دیپلماسی❜ مقاومت/ رئیس دفتر رهبر شیعیان پاکستان در مشهد: شهادت «حاج قاسم» غوغایی در پاکستان به راه انداخت
-
۸ دی ۱۳۹۹
-
بازدید: ۵۸۵
با نزدیک شدن به ۱۳ دی ماه، نخستین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی، مراسم مردمی پاسداشت یاد و خاطره این سردار بزرگ اسلام در اقصی نقاط عالم و جهان اسلام بر پا شده است. اگرچه به سبب وقوع جنایت ترور این شهید در خاک عراق و دِینی که مردم این کشور نسبت به حاج قاسم در موضوع مقابله با تروریسم احساس می کنند، بزرگترین مراسم بزرگداشت سردار سلیمانی در خاک این کشور در حال انجام است، اما دیگر کشورهای منطقه هم از این قاعده مستثنا نیستند و هر کدام میکوشند به نحوی ارادت خود را به این شهید نثار کنند.
این روزها مراسم تجلیل و گرامیداشت شهید سلیمانی از الجزایر در شمال آفریقا تا یمن، لبنان، عراق، سوریه، ترکیه و افغانستان در قلب آسیای مرکزی در حال برگزاری است. پاکستان هم از این قاعده مستثنا نیست. همانگونه که جنایت دولت ترامپ در به شهادت رساندن سردار بزرگ قاسم سلیمانی از همان روز نخست توسط دولتمردان، مردم و رسانههای دومین کشور پرجمعیت جهان اسلام محکوم شد، اکنون نیز مردم این کشور خود را برای بزرگداشت یاد این سردار جهان اسلام آماده میکنند.
پای گفتوگو با حجتالاسلام سید موسی رضا نقوی، رئیس دفتر سید ساجد نقوی رهبر شیعیان پاکستان در مشهد نشستیم تا دلایل زنده بودن یاد و خاطره شهید سلیمانی در بین مردم منطقه و بهویژه مردم این همسایه شرقی را جویا شویم.
در روزهای اخیر شاهد برگزاری مراسم بزرگداشت حاج قاسم در نقاط مختلف منطقه و کشور پاکستان هستیم. دلیل این توجه خاص به سردار سلیمانی را در چه چیزی میدانید؟
حقیقت این است که سردار سلیمانی در بین مردم منطقه از محبوبیت بالایی برخوردار بود و دلیل آن هم اقدام خالصانه ایشان در راه نجات فلسطین از ظلم صهیونیستها است. اگرچه ترامپ با اقدام خباثتبار خود تلاش داشت ایشان را محو کند، اما حماقت وی نتیجهای کاملاً معکوس داشت. ما شاهد هستیم پس از شهادت سردار در پاکستان، حتی مردمی که شهید سلیمانی را نمیشناختند هم با شخصیت و عملکرد وی بیشتر آشنا شدند و جایگاه ایشان در افکار عمومی منطقه بهتر و مستحکمتر شد. اینکه ایشان چه جایگاهی در موضوع دفاع از فلسطین و بحث مقابله با تروریستهای داعش داشتند، از مواردی است که عمدتاً پس از شهادت ایشان برجسته شد. واقعیت دیگر در مورد علاقه مردم پاکستان به سردار سلیمانی، به احساس آنها در دفاع از ارزشهای اسلامی برمیگردد. اصل و مبنای شکلگیری پاکستان بر اساس دین مردم این کشور یعنی اسلام بود، بنابراین هر فردی که در جهان برای اسلام خدمت کند، محبوب قلبها میشود. در موضوع سردار هم همین نکته اتفاق افتاد و از آنجا که ایشان برای اسلام قدم برداشت، محبوبیت پیدا کرد. البته اینکه قاتل این سردار بزرگ جهان اسلام، آمریکا بوده و این کار را رأساً و نه با کمک مزدورانش انجام داد هم اهمیت و جایگاه ایشان را در بین مردم پاکستان بالا برد. وقتی چنین فردی ترور شود، اعلام انزجار مردم طبیعی است. پس از شهادت ایشان هم در پاکستان غوغای بزرگی به پا شد و رسانهها به بیان خدمات ایشان پرداختند. از شهادت ایشان خسارت به جهان اسلام برداشت شد و به همین دلیل مراسم گرامیداشت همچنان برگزار میشود. اینکه سردار بخشی از تعلیمات نظامی خود را در پاکستان گذرانده بود هم بر افکار عمومی مؤثر بود. مردم ایشان را خودی میدانستند؛ یعنی فردی که از ما بود و کارهای بسیاری به اسلام عرضه کرد. مردم این ویژگیها را میبینند و برگزاری مراسم بزرگداشت در رثای چنین فردی طبیعی است.
جناب نقوی! جایگاه سردار سلیمانی را در پویایی جریان مقاومت و بهویژه بیداری اسلامی چگونه میبینید؟
بهترین نمود از بیداری اسلامی که در نتیجه اقدامهای حاج قاسم ایجاد شد، افزایش اعلام انزجار مردم منطقه از حضور نظامی خارجیهاست. امروز در کل خاورمیانه مخالفت با حضور نظامی آمریکا به یک امر عادی تبدیل شده است. مصوبه مجلس عراق نمود کامل این رویه بود. خروج اشغالگران از افغانستان هم مطرح است؛ چراکه آنها چارهای جز این ندارند. مردم منطقه آگاه و بیدار شدهاند. امروز دوره ای نیست که هر کس را میخواهند از سر راه بردارند و هر سیاستی را بخواهند در منطقه اجرا کنند. از سوی دیگر نحوه شهادت سردار سلیمانی هم نمودی از پویایی جریان مقاومت است. ایشان دور از وطن و در خاک عراق و در پیگیری اهداف جهان اسلام به شهادت رسید. مقاومت در اندیشه سردار نه یک بیان، بلکه همه چیز بود. بر اساس همین نگرش بود که در هنگامه دفاع از مسلمانان از لبنان گرفته تا سوریه و عراق در خط مقدم مبارزه بود و در پایتخت خودش نمینشست. ایشان در رأس مقابله با استکبارگران بود و همه اینها عامل محبوبیت وی شد.
در ماههای اخیر بر خلاف افکار غالب در جهان اسلام ، شاهد شکلگیری جریانی از سوی برخی دولتهای عربی برای عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی هستیم. موضع پاکستان در مقابل این خیانتها چیست؟
در ابتدا باید توجه داشت که این موضع انفعالی کشورهای عربی محدود به موضوع فلسطین نیست. آنها در قضیه کشمیر هم همین رویه را دنبال میکنند. همین مسئله سبب بروز اختلاف بین اسلامآباد و ریاض هم شده است. رویکرد ما اما در مقابل موضوع فلسطین کاملاً مشخص است. پاکستان آشکارا اعلام کرده به هیچ عنوان عادیسازی روابط با صهیونیستها را که با تحریک ترامپ صورت گرفته به رسمیت نخواهد شناخت. سازش نه مورد پذیرش دولت پاکستان است و نه مورد قبول مردم مسلمان ما. اسلامآباد یکی از سردمداران دفاع از آرمان فلسطین است. حتی محمدعلی جناح بنیانگذار پاکستان در سال ۱۹۳۷ و پیش از اعلام استقلال به صراحت با درخواست انگلیس برای تشکیل دو دولت در خاک فلسطین مخالفت میکند. وی در توضیح موضع پاکستان گفت که ما یک فلسطین داریم و به هیچ عنوان حاضر نیستیم خاک این کشور اسلامی تقسیم شود. بعد از همین موضع مفتی وقت فلسطین مستقیماً از پاکستان حمایت کرد. ما معتقدیم راه حل نهایی موضع فلسطین با مردم این کشور است، همانگونه که مردم کشمیر خود باید درباره سرنوشت خود تصمیم بگیرند. این روزها البته در برخی رسانههای پاکستان صحبتهایی در مورد دیدار نمایندگانی از دولتهای گذشته با برخی مقامات اسرائیلی منتشر شده، اما مردم تمام این رویکردها را محکوم میکنند. ما اصلاً اسرائیل را به رسمیت نمی شناسیم؛ چرا که آنها غاصب هستند. سازشکاری شیوخ عربی حتی از سوی افکار عمومی خودشان هم رد شده است. این یک رویکرد تحمیل شده در سطح سران است و در بین مردم جایگاهی ندارد.
رویه سردار سلیمانی را که بر مبنای وحدت اسلامی حول محور فلسطین شکل گرفته، چقدر در خنثیسازی دسیسهها علیه جهان اسلام مؤثر میدانید؟
سردار سلیمانی فرزند اسلام و پیرو شایسته مکتب اسلام بود. همان فرمایش امام علی(ع) که فرمودند: «کُونا لِلظّالِمِ خَصماً و لِلمَظلُومِ عَوناً» یعنی همیشه با ستمگران در ستیز هستیم و همیشه حامی مظلومان عالم خواهیم بود سرلوحه عمل این بزرگمرد بود. ما هم پیرو همین تعلیمات هستیم؛ یعنی هر جا ظلم باشد باید علیه آن بایستیم و از مظلوم دفاع کنیم. فرقی هم نمیکند کجا باشد؛ فلسطین، یمن یا کشمیر. در مقابل ظلم نباید بیتفاوت باشیم و این چیزی است که سردار سلیمانی بر اساس مکتب اسلام دنبال کرد.
مهدی خالدی