-
۱۷ دی ۱۳۹۷
-
بازدید: ۱۷۲
یادداشت فرهیخت: «اندیشکده بین المللی فرهیخت» به عنوان قدیمی ترین پژوهشگاه حوزه ی مطالعات راهبردی توسعه روابط خارجی و مناسبات بین المللی مشهد با جهان پیرامون بویژه جهان اسلام و علی الخصوص کشورهای همسایه - که قریب به یک دهه صرفاً به دیده بانی و رصد تمام موضوعات مرتبط با کلان شهر مشهد با دو کلیدواژه «مشهد» و «بین الملل» پرداخته و کماکان مشغول است - مؤکداً با طرح و تصویب این طرح شدیداً مخالف بوده و به زودی دلایل علمی و مستندات پژوهشی خود را مبتنی بر منابع تحقیقاتی منتشر خواهد کرد.
اما تا آن زمان، به همین اندازه بسنده می کنیم که:
دریافت عوارض درمان از توریست ها، یعنی تأسی کورکورانه و تقلیدی نخ نما از بخشی از آموزه های وارداتی فرهنگ غرب، مصوبه نابخردانه ای که بازیافتی ناقص از آن شبه علم در صنعت و علم و هنر گردشگری است. دستاوردی که حاصل یک محاسبه غلط و بلکه افتضاح در تصمیم گیری و یک عقب گرد به تمام معنا در دیپلماسی شهری است که هیچ تشابهی با هیچ شهر آن سوی آبی ندارد!
در حالی که همه جای دنیا، نه تنها برای ورود گردشگران به شهرهای جذاب برای صنعت گردشگری عوارض ورود و عوارض درمان و عوارض کوفت و عوارض درد نمی بندند، بلکه با در نظرگرفتن مشوق هایی بسیار جذاب و بلکه رایگان، کاری می کنند و به تعبیر بهتر تورهایی پهن می کنند تا همه ی لایه ها و سطوح گردشگران از اقشار و گروه های سنی مختلف از زن و مرد، از پیر و جوان و ... به دام آنها افتاده و مشتاق سفر به آن شهر و کشور شوند.
غذای رایگان در هتل ها برای سه وعده ی صبحانه، ناهار و شام، ترانسفر رایگان از فرودگاه به هتل، ایاب و ذهاب رایگان برای گردش شهری، اینترنت رایگان، تخفیف های بسیار جذاب برای تورهای فصلی خرید و بازار، برپایی جشنواره ها، مراسم، کنسرت ها، نمایشگاه ها و هر چیزی که فکرش را بکنید آن هم با نرخ هایی به پول محلی و نه ارزهای خارجی و همه و همه، فقط بخش اندکی از این تسهیلات و ترفیعات است.
اما در مشهد چی؟ برای ورود گردشگران به شهر، شورای مثلاً اسلامی اش عوارض ورود می بندند. آن هم برای نه گردشگران شهر که نه، ده بزرگ شده ی سنابادی که اصلاً گردشگر ندارد، چون نه طبیعتی دارد چون سواحل شمال و جنوب و نه تبریزی است که آن طرف مرزش اروپا باشد، بلکه مشهدی است که فقط و فقط زائر دارد و بس! والسلام...
به راستی آقایان چه فکر کرده اند اگر وجود نازنین مضجع منور رضوی را از شهری بگیریم که حضرات، دل بر مسئولیت و عضویت در شورای شهرش دارند، دیگر چه می ماند؟! آیا خداوکیلی ده کوره ای بیشتر هست؟! آن هم دور شهری در شمال شرقی ترین نقطه ی ایران و در مجاورت مرز با افغانستان عزیز اما بن بستی که بزرگترین تولید کننده ی مواد مخدر جهان است!
حال اولاً به غلط به همین زوار نازنینی که به اعتراف پژوهشگران حوزه گردشگری و تصریح مسئولان ارشد استان و شهر، نباید آنان را «توریست و گردشگر خارجی» خطاب کرد، بلکه شایسته ترین عنوان، «گردشگر دینی» و بلکه بهتر «زائران غیرایرانی» است، می گویند توریست! تا بتوانند آنان را در زمره ی توریست ها قلمداد کرده و بگویند چون در دیگر شهرهای دنیا از توریست ها عوارض درمان می گیرند، پس ما هم می گیریم و کاری است طبیعی و در تمام دنیا مرسوم است!
ثانیاً عمداً فراموش می کنند که همین زوار غیر ایرانی یا به تعبیر آقایان، همین توریست ها، اکثر قریب به اتفاق آنها به گواه آمار منتشره از سوی «اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی»، از کشورهای اروپایی و غربی به مشهد نمی آیند بلکه زوار کم برخورداری هستند از کشورهای همسایه و مسلمانی چون «افغانستان»، «پاکستان»، «هند» و «عراق» که به عبارت بهتر به سفر «حج فقرا» می آیند و بس!
و ثالثاً البته هستند زوار برخوردار و توانمند دیگری از برخی کشورهای عربی حاشیه ی خلیج فارس و آذری زبان های شیعه و... که به عشق زیارت امام هشتم شیعیان جهان وارد مشهد می شوند، اما در کنار زیارت، علاقه مند به بهره مندی از خدمات درمانی و سلامت مراکز درمانی شهر هستند، کما این که در کنار اسکان در هتل ها و خورد و خوراک در رستوران های شهر، علاقه مند به استفاده از فضاهای تفریحی و رفاهی، مراکز خرید و سوغات، ورزشی بویژه پارک های آبی و... باشند.
بنابراین، اختصاص عوارض و الزام به دریافت مبلغ ده یورو (و نه 127 هزار تومان! که خود از نظر روانی، تقویت یک واحد پول اروپایی همچون دلار است و نه تقویت ریال ایرانی!) دقیقاً مانند آن است که از توریست های شهری دور افتاده در کنار دریا که فقط و فقط، اقتصادش وابسته به صنعت ماهیگیری و اقتصاد دریاست بخواهیم که برای ورود به این شهر، استفاده از امکانات بهداشتی و درمانی اش و ...، عوارض ورود آن هم به دلار بدهند!
در حالی که دقیقاً برعکس، باید همه جا جار بزنند که بیایید وارد شهر ما شوید و نه تنها از عوارض ورود و عوارض درمان و عوارض درد و کوفت خبری نیست، بلکه نه تنها ماهی مجانی هم به شما می دهیم، بلکه تمام تفریحات دریایی همه رایگان یا نیمه بها خواهند بود! و همان درآمدهای حاصله از صنعت هتلینگ، صنعت غذا، صنعت حمل و نقل و ... برای اداره و توسعه ی شهر کافی است!
به قول مولانا: به یزدان که گر ما خرد داشتیم ... کجا این سرانجام بد داشتیم؟
درود و بدرود