چالش تسعیر ارز و پول رایج، صدور ویزا، تمدید گذرنامه و.. که حتی طرح و پیگیری رفع آنان به بوته ی فراموشی سپرده شده و گویی این آستان معظم هیچ وظیفه، رسالت و حتی تعهد حمایتی و مشورتی برای حل آنها بر عهده ندارد و رتق و فتق آنها صرفاً بر عهده ی دیگر سازمان های متولی شهری، دولتی و استانی است!
آیا از این سکوت، نباید چنین نتیجه گرفت که متأسفانه مطالبات این گروه از زوار بارگاه منور رضوی برای مسئولان و مدیران آستان قدس رضوی، از هیچ اولویت، اولیت، اهمیت و ارجحیتی برخوردار نیست که اگر این گونه می بود، شاید شاهد صفوف طولانی و متراکم زوار غیر ایرانی در اداره ی گذرنامه ی استان (واقع در ابتدای بولوار پیروزی مشهد) برای حل و فصل مسائل و مشکلات گذرنامه ای و مجوزهای اقامتی و تمدید آن نمی بودیم؟!
زوار شریفی که به غلط در رسانه ها از آنان به «زوار خارجی» نام برده می شود در حالی که اولاً همه می دانیم زیارت رضوی در فرهنگ و شعر عامه شهروندان خراسانی، به «حج فقراء» مشهور است؛ (اغنیاء مکه روند و فقرا سوی تو آیند، جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی) و ثانیاً برخی از آنان به «ایتام آل محمد(ص)» شهره اند! زائرانی که به خاطر ظلم حکام جور در برخی ممالک اسلامی، قرن ها نسل اندر نسل دچار استضعاف فرهنگی بوده اند.
سخن کوتاه، زمانی که قرار است بیش از ۱۹۰ هزار خادم و خادمیار زن و مرد با دهها لقب و عنوان در کل کشور ذیل پرچم آستان قدس رضوی خدمت کنند، چرا در میان این همه القاب و الفاظ، هیچ اسمی از «خادمان بین المللی رضوی» دیده نمی شود یا در مراسم و مناسبات، مورد تجلیل و تکریم قرار نمی گیرند؟ چرا در اپلیکیشن نسیم رضوان ویژه خدام و زائران، هیچ بخشی برای زوار غیر ایرانی رضوی تعریف نشده است؟
حتی در بحث آموزش و تربیت کادر، ۱۰۰ هزار ساعت دوره آموزشی برای خدام در طول یک سال گذشته برگزار گردیده، اما هیچ اشاره ای به ضرورت آموزش تخصصی ویژه خدام هنگام مواجهه با مطالبات و درخواست های متعارف زوار غیر ایرانی نشده در حالی که اساس تحول و تغییر و بهبود روش ها و عملکردها در هر بحث توسعه ای خصوصاً بعد بین المللی، بحث زیرساختی آموزش و تربیت نیروی انسانی مجرب و ورزیده است.
یک بام و دو هوا برای زوار غیرایرانی
اما سال ها معتقد بودیم و اکنون نیز بر این باور اصرار داریم که اگر قرار است در این شهر زیارتی، تحت هیچ عنوانی از واژه ی «گردشگر» برای مسافران داخلی و خارجی مشهد الرضا استفاده نشود و به فرمایش صحیح امام جمعه ی محترم مشهد و نماینده ی ولی فقیه، بهترین خطاب برای زوار خارجی، همان «زوار غیر ایرانی» است، پس مشکلات، مسائل، چالش ها، مطالبات و اساساً خدمت رسانی به زوار غیر ایرانی رضوی در داخل و خارج از جغرافیای حرم مطهر رضوی نیز، نباید با هم فرق کند و باید معضلات و مباحث بیرونی به اندازه ی مباحث داخلی، مهم و ضروری قلمداد شود!
مضافاً چطور می توان اهداف اسناد بالادستی همچون سند چشم انداز ده ساله، آیین نامه های داخلی حرم مطهر و از همه مهمتر، اوامر، فرامین و منویات رهبری نظام را در ابلاغیه و حکم انتصاب دو تولیت معظم، حجج اسلام، حضرات رئیسی و مروی مبنی بر استفاده ی حداکثری از ظرفیت های عظیم فرهنگی آستان قدس رضوی برای اثرگذاری در سطح کشور و سطح «جهان اسلام»، همچنین حمایت از مستضعفان و رفع فقر و استضعاف را محقق کرد؟!
مادامی که عظیم ترین، پایدارترین و مولدترین ثروت و سرمایه برای آبادانی شهر و استان و کشور، از رهگذر سفر «زوار غیر ایرانی» و سرمایه گذاری با منبع خارجی آنان در پروژه های اقتصادی و عمرانی و... شهر و استان حاصل می شود؛
زمانی که «هفتاد درصد» این سرمایه گذاری ها توسط «افغانستانی ها» صورت می گیرد، یا هر گردشگر سلامت، شش برابر یک «گردشگر خارجی» برای این دیار، ثروت آفرینی دارد و مثال های بسیار دیگر، چطور می توان از این ثروت مادی و معنوی عظیم و ارزشمند غافل شد و مباحث و موضوعات آنان را به داخل و خارج از حریم جغرافیایی حرم مطهر تقسیم بندی کرد؟! این که داخلش به ما مربوط است و خارجش خیر!
چطور می توان به زائر داخل دو میلیون متر مربع زیربنای صحن ها و رواق ها گفت که داخل این حریم منور، حاضر به ارائه ی ۴۰ نوع خدمت در اقسام و اطوار مختلف و متنوع هستیم، اما به مطالبات ریز و درشت خارج از این حرم شما به عنوان نمونه، اسکان عائله ی پر تعداد زوار غیر ایرانی، کاری نداریم؟!
آیا همه ی زوار غیر ایرانی می توانند هر شب را در هتل ها بگذراند؟ چه بسا مایل باشند همچون ایرانیان کثیر السفر که در شهرهای زیارتی کربلا و نجف و بعضاً دمشق، وفق قوانین آن کشور، خانه ای خریده اند تا هنگام تشرف خود و خانواده، نیازمند اقامت در هتل ها نباشند، آنان نیز چنین رویه ای را در پیش بگیرند و آیا چنین حقی ندارند؟
آیا این حق مسلم و بدیهی، به اندازه ی گرفتن کفش آنان، تهویه، روشنایی و... که نقش مهمی در افزایش ضریب ماندگاری زوار غیر ایرانی ایفا می کند، ارزش و اعتبار ندارد؟ ضریبی که در گذشته پانزده روز بوده و امروزه متأسفانه به کمتر از سه روز رسیده است! چطور می توان به زائر غیر ایرانی گفت که داخل چهارچوب حرم، همه جوره بیمه هستی اما همین که پا بیرون از این چهارچوب گذاشتی، هیچ تعهد بیمه ای نداریم؟!
یا مثلاً اگر یک زائر غیر ایرانی برای راه اندازی یک کسب و کار اقتصادی سبک و زودبازده مانند تأسیس یک رستوران ساده با غذاهای منطبق با ذانقه ی خارجی ها، با طرف ایرانی شریک شد و دست بر قضا، نیازمند حمایت ها و مشاوره های قضایی و حقوقی گشت، چطور می توان به این زائر غیر ایرانی گفت که اگر داخل حرم مطهر آمدی، برای ارائه ی ۴۰ نوع خدمت به تو سر از پا نمی شناسیم، اما شرمنده! برای کمک به احقاق حقوق و رفع تظلم و دادخواهی ات، هیچ وظیفه ای نداریم و هیچ کاری هم از دستمان بر نمی آید؟
آیا در گام اول همچون دفاتر متعدد پاسخگویی به مسائل دینی و احکام که در بیشتر صحن ها و رواق ها فعال است، نمی توان به این دسته از زوار غیر ایرانی چه به صورت حضوری و چه در قالب فناوری های نوین مانند سایت ها، شبکه های اجتماعی یا همین اپلیکیشن جامع رضوان، دست کم صفحات «مشاوره های حقوقی رایگان» باز کرد و خدمات مشاوره داد؟!
عنایت خاص امام به زوارش
یکی از مدیران کاروان های زیارتی زوار عرب زبان به نام آقای انصاری در حالی که اشک می ریخت، می گفت بارها تصمیم گرفتم صبح ها قبل از حضور در دفتر کارم در هتل، به حرم مطهر مشرف شوم اما همین که به نزدیکترین چهارراه به حرم مطهر یعنی «چهارراه شهدا» می رسیدم، ذکر و فکر کارهای زمین مانده ی زوار، مرا منصرف می کرد.
لذا از همان دور سلامی به حضرت می دادم و عذر خواسته و به هتل می رفتم، اما همیشه این غصه و غم در دلم بود که چرا یک ماه شده توفیق زیارت پیدا نکردم تا این که شب جمعه ای در عالم رؤیا، حضرت امام رضا علیه السلام را دیدم. حضرت به من فرمودند: فلانی، ما سلام تو را از همان سر چهارراه قبول کردیم و نیازی نیست به حرم ما بیایی، همین که به زوار من رسیدگی کنی، برای ما کافیست!
ضرورت جامع نگری به زوار غیرایرانی
حال، پس از ذکر این حکایت اثرگذار از میزان محبت امام مهربانی ها به زوارش، و پس از آن که تتمه ی بحث به موضوع جذب سرمایه گذاری خارجی رسید و اتفاقاً این موضع برای کشور آن قدر مهم و حیاتی است که فقط یک قلم، وزیر نفت اخیراً طی مصاحبه ای هشدار داده اگر ۱۶۰ میلیارد دلار برای توسعه ی صنعت نفت کشور هزینه نکنیم، ایران به زودی به وارد کننده نفت و گاز مبدل می شود؛
چه اشکال و استبعادی دارد که دیپلماسی های زیارت و دینی به کمک دیپلماسی عمومی و اقتصادی کشور بیاید و بزرگترین هولدینگ اقتصادی کشور یعنی «سازمان اقتصادی آستان قدس رضوی»، آستین همت بالا بزند و قدمی در این راه بردارد و سرمایه گذاران خارجی که در واقع همان زوار غیر ایرانی متمول رضوی اند را مشمول حمایت های مادی و معنوی و حقوقی خود قرار دهد؟!
مادامی که آستان قدس رضوی در هر مطالبه رهبری، جزو اولین سازمان هایی است که به این ندا لبیک می گوید؛ زمانی که ۱۶ سال به صورت مستمر و پیاپی، نامگذاری شعارهای سال با محوریت مباحث اقتصادی صورت می گیرد، چه می شود اگر این همه معاونت ها و بخش ها و بنیاد های مرتبط با املاک و اراضی و موقوفات در آستان قدس از جمله معاونت اراضی، بنیاد بهره وری موقوفات و بخش های حقوقی این همه سازمان و نهاد وابسته، گامی به جلو گذاشته و به کمک دولت بیایند؟
صندوق حمایت از سرمایه گذاری زوار غیرایرانی
مثلاً برای تشویق زوار غیر ایرانی به سرمایه گذاری در پروژه های اقتصادی و بازار سرمایه، عمرانی و مسکن، کشاورزی و معدنی، تولیدی و صنعتی، گردشگری و فرهنگی، حمل و نقل و انرژی و ... در شهر و استان برنامه ریزی کنند و نسبت به حفظ و حراست از حقوق مالکانه ی زوار غیر ایرانی نیز اهتمام ورزند و حتی بنیاد یا صندوقی با عنوان پیشنهادی «بنیاد / صندوق تشویق و حمایت از سرمایه گذاری زوار غیر ایرانی» تأسیس کنند؟
چه ایرادی دارد مادامی که قریب به اتفاق اراضی مشهد، متعلق به آستان قدس رضوی است و در واقع بیشتر ساکنان این کلان شهر، مستأجران آستان قدس رضوی اند، به جای قرار دادن سقف تلاشها در حوزه ی اسکان زوار داخلی و غیر ایرانی در زائرسراهای ارزان قیمت، به فکر جلب مشارکت آنان در صنعت مسکن سازی انبوه باشد و از حقوق مالکانه ی آنان وفق قوانین کشور یا مثلاً در ازای اعطای امتیاز ویزای اقامت و امثالهم دفاع کند؟
کما این که شاهدیم همین سیاست های تشویقی سرمایه گذاری برای خرید خانه در قبال امتیاز اقامت متأسفانه به طور دیوانه وار در کانال های تلویزیونی ماهواره ای فارسی زبان و سایت ها و شبکه های اجتماعی تبلیغ می شود و تاکنون باعث خروج میلیاردها دلار ارز از کشور و بلوکه شدن سرمایه ی ایرانیان در کشورهایی چون ترکیه، ارمنستان و برخی از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و... شده است. در تازه ترین خبر، ایرانیان با خرید خانه در ترکیه، باعث خروج هفت میلیارد دلار ارز از کشور شده اند!
بیش از این خسته تان نکنیم... خلاصه ی کلام این که کسبه و اصناف مشهد سالهای سال معترف اند که اگر زوار غیر ایرانی حرم رضوی نباشند، ما از پس اجاره های بسیار سنگین مغازه های خود بر نمی آییم و ورشکست می شویم و به لطف و مرحمت آنان است که کسب و کار ما پر رونق و سرپاست! حال، آیا خدا را خوش می آید که فقط جیب زائران غیر ایرانی محبوب دل مسئولان شهری و استانی مان باشد و جیب و کیفش را خوش ببینیم، اما خودش، نیازهایش، مطالباتش و مشکلاتش را نه؟!
به باور ما، اگر یک زائر غیر ایرانی می خواست تمام درخواست هایش را در یک جمله به زبان فارسی خطاب به همه ی مسئولان از جمله آستان قدس رضوی بگوید، فقط این جمله ی کوتاه کافی بود: «با ما به از آن باش که با خلق خدایی»
والسلام