تابلو اعلانات فرهیخت چیست؟
یادداشت فرهیخت: به نام خدا، درود بر فرهیختگان ارض اقدس توس، همگان مستحضرید همه ساله با نزدیک شدن ۲۵ اردیبهشت، سالروز پاسداشت زبان فارسی و گرامیداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی این خداوندگار پارسیگوی جهان آوازه و سراینده حماسه ی ملی ایران «شاهنامه»، سیل مصاحبه ها، وعده و عیدها و تصاویر مسئولان شهری و استانی ما آن هم در ژست های مختلف با خبرنگاران و در مقابل دوربین ها، روانه ی رسانه های دیجیتال و مکتوب می شود که چنین می کنیم و چنان.
اما هر سال به وقت عمل، همه شاهد بودیم متأسفانه یک دهم آن قول و قرارها بویژه مرتبط با «رویکرد بین المللی» این جشن، محقق نمی شود و به همین دلیل است که سالهای طولانی از حضرات والیان امور به خاطر سهل انگاری در مواجهه با این بزرگ مرد تاریخ ادبیات کهن ایران و عدم برپایی آیین های سالگشت وی در تراز بین المللی، عمیقاً گلایه مندیم. توضیحات بیشتر در این خصوص را می توانید اینجا مشاهده و مطالعه بفرمایید.
همین موضوع، دستمایه ی طراحی این بنر و الصاق آن بر روی بخش تابلو اعلانات شد که به خاطر اهمیت آن، به مدت سه ماه نیز بر صفحه ی اول وبگاه اندیشکده قرار گرفت.
از آنجایی که این بخش تابلو اعلانات، ثابت نبوده و با سوژه های جدید جایگزین می شود، لذا متن و تصویر آن را اینجا باز نشر کردیم تا در وبگاه برای همیشه بماند و متذکر مسئولان باشد تا هم این موضوع مهم فراموش نشود و هم این که اگر مخاطبان ما، خواستار درج نظر و پیامی شدند، بتوانند ذیل این پست، پیام شان را منتشر سازند.
حضرات مسئولان: لطفاً بزرگ شوید و بزرگ بیندیشید ...
گوش اگر گوش شما ناله اگر ناله ما... آنچه البته به جایی نرسد فریاد است!
چند سال دیگر باید صبر کنیم تا به
غربت و مهجوریت «حکیم فردوسی»
پایان دهید؟ چند سال دیگر صبوری باید تا به همان وعده همیشگی خود مبنی بر برپایی
آیین بزرگداشت این شاعر جهان آوازه در
تراز بین المللی
عمل کنید؟ یازده سال وعده پشت وعده شنیدیم،
اما هر سال بی حال تر و کم رونق تر از سال گذشته برپا شد! آن قدر بی حال که امسال، حتی از تکرار ادعای برپایی در
تراز بین المللی
هم شانه خالی کردید و فقط یک
برچسب بین المللی
به دُمِ همایش محلی تان بستید! این یعنی چه؟
آیا معنایی جز «پسرفت» دارد؟
یاران جان...
در شهری که یکسره پز
پایتخت فرهنگی جهان اسلامی اش را می دهید و آمار زوار غیرایرانی اش را تا عدد بسیار اغراق آمیز
نه میلیون نفر
داغ می کنید، واقعاً در همین لحظه، هزاران چهره خارجی پا به جفت در شهر حضور دارند!
مگر ده ها دیپلمات شاخص در
هشت سرکنسولگری و دفتر سازمان ملل متحد
همین شهر مستقر نیستند؟ مگر بیش از
یک هزار سرمایه گذار خارجی
از ۵۰ ملیت جهان در شهر فعال نیستند؟ مگر به طور مستمر، هزاران
زائر غیرایرانی از ۷۰ ملیت جهان
در حال رفت و آمد نیستند؟
مگر دو هزار دانشجوی طلبه زن و مرد از ۴۵ ملیت، فقط در
جامعه المصطفی
مشهد تحصیل نمی کنند؟ ۱۷۰۰ دانشجوی خارجی هم که در
دانشگاه فردوسی
و ۵۰۰ دانشجو در
دانشگاه بین المللی امام رضا(ع)
و سه هزار تن دیگر در
دانشگاه آزاد اسلامی مشهد
هستند! حال دهها دانشگاه و حوزه دیگر
و صدها استاد پروازی یا مقیم، پزشکان خارجی و بدون مرز،
مهندسان غیرایرانی پروژه ها، رؤسای دفاتر شرکت های هواپیمایی خارجی و... همه بماند!
این یعنی برای تأمین میهمانان خارجی هر مراسم بین المللی شهر فقط کافیست
یک سوت اژه ای بزنید!
حداقل ده هزار نفر میهمان خارجی با اشتیاق حضور خواهند یافت،
البته نه در خارج شهر و ۲۰ کیلومتری آن بلکه در قلب شهر یعنی
استادیوم بین المللی امام رضا(ع) و
۲۰ هزار صندلی خالی دیگر را هم به شهروندان و زائران و خانواده های شان اختصاص دهید تا همچون
جشن کارگران، جشن محفلی ها و حسینیه معلا، لذت حضور در جشنی ادبی را هم تجربه کنند!
غیرت تان را شکر، کجای دنیا، مراسم بزرگداشت یک چهره جهانی را دوازده سال
به صورت سنتی و کلیشه ای و هی تکراری برگزار می کنند؟
تا چند سال دیگر می خواهید خاک اره ها را دوباره اره کنید؟
تا کی می خواهید جماعت اندکی از مردم را با اتوبوس های فرسوده از چند نقطه شهر به آرامگاه بکشانید؟
به خدا گذاشتن چند پایه پرچم ایران و یک تریبون چوبی کنار مقبره و یک سیستم صوتی
با پانصد تا صندلی و اجرای چند سخنرانی و نقالی خوانی و برنامه های تکراری دیگر،
امروزه دیگر
تخم دو زرده نیست.
پدرآمرزیده ها، از چه چیز این مراسم نخ نما آن قدر خوشتان آمده که هی هر سال تکرار می کنید؟!
چرا جسارت آزمودن ایده های جدید را به خود نمی دهید؟ چرا شهروندان و زائران و خانواده ها را از لذت شرکت
در جشنی ادبی به بهانه تکریم این شاعر جهان آوازه در مرکز شهرشان محروم می کنید؟
فرصتی که امسال متأسفانه از دست رفت، اما دست کم تا سال بعد،
دبیرخانه ای بین المللی
به این بهانه تأسیس کنید و طرحی نو بیندازید و ایده هایی خلاقانه و بدیع بیندیشید تا مردم دیگر باز نگویند:
هر سال دریغ از پارسال...