دیپلماسی❜ دانشگاهی/ آسیب شناسی، تحلیل و بررسی موانع فراروی «دانشجویان غیر ایرانی» شاغل به تحصیل در استان
-
۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۱
-
بازدید: ۵۴۸
پیشتر در بحث معرفی «برترین های دیپلماسی» در همین تارنما، مطلبی نگاشتیم با عنوان بررسی وضعیت و جایگاه «دیپلماسی دانشگاهی» در شهر و استان و امروزه با توجه به بانک مستندات به روزشده، آن را مجدداً بازنویسی و منتشر کردیم که اکنون در منظر دغدغه مندان تعالی توسعه ی روابط خارجی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی شهر و استان منسوب به عالم آل محمد(ص) حضرت امام علی ابن موسی الرضا علیه السلام قرار می گیرد. امید که این نوشتار مقبول نظر «دانشجویان عزیز غیر ایرانی» که در محافل و مراسم و در فضای رسانه ای به درستی از آنان به عنوان «سفیران علمی و زائران بین المللی امام رضا(ع)» یاد می شود، افتد و برای رفع هرچه سریعتر موانع توسعه ای و کاهش معضلات و رفع نابرابری های آموزشی، تحصیلی، اجتماعی، رفاهی و... آنان مثمر ثمر.. ان شاءالله الرحمن...
شاخص ترین چهره: دکتر محمد کافی (رئیس سابق) و اکنون دکتر «احد ضابط» رئیس جدید دانشگاه فردوسی مشهد
فعالترین چهره: دکتر احسان قبول عضو هیأت علمی دانشکده ادبیات و علوم انسانی و رئیس مرکز بین المللی آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان دانشگاه فردوسی مشهد
فعالترین ارگان: مرکز بین المللی آموزش فارسی به غیر فارسی زبانان دانشگاه فردوسی مشهد به نمایندگی از سوی چهار تشکل بین المللی دیگر
پیشنهاد: نیازمند یک الگو هستیم! راه دور
نرویم،
اگر به همین کشور همسایه یعنی «ترکیه» و نظام آموزش عالی اش بنگریم
و آمارهای آنها را با آمارهای خود مقایسه کنیم، از نظر کمی و تا حدودی کیفی، متوجه
بسیاری از حقائق خواهیم شد.
کشوری که حدود ۱۱۰ هزار دانشجو و دانش آموز از
۱۹۱ کشور جهان در آنجا مشغول به تحصیل هستند که تقریبا ۹۰ هزارنفر از آنها در دانشگاهها
و نزدیک به ۲۰ هزار نفر در دبیرستانها، مراکز آموزش زبان ترکی، آکادمیهای نظامی
و پلیس تحصیل می کنند. تقریباً ۲۰ هزار نفر از این تعداد هم از طریق بورسهای تحصیلی
ترکیه به تحصیل مشغول اند. علاوه بر این، بنیاد دیانت ترکیه به ۳۰۰۰ دانشجو و دانش
آموز بورس تحصیلی میدهد. بقیه ۸۷ هزار دانشجوی خارجی هم با هزینه خود آموزش میبینند.
آسیب شناسی: تعدد مراکز آموزشی «دانشجویان
غیر ایرانی» خوب است یا بد؟ هرچند در نگاه اول خاصه از منظر
«رقابتی» و در بحث «اقتصاد آموزش» این تکثر مراکز خوب به نظر می
رسد، اما از یاد نبریم که جهان شهر «مشهد» و بزرگ استان استراتژیک «خراسان رضوی»،
شش دانشگاه ندارد، بلکه بیش از ۲۰۰ مرکز آموزش عالی ریز و درشت (دولتی و
خصوصی و مرتبط با سازمان های معظمی چون آستان قدس رضوی) در این دیار مشغول به فعالیت
های آموزشی اند و بخش معتنابهی از آنان، پیشتر مجوزهای لازم برای جذب دانشجویان
غیرایرانی را اخذ کرده اند و یا در آستانهی دریافت آن هستند و در وبگاه های خود
به میزان جذب این دسته از دانشجویان می بالند،
اگر باور این واقعیت برایتان سخت می آید، لطفاً بفرمایید طی این ۴۳ سال پس از پیروزی انقلاب، چند نشست مشترک بهمنظور هم افزایی ظرفیت ها و هم اندیشی آراء، نقد، بررسی و رفع موانع جذب و توسعه ی پذیرش «دانشجویان غیر ایرانی» میان اعاظم و اکابر واحدهای دانشگاهی و آکادمیک شهر و استان برگزار شده؟ چه مصوبات راهگشایی تاکنون داشته و همان توافقات اندک در آن نشست های انگشت شمار، چقدر مفید فایده و کارآمد بوده است؟ اصلأ چرا تاکنون دبیرخانه ای برای این امر مهم راه اندازی نشده؟ چرا سخنگو و ساختمان و دفتری ندارد؟
فراتر برویم، اگر بر «روی زمین» و در عالم «حقیقت» هیچ اثری از یک تشکل صنفی هماهنگ کننده در «خراسان رضوی» - به عنوان قطب دوم جذب دانشجویان غیرایرانی شاغل به تحصیل در کشور - نیست، پس چرا در «فضای مجازی» و بستر سایبری - این فضای متکثر، سهل الوصول، کم هزینه و پرفایده - هیچ اثر و نشانه ای ندارد؟ حتی یک وبگاه اینترنتی ساده یا یک وبلاگ اطلاع رسانی و یک اتاق و صفحه در شبکه های اجتماعی هم بدین منظور راه اندازی نشده است!
اجازه بدهید چون این دیپلماسی مغفول، دیپلماسی اول شهر و استان است، پا را کمی فراتر گذاشته، صریح و شفاف بگوییم که از منظری واقع بینانه، متاسفانه حوزه ی «دیپلماسی دانشگاهی» در شهر و استان علی رغم همه ی فراز و فرودهایش، «بی متولی» و رهاست و به تعبیری عامیانه، هر کس «گاو خود را به تنهایی می دوشد!»
درست است که سیاست های کلان «آموزش عالی» ذیل وزارتخانه های علوم و بهداشت و چگونگی اجرای آنها با اشراف هیئتی به نام «هیئت امنای دانشگاه های شمال شرق کشور» مدیریت می شود، اما بپذیریم در درون شهر و استان، نه تنها هیچ دستگاه اجرایی دولتی و حاکمیتی، ارگان، نهاد و انجمن و اتحادیه ی «برون سازمانی»، بلکه هیچ شورای منتخب «درون سازمانی»، یک تشکل بومی سمن (NGO)، حتی یک نفر مشخص از میان مؤثران، پیشکسوتان و مفاخر معتمد این صنعت و هنر و صدالبته در حد یک «سخنگو»، عهده دار هماهنگی و ساماندهی امور و هم افزایی ظرفیت ها و رفع موانع توسعه ی «دیپلماسی دانشگاهی» نیست!
چه بسا به همین دلیل است که برخی از «دانشجویان غیر ایرانی» پرسشگر و متعجب اند چرا در جهان شهر مشهد که به واسطهی وجود ذی قیمت مضجع منور امام هشتم شیعیان جهان، حضرت امام علی ابن موسی الرضا علیه السلام، جهان شهر برکت و کرامت نام گرفته، نگاه مالی برخی از رؤسای واحدهای دانشگاهی به موضوع جذب دانشجویان غیرایرانی، اینقدر پررنگ و منطبق بر آموزه های اقتصاد لیبرال و غربی است، نه اقتصاد اسلامی منطبق بر فقه تشیع ناب علوی؟!
گویی دانشجوی غیرایرانی، همچون یک گردشگر و توریست خارجی است که تا می شود، باید از او درآمدسازی کرد! در صورتی که دانشجوی غیر ایرانی به مثابه همان زائر رضوی است که به مشهد به عنوان «حج فقرا» نگاه می کند، لذا انتظار یاری و همراهی مؤمنانه و برادرانه دارد که اگر بیمار شد، به رایگان در دارالشفای رضوی درمان شود و اگر درمانده و ابن سبیل شد، در میهمانسرای حضرتش متنعم گردد و به رایگان به وطنش برگردد و در کل اگر به مشکلی برخورد کرد، مورد دستگیری و حمایت مسؤولان مشهدالرضا واقع شود.
در حالی که اکنون این روند، تا حدود زیادی بر خلاف تصورات اوست، از سویی مجانی آموزش نمی بیند و هزینه می کند و به واسطه ی او، ارز وارد کشور می شود و اشتغال و ثروت آفرینی مادی و ظرفیت زایی معنوی، حاصل حضور اوست، اما به هنگام مطالبه گری برای کاهش تبعیض ها، حل مشکلات و رفع موانع توسعه ای موجود در حیات علمی و آینده ی تحصیلات تکمیلی و نیز در زندگی معیشتی و رفاهی حداقلی اش، آن قدر سرعت مسوولان امر، کند و لاک پشتی است که بعضاً متعجب و چه بسا از رفع آنها ناامید می شود؟!
بسیار خوب، بخش اندکی از این معضلات مانند تفاوت ها در زبان و فهم مشترک، آداب و رسوم فرهنگی و قواعد سبک زندگی دینی و قوانین مدنی و اجتماعی و مباحث تفریحی و سرگرمی و اوقات فراغت و... با جامعه و شهر میزبان، اجتناب ناپذیر است و تقریباً همه جایی است و قابل درک و تحمل، اما بخش اعظم دیگری از این نابرابری ها و کاستی ها میان این دانشگاه و آن دانشگاه در خود همین شهر و استان، یا میان دانشگاه های مشهد و تهران و یا اصفهان و شیراز و... که به راحتی قابل حل است، به طول انجامیدن بی دلیل آنها، براستی آزارشان می دهد.
برخی تفاوت ها، تبعیض ها و نابرابری های آموزشی، علمی، اجتماعی و رفاهی در امتیازات و بهره مندی ها میان دانشگاه های استان از اختلاف سطح علمی و مهارت های اساتید گرفته تا نقص ساختارهای آموزشی بیشتر متکی بر کار تئوری درون کلاسی و محفوظات به جای تجربه گرایی عملی و کار تیمی بویژه در ارتباط عملی با سایر مراکز آکادمیک در خارج از کشور، ضعف علمی و ناکارآمدی برخی از کتب، متون و جزوات آموزشی، قلت منابع علمی، چگونگی تهیه و ارائه ی پایان نامه های دانشجویی، دسترسی مفید به کتابخانه های تخصصی، اینترنت پرسرعت و آزاد و در مواردی نادر، الیگارشی آموزشی برخی اساتید در کتاب سازی مجانی با استفاده از توان علمی و تسلط دانشجویان به زبان های خارجی و...؛
برخی از تبعیض ها در تصویب و اجرای قوانین آموزشی، کمبود نسبی آزمایشگاه های تخصصی مرتبط با رشته های تحصیلی، بی عدالتی در ارایه ی تسهیلات رفاهی و بهداشتی متوازن ؛ به عنوان مثال، یک دانشگاه در زیباسازی و تجهیز امکانات رفاهی تا بدانجا پیش رفته که در داخل فضای دانشگاه، حتی خشکشویی دارد، اما واحد دانشگاهی دیگر در همین شهر و استان، فاقد حداقل هاست یا دانشگاهی، مرکز اختصاصی روادید و امور کنسولی خاص به خود دارد و واحد دانشگاهی دیگری، خیر... چرا؟!؛
برخی از نابرابری ها در اختصاص امکانات معیشتی و تسهیلات مالی از بحث اسکان، تغذیه، ایاب و ذهاب درون شهری، کیفیت و کمیت خوابگاه ها بویژه برای متأهلان گرفته تا تسهیل سازی روند صدور و تمدید روادید تحصیلی و ویزا، وام های حمایتی و بورسیه های تشویقی و مواردی دیگر که برای همگان یکسان است مانند مشکلات تسعیر ارز خارجی، موانع روند ازدواج با همسران ایرانی و فرزندآوری، اشتغال، مالکیت قانونی ملک و سرمایه گذاری خارجی، بیمه و ... ، همه و همه از این جمله اند.
شرح مفصل سایر مصادیق به طول می انجامد و ضرورتی هم ندارد چراکه با یک جستجوی ساده در تارنمای اندیشکده و یا سایر وبگاه ها و صفحات اجتماعی دغدغه مند، به آنها پی خواهیم برد. مضافاً فاصله ی معنا دار تعداد پذیرش دانشجو در مراکز دانشگاهی استان و شهر ما در مقام مقایسه نه با کلان شهرهای کشورهای پیشرفته که با برخی از کشورهای همسایه خود به اندازه ی کافی گویاست.
کوتاه سخن آن که:
اگر بخواهیم ساده ترین و بلکه پیش پا افتاده ترین مثال را در این زمینه یادآور شویم تا خود حدیث مفصل بخوانید از این مجمل، باید بگوییم برخی از این دانشگاه ها که داعیه ی کسب رتبه های برتر در جذب دانشجویان خارجی را نیز دارند (از جمله دانشگاه بین المللی امام رضا علیه السلام) اساساً بخش بین الملل وبگاه خود را حتی به روز هم نمی کنند و به حال خود رها کرده، از این مفتضح تر، همان استعارات و کلمات و حتی تصویر مختص قالب های پیش فروش در فروشگاه های اینترنتی، همچنان وجود داشته و پاک نشده اند!! (این دقیقا به مثابه آن می ماند که شخصی عینکی خریده اما برچسب سفید قیمت روی شیشه ی آن را برنمی دارد و سالها با آن در کوچه و بازار می گردد!)
یا این که: ارتباط شهر و استان با ... جهان پیرامون ... پیش کش! این حوزه ی کاری آنقدر منفعل و اهمالگر است که سالهاست از ایجاد یک ارتباط ساده با اندیشکده ها و فعالان دغدغه مند توسعه ی روابط خارجی در داخل همین کلان شهر نیز عاجز است و چه بسا نیازی نمی بیند!
به عنوان مثال، پس از یک دهه یادآوری و تذکر و درخواست و شاید گاهی هم به شوخی التماس!! به مدیران وبگاه های دانشگاهی شهر و استان، هنوز که هنوزه متأسفانه از درج یک منوی ساده ی «بین الملل» یا چیزی شبیه آن به فهرست منوهای سایت خود دریغ می کنند! از دانشگاه های بزرگی چون فردوسی مشهد و علوم پزشکی و آزاد اسلامی گرفته تا حتی بین المللی امام رضا(ع) که تنها دانشگاهی است که عنوان رسمی بین الملل را در عنوان خود دارد!
آیا نمی توان از این اهمال ها و بی خیالی ها، چنین برداشت کرد که تمامی رسته های خبری برای این دانشگاه های مدعی اهمیت دارد، به جز حوزه ی «بین الملل» که اگر این گونه بود، یکی از آن ده منوی موجود در صدر سایت های خبری شان را به این سرفصل اساسی اختصاص می دادند تا علاوه بر داوطلبان مشتاق به تحصیلی که از آن سوی مرزها و از طریق سایت، شاهد و پیگیر این اخبار و رویدادها هستند، دانشجویان غیر ایرانی، پژوهشگران، فعالان، مطالبه گران و دغدغه مندان حوزه ی روابط خارجی این شهر و استان نیز بتوانند به سادگی و سهولت و سرعت، علاوه بر اطلاع از فهرست، عمق و عیار رخدادهای رویکرد بین الملل آن دانشگاه را رصد کرده در آنها شرکت کنند، نه آنکه مجبور باشند هر روز مانند پیدا کردن سوزنی در انبار کاه، صدها خبر را برای یافتن یک رویداد بین المللی پایش و پویش کنند! جالب تر آن که حتی ساختار و قالب سایتها سال به سال به روز و نو می شود، اما همچنان این نقیصه وجود دارد!!
انتخاب و معرفی دکتر محمد کافی، رئیس سابق دانشگاه فردوسی مشهد، عضو هیئت امنای دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی کشور، استاد گروه آموزشی زراعت و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد، توسط این اندیشکده به عنوان شاخص ترین چهره ی مطرح در عرصه ی دیپلماسی دانشگاهی به دلیل نگاه آینده پژوه وی به ضرورت توسعه ی دیپلماسی علمی، آموزشی، پژوهشی و آکادمیک استان و توجه خاص به رویکرد بین الملل و تشریفاتی و زائد ندانستن آن صورت گرفته است.
گفتنی است از آنجایی که دکتر کافی، در دهه ۸۰، چند سال به عنوان رایزن علمی سفارت ج.ا.ایران در هندوستان فعالیت داشته است، به خوبی با اهمیت و ظرایف کار و ضرورت فعالیت های بین المللی و توسعه ی روابط خارجی آشنا بوده و به همین دلیل، توسعه ی فعالیت های علمی، آموزشی، پژوهشی و آکادمیک دانشگاه را با رویکرد بین المللی، صرفاً یک گزاره ی تشریفاتی زائد نمی دانست.
مضافاً این که حجم و گستره ی فعالیت های بین المللی و خارجی این دانشگاه در هشت سال دوران تصدی مسئولیت وی، به اندازه ای بود که اگر بگوییم روزی چندین خبر مرتبط با دیپلماسی آکادمیک فقط از این دانشگاه داشتیم، گزاف نگفته ایم؛ اقدامات ارزشمندی که حقیقتاً ما را به تکریم و تعظیم وا می دارد، چراکه باعث شد «دیپلماسی دانشگاهی» سال های سال در جایگاه «رتبه ی اول دیپلماسی های برتر شهر و استان امام مهربانی ها» بماند.
باز هم در آینده به فضل الهی در این باره بیشتر سخن خواهیم گفت و نوشت...