سیاسی/ یادداشت فرهیخت: واکاوی علل خداحافظی های زودهنگام برخی از دیپلمات ها و مقامات خارجی مقیم مشهد چون «سینان جم باش» سرکنسول ترکیه! چقدر ما مشهدی ها مقصریم؟! :: اندیشکده بین المللی فرهیخت مشهد











جناب آقای استاندار
و آقای معاون زیارت:

آب دست‌تان دارید زمین بگذارید

فقدان آمار زائران رضوی

اعم از داخلی و غیرایرانی مایه فضاحت دیاری است که خود را

قطب اول گردشگری کشور

می نامد! آمار، نقطه صفر برنامه ریزی و سیاستگزاری است.
بدون اتکا به آمار موثق و به روز، چطور می توانید «زائر و زیارت» را در ارض اقدس توس ساماندهی کنید؟
اقتصاد این شهر به «اکسیر زیارت» زنده است!

بیشتر بخوانید

دیپلماسی❜ سیاسی/ یادداشت فرهیخت: واکاوی علل خداحافظی های زودهنگام برخی از دیپلمات ها و مقامات خارجی مقیم مشهد چون «سینان جم باش» سرکنسول ترکیه! چقدر ما مشهدی ها مقصریم؟!

  • بازدید: ۱۱۲۸
سیاسی/ یادداشت فرهیخت: واکاوی علل خداحافظی های زودهنگام برخی از دیپلمات ها و مقامات خارجی مقیم مشهد چون «سینان جم باش» سرکنسول ترکیه! چقدر ما مشهدی ها مقصریم؟!
استانداری خراسان رضوی


اشاره:

یادداشت فرهیخت| به قلم: عبدالرضا زرگری ... به نام خدا، همان طور که در خبرها خواندید، «سینان جم باش» سرکنسول ترکیه پس از فقط دو سال! فعالیت کوتاه دیپلماتیک در مشهد، به مأموریت خود پایان داد.

این در حالی است که سرکنسول قبلی یعنی «فاتح توپچو» مأموریتش از تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۹۸ آغاز و مورخ ۱ مهر ۱۴۰۲ پایان یافت، یعنی به مدت چهار سال و یک ماه در این سمت باقی بود.

همین موضوع یعنی خداحافظی زودهنگام سرکنسول دوست داشتنی و با اخلاق ترکیه در مشهد، قطعاً در ذهن کنجکاو هر مخاطب فرهیخته ای این سئوال را ایجاد می کند که چرا خداحافظی؟ و چرا به این زودی؟ 

خصوصاً وقتی بدانیم مأموریت های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دیپلمات ها اعم از سفرا، سرکنسول ها، رایزنان اقتصادی، علمی و فرهنگی و... در منطقه، غالباً سه تا چهار ساله است؛

برای یافتن پاسخ های درخوری به این پرسش، طبیعی بود که ابتدا تورق کوتاهی در دانشنامه ی بین المللی فرهیخت و سپس همین تارنمای فرهیخت خود کنیم؛

به این امید که شاید بخشی از جواب این سئوال را در لابلای مستندات فهرست شده و یا یادداشت ها و مطالبی که پیشتر نگاشتیم و یا نظرات مردمی که ذیل این صفحات درج شده، بیابیم و اتفاقاَ دست خالی هم برنگشتیم.

البته ناگفته پیداست که ما هرگز قصد آسیب شناسی و عارضه یابی در این مورد به خصوص را نداریم؛

چراکه اولاً نه در چنین مرتبه و جایگاهی بوده و در این باب رسالتی داریم و ثانیاً نه اطلاعات موثقی از علل و عوامل این خداحافظی زودهنگام را در اختیار و لذا هر چه بگوییم، صرفاً گمانه زنی است و اصلاً چه بسا دلایل صرفاً شخصی یا کاملاً سازمانی داشته باشد. الله اعلم...

اما به هر تقدیر، آن چه که از نحوه ی تعامل اهالی این دیار با این گروه میهمان یافتیم و مقایسه ی آنها با یافته های مشابه برای دیپلمات‌های مقیم در سایر کشورهای منطقه، سوژه و بهانه ی مبارکی به دست ما داد برای طرح این سئوال مفید که صرف نظر از علل و عوامل شخصی یا احکام سازمانی این گونه پایان مأموریت های زودهنگام:

خداوکیلی مگر ما مشهدی های پرادعا در این کلان شهر مصفّا، چه گلی به سر مقامات مسئول خارجی و دیپلمات های مقیم بویژه سرکنسول های نام آشنایی که همه بالاتفاق مسلمان اند و بعضاً حتی شیعه و بهره مند از مدارج عالی علمی و تخصصی، زده ایم که حالا توقع داریم به جای مثلاً دو سال، چهار سال بمانند و خدمت کنند؟

در این واکاوی ها خاصه مقایسه ی وضعیت تمشیت روحانی دیپلمات های مقیم در مشهد با همپایه های خود نه در خارج کشور، بلکه در مقایسه با همین تهران خودمان و پایتخت، آن قدر کم لطفی ها و بی اعتنایی ها و پرسش های بی پاسخ دیدیم و شنیدیم که حقیقتاً نمی توان از کنار آنها به سادگی گذشت و قاطعانه گفت، نه... قطعاً این موارد نمی تواند یکی از دلایل چنین مهاجرت های عاجلی باشد!

بیایید از اینجای نوشتار، خیلی خیلی صادق و صریح باشیم. مثلاً بیایید همه اعم از مسئولان دولتی یا والیان نهاد مدیریت شهری یا مدیران شرکت های خصوصی، راست و حسینی از خود بپرسیم:

در تمام این جشن ها و جشنواره ها و آیین های ملی و بین المللی ریز و درشت این شهر اعم از همایش ها، کنگره ها، نمایشگاه ها، یا افتتاحیه ی خط تولید کارخانجات، مراکز خرید بزرگ و مال ها، یا مسابقات ورزشی یا فرهنگسراها و موزه ها و گالری های نقاشی و حتی گشایش پل ها و تقاطع های غیر همسطح شهر و در کل در هر مراسم رمان قرمز بریدنی؛

چند بار از مقامات خارجی، سرکنسول ها، دیپلمات ها و حتی خانواده های آنها به طور رسمی و محترمانه دعوت کرده ایم تا در این مراسم حضور یابند و آنها را با نشاندن در صندلی اول تکریم نموده و در پایان لوح یادبودی، تندیسی، کادویی، چیزی به آنها یا فرزندان شان هدیه داده ایم؟ تقریباً هیچ... درسته؟

یا در تمام این مراسم و برنامه ها، حضرت عباسی(ع) چند بار شده که هنگام بریدن آن رمان قرمز رنگ چشم نواز و در مقابل انبوهی از عکاسان چهره نواز، مسئولان همیشه در صحنه ی ما برای جلب رضای خدا، به کناری رفته و با احترام، قیچی را تقدیم این میهمانان خاص و زائران نورچشمی امام رضا(ع) کنند؟ باز هم تقریباً هیچ...

یا هنگام هدیه دادن به برگزیدگان این جشن و جشنواره ها و مسابقات و رویدادهای ملی و بین المللی مانند رویداد تکریم ۳۰ هزار نفری کارگران یا جشن قرآنی و باز ۳۰ هزار نفره ی محفلی ها در ورزشگاه مدرن امام رضا(ع)؛

چند بار شاهد بودیم تا اولاً دعوت شده باشند و ثانیاً مجری برنامه از این میهمانان خاص و در واقع زائران غیرایرانی رضوی، خواسته باشد تا همراه با صدای تشویق و سوت و کف حضار در جایگاه حضور یافته و پس از ایراد یک سخنرانی کوتاه، آن جوایز را با دستان خود به منتخبان اهدا کند و عکس یادگاری بگیرد؟ باز هم تقریباً هیچ...

و کمی ریزتر، اصلاً در تمام مراسم مذکور و مشابه که ویژه ی بانوان در این کلان شهر برگزار شده و می شود، چند بار از همسران این دیپلمات ها بویژه از کشورهای اسلامی و حتی شیعه، دعوت شده و از آنها خواستیم سخنرانی کرده، یا رمان قرمزی ببرند یا جوایزی را اهدا کنند یا لااقل دفتر یادبودی را امضا و عکسی به یادبود بگیرند؟ باز هم تقریباً هیچ...

تخم دو زرده ی نخبگان و اهالی رسانه

بر اساس قاعده و ضرب المثل «اول یک سوزن به خود بزن، بعد یک جوالدوز به دیگری»، اجازه دهید این آئینه ی سئوالات بی پاسخ را مقابل اهل قلم، یعنی نخبگان فکری و سپس در برابر اهالی رسانه بگیریم و بعد این گونه گلایه پایان دهیم: «آینه گر نقش تو بنمود راست... خود شکن، آئینه شکستن خطاست»

این که صادقانه از تخم دوزرده های خود بگوییم، الحق و الانصاف چند بار، دیده یا شنیده اید یکی از این همه حضرات قلم به دست، از نخبگان فکری و صاحبان رأی و اندیشه چه از اکابر دانشگاه و چه از اعاظم حوزه بویژه سرمقاله نویسان روزنامه ها و نشریات و سلبریتی ها و...، 

در این همه رسانه ی فراگیر الکترونیکی در بستر اینترنت، یک بار، فقط یک بار در باره ی این مهتران مغفول و فراموش شده، مطلبی، یادداشتی، توییتی زده و چیزی بنگارد و نامی ببرد و تکریمی کند؟ تقریباً هیچ ... 

آیا یک بار دیده و شنیده اید از این اکابر سیاست و اعاظم روابط خارجی میهمان برای حضور یا سخنرانی در جمع اساتید یا دانشجویان شاغل به تحصیل در رشته های مرتبط یعنی حقوق و علوم سیاسی، روابط بین الملل و حتی زبان های خارجی یا شرکت در نشست ها و اردوهای آموزشی طلاب جامعه المصطفی مشهد دعوت شده باشد؟ باز هم تقریباً هیچ....   

یا آقای سردبیر و آقای مدیر مسئول، یا آقایان و بانوان خبرنگار و مستندساز و عکاس و تصویربردار و مدیر و کارشناس روابط عمومی و در کل اصحاب رکن چهارم دموکراسی و مردم سالاری ارض اقدس توس که همیشه گلایه مندید چرا وقتی معاون اول رئیس جمهور یا وزرا به مشهد می آیند، با خودشان خبرنگار می آورند و چرا ما خبرنگاران مشهدی را نمی بینند؟

آیا توانستید بر اساس همان تعبیر جا افتاده و قدیمی میان مردم یعنی به عنوان زبان گویا و گوش شنوا و پل ارتباطی دو طرفه بین شهروندان و مسئولان (اعم از مقامات ایرانی و غیر ایرانی) در این خطه نقش ایفا کنید؟

بالاخره این بزرگان و فعالان عرصه ی دیپلماسی هم جزو مسئولان این خطه هستند یا نه؟ نکند فقط حضرات استاندار و شهردار و اعضای شورای شهر و فرماندار و مدیران کل ادارات و... اینها را جزو مسئولان این شهر می دانید؟

حال، آیا کسی در این شهر به خاطر دارد یک نفر از میان این گروه ۱۳ هزار نفری خبرنگاران کشوری یا جماعت هزار نفری خبرنگاران بومی شهر و استان، فقط یک بار به سراغ این دیپلمات های کهنه کار رفته و مصاحبه ای، گفت و گویی با آنان ترتیب داده باشد و پرسشی و سئوالی بکند؟ تقریباً هیچ ...

یا هنگام عبور از مقابل دکه ی مطبوعاتی حاشیه ی خیابان، تصویری از این ضیوف الرضا(ع) را بر روی جلد یا هنگام تورق، لااقل در صفحات داخلی این همه نشریات مکتوب و مجلات رنگی منتشره در این زیست بوم معنوی دیده باشد؟ تقریباً هیچ...

یا از همه ساده تر، با برقراری یک ارتباط ساده ی تلفنی و یا تصویری در بستر اینترنت از این عالیجنابان بخواهند تا کپ و گفت و گویی صمیمی با آنها داشته تا صدا و تصویری در سپهر رسانه به یادگار بماند؟   

اصلاً نقد و فی المجلس در حاشیه ی همان اندک مراسم بین المللی و برنامه های شهری که این سرکنسول های معظم برای حضور بعضاً دعوت می شوند، آیا شده که فقط یک بار، هنگام خروج آنها از سالن، خبرنگاری با دوربین به سراغ شان رفته و ضمن کپ و احوالپرسی دوستانه، حال و احوال آنها را جویا شود؟

نه که از آنها بخواهند گزارش کار کنسولی ارائه بدهند، خیر! بلکه حتی نکردیم یک بار نظرشان را در مورد مردم میهمان و زائر دوست مشهد، بپرسیم؟ یا احساس آنها را هنگام مواجهه با مردم و قدم زدن در خیابان های شهر بدانیم؟ 

یا از آنها بخواهیم تا احساسات پاک و عمیق خود و خانواده یشان را هنگام تشرف به حرم مطهر امام رضا(ع) و قرار گرفتن در آن فضای معنوی روح بخش زیارت و حال و هوای با صفای صحن ها و حس زیبای قدم زدن در رواق ها یا نشستن در کنار مردم مشتاق اهل بیت(س) توصیف کنند؟ و باز هم تقریباً هیچ...

وقتی همه هیچ، بر هیچ مپیچ

پس به قول مولانا، وقتی که «دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ  ... ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ» ... کنایه از این که وقتی هیچ قدمی در راستای تکریم و تعظیم و تجلیل از این مقامات دیپلماتیک و چهره های خدوم غیرایرانی در جهان شهر برکت و کرامت پر ادعای خود بر نداشته ایم یا آن قدر کم و ناچیز است که در حساب ناید،

پس چطور می توان از این نازنین زائران غیر ایرانی بارگاه منور رضوی توقع داشت که به پایان دوران مأموریت خود نرسیده، عطای این شهر را به لقایش نبخشند و به وطن خود مراجعت نکنند؟ 

همه در این شهر پر مشغله با صدها مسأله، این خوبان را سالیان سال نه در مردمک چشم خود دیدیم و نه در قاب تصویر و در چهارچوب لنز دوربین ها نشاندیم و با بی تفاوتی محض و بی مهری کامل، از کنار آنها گذشتیم و فراموش شان کردیم، 

به تعبیر کلام خدا: فَنَسِیتَهَا وَ کَذَلِکَ الْیَوْمَ تُنْسَى ... آیات من را به فراموشى سپردید، پس امروز همان گونه فراموش مى ‏شوید! ... و این یعنی چیزی که عوض دارد، گله ندارد.

یادنامه دو سال پیش چه بود؟

این یادنامه و به لسانی دیگر، گلایه ی فرهیختی که از چند پاراگراف پایین‌تر آغاز می‌شود را تقریباً دو سال پیش نگاشتیم. یعنی اوایل شروع به کار «سینان جم باش» سرکنسول وقت ترکیه در مشهد، و اگر چند سطر ابتدایی ذیل را از نظر بگذرانید، خواهید فهمید چرا ترجیح دادیم از طلیعه ی این صفحه ی قدیمی برای پاسخ به سئوال کلیدی بحث مان استفاده کنیم.

«چرا برخی از مقامات خارجی و دیپلمات ها بویژه سرکنسول های کشورهای همسایه به پایان دوران ماموریت خود نرسیده، با یک خداحافظی زودهنگام از مشهد رفته و به کشور خود بر می گردند؟

آیا همه ی عوامل دخیل در این موضوع، صرفاً شخصی یا برگرفته از احکام اداری مقامات مافوق کشور متبوع است؟ یعنی نوع رفتار متفاوت و سرد ما مشهدی ها با این گروه خاص از ضیوف الرضا (ع) بویژه با خانواده های شان، هیچ تأثیری در این خداحافظی های زودهنگام نداشته و ندارد؟!»

آیا نمی توان محتمل دانست علاوه بر گزینه هایی چون نادیده انگاشته شدن رسانه ای و ارتباطی با خود آنها و خانواده های شان، مواردی چون فقدان جشن و جشنواره های مفرح و شادی های حلال در این دیار مؤثر باشد؟

مگر بارها در همین تارنما، این حرف بزرگان را یادآوری نکردیم که شهر بی رویداد یا کم رخداد، شهر نیست، مزارستان اموات است؟ خوب، پس چرا هیچ برنامه و مراسم شاد و مفرح دست جمعی و خانوادگی مانند راهپیمایی های ورزشی و کوهپیمایی های گروهی و امثال اینها در این زیستگاه قدس شهری برپا نمی شود؟ 

کمبود جشن و جشنواره های محلی و مسابقات مختلف از مسابقات بادبادک هوا کردن ساده ی کودکان گرفته تا مسابقات ورزشی فوتبال و شنا و اسب سواری و اتومبیلرانی و تیراندازی؛

از راه اندازی خیابان غذا گرفته تا برپایی آن دسته از آیین های موسیقیایی سنتی و بومی و فولکوریک به بهانه های مختلف مناسبتی، از فقدان نمایشگاه های بین المللی درست و حسابی گرفته تا کارناوال های فرهنگی و تاریخی و جشن های خیابانی و تئاترهای فضای باز و هرآنچه از برنامه های که می تواند دماسنج شادی های حلال و سرگرمی های مفرح و انرژی بخش و جوان پسند این دیار را یک درجه بالا ببرد!

مگر صاحب همین شهر، یعنی وجود مبارک خود حضرت امام ابوالحسن الرضا علیه افضل الصلواة و السلام، نفرمودند که سزاوار است شیعه ی ما، اوقات زندگی خود را چهار قسمت تقسیم کرده و بخشی را به سرگرمی های حلال و لذت های مشروع بگذراند؟! وَ سَاعَةٌ یُخَلِّی بَیْنَ نَفْسِهِ وَ لَذَّتِهَا مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا فِیمَا یَحِلُّ وَ یُحْمَدُ

این کامرانی های حلال و شادمانی های مشروع کجاست؟ مثلاً چرا استادیوم ۳۰ هزار نفری و مدرن امام رضا(ع) در مرکز شهر، همیشه ی اوقات خاک می خورد و چمن هایش بی دلیل آب؟

تقریباً سالهاست هیچ مسابقه ی ورزشی بین المللی یا ویژه برنامه های تلویزیونی همچون محفل و یا جشن و جشنواره های موسیقیایی آئینی و هماوردهای ملی و خانوادگی و... در آن برگزار نشده است؟ 

پس یک کلام بفرمایید همین حضرت آقای سرکنسول یا دیپلمات خارجی مسلمانان مقیم مشهد، حالا خودش هیچ، جواب این همه نیازهای روحی و روانی و تمشیت روحانی خانواده اش اعم از همسر و فرزندانش را چه بدهد؟

بالاخره آنان برای همراهی مرد خانواده در یک مأموریت اداری و سیاسی، به مشهد دوست داشتنی ما آمده اند، و نه به اسارت در چهار دیواری آپارتمان و رزیدانس کنسولگری؟ مانند سایر زائران چقدر طرقبه و شاندیز بروند و چند بار شیشلیک و جوجه بخورند؟ مگر تنها سرگرمی این دوران غذاست؟

بابا فقط دو ماه این تقویم قمری، محرم و صفر است، در آن ده ماه دیگر چرا هیچ خبری، هیچ سر و صدایی، هیچ اثری از هیاهوی فرهنگی و شور و نشاط اجتماعی در شهر نیست که نیست؟ 

پس این همه نهاد و سازمان و ارگان فرهنگی و اجتماعی با آن انبوه بودجه های مصوب و دریافتی از بیت المال مسلمین چه می کنند که حال و روز نشاط آسمانی شهر این قدر گرفته و اوضاع تمشیت روحانی مجاور و زائر و مسافر همه درهم است؟!

تا جایی که استاندار فهیم خراسان رضوی اخیرا در آیین گشایش خط جدیدی از مجموعه ی پارک های آبی شهر، تلویحاً اعتراف کرد که ما برای افزایش شور و نشاط اجتماعی این دیار کوتاهی کردیم و باید شادی ها و سرگرمی های حلال مردم اعم از مجاوران و زائران را به رسمیت بشناسیم و صراحتاً گفت که «باید در شادی و تفریح های مشروع هم مردم را شریک کنیم.»

مردم نگاره ها چه می گویند؟

🔴 خانم مینا نوری برایمان این گونه نوشته: حرف شما کاملا درسته . این آقای سرکنسول ترکیه قطعا با خانواده اش در مشهد اقامت داره و وقتی همسر ایشان این گونه خبرها رو ببینه که با گوگل سریعا ترجمه میشه، چه حالی پیدا می کنه؟ آیا با خودش نمیگه ایرانیها چقدر ناسپاس هستن و مشهدیها چقدر بی ادب اند که پنج بار نام طرف ایرانی خودشون رو بردن ولی حتی یکبار نام همسر منو نبردن! در صورتی که ما میهمان اونا هستیم و همه جای دنیا احترام میهمان رو نگه میدارن.

🔴 خانم زهره طوسی طی مردم نگاره ای غمبار، این گونه برای ما روایت کرده است:

پدرآمرزیده ها بزرگ بشید دیگه! تاکی باید صبر کنیم روابط عمومی ادارات ما مثل فرودگاه بین المللی مشهد یا دفتر نمایندگی وزارت امور خارجه در مشهد و امثال اینها بفهمن وقتی خبری از مقام خارجی منتشر می کنن تصاویرش را به اندازه یک قوطی کبریت منتشر نکنن! 

از همه عجیبتر باز فرودگاه مشهده که شش تا عکس رو برداشته و مثلاً ذوق هنری به خرج داده و یکیش کرده و در ابعاد یک تمبر نامه گذاشته تو سایتش؟! ۳۰۰ کیلوبایت در ابعاد ۲۰۰ در ۳۰۰ باور نمی کنین این لینکشه https://B2n.ir/dg3771 برید خودتون نگاه کنین!!! 

بخدا حیف شده زحمت اون عکاس بدبخت که اینطوری گند زدن بهش و صد حیف از این همه آبرویی که از شهر امام رضا ع میره!!! اصلاً یک سئوال از این مغزهای کوچک زنگ زده! 

امثال آقای سینان جم باش سرکنسول ترکیه در مشهد وقتی چشمش به این جور عکسهایش بیفته که هیچ چیزیش معلوم نیس خدایی تعجب نمی کنه؟ ناراحت نمیشه؟ اگه این کار رو ترک ها تو استانبول با سرکنسول ایران بکنن ما ایرانیها چقدر ناراحت میشیم؟

🔴 و مردم نگاره ی سوم: خانم انسیه چنین گفته است: خبر دیدار خداحافظی آقای سینان جم باش سرکنسول محترم ترکیه رو که خوندم بعد چشمم به این صفحه و خبر توهین آمیز افتاد خیلی حالم گرفته شد داشتم فکر می کردم سرکنسول قبلی مأموریتش چهار سال طول کشیده اما ایشان چرا سر دو سال از مشهد رفتند؟ فکر می کنم شاید یکی از دلایلش همین بی احترامی ها یا بی اعتنایی هایی باشد که رسانه های مشهد به این مقامات خارجی می کنند

کوتاه سخن

شاید خیلی از ما مجاوران شهر خورشید هشتم، بویژه ما مدعیان اندیشه پیشه یا شوقمندان قلم به دست و در یک کلام متولی بخشی (حتی ایپسیلونی) از نظام واره ی فکری این جامعه ی شهری درندشت به سهم خود مقصریم و در این زمینه کوتاهی کرده ایم.

پس هر کس در هر جایگاه و پست و مقامی که هست، تا دیر نشده و امثال سینان جم باش ها هنوز در مشهدند، تلاش کنیم تا در حد توان و قدر وسع و مقدورات خود، روند جبران مافات را در مجموعه ی خود آغاز کنیم، هرچند شروعش با یک عذرخواهی ساده اما پیش دستانه و فروتنانه باشد. 

به عنوان مثال، اخیراً در جریان زلزله ی شدید در شرق افغانستان، بیش از دو هزار نفر از مردم این مناطق زیر آوار جان دادند؛ 

فارغ از عملکرد مسئولان همیشه بیانیه دان ما، چند نفر از همین ما شهروندان به مقابل سرکنسولگری افغانستان در مشهد رفتیم تا در کنار دیوار آن به یادبود کشته شدگان شمعی روشن کرده و شاخه ی گلی بگذاریم و با این روش ساده و کم هزینه و مرسوم، با مردم مظلوم کشور همسایه و همزبان خود، اظهار همدردی کنیم؟

و خداوکیلی اگر همین اتفاق ناگواری برای مردم یک کشور اروپایی چون فرانسه و آلمان و ایتالیا و... می افتاد و بر فرض که در این شهر، آنها یک دفتر نمایندگی سیاسی و کنسولی حتی مشترک داشتند، آن موقع آیا رفتار رسانه ای ما باز همین گونه سرد و بی تفاوت بود؟ 

اوه... عجب صفی درست می شد دیدنی از انبوه سلبریتی های دوربین به دست و سلفی بگیر! و خبرنگاران و عکاسان و تصویر بردارانی حتی از رسانه ی ملی و بومی که با ذوق و شوق این لحظات را به تصویر می کشیدند!

پس همین امروز بجنبیم که شاید فردا برای خیلی چیزهای دیگر دیر باشد...

درود و بدرود...

روایت خلاصه: 

و اکنون رسیدیم به آن یادداشت قدیمی دو سال پیش فرهیخت و توصیه می کنیم حتماً از نظر بگذرانید چراکه شاید بخشی از جواب آن سئوال بحث ما، در لابلای این سطور نهفته باشد ... 

عنوان مقاله: بی احترامی روابط عمومی استانداری خراسان رضوی با حذف نام سرکنسول جدید ترکیه در مشهد از خبر نخستین دیدار رسمی وی با استاندار 

«سینان جم باش» سرکنسول جدید ترکیه ظهر امروز چهارشنبه سوم آبان ۱۴۰۲ در نخستین دیدار رسمی خود پس از آغاز مأموریت دیپلماتیک اش در مشهد، به ملاقات استاندار خراسان رضوی رفت و به گفت و گو با یعقوب علی نظری پرداخت.

اما روابط عمومی استانداری، در دو خبر ارسالی روی خروجی وبگاه خبری خود، در کمال تعجب و تأسف، از ذکر نام وی در تمامی این خبرها خودداری کرد و تنها به ذکر عنوان و سمت سرکنسول ترکیه در مشهد اکتفا نمود! هم در خبر منتشره به نقل از استاندار و هم در خبر بعدی به نقل از معاون اقتصادی استاندار!! این یعنی چه؟! مگر نماینده رسمی دولت ترکیه در مشهد، «نام و نام خانوادگی» از خود ندارد که مرکز خبری عالی ترین مقام دولت در استان، در تمامی خبرها، وی را هی با نام «آقای سرکنسول» خطاب می کند؟! (این هم مستنداتش: خبر اول ، خبر دوم ) تازه، چندی پیش، همین اتفاق ناگواری برای وزیر کشاورزی عراق هم افتاد و نام وی، هم «حذف شد» و هم «اشتباه درج شد!» علی برکت الله... مضافاً حکایت یکی دوبار نیست که قابل اغماض و چشم پوشی باشد؛ متأسفانه دیگر این رویه ی نامطلوب، تبدیل به یک عادت مذموم و محکوم شده است! چرا؟!
روایت مبسوط:

قبل از هر سخنی، یک حکایت قدیمی و یک خبر جدید، خیلی اینجا به کارمان می آید و به فهم بحث و شرح حالمان کمک می کند؛ 

و اما، حکایت آن که ‏اسماعیل بیشکچی نویسنده‌ی ترک می گوید: در یکی از مساجد ترکیه، بزرگی در نماز جمعه با صدای بلند می گفت: «به خدا هر کس ترکی نداند، بهشت را به چشم نخواهد دید!!» 

در آن جلسه مردی به شدت می گریست؛ من که چنین دیدم به نزد او رفتم و گفتم: «مگر تو ترک نیستی و ترکی نمی‌دانی؟» ‏مرد گفت: «برای خودم گریه نمی‌کنم، برای پیامبر اسلام(ص) گریه می‌کنم که ترکی نمی دانست!!»

و اما آن خبر داغی که همین امروز، منفجر شد و جهانیان از عظمت این رویداد باور نکردنی، در بهت فرو رفت: «ناسا، فضاپیمای وویجر ۲ را در فاصله ۱۹ میلیارد کیلومتری زمین!! آپدیت کرد... یا خدا» 

حالا آن حکایت درس آموز و این خبر شگفت انگیز جدید را کنار هم بگذارید و خود حال و وضع امروزه ی تمام دغدغه داران تعالی رویکرد بین المللی جهان شهر مشهد خاصه اهالی فرهیخت را - آن هم پس از پانزده سال تلاش مستمر - به عینه ببینید که خداوکیلی هنوز به درستی نمی دانند: 

  • آیا باید برای «ترکی ندانستن پیامبر خدا(ص) گریه کنند و ایضاً برای سرکنسول محترم ترکیه در مشهد که گویا جسارتاً به زعم بهار نشینان، حتماً نام و نام خانوادگی ندارد و گرنه درج می شد؟»
  • یا از عقب ماندگی ۱۹ میلیارد کیلومتری «رسانه های این دیار» با رسانه های جهان معاصر مویه کنند؟
  • یا برای حال اسفبار این روزهای برخی از روابط عمومی های دومین کلان شهر ایران متأسف باشند که از بدیهی ترین اصول تنظیم یک خبر ساده نیز غافل و عاجزند! 
  • و بعد خود ببینید و قضاوت کنید اهالی آن طرف آب های آزاد کجایند و در چه فکری و ما کجا و در چه فکر؟ آنها در چه سطح اعلای فناوری اند و ما در چه سطح ادنای دغدغه؟! و باز همان حکایت عرش و فرش شد! البته آنها در فاصله ی ۱۹ میلیارد کیلومتری عرش و در حال آپدیت سفینه و ما در ۱۰ متری زیر فرش و در زیرزمین دنبال آپدیت خزینه!!

تازه، ما شهروندان کلان شهری هستیم که برخی از مسئولانش در کمال تعجب مدعی‌اند: «مشهد، هوشمندترین شهر ایران در تراز جهانی است!! یاللعجب»؛

باشد، اصلاً ما شهر فول آپشن و برتر آسیاییم، اما چرا برخی از رسانه ها و مرکز ارتباطات همین آرمان شهر و مدینه ی فاضله، آن قدر منفعل و مهمل و پر اشتباه عمل می کنند که همیشه ی خدا نگرانیم باز نکند دوباره به دروازه ی خودی گُل بزنند و به در اتاق مدیر روابط عمومی شان گِل! آن هم نه گُل و گِل داخلی، که از نوع خارجی اش که فقط آبرو می برد و بس!!

البته ناگفته نماند اگر این اتفاق ناگوار و بلکه توهین آمیز، برای بار اول صورت می گرفت و تکرار نمی شد و مسبوق به سابقه نبود، باز یک جورایی قابل اغماض بود، اما به راستی نمی دانیم چرا این عادت بد، در روابط عمومی استانداری خراسان رضوی و برخی از رسانه های بومی ما نهادینه، اپیدمی و فراگیر شده است؛

به گونه ای که اخیراً حتی نام وزیر کشاورزی عراق را که در رأس هیئتی بلندپایه به مشهد آمد، به سادگی از قلم انداختند و تازه مشکل همینجا تمام نشد؛ در خبر بعدی، حتی نام «عباس جبر العلیاوی» را هم به اشتباه «مالکی» نوشتند!! این یعنی چی؟ یعنی درج یک نام و نام خانوادگی ساده از یک میهمان خارجی آن هم در حد وزیر این قدر سخت است؟! واقعاً معلوم هست در رسانه ی استانداری چه خبر است و فرمان دست کیست؟! این هم مستندش...

از آنجایی که در این مستند - که لینک و پیوند آن پیشتر درج شد - به اندازه ی کافی در باره ی دسته گل های بی شماری که این روزها، رسانه ها و روابط عمومی های دستگاه های اجرایی مان آب می دهند و پاک آبرو می برند، سخن گفته ایم، لذا برای اجتناب از تکرار مکررات، آنها را باز نشر نکرده و علاقه مندان را به مشاهده ی این صفحه راهنمایی می کنیم.

فقط اینجا به همین اندازه اکتفا کرده که آقایان مسئول: اصلاً بحث آداب دیپلماتیک و تشریفات بین الملل به کنار، حتی بحث کرامت انسانی و اخلاق بشری میهمانان هم به کنار؛

آیا این گونه سهل انگاری ها و بی اعتنایی های توهین آمیز رسانه ای، با رسم و عرف اصول میهمان نوازی از یک مقام مسئول خارجی آن هم نه کافر بلکه مسلمان و به تعبیر بهتر، یک زائر غیرایرانی بارگاه منور رضوی و میهمان خاص و ویژه ی امام رضا علیه السلام در کلان شهری که پایتخت معنوی ایرانش می خوانید و ام القرای جهان تشیع و منسوب به آن امام رئوف و بسیار زائر دوست، خداوکیلی جور در می آید؟! مگر شعار این شهر «برکت و کرامت» نیست؟! 

اگر چنین است، پس چرا نام بسیاری از مقامات خارجی از جمله وزیر کشاورزی عراق و سرکنسول ترکیه را سهل انگارانه حذف و یا اشتباه درج می کنند، اما در برخی از رسانه های همین استان، هنگام خبررسانی در مورد کنسرت شرم آور اخیر تتلو در ترکیه و استقبال ایرانیان و فروش میلیاردی آن، نه تنها لقب تتلو را ذکر کرده، بلکه تصریح می کنند که نام اصلی وی امیرحسین مقصودلو هم هست!! یاللعجب...

یکبار توهین کم بود، دومی هم رسید!

هر دم از این باغ، بری می رسد... تازه تر از تازه تری می رسد... در حال نگارش این گلایه نامه هستیم که خبر دوم این دیدار، اما این بار به نقل از ابوالفضل چمندی معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری خراسان رضوی هم در همین وبگاه خبری منتشر شد، اما باز، آش همان آش و کاسه همان کاسه ... 

اسم معاون اقتصادی استاندار چندین بار برده می شود، آن هم با عکسی تکی و ژستی چشم نواز اما دریغ از یک بار ذکر نام «سینان جم باش» سرکنسول جدید ترکیه در مشهد و البته بدون درج تصویرش!! این هم مستندش... 

همان طور که پیشتر گفتیم، از آنجایی که در مورد دسته گل های اهالی رسانه و خبرنگاران بومی دیار ارض اقدس توس، به طور مبسوط و همراه با مثال ها و مصادیق فراوان بحث و گفت و گو کرده ایم، لذا در این نوشتار به همین اندازه اکتفا می کنیم.

تکرار اشتباه و عدم اصلاح، چرا؟

حالا می گوییم روابط عمومی استانداری خراسان رضوی به سندروم چشمی مزمن و حاد «حذف نام مقامات خارجی» مبتلی است، اما انبوه رسانه های دیگر و خبرگزاری های رسمی و پر مخاطب کشور چطور؟! آنان چرا این گونه خطاها را اصلاح نمی کنند؟!

حتی بارها مشاهده کردیم خبر اولیه، دارای غلط های املایی و بلکه انشایی است، دقیقاً مانند همین خبر اول که در ذیل، درج و البته اصلاحش کردیم، اما متأسفانه شاهدیم آن خبر با همان اغلاط، عیناً در خروجی آن وب سایت ها و خبرگزاری ها درج می شود و نمی کنند لااقل، غلط های املایی آن را اصلاح کنند!

عادت بدی که حتی با تغییر مدیران هم تغییر نمی کند!

جالب آن که حتی با تغییر مدیران روابط عمومی های استانداری، این عادت بد و رویه ی غلط تغییر پیدا نکرده و همچنان پابرجاست! مدیرانی که یکی پس از دیگری و با سوابق و تجربیات بعضاً رسانه ای همچون مدیر دفتر خراسان رضوی خبرگزاری فارس می آیند و قول و وعده ی تغییر و بهبود شرایط را می دهند، اما علی رغم گذشت پنج ماه از قبول مسئولیت، این عادات و رویه های غلط، همچنان فعالان سپهر رسانه ای استان را آزار می دهد و آنان را روز به روز از بهبود وضع موجود به وضع مطلوب، ناامید می سازند.

سخن آخر

امید، شاهد روزی باشیم که نمایندگان رکن چهارم دموکراسی یعنی خبرنگاران و اصحاب رسانه آن هم در قلمرو منسوب به عالم آل محمد(ص) به آن اندازه از درک و التفات برسند که بدانند هر مسافر و میهمان این دیار بویژه میهمانان غیر ایرانی، زائران محبوب امام رضا علیه السلام هستند.

همین میهمانان و زواری که چون برای صاحب این خطه عزیز و محترم اند، لذا همه ی شهروندان و مجاوران بویژه اهالی رسانه و مطبوعات، باید شش دنگ حواس شان را جمع کنند تا خدای ناکرده، سوتی و گافی نداده و هیچ گونه بی احترامی و بی ادبی که باعث رنجش خاطرشان شود، از سوی آنان سر نزند.

بالاخره، آنان عقل و چشم و گوش دارند و دستیاران و همکاران و از همه مهمتر خانواده ای که به راحتی چند کلیک و با یک جست و جوی ساده در اینترنت، به سرعت به اصل و ترجمه ی گوگلی این صفحات آن هم به ۱۲۰ زبان زنده ی دنیا دست می یابند؛

آن موقع پاک آبروی مسئولان و شهر امام رضا علیه السلام می رود، مادامی که می بینند نام و نام خانوادگی مقام مسئول طرف ایرانی بارها و بارها در یک خبر همراه با عکسش برده می شود، اما دریغ از یک بار، حتی یک بار نام بردن نام و نام خانوادگی طرف خارجی و آن هم بدون تصویر!

و ای کاش، ما هم در دومین کلان شهر ایران و در آغازین سال های هزاره ی سوم، دغدغه ی اعلای آپدیت کردن ماهواره ی نورمان را در فضا داشتیم، نه دغدغه ی سفلای این که چرا رسانه های ما، نام و نام خانوادگی مقامات خارجی میهمان را در مشهد، این دومین کلان شهر ایران نمی برند! 

یا دغدغه ی ادنای این که چرا پرچم کشور خارجی را به نشانه ی احترام و اهمیت دادن و ارج قائل شدن به میهمان، روی میز و مقابل آنان نمی گذارند؟ یا این که چرا مقام خارجی را مثل ارباب رجوع، آن طرف میز کارشان نشاندند و خودشان پشت میز و روی صندلی گردان نشستند و قس علی هذا...‌

درود و بدرود

و اما اصل خبر، خبر اول:

ظرفیت‌های صنعتی، معدنی و دانش‌بنیان زمینه ارتباطات با ترکیه خواهد بود

استاندار خراسان رضوی گفت: صنعت، معدن، کشاورزی، صنایع دانش بنیان، الکترونیک، مصالح ساختمانی و نساجی در استان جزو ظرفیت‌هایی است که می‌توان از آن در تعاملات و ارتباطات با ترکیه استفاده کرد.

به گزارش اداره کل روابط عمومی استانداری خراسان رضوی، ظهر امروز یعقوب علی نظری در دیدار با سرکنسول جدید کشور ترکیه در مشهد اظهار کرد: امیدوارم ماموریت شما به عنوان سرکنسول در مشهد خوب و تاثیرگذار باشد. ما ترکیه را کشور برادر و مسلمان می‌دانیم. همچنین دارای فرهنگ و تاریخ مشترک و هم همسایه و هم دین هستیم. 

استاندار خراسان رضوی ادامه داد: کشور ترکیه از امکانات، ظرفیت‌ها و پیشرفت‌های خوبی برخوردار است و جمهوری اسلامی ایران نیز توانمندی‌های خوبی دارد لذا دوستی بین دو کشور برای هر دو ملت خوب است و این دوستی تاثیر زیادی در جامعه و کشورهای اسلامی دارد.

وی تصریح کرد: در شرایط فعلی شاهدیم مردم فلسطین تحت ظلم آمریکا و اسرائیل در حال شهید دادن هستند و کشور فلسطین را اشغال کردند. امیدواریم با همکاری کشورهای اسلامی موضوع فلسطین به زودی حل شود. 

نظری خاطرنشان کرد: معتقدیم همه کشورهای اسلامی و همه بشریت باید مردم فلسطین را برای بازپس‌گیری کشور خودشان کمک کنند. 

نماینده عالی دولت در استان خراسان رضوی افزود: همانطور که مطلع هستید خراسان رضوی یکی از بزرگترین استان‌های جمهوری اسلامی ایران است. ما در استان حدود ۷ میلیون نفر جمعیت و سالانه ۳۰ میلیون زائر امام رضا(علیه السلام) و ۵ میلیون زائر خارجی داریم. 

وی خاطرنشان کرد: در استان در بخش‌های مختلف مانند صنعت، معدن و کشاورزی از پیشرفت‌های خوبی برخوردار هستیم. همچنین صنایع دانش بنیان، الکترونیک، مصالح ساختمانی و نساجی در استان جزو ظرفیت‌هایی است که می‌توان از آن در تعاملات و ارتباطات استفاده شود. 

نظری عنوان کرد: امیدواریم آقای سرکنسول با شناخت استان ارتباط و تعامل خوبی بین جمهوری اسلامی ایران به خصوص استان خراسان رضوی و کشور ترکیه برقرار کنند

و اما خبر دوم ...

معاون اقتصادی استاندار (یک بار) مطرح کرد: پیشنهاد تولید مشترک محصولات ایرانی و ترکیه‌ای در خراسان رضوی

ایسنا/خراسان رضوی، معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری خراسان رضوی (بار دوم) پیشنهاد تولید مشترک محصولات ایرانی و ترکیه‌ای در استان را مطرح کرد.

ابوالفضل چمندی (بار سوم) در دیدار استاندار خراسان رضوی و سرکنسول جدید ترکیه در مشهد اظهار کرد: یکی‌از زمینه‌های اتحاد کشورهای اسلامی مسائل اقتصادی است که دو کشور ایران و ترکیه می‌توانند آن را تقویت کنند.

معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری خراسان رضوی (بار چهارم) ادامه داد: یکی از مسیرهای ترانزیت کالاهای ترکیه‌ از استان خراسان رضوی، مرز سرخس و لطف آباد است. امیدواریم به زودی بازدیدی از این مرز داشته باشید.

وی تصریح کرد: در یک سال گذشته فعالان اقتصادی ترکیه سرمایه‌گذاری خوبی را در خراسان رضوی شروع کرده‌اند که مناسبات دو کشور را افزایش خواهد داد.

به گزارش اداره کل روابط عمومی استانداری خراسان رضوی، چمندی (بار پنجم) در پاسخ به درخواست بازدید سرکنسول جدید ترکیه از ظرفیت‌های اقتصادی خراسان رضوی گفت: بازدیدی در زمینه‌های گردشگری و صنعتی با هماهنگی وزارت خارجه اتفاق خواهد افتاد که در آن جزئیات بیشتری از زمینه‌های همکاری را تشریح خواهیم کرد.


تاریخ ایجاد صفحه: ۱۴۰۲/۰۸/۰۳


🅰️   مطالب مرتبط:

دیپلماسی سیاسی/ پایان مأموریت «سینان جم باش» سرکنسول جمهوری ترکیه در مشهد پس از دو سال فعالیت دیپلماتیک در خراسان رضوی
دیپلماسی سیاسی / «سینان جم باش» سرکنسول جدید جمهوری ترکیه در مشهد فعالیت خود را آغاز کرد

:: لینک کوتاه مطلب :: farhikhtt.ir/post/2007


Share
  • خبر دیدار خداحافظی آقای سینان جم باش سرکنسول محترم ترکیه رو که خوندم بعد چشمم به این صفحه و خبر توهین آمیز افتاد خیلی حالم گرفته شد داشتم فکر می کردم سرکنسول قبلی مأموریتش چهار سال طول کشیده اما ایشان چرا سر دو سال از مشهد رفتند؟ فکر می کنم شاید یکی از دلایلش همین بی احترامی ها یا بی اعتنایی هایی باشد که رسانه های مشهد به این مقامات خارجی می کنند
  • مینا نوری
    حرف شما کاملا درسته . این آقای سرکنسول ترکیه قطعا با خانواده اش در مشهد اقامت داره و وقتی همسر ایشان این گونه خبرها رو ببینه که با گوگل سریعا ترجمه میشه، چه حالی پیدا می کنه؟ آیا با خودش نمیگه ایرانیها چقدر ناسپاس هستن و مشهدیها چقدر بی ادب اند که پنج بار نام طرف ایرانی خودشون رو بردن ولی حتی یکبار نام همسر منو نبردن! در صورتی که ما میهمان اونا هستیم و همه جای دنیا احترام میهمان رو نگه میدارن.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نظرات مخاطبان


جست و جو در وبگاه


حتماً بخوانید ...

آرشیو توضیح

بسیاری از مخاطبان ما، چه بسا فرصت کافی یا حوصله ی وافی برای مشاهده ی تمام صفحات تارنمای فرهیخت را نداشته باشند، اما تمایل دارند در کوتاه ترین زمان ممکن، مطلع شوند اوضاع رویکرد بین المللی رخدادها و نیز حال دیپلماسی های ۲۲ گانه ی شهر و استان چگونه است؟ یا اصلاً برای بار اول است که به این وبگاه سر می زنند و می خواهند در کوتاه ترین زمان ممکن بدانند اساساً «حرف حساب ما چیست؟» و اگر حال و روز «رویکرد بین المللی شهر و استان» خوب نیست، برای گذر از «وضعیت موجود» به «وضعیت مطلوب»، «پیشنهاد و راهکار ما چیست؟» البته در وب سایت های خبری و تحلیلی، معمولاً از محتوای این بخش با عنوان «انتخاب سردبیر» یاد می کنند.

اهم دغدغه ها

توضیح

اهم دغدغه ها، نگرانی ها و دلواپسی های فرهیخت را در این بخش شاهد خواهیم بود. باتوجه به کثرت این دغدغه ها، اهم آنان را ما در این بخش به نمایش خواهیم گذاشت تا در یک نگاه، بتوانید به مهمترین و الویت دارترین تشویش ها و پریشانی های رویکرد بین المللی شهر و استان همچنین دیپلماسی های فعال داشته باشید. یادآوری می کنیم از این شش قسمت، فقط محتوای بخش اول یعنی «فقر آمار» به صورت پیش فرض در مقابل دیدگان شما قرار دارد و بدیهی است برای مشاهده ی بخش های دیگر، باید بر روی عنوان مربوطه کلیک فرمایید.

صرفاً آن چیزی که قابل اندازه گیری است، مدیریت می شود پس از ۴۵ سال وقتی هنوز نمی توانیم آمار موثقی از زائران ایرانی و غیر ایرانی یا دانشجویان، سرمایه گذاران، گردشگران سلامت و اتباع ارائه دهیم، پس برنامه ریزی ها برای مدیریت آنان به نتیجه مطلوب نمی رسد و این واقعاً مایه فضاحت هردیار زائرخیزی است. آرشیو

شهر کم رویداد، شهر نیست، مزارستان اموات است! به همان میزان که موجودات زنده به اکسیژن و غذا نیازمندند، حیات، نشاط و پویایی شهرها نیز به رخدادها و اونت ها وابسته هست. آیا باورتان می شود مشهد مصفای ما جزو کم رخدادترین کلان شهرهاست؟ چطور می توان این نقیصه را در دیاری که مدعی قطب اول گردشگری کشور است، توجیه کرد؟ آرشیو

مشهدی که تمام نانوایی هایش متولی واحد دارد، چرا بین الملل اش بی متولی است؟ ماهی قدر آب را نمی داند و برخی از مسئولان و رسانه های ما قدر زائر، منزلت زیارت و حتی وجود نازنین خود امام رضا(ع) را و همچنین غافل از جایگاه زائران غیر ایرانی! واقعاً عجیب و نوبر نیست این همه بی اعتنایی در شهری که حیات اقتصادیش وابسته به اقتصاد زیارت است؟ آرشیو

امام رضا(ع) برند مشهد است! مشهد قطب گردشگری نیست! گواهینامه بین المللی فرودگاه! جشنواره امام رضا(ع) المپیک فرهنگی کشور! بین المللی سازی دانشگاه!، پدران بین الملل و... اینها افاضات برخی از مسئولان خدوم اما غافل ماست که درسایه غفلت نخبگان و اهل قلم در سپهر رسانه بازتاب می یابد. جز آگاهی بخشی، چه رسالت دیگری داریم؟ آرشیو

هتل نسازید، اشباع شد! زائرسراها بختک اند! مشهد تشک دومیدانی ندارد! روز خیام ثبت جهانی شد! معرفی مشهد و زنان نخبه به جهانیان! اینها اندکی از آدرس های غلطی است که برخی حضرات به رسانه های منفعل ما می دهند و آنها هم بدون راستی آزمایی، منتشر می کنند. آه که چقدر بی دفاع است رویکرد بین المللی شهر رضوی آرشیو

نمایشگاه بین المللی خودرو! بلیت هواپیما گران نشده! ۲۰ میلیون گردشگر آبشار اخلمد، وعده سرخرمن افتتاح دبیرخانه جشنواره رسانه خورشید و... بخش اندکی از خالی بندی های مفتضحی است که برخی خواص برای تضییع حقوق مجاوران افاضه کردند و تاکنون چه کلاه های گشادی که سرمان نرفته است! آه که چقدر زودباورند برخی فرادستان ما... آرشیو