-
۲۴ آذر ۱۴۰۰
-
بازدید: ۱۴۲۵
اشاره:
یادداشت فرهیخت: عبدالرضا زرگری | به نام خالق زیبایی ها، «جشنواره هنرهای شهری مشهد چقدر بینالمللی است؟» عنوان گزارشی است که ایسنا طی مصاحبه با «مهدی یک پسر» دبیر محترم چهاردهمین جشنواره بین المللی هنرهای شهری منتشر کرده است. انتشار این مصاحبه، دستمایه و بهانه ای شد برای تحریر این «یادداشت فرهیخت» مرتبط با همین موضوع که تقدیم شوق مندان گرامی می شود.
به محض اطلاع از برپایی «چهاردهمین جشنواره هنرهای شهری مشهد» با رویکرد بین المللی در آستانه حلول سال جدید شمسی، بسیار خرسند شدیم و فرصت را غنیمت شمرده، به سهم خود ضمن تشکر از دست اندرکاران برپایی این رویداد ارزشمند، به آنان خسته نباشید و خدا قوت می گوییم.
همچنین خرسندیم که بالاخره پای سئوالات رویکرد بین المللی شهر به فهرست پرسش های خبرنگاران بومی شهر و استان هم باز شد. «جشنواره هنرهای شهری مشهد چقدر بینالمللی است؟»
سئوالی بسیار بجا از سوی خبرنگار محترم ایسنا و صددرصد مرتبط با رویکرد بین المللی شهر و از طرفی منطبق با رسالت این اندیشکده که بهانه ی خوب و مبارکی شد برای تذکار یک نکته ی بسیار مهم، راهبردی و کلی که مدتها مترصد فرصتی برای طرح آن بودیم و فرصت طرح آن فراهم نمی شد.
تذکری بس مهم هم به خود و هم به دست اندرکاران برپایی هر رویداد ملی و یا بین المللی که قرار است ان شاءالله به فضل الهی از این پس در جهان شهر معنوی مشهد دوست داشتنی در نخستین سال قرن جدید یعنی سال ۱۴۰۱ شمسی برگزار شود و مدیران آن توقع اجرای موفق و کسب نتایج مطلوب را دارند.
لذا در این نوشتار، هرچند بهانه، چهاردهمین جشنواره ی بین المللی هنرهای شهری است، اما نیت خیر اصلی، یادآوری و تنویر هر چه بیشتر نقش این مؤلفه و اصل کانونی و اصطلاحاً نخ تسبیح در برپایی مطلوب و موفق هر رخدادی اعم از ملی و بین المللی و در عرصات مختلف از جمله دینی، علمی، فرهنگی، هنری، اجتماعی، گردشگری، شهری و... در شهر و استان امام مهربانی ها، حضرت امام علی ابن موسی الرضا علیه السلام است.
یادآوری نقش کانونی فناوری ها در زندگی بشر امروزی
و آن این که باید بپذیریم و گردن بنهیم این واقعیت مسلم و حقیقت غیر قابل انکار را که امروزه، سونامی فناوری های نوین و تکنولوژی های نوظهور خاصه فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی ICT، آن قدر به جزئی ترین زوایای زندگی فردی و اجتماعی بشر و بشریت بویژه سبک زندگی انسان ها نفوذ کرده و صدر و ذیل خیلی از باورها را کاملاً دگرگون نموده که هر روز صبح قبل از خروج از خانه، باید:
💬 یک) اول کارهایی که نباید بکنیم را فهرست کرده و به خود قول دهیم آنها را هرگز انجام نمی دهیم و سپس یادآور کارهای لازم به خود شویم؛
💬 دو) تازه برای انجام همان کارهای لازم هم، اول باید دهها بار به خود بگوییم: «چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید!» و صادقانه از خود بپرسیم:
(در این خصوص، در یادداشت فرهیخت دوم، مرتبط با همین موضوع توضیح بیشتری دادیم. در اینجا به دلیل اختصار، به همین مقدمه اکتفا کردیم.)
باید «طرحی نو در انداخت!»
به موضوع اصلی خود برگردیم و فرض کنیم ابتدای آذر ماه هستیم و در آغاز راه شکل گیری دبیرخانه ی چهاردهمین جشنواره و قرار است این جشنواره با رویکرد بین المللی برگزار شود: طبق تعاریف بالا آیا حق ندارد کسی این سئوال مهم را از ما بپرسد و اگر پرسید، چه پاسخی باید به او بدهیم که:
چه کسی گفته با لحاظ تمامی شرایط خاص و ملاحظات کنونی در جهان و منطقه (از جمله شیوع بیماری کووید نوزده - کرونا (خصوصاً سویه ی اُ میکرون که ضریب گسترش آن بسیار بسیار بیشتر از سویه های قبلی است!) و ملاحظات و مخاطرات سفرهای خارجی و...،) باید توقع داشت روال کارهای رویکرد بین المللی جشنواره، دقیقاً مانند بخش ملی باشد؟!
یعنی پس از انتشار فراخوان و اطلاع رسانی های لازم، ابتدا دریافت فایل طرح ها و سپس داوری و سپس عقد قرارداد با طراح یا مجری طرح برای تحقق ایده به عمل و در نهایت نصب اِلِمان شهری تولیدی در اماکن مشخص و برپایی مراسم اختتامیه و اهدای جوائز و پایان! چرا برای بخش بین الملل جشنواره هم باید چنین تصوری داشت؟ چون در بخش ملی چنین است، باید رویکرد بین المللی هم چنین باشد؟!
قطعاً پاسخ منفی است! همگان به خوبی می دانیم که اساساً تمام جشنواره ها و رخدادها در بیشتر زمینه ها از جمله این گونه رویدادهای فرهنگی و هنری، دو بخش مقدم و مؤخر دارند:
بنابراین چه اشکالی دارد اگر رویکرد بین المللی این جشنواره را معطوف و مشروط به بخش دوم (یعنی الزام به ارائه ی حتمی یک کاردستی عملی بزرگ) نکنیم؛ چراکه هنرمند غیر ایرانی در این زمان کوتاه یک ماهه (یعنی از اول آذر تا سوم دی ماه):
💬 اولاً فرصت کافی برای خلق ایده و ارائه ی طرح (آن طور که دلچسب اوست) را ندارد؛ چراکه چون مقیم خارج از کشور است، خالی الذهن هم هست و برای آفرینش طرحی منطبق با شرایط فرهنگی و جغرافیای بومی، آداب و رسوم اجتماعی و ذائقه ی هنری و بصری مردم این کلان شهر، نیازمند زمانی موسع برای تحقیق و پژوهش و حتی حضور میدانی است؛
💬 ثانیاً باتوجه به رقابت گسترده میان هنرمندان و فشردگی زمانی جدول اجرایی، دل نگران تأیید یا عدم تأیید طرحش از سوی هیئت داوران نیز هست، هیئت داورانی که متأسفانه تمامی آنان ایرانی اند و حتی یک داور غیر ایرانی هم در میان آنها به چشم نمی خورد! (در این باره، مثال گویایی دز بخش دوم یادداشت فرهیخت زدیم که مطالعه ی آن، خالی از لطف نیست.)
💬 ثالثاً و از همه مهمتر، با توجه به این که جشنواره ی چهاردهم، نخستین تجربه ی عملی مدیران این جشنواره در بخش بین المللی است، دل مشغول است که بر فرض گذر از فیلتر هیئت داوران تمام ایرانی، آیا برای خودش یا مجری بومی طرحش، زمان کافی، بودجه وافی و امکانات و تجهیزات و مصالح لازم محلی برای تحقق ایده اش از روی کاغذ به کارگاه عمل در ایران و در مشهد، فراهم و میسر است یا خیر؟ آیا آبرو و اصطلاحاً برندش حفظ می شود یا خیر؟!
حال سایر مسائل جنبی دیگر از جمله تهیه ی روادید و ویزا از سفارت خانه و کنسولگری های کشورمان در خارج از کشور، تهیه و رزرو بلیت هواپیما، تعیین محل اقامت خود و تیم همراه در هتل، خورد و خوراک، ایاب و ذهاب شهری، بیمه، صدور مجوزهای امنیتی دستگاه های ذیربط ایرانی؛
همچنین ملاحظات و دغدغه هایی چون سفر به ج.ا.ایران در عین تداوم تحریم های ظالمانه و تبعات احتمالی درج مُهر اقامت ایران در گذرنامه اش برای سفرهای آتی وی به کشورهایی چون آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و.... و حتی مباحث علی الظاهر پیش پا افتاده ای چون تسعیر ارز و... همه و همه بماند.
بنابراین به اعتقاد نگارنده، هم چنان که قوام و دوام و استواری بخش ملی جشنواره در چشم هنرمندان داخلی، مدیون سیزده دوره تجربه اندوزی و تعامل دو طرفه ی دست اندرکاران برپایی آن با طراحان و هنرمندان ایرانی است، لذا شایسته بود قطار جشنواره در دوره ی چهاردهم و ذیل پرچم رویکرد بین المللی، صرفاً در همان ایستگاه اول یعنی «آفرینش تئوری و خلق ایده» می ماند یا دست کم، حق انتخاب برای هنرمند غیر ایرانی مبنی بر ورود اختیاری به گام دوم و بخش عملی فراهم می بود.
بدین ترتیب، هنرمند غیر ایرانی مُخیّر بود که آیا به جوائز کم مرحله ی اول اکتفا کند و یا این که وارد گام عملی شود و جوائز بیشتری را به دست آورد؟ مضافاً بخش حقوقی جشنواره، تضمین های عملی لازم برای حفظ و حراست از حقوق مالکانه ی طراحان آثار را وفق قواعد بین المللی به آنان می داد.
بدیهی است اگر قبل از اعلام فراخوان بخش بین الملل جشنواره، عجله ای صورت نمی گرفت و ابتدا مشورت ها و افکار سنجی های اولیه از صاحب نظران، پژوهشگران، فعالان و مؤثران توسعه ی روابط خارجی خصوصاً در اندیشکده ها و پژوهشگاه های مرتبط و فعال شهر می شد؛
قطعاً هم سطح مشارکت هنرمندان غیر ایرانی در جشنواره ی چهاردهم بسیار بالا می رفت و هم این که دست کم یکی دو داور غیر ایرانی به جمع اعضای هیئت داوران جشنواره - حتی در قالب داوری آثار از راه دور و در بستر ارتباطات اینترنتی - اضافه می شدند و جشنواره رنگ و بوی بین المللی حقیقی به خودش می گرفت.
از دیگر مزیت های این طرح آن بود که دبیرخانه ی جشنواره پس از دریافت آثار هنرمندان خارجی که صرفاً در بخش ارائه و خلق ایده مشارکت کرده بودند، دستش بازتر بود و حق انتخاب بیشتری برای گزینش بهترین طرح ها و سپردن آنها به منظور تولید المان به مجریان داخلی می داشت؛
و شهروندان نیز شاهد آثاری بس بدیع تر و خلاقانه تر، پویاتر و بلکه فاخرتر نسبت به سال های گذشته در سطح شهر می بودند و چه بسا همین الگو، مدل مطلوبی برای سایر شهرداری های کلان شهرهای دیگر کشور می شد.
بدین ترتیب، دیگر ضرورتی نداشت که مدیران ساعی جشنواره برای توجیه عدم اقبال یا کم اقبالی هنرمندان غیر ایرانی، متوسل به بهانه هایی چون ضیق وقت یا تازه کار بودن بخش بین المللی جشنواره و امثال اینها بشوند.
سخن پایانی بخش اول
کوتاه سخن، از آنجایی که بنای ما در «یادداشت های فرهیخت» بر خلاصه گویی است، لذا اصل حرف ما تا اینجا تمام، اما هنوز مباحثی باقی مانده که ادامه ی آن را (به خاطر احترام به مخاطبانی که خواستار خلاصه گویی هستند) صرفاً به شوق مندانی توصیه می کنیم که فرصت و فراغت کافی برای دنبال کردن این بحث را دارند.
💬 اول. برای مشاهده ی بخش دوم این بحث، اینجا را کلیک فرمایید.
💬 دوم. برای مشاهده ی اصل خبر و مصاحبه اول ایسنا، اینجا را کلیک فرمایید.