دیپلماسی❜ اقتصادی/ یادداشت فرهیخت: نقدی جدی بر منش رسانه ای دولتمردان اقتصادی خراسان رضوی با چین؛ چرا خالی بندی؟ چرا مشتبه نویسی؟

  • بازدید: ۶۸۶
اقتصادی/ یادداشت فرهیخت: نقدی جدی بر منش رسانه ای دولتمردان اقتصادی خراسان رضوی با چین؛ چرا خالی بندی؟ چرا مشتبه نویسی؟
استانداری خراسان رضوی

❖ فهرست مطالب

❖ تمام داستان: ما گام اول تفاهم نامه ۲۵ ساله ایران با چین را برداشتیم؟

یادداشت فرهیخت: عبدالرضا زرگری | چند صباحی است که مسئولان اقتصادی استان، پی در پی، خبر از رونق آنچنانی «تعاملات اقتصادی» خراسان رضوی با «جمهوری خلق چین» می دهند و هفته و ماهی نیست که یکی دو خبر و بیشتر هم از سمت استانداری خراسان رضوی در این زمینه منتشر نشود.

این اخبار پر آب و تاب «مشهدی - چینی» تا جایی پیش رفت که حتی معاون اقتصادی استانداری، یک ماه پیش اظهار امیدواری کرد به زودی شاهد افتتاح سفارت چین در خراسان رضوی باشیم که البته منظورشان سرکنسولگری بود، نه سفارت! در حالی که فقط ۳۵ دانشجوی چینی! شاغل به تحصیل در مشهد داریم، نه ۳۵۰۰ دانشجو یا شهروند مقیم! 

البته شاید همین ابتدا، این سئوال در اذهان ایجاد شود «این که خبر خوبی است، خصوصاً برای فرهیخت که خواستار توسعه ی روابط خارجی شهر و استان با جهان پیرامون هست، پس نگرانی چرا؟»

بله، فی نفسه از هر اتفاق مبارکی در راستای تعالی دیپلماسی های ۲۲ گانه ی شهر و استان بویژه «دیپلماسی اقتصادی» استقبال می کنیم، اما مشروط به آن که «حقیقت» باشد، نه «مجاز»! «واقعی» باشد نه «خالی بندی» و «صاف» باشد نه «لاف» و بزرگ نمایی که اگر به رسم غلط دوران، کمی پیازداغ اضافه می کنند، یک ذره باشد، نه دیگر یک مَن!  

بنابراین فارغ از این لاف و گزاف های بیهوده و پیرایه های ناراست خبری آن هم در شهر و استان منسوب به امام راستگویان که دروغ را چه به شوخی و چه جدی، گناه کبیره می داند و مذموم، به «فرهیخت» به عنوان دیده بان ۱۵ ساله ی رخدادهای بین المللی و مستندنگار دیپلماسی های ۲۲ گانه ی این خطه، حق بدهید که به خاطر این افراط و تفریط ها، آزمون و خطاها و گاهی از این طرف بام افتادن و گاهی از آن طرف دیگر، متعجب و بلکه کمی نگران باشد. 

خاصه برای این دو مورد اخیر:

۱. ادبیات مشتاقانه و لحن شوقمند اخیر مسئولان اقتصادی استان به گونه ای است که گویی به جای آقای رئیس جمهور، ما خراسانی ها رفتیم پکن و پای قرارداد ۲۵ ساله ایران با چین را امضا کردیم!! تا جایی که توقع است فعالان اقتصادی استان اگر آب به دست شان هست، زمین بگذارند و به سرعت در تورنمنت مذاکره و عقد تفاهم نامه و قرارداد با طرف چینی اقدام کنند که اگر چنین نشود، شاید از سایر استان ها عقب بیفتیم! 

باور نمی کنید، خود ببینید تیتر خبر را در وبگاه استانداری: «خراسان رضوی گام اول! را برای بهره‌برداری از تفاهم راهبردی ایران و چین برداشت» این یعنی چه؟ وزارت اقتصادش هم چنین تیتری نمی زند که ما خراسانی های ذوب در چین زدیم!

۲. این هول و ولایی که مسئولان اقتصادی استان برای انعقاد انواع و اقسام قراردادها با طرف چینی دارند، به نحوی است که گویی چین پنج هزار کیلومتر دورتر از ما، اخیراً بر اثر رانش زمین، همسایه ی دیوار به دیوار خراسان رضوی شده، یا اتفاقی از جنس فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق یهویی رخ داده و حالا درهای ۱۵ جمهوری مشترک المنافع، همه به روی ما خراسانی ها گشوده شده و باید عجله کرد و الا سهم ما را دیگران می برند!

و از همه عجیب تر، بعد سپری شدن ۴۴ سال از پیروزی انقلاب و ۱۱ سال از انعقاد تفاهم نامه ی خاک خورده خواهر خواندگی با ارومچی - مرکز ایالت مسلمان نشین سین کیانگ - تازه فهمیدیم کلی اشتراکات دینی و فرهنگی و گردشگری و تاریخی یا منافع اقتصادی مشترک و... با آنها داریم و باید سریع بجنبیم، و الا «جاده ی ابریشم» زیر توفان شن گم می شود!

آه... ای کاش یک دهم این همه شوق و اشتیاق و بلکه ذوق زدگی و حتی خالی بندی و بزرگنمایی رسانه ای را ما خراسانی ها برای گسترش و تعمیق ارتباطات دینی، فرهنگی، علمی و آموزشی و نیز تعاملات اقتصادی و سیاسی و در کل مناسبات همه جانبه با همسایگان واقعی و نه توهمی خود بویژه «افغانستان مظلوم اما مستعد» و «پاکستان، این ایرانی ترین همسایه» و بازار ۲۷۰ میلیون نفری بغل گوشمان خرج می کردیم. یا «ترکمنستان» و «مرو» خاطره انگیزش که حضرت امام رضا(ع) دو سال از عمر شریف شان را آنجا گذراندند! کشوری که به تعبیر سفیر ما پس از ۳۰ سال درهای اقتصادش را بر روی ما گشوده، پس از ۳۰ سال! یا «تاجیکستان هم زبان و هم فرهنگ» و یا «ازبکستان با سمرقند و بخارای مصفایش» که اگر چنین می شد، دیگر هیچ نیازی به التماس از امثال چین برای سرمایه گذاری در بیابان های سرخس نبود!

نمایی از دیدار ابوالفضل چمندی معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری خراسان رضوی با «لی یی فی» معاون دبیر حزب کمونیست در استان خودمختار سین کیانگ چین - شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۲

❖ القصه، داستان این دو خبر:

خبر کذایی و آرزوی دست نیافتنی افتتاح سفارت چین! در خراسان رضوی را که پیشتر طی یک یادداشت فرهیخت مجزا و مطول بررسی کردیم، اما حقیقتاً گمان نمی کردیم به این زودی، خبر موهوم و بزرگ نماگر دیگری در این راستا ببینیم و بشنویم.

تا این که امروز، خبر عجیب «گام اول» در وبگاه استانداری منتشر شد و تا به خود آمدیم و خواستیم برای اصلاحش، تذکری بدهیم، دیدیم دیگر دیر شده، چون بیشتر خبرگزاری ها و رسانه های شهر و استان، آن خبر را عیناً بی هیچ اعمال اصلاحاتی، منتشر کرده اند؛ در حالی که متأسفانه هم تیتر، ایراد اساسی دارد و هم متن، ایراد محتوایی!

و جالب تر آن که حتی خبرگزاری «تسنیم خراسان رضوی» هم که تاکنون دوبار، کلام نگفته ی مصاحبه شونده را در تیتر خود گنجانده، او هم اشکالات ساختاری این خبر را اصلاح نکرده و همانطور عیناً بی کم و کاست از روی سایت استانداری برداشته و در رسانه ی خود بازنشر کرده است! 

این در حالی است که در آن دو خبر، اصل ویدئو را هم منتشر کرده و قابلیت راستی آزمایی را فراهم، یعنی تا این حد در نقل کلام مقام ارشد مسئولی چون معاون گردشگری استان، دخل تصرف می کند و پس از ۴ - ۵ سال تذکرات مستمر ما، هنوز هم اصلاح نکرده است!

صرف نظر از لاف گزاف «گام اول»، از همه عجیب تر آن که در شگفتیم برای این همه خبرنگار دخیل و سردبیر دقیق ایسنا و فارس و تسنیم و شهرآرا (به غیر ایرنا) چرا این سئوال پیش نیامده که این رخداد آرمانی، کجا اتفاق افتاده؟ در چین یا ایران؟ در مشهد یا ارومچی؟!

تمام گلایه ی فرهیخت این است که فرضاً فرد همراه آقای معاون اقتصادی استاندار، حالا یک اشتباه لپی کرد و با تنظیم غلط متن خبر، از یک کاه، کوه ساخته و از یک سفر ساده ی مشهدی ها به هتل اسپیناس تهران، تصور سفر هیئتی عالی رتبه از «خراسان رضوی» به «استان سین کیانگ! چین» در ذهن مخاطبان القاء کرده، خوب، چرا این همه سردبیر و معاون سردبیر آن را اصلاح نکردند؟

مگر خروجی خبرگزاری های استان، گاراژ بی در و پیکر شمس العماره ی نخریسی است که هر خبر بدون ویرایش و اصلاح، بتواند در خروجی این رسانه های پرمخاطب قرار گیرد؟ که آن یکی شعارش «چشمه ی جوشان آگاهی است» و این دیگری «رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود؟»

و آفرین به «ایرنای خراسان رضوی» که هوشمندانه و عاقلانه، اصلاً هیچ اعتنایی به این دو «شبه خبر» استانداری نکرد و حتی آن ها را هم منتشر ننمود، در حالی که خبرگزاری رسمی دولت است و دست راست استانداری ها! 

بدین جهت تحسین می کنیم که مهم ترین اصل یک خبر، پس از راست گویی، درست نویسی ارکان یک خبر از جمله درج درست اسم و عنوان صحیح رخداد و از همه مهمتر ، درج زمان و مکان و سایر جزئیات مهم آن رویداد است؟!

تا جایی که امروزه آن قدر این روند جزئیات نویسی در حرفه ی خبرنگاری پیشرفت کرده که اکثریت رسانه ها در داخل و خارج از کشور، علاوه بر درج اسم و عکس خبرنگار ذیل تمامی اخبار، اسم سردبیری هم که آن را تأیید کرده، عیناً درج می کنند تا هر خبر، شناسنامه پیدا کند و اصطلاحاً پدر و مادر، در حالی که در گذشته، فقط اسم مقاله نگاران درج می شد، نه خبرنگاری که فقط کپی پیست می کند!

حال، آیا در سال ۱۴۰۲، این پسرفت نیست که من و شمای مخاطب باید بعد از دیدن برخی خبرها در باره ی شهر و استان منسوب به صادق و عالم آل محمد(ص) امام مهربانی ها، هی کِکِ «چوپان دروغگو» تو تنبوش مان بیفتد و دلشوره بگیریم که آیا خبر راست است یا دروغ؟

و بعد مجبور باشیم راستی آزمایی کنیم و اصطلاحاً «خاک اره را دوباره اره» و به جای آنها، ما در موتورهای جست و جو و در بستر اینترنت، هی بگردیم و هی بچرخیم تا پاسخ سئوالات و شبهاتی که در ذهن مان ایجاد شده را بیابیم که به قول مرحوم گل آقای فرهیخت، ببینیم:

آیا واقعاً اینا رفتن چین؟ یا نه... اونا اومدن مشهد؟! ولی نه... اگه اینا رفتن چین، پس چرا طرف چینی شون ایرانه؟ ... یا نه... اگه این دیدار تو چینه، پس چرا اون خانمه روسری سرشه؟! ... یا چینی مقصود... و القصه... آخرش بفهمیم که نه اینا رفتن چین و نه اونا اومدن مشهد، بلکه چینی ها اومدن تهران و تو هتل اسپیناس یه ملاقات یک ربع تا نیم ساعته با ما مشهدی های ندید بدید ذوق زده داشتند!... خلاص... اونم نه همه ی چین یعنی رئیس جمهور فخیمه که بشود گام اول و چراغ اول را تیتر زد، بلکه یک جلسه ی خوش و بش نیم ساعته با طرف سین کیانگی که یک ششم چین هم نمی شود، والسلام، ختم کلام...

نمایی دیگر از نشست مسئولان و فعالان اقتصادی خراسان رضوی با «لی یی فی» معاون دبیر حزب کمونیست در استان خودمختار سین کیانگ چین - شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - هتل اسپیناس تهران

❖ و اما اصل حکایت چیست؟

تمام داستان این است که چند نفر از فعالان اقتصادی خراسانی از بخش خصوصی در معیت معاون اقتصادی استاندار، شنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۲ به تهران سفر کردند تا با هیئت چهل نفره!! (البته ما که در عکس ها بیشتر از ده نفر چینی ندیدیم!) از مقامات سیاسی و اقتصادی استان خودمختار سین کیانگ چین ملاقات کنند.

البته چینی های از ارومچی به تهران نیامدند که با مشهدی های خواهرخوانده ی خود ملاقات کنند، بلکه با هزینه و دعوت وزارت امور خارجه ی ما آمده بودند تا در کنفرانس تبادلات اقتصادی و تجاری ایران و استان سین کیانگ چین که به همت اتاق بازرگانی ایران و چین با همکاری سفارت شان در تهران مورخ شنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۲ در محل هتل اسپیناس پالاس برگزار شده، شرکت کنند.

حالا ما مشهدی ها مثلاً زرنگی کردیم و بدو بدو رفتیم تهران و زودتر از کرجی ها، در یکی از اتاق های جلسات این هتل، با «لی یی فی» معاون دبیر حزب کمونیست در استان خودمختار سین کیانگ چین در معیت دو سه نفر از همراهانش دیدار و گفت و گویی کردیم و همان روز هم علی الظاهر دست خالی برگشتیم مشهد! نه قراردادی امضا کردیم و نه ما آنها را به مشهد دعوت کردیم و نه حتی آنها ما را به چین دعوت کردند!

در حالی که بعد از ما، البرزی های زرنگ تر و باهوش تر از ما آمدند و قرارداد رسمی قطار شهری کرج را با سین کیانگی های خواهرخوانده ی ما امضای کرده اند و دست پر هم برگشتند، ضمناً، آقای «لی» از استاندار البرز و هیئت همراه برای سفر به چین، رسماً دعوت کرد! این یعنی ما فقط حرفش را زدیم و آنها عمل کردند! علی برکت الله

نمایی از محل برپایی کنفرانس تبادلات اقتصادی و تجاری ایران و سین کیانگی ها، البته فقط همین یک عکس منتشر شده آنهم از سمت جایگاه و نه همراهان «لی یی فی» دیده می شوند و نه طرف های ایرانی! الله اعلم...

❖ حال، این گام اول را برداشتن یعنی چه؟

مادامی که ما مشهدی ها، نه قرارداد، نه تفاهم نامه و نه هیچ سندی را با طرف چینی امضا کردیم، بلکه فقط رفتیم تهران و نیم ساعت دیداری داشتیم و صلاح مشورتی کردیم و بعد هم برگشتیم مشهد، حال، چطور سرپرست جدید روابط عمومی استانداری تیتر می زند: گام اول در ابر تفاهم نامه ی  ۲۵ ساله ی چین توسط ما مشهدی ها برداشته شد؟! در دیزی باز است، حیای گربه کجاست؟

گذشته از اینها، اگر بخواهیم هر سفر مسئولان سیاسی و اقتصادی استان مان را به تهران به عنوان یک گام حساب کنیم که تقریباً و بحمدالله المنه هر روز، ما مشهدی ها، بیش از صد گام! بر می داریم، طوری که کارخانجات کفش گام به گام هم کم آورده و گفته برای ما، نسخه ی آهنی اش را می سازد! 

مگر نه این که در هر پرواز مشهد به تهران و بالعکس و بیشتر هم ماهان خوش نشین، دست کم سه تا چهار مقام مسئول شهری و استانی مان رؤیت می شوند؟ می گویید نه و باور نمی کنید؟ لطفاً همین الان به پاویون دولتی فرودگاه تشریف ببرید و یا در قسمت سالن تشریفات خصوصی CIP، یک گشتی در نامه های واصله بزنید و با چشم ببینید چه تعداد نامه برای فرودگاه صادر می شود؟!

دعوت رسمی استاندار سین کیانگ از همتای البرزی خود به منظور حضور در نمایشگاه

نمایی دیگر از همان اتاق «گام اول» و محل برپایی دیدارهای «لی یی فی» معاون دبیر حزب کمونیست در این استان، اما این بار با مجتبی عبداللهی استاندار البرز - کرج - شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۲ - هتل اسپیناس تهران

❖ کرجی ها پس باید چه بنویسند؟ بگویند گام دوم؟

این در حالی است که بعد از انتشار این خبر قبل از ظهری کشککی، کرجی های کار درست هم یک خبر بعد از ظهری راستکی زدند با عنوان: «توافق البرز و سین کیانگ چین برای تکمیل قطار شهری کرج» و تا آخر شب هم منتظر ماندیم مقامات هیچ استان دیگری با اهالی سین کیانگ ملاقات نکرده و فقط ما مشهدی ها و کرجی ها بودیم.

و این یعنی یک خبر درست و منطبق بر واقعیت و نه بازی با الفاظ و به قول عوام «زبون بازی» و «طبل توخالی» که هیچ عائدی و نفعی برای تعالی اقتصادی استان و رونق مهمترین دیپلماسی اش یعنی «دیپلماسی اقتصادی» ندارد! 

حال سئوال این است که آیا سایر ۲۹ استان کشور هم چنین اخبار بزرگ نمایی شده ای برای سفرهای مسئولان شان به پایتخت می نویسند؟ و آیا آنها هم سفرشان را به تفاهم نامه ی ۲۵ ساله ی ایران و چین واچین گره می زنند؟! آیا با رفت و آمد ساده ی رایزن بازرگانی چین، مدعی و متقاضی افتتاح سرکنسولگری چین در استان شان می شوند؟ 

و بر فرض که گره بزنند، آیا از واژه هایی چون «گام اول» استفاده می کنند تا چنین القاء شود که چراغ اول را مشهد و خراسان رضوی ها روشن کردند؟! مگر با رئیس جمهور این اژدهای زرد و ابرقدرت اقتصادی و سیاسی شرق ملاقات کرده ایم که مستحق چنین تیتری باشیم؟ 

امضای توافق نامه استان البرز با شرکت ساختمانی چین
امضای تفاهم نامه همکاری‌های مشترک استان البرز با بزرگترین شرکت ساختمانی چین (سی آر سی ای) برای توسعه زیرساخت‌های حمل و نقل البرز. - کرج - شنبه ۱۷ تیر ۱۴۰۲

مضافاً، ضمن احترام به تمامی عقائد زائیده ی مکاتب الهیات زمینی شرق و غرب عالم، مگر ملاقات نمایندگان اقتصادی مکه و مدینه ی حجاز ایران و جهان شهر منسوب به عالم آل محمد(ص) با معاون محترم کمونیست یک آقای محترم رئیس که آن هم چون معاون محترمش، کمونیست هست، چقدر می تواند برای مشهدی که اقتصادش چون شهری بندری و صددرصد متکی به «اقتصاد دریا»، وابسته و وامدار «اقتصاد زائر» است، مهم، اثرگذار و نقش آفرین باشد؟

چطور و چند بار باید بگوییم این واقعیت ها را که هلند، این دومین صادر کننده ی مواد غذایی جهان پس از آمریکا - در حالی که فقط به اندازه ی گیلان و مازندران ما وسعت و خاک دارد - صد سال پیش فهمید که باید فقط و فقط به «اقتصاد زمین» یعنی کشاورزی و باغبانی و دامداری و صنایع وابسته فکر کند، و نه بیشتر! 

یا مالزی فقیر فقط به خاطر توجه اولیه به مزیت اقتصاد برتر و تک محصولی اش در «روغن پالم» و به تعبیر دیگر «کالای تهاجمی»، شتاب اقتصادی گرفت و بعدها ثروتمند شد و ده ها و صدها مثال دیگر...

❖ شهری که دریا ندارد، کشتی می سازد؟

اگر هلند و مالزی و دیگران صد سال پیش فهمیدند، پس چرا ما مشهدی ها امروزه از درک ساده ترین واقعیات ملموس اطراف خود عاجزیم؟ به قول مولانا: «مُردم اندر حسرت فهم درست...» و در مقام مثل، دنبال احداث کارخانه ی کشتی سازی برای مشهدی هستیم که اصلاً دریا ندارد؟! 

چرا در برابر دریا که نه، بلکه در برابر اقیانوس عظیم زیارت میلیونی داخلی و خارجی زوار بارگاه منور رضوی، فسقل کارخانه ی خودروسازی مان را عَلَم می کنیم و زیر این اَلَم معیوب و مغبوض، سینه می زنیم؟ صنعتی مونتاژی که هم معیوب در جنس است و هم مغضوب نزد عوام و خواص مردم و هم مورد نفرین وزیر استیضاح شده ی صمت؟!  

یا چرا بُعد زیارتی و منحصر به فرد مشهد در تمام عالم، این مکه و مدینه ی حجاز ایران را بولد و پررنگ نمی کنیم و در عوض، بیابان برهوت سرخس مان را - که فعلاً نه به بار است و نه به دار - بهشت برین کریدور آینده ی شرق به غرب عالم جار می زنیم، یا با طرف چینی از احداث «شهرک فرودگاهی مشهد» در آینده حرف می زنیم؟ 

۴۴ سال است که می خواهیم فشکل هکتار زمین زندان وکیل آبادمان را به خارج از شهر منتقل کنیم، هنوز گیر زمین و اعتباریم، بعد چطور می خواهیم ۵۴۰ هکتار فرودگاه بین المللی مشهد را که حتی نتوانستیم برایش یک باند مورب درست کنیم، را به خارج از شهر و در شهر فرودگاهی جابجا کنیم؟ بیایید منصف و واقع نگر باشیم!

نمایی از سایت یک سال!! به روز نشده ی معاونت اقتصادی در تارنمای استانداری خراسان رضوی، همان طور که مشاهده می فرمایید، آخرین خبر درج شده متعلق به پنجم اردیبهشت سال ۱۴۰۱ یعنی ۴۰۹ روز پیش است

در حالی که هم آن «چشم بادامی ها» و هم مای «چشم سفید پُررو» به خوبی می دانیم که «ما را چه به این حرفا؟!» اگر من مشهدی عرضه داشتم، می رفتم همان دو صفحه سایت معاونت اقتصادی استان و دو سایت زیرمجموعه اش یعنی بازارچه های مرزی و دفتر هماهنگی امور سرمایه گذاری و اشتغال مان را به روز می کردم که یک سال و اندی!! به روز نشده و فقط مایه ی آبروریزی داخلی و خارجی است! تازه، وقتی هم گلایه می کنیم، حضرات، کل صفحه را سفید می کنند، به جای این که اخبارش را به روز کنند! یاللعجب.... کاش چیزی نمی گفتیم!

براستی چرا ما خراسانی ها، میلیون ها و بلکه میلیارد دلار ارز حاصله از سرمایه گذاری در حوزه ی «اقتصاد زیارت» و «گردشگری مذهبی» و صنعت مادر و مولد گردشگری و صدها زیر مجموعه اش از جمله «گردشگری سلامت»، «سوغات زیارت»، «غذای حلال»، «سنگ های قیمتی» و... را وا نهاده ایم و نمی بینیم... 

اما چشم بسته دنبال چین واچینی هستیم که اولاً تراز تجاری مان با او میلیارد دلاری منفی است! ثانیاً شریک بیستمش هم نیستیم! ثانیاً حتی همین امروز، بانک هایش هم با ما کار نمی کنند و ثالثاً و از همه عجیب تر، پرداخت پول گرو گرفته ی ما را مشروط به انجام یک سری اقدامات بشردوستانه! می کند، اما توقع داریم فقط به خاطر چند هکتار زمینی که در اختیارش گذاشتیم و چند سوله و چند قطعه ریل، بیاید و فی الفور، بیابان سرخس ما را کریدور بهشتی ترانزیت کانتینر شرق تا غرب عالم کند! خوش بین باشیم، اما دیرباور... نقد «زیارت» را بگیریم و نسیه ی «چین» را وا نهیم!

و ایضاً از جمله دست پخت های ما مشهدی های زیارت وانهاده، «دکتر محمدرضا کلایی» شهردار سابق و موفق مشهد را با کوله باری از تجربه در امر خدمت به زوار امام رضا(ع)، می آییم و مدیرعامل منطقه ی ویژه اقتصادی سرخس - وابسته به آستان قدس رضوی - می کنیم، در حالی که دکترای واقعی اقتصاد دارد و باید «فرمانده ی قرارگاه زیارت شهر و استان» باشد و حکمش برای همه از جمله خادمان آستان قدس رضوی، مطاع، تا اوضاع جزیره ای و نابسامان امر زیارت در دیار ولایت عشق، یک قرار و سامانی به خود بگیرد.

یا «دکتر مهدی برادران»ی که دارای دکترای واقعی برنامه ریزی است و سال ها سابقه ی درخشان «مدیریت عالی حرم مطهر رضوی»، «معاونت سازمان اقتصادی آستان قدس رضوی» همچنین «معاونت برنامه‌ریزی و توسعه شهرداری مشهد» را در کارنامه اش دارد، فرمانده ی این قرارگاه واجب تر از نان شب نمی کنیم، اما همه ساله با آمدن نوروز و تابستان و دهه آخر صفر، کاسه ی چکنم چکنم به دست می گیریم و عزا و ختم امن یجیب که فقط یک قلم «نان زوار» را چطور تأمین کنیم؟ 

تا جایی که از سه ماه مانده به عید نوروز باستانی و تقارنش با ماه مبارک رمضان، یعقوب علی نظری استاندار خراسان رضوی از مدیران دستگاه های اجرایی استان می خواهد که هیچ همایش، کنفرانس، نمایشگاه و یا مسابقه ای برگزار نکنند تا نکند خللی در تأمین آذوقه و محل اسکان زوار ایجاد شود!

❖ شما نمایندگان امام رضا(ع) هستید

مگر خود آقای استاندار، اخیراً خطاب به مسئولان شهری و استانی نفرمودند که شما هر جا می روید و هر کار که می کنید، به خاطر داشته باشید که نمایندگان شهر امام رضا(ع) هستید، پس مطابق شئونات رضوی قدم بردارید؟ 

آیا شأن مسئولان اقتصادی که نمایندگان شهر امام رضا علیه السلام هستند، این است که ابر اقتصاد زیارت را وانهند یا کم اعتنا به آن باشند، اما همین که صحبت از چین می شود، اینطور خود را مشتاق و بلکه ذوق زده و ذوب شده نشان دهند؟

❖ هم اولیتی داریم و هم اولویت، اما کدام مقدم است؟

براستی چرا ما ده سنابادی ها اینطوری ایم؟ همیشه یک پای استدلال و منطق مان لنگ می زند! فکر می کنیم «اولویت سنجی» کرده ایم و این بار، تخم دو زرده گذاشته ایم، اما غافل از این که قبل از هر «اولویت» مؤخری، همیشه یک «اوّلیت» مقدمی هست که تا تمهید نشود، آن اولویت اصلاً محقق نمی شود! 

(به عنوان مثال، اشتغال و درآمدزایی، اولویت اول یک جوان در آستانه ی ازدواج و تشکیل خانواده است، اما تا اوّلیت «مهارت آموزی» حاصل نشود و تا شاگردی نکند و مهارتی نیاموزد و درآمدزایی نکند، چطور می تواند زن و بچه داری کند؟!)

فقط یک قلم، افزون بر ۶۰ درصد سرمایه گذاری خارجی در تأسیسات گردشگری همین مشهد علیه السلام مانند هتل ها و مراکز اقامتی توسط سرمایه گذاران افغانستانی صورت می گیرد، اما وقتی بانک مرکزی تصمیم می گیرد کارت بانکی ۹ میلیون افغانستانی مقیم ایران و مشهد را ماه ها غیر فعال کند، کمتر صدایی و یادداشتی و حتی توییتی از معاونت اقتصادی استانداری شنیده نمی شود!

اما برای سفیر چینی که فقط دوبار مشهد آمده و برای رایزن اقتصادی شان که فقط یکبار آمده، چنان نوشابه ای باز می کنیم و حرف از تاسیس سفارت! در مشهد می زنیم که برای افغانستانی ها و پاکستانی هایی که به آنها مدیونیم، چنین نکرده ایم!

یا یک دیدار ساده نیم ساعته ی تهران با معاون حزب کمونیست چین در استان سین کیانگ را گام اول در راستای تحقق قرارداد ۲۵ ساله راهبردی ایران و چین بر می شمریم! فاین تذهیون؟ به کجا چنین شتابان؟!...

این همه در حالی است که در همین ارومچی، ۱۰۷ خط مسافربری هوایی خارجی توسط ۲۶ شرکت هواپیمایی بین اللملی برای ارتباط با کشورها و شهرهای دنیا فعال هست، اما طی این ۴۴ سال، حتی یک خط پروازی مستقیم میان مشهد و ارومچی برقرار نشده و هرچه تا حالا گفته شده، همه شعارهایی تو خالی بیش نبوده است.

همین الان هم، فرودگاه بین المللی مشهد به ۱۶ شهر خارجی به طور مستقیم پرواز دارد که ارومچی در میان آنها هیچ موقع نبوده و الان هم نیست! پس گزاف نگفتیم ارومچی و کلاً چین ارزانی همان اصفهانی که لااقل در هفته چندین پرواز مستقیم به چین دارد، نه مشهدی که نه به ارومچی پرواز مستقیم دارد نه به پکن! «گر از جانب معشوق نباشد کششی... کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد!»

❖ کوتاه سخن ...

کوتاه سخن، گل پسر مشهدزاد حاتم طائی نشان که ابر میراث عظیمی حتی بزرگتر از «گنج قارون» از پدر شمس الشموس خود به ارث برده، دیگر چه نیازی دارد نقش وکیل «دولت مستقر» را بازی کند و غصه هایی از جنس «وزیرالدوله ی اقتصاد» را بخورد؟

که به قول لسان الغیب، حافظ شیرازی: «جان بی جمال جانان میل جهان ندارد... هر کس که این ندارد، حقا که آن ندارد / احوال گنج قارون کایام داد بر باد ... در گوش دل فروخوان تا زر نهان ندارد»

منکر سود تجارت با چین نیستیم - هرچند اگر به تُن خام فروشی نفت و سنگ آهن کنیم و به مثقال بابت ماشین آلات چینی ارز جانسوز بدهیم - بلکه معتقدیم به قول حضرات تجارالملوک، نباید همه ی تخم مرغ هایمان را در سبد «چین» ی بگذاریم که اساساً چینی شکستنی است!... به قول شاعر، جهان چون چشم و خط و خال و ابروست... که هر چیزی به جای خویش نیکوست!... باشد، بگذارید، اما چرا از «سبد زیارت» بر می دارید و چرا برای زیارت کم می گذارید؟! می گویید اینطور نیست؟ پس چرا وقتی سال گذشته، کل بودجه ی زیارت حذف شد یا امسال، از بیخ و بُن، اصل و اساس «زیارت» از سند برنامه ی هفتم توسعه حذف شد، از سنگ صدا در آمد و از شما نه؟! حتی حاضریم خالی بندانه و به لاف و گزاف، تعریضی در حد یک سطر از بهارنشینان مشهد و اهالی رسانه اش ببینیم و بشنویم! چرا همه روزه ی سکوت گرفته اند؟

اینطوری هم می توان محترمانه گفت: اصلاً تحفه ی چین، ارزانی همان شهر و استان هایی که از نداری، خود را پایتخت چاقو و منبت و گز و باقلوا و گلیم و امثال اینها می خوانند! اما مشهد را وانهید که به راستی پایتخت معنوی ایران است و به درستی مرکز جهان تشیع! 

الماس شهری که دُرّ و گوهری نایاب در دل خود دارد و کیمیاگری با اکسیر اعظم در دست یداللهی اش که فقط یک قلم، معجزه آسا، مس «ده سناباد بن بست» را نه امروزه، بلکه دقیقاً از هزار و ۲۴۱ سال پیش، طلای «جهان شهر پرآوازه ی رضوی» کرده و در مقام مثل، مکه و مدینه ی حجاز ایران! 

حضرات: در دیاری حکم به اقتصادش می رانید که به فرموده ی پیامبر اعظم(ص)، قطعه ای از بهشت است و به اعتبار خبر وثیق فرزند کریمش، امام جواد الائمه(ع)، ثواب زیارتش حتی از زیارت امام حسین(ع) هم بالاتر است! و به قول معمار کبیر انقلاب «مرکز ایران» است و به قول رؤسای جمهور سلف و مستقر «پیشانی نظام»... 

و به راستی، اُمّ القراء جهان تشیع، آن هم تشیعی قریب به نیم میلیارد از نفوس دو میلیاردی مسلمانان دنیا که آنها هم دل به ولای خورشید هشتم دارند و در تمام ۳۶۵ روز سال، از ۱۲۰ کشور دنیا حتی آفریقای دوردست، به پابوس آستان ملک پاسبانش می آیند.

دیگر چه کسی و دیگر چی چیزی باید بگوید تا باور کنید میراث دار و کلیدبان خزائن گنج قارونی هستید که در برابر عظمت نام و یادش، کارگاه خودروسازی جاده نیشابورمان و کوه سنگ آهن خواف و مرز ریلی و ترانزیت و ترانشیپمنت و کامیون و قطار و بار و کانتینر و ... و اینها، همه و همه، چون پشه ای ناچیز هستند در برابر عظمت سیمرغ رضوی و به قول عوام، باید لنگ بیندازند و گردن خم کنند!

نه آش بلغور چینی و نه حتی آش شله قلمکار استان مسلمان نشین «سین کیانگ» چین، آن قدر دهن سوز نیست که ما خراسانی های برخوردار از چلو و پلوی پر گوشت این دارالضیافه ی الی الابد داغ، بخواهیم «هم کاسه ی سیاست های دولت فخیمه»، هی چین و واچین کنیم، در حالی که شمار زوار چینی و حتی زوار ایغور از همین استان سین کیانگ چین در طول سال، به تعداد لوسترهای حرم مطهر رضوی هم نمی رسد!

به قرارداد ۴۰۰ میلیون یوانی چین در سرخس هم (معادل حدود ۵۶ میلیون دلار)، البته که خوش بین هستیم، اما دیرباور، چراکه در همین تارنمای فرهیخت، بارها و بارها، خبر از انعقاد قراردادهای قطعی با همین چینی دادیم که فقط یک قلم، قرارداد امضا شده میان استاندار وقت خراسان رضوی در سال ۱۳۸۹ با طرف چینی در حوزه ی فناوری اطلاعات، یکصد میلیون دلار قیمت گذاری شده، اما علی رغم امضا شدن، یک گام هم پیش نرفته!! و ایضأ قرارداد احداث قطار برقی تهران - مشهد... خود ببینید. 

از سویی دیگر، آیا از خود پرسیده اید ۴۴ سال حضور سفارت و سفرای چین در تهران، چه عائدی مستقیم و غیر مستقیمی برای خراسان بزرگ داشته که حال، خواستار تأسیس «سرکنسولگری اش در مشهد» باشیم؟ حتی مانند بوشهری ها، یک شعبه از دفتر انجمن دوستی چین و ایران هم در مشهد نداشته و نداریم!

و حتی برعکس، ما خراسانی ها طی یازده سال خواهر خواندگی با «ارومچی»، چه گلی به سر ایغورها زدیم؟ تقریباً هیچ... همش حرف و حرف... باور نمی کنید، خود بروید سایت شهرداری و منوی جهان شهرش را ببینید: منوی ارومچی پر از خالی است!

ختم کلام این که اگر استان خودمختار سین کیانگ چین با جمعیت ۲۶ میلیونی خود و با وسعت ۱.۶ میلیون کیلومتر مربعی، وسعتی برابر با کل ایران دارد، خوب، به خراسانی که نه زائری از او دارد و نه شهروند مقیمی، چه؟ اقتصاد مقاومتی اش هم، ابتدا «درون زا» هست و بعد «برون نگر»! مگر غیر این است؟

اگر سین کیانگ با ما خواهر خوانده هست، اما پنج هزار کیلومتر با ما فاصله دارد و اگر خیلی اهل حساب و کتابیم و قصد نداریم وارد سیاست شویم، آیا بهتر نیست همین ایالت پنجاب لاهور را دریابیم که برابر کل نفوس ایران یعنی هشتاد میلیون نفر جمعیت دارد و اتفاقاً با مشهد هم خواهر خوانده است؟!

لاهوری که فاصله ی هوایی اش مشهد، با هواپیما یک هزار و ۴۵۸ کیلومتر است و ۳.۵ برابر نزدیکتر از ارومچی با ماست. لاهور، تماماً مسلمان و بدون کمونیست، لاهورِ آکنده از شیعیان و مملو از محب اهل بیت(ع)، لاهورِ اقبال و آشنا به زبان فارسی که حتی بولواری در مشهد به نام اوست و تندیس اش همچنان نصب و برقرار، لاهوری که بازارش از شیر مرغ تا جان آدمیزاد به هرآنچه که در مشهد است، نیاز دارد!

از «اکسیر زیارت» که تمشیت روحانی ابناء بشر است گرفته تا هر چیزی مرتبط با معیشت جسمانی او... از صنایع بالادستی مانند انرژی، نفت و بنزین و گاز، تولید برق و امور نیروگاهی، پتروشیمی و... گرفته تا صدور دانش فنی، آموزش علم و انتقال فناوری، مهندسی و تکنولوژی، بهداشت و درمان و امور پزشکی و دارویی و...

و صنایعی چون مواد معدنی و شیمیایی، ساخت و ساز، عمران و مسکن، جاده و پل، کشاورزی و کود و امور باغبانی، تولید و فرآوری مواد غذایی، بسته بندی و صادرات، دامداری و امور کشتارگاهی، گردشگری و صنایع وابسته هتل و غذا، صنعت حمل و نقل، راه آهن و مترو، اتوبوس و تاکسی و خلاصه هرآنچه که فکرش را بکنید!

خلص و تمت، اگر خیلی دلسوزیم و طالب سرمایه ایم با منشأ خارجی و تعالی و رونق اقتصاد این دیار، آیا بهتر نیست به فریاد رئیس جامعه حرفه‌ای گردشگری سلامت ایران برسیم که همین دیروز به رسانه ها گفت: «سود یک میلیارد دلاری گردشگری سلامت حوزه افغانستان، به خاطر عدم صدور ویزای سلامت توسط وزارت امور خارجه ی ما و عدم تنفیذ آن به فعالان بخش خصوصی، دارد به جیب پاکستان می رود.»  

این که نه خرجی دارد و نه بَرجی آن هم از جنس مشقت طاقت فرسای احداث خط راه آهن و سکو و سوله و باسکول در برهوت سرخس، بلکه فقط دو تا نامه می خواهد و چهار تا تماس تلفنی و ایضاً سفرهایی گام به گام به تهران و در نهایت بسوزد پدر گل آقای مرحوم که می گفت اگر کارها با دو تا هندوانه در زیر بغل و چند مثقال زعفران قائنات در جیب، حل نشد، «بست نشینی دربست » از سنگ بست تا پشت در اتاق آن دل سخت، آخرین راه چاره است. 

تصویری از تیتر عجیب استانداری خراسان رضوی: خراسان رضوی گام اول را برای بهره‌برداری از تفاهم راهبردی ایران و چین برداشت
تصویری از تیتر عجیب مندرج در وبگاه خبری استانداری : خراسان رضوی گام اول را برای بهره‌برداری از تفاهم راهبردی ایران و چین برداشت ... یکشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۲

❖ و اما اصل خبر:

خراسان رضوی گام اول را برای بهره‌برداری از تفاهم راهبردی ایران و چین برداشت

معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری خراسان رضوی گفت: دیدار هیات اقتصادی استان خراسان رضوی با هیات چینی به ریاست معاون دبیرکل حزب کمونیست چین در استان سین کیانگ برگزار شد.

به گزارش اداره کل روابط عمومی استانداری خراسان رضوی، ابوالفضل چمندی افزود: هیاتی متشکل از بخش خصوصی و دولتی از استان خراسان رضوی با یک هیات ۴۰ نفره از بخش خصوصی و بخش دولتی استان سین کیانگ چین دیدار و درباره همکاری‌های دوجانبه تبادل نظر کردند.

معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری خراسان رضوی ادامه داد: در این مذاکرات دوجانبه که پیرو تفاهم راهبردی ایران و چین انجام شد، به دنبال بهره‌برداری از بندهای مرتبط با ظرفیت ها و نیازهای خراسان رضوی در این تفاهم راهبردی هستیم.

وی اظهار کرد: در این دیدار یک تفاهم اولیه در بخش های گردشگری، کشاورزی، انتقال فناوری و افزایش ترانزیت از طریق سرخس انجام و مقرر شد برنامه منسجمی در این زمینه از سوی طرفین ارائه شود.

چمندی تاکید کرد: به زودی روی یک برنامه اجرایی مورد توافق طرفین تفاهم خواهیم کرد تا براساس آن پیشرفت کار مورد ارزیابی قرار بگیرد.


🅰️   مطالب مرتبط:
  • دیپلماسی سیاسی/ یادداشت فرهیخت: آیا چین، اجازه ی گشایش کنسولگری اش را در مشهدی که اخبار اقتصادی استانداری اش یک سال! بروز نشده، خواهد داد؟!
  • :: لینک کوتاه مطلب :: farhikhtt.ir/post/38


    Share
    • عارفه صدرزاده
      این مقاله شما رو هر کسی بخونه حساس میشه برا همین منم تو اینترنت گشتم واقعا هیچی نبود فقط مشهدی ها و کرجی ها با هیئت چینی ملاقات کردن بعد معلوم نیس چطوری و با چه رویی تیتر میزنن که ما گام اول قرارداد 25 ساله چین رو برداشتیم، پدرآمرزیده ها کدوم گام؟ کدوم قرارداد؟ قرارداد رو که کرجی ها بستن نه مشهدی ها، رو رو برم.
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.


    تارنمای فرهیخت

    آمارها و بازدیدها