-
۷ خرداد ۱۴۰۲
-
بازدید: ۹۰۰
قصه چیست؟
تا پنج روز پیش، قرار بود سومین دوره از مسابقات بین المللی دومیدانی جام امام رضا علیه السلام به خوبی و خوشی در تاریخ ۱۷ و ۱۸ خرداد ماه ۱۴۰۲ در محل ورزشگاه مدرن و مجهز امام رضا(ع) مشهد با حضور تیم های داخلی و خارجی برپا شود و خوشحال بودیم. اما در کمال تعجب و تأسف، عصر امروز یکشنبه ۷ خرداد، یعنی ده روز مانده به آغاز مسابقات، فدراسیون به یکباره و بدون برپایی هیچ جلسه ی هماهنگی با ستاد برگزاری این دوره از رقابت ها در مشهد، در وب سایتش اعلام کرد:
«به دلیل ترافیک کاری!! مجبوریم این رقابت ها را در تهران برگزار کنیم! چرا؟ چون اکثر بچه ها در حال حاضر در تهران اردو دارند و اگر میخواستیم تجهیزات ورزشگاه آفتاب انقلاب را به مشهد منتقل کنیم، باید همه ی اردوها تعطیل میشد که منطقی نبود و ممکن بود ملی پوشان ضربه بخورند!!» پس مشهد بی مشهد...
از آستان قدس رضوی که هم امتیاز این تورنمنت بین المللی را دو دستی به ما داد و هم متقبل بخشی از هزینه ها شده، ممنونیم که رضایت داد این مسابقات به تهران بیاید. و این یعنی به نام مشهد و به کام پایتخت! این یعنی امتیاز میزبانی و اعزام دو تیم را هم از دست دادیم! و به قول آن شاعر دلسوخته: «صیامی کجایی که رفت از کف مشهدت... همان گوهری که میراث عمر تو بود / نگفتم که این مرکب خوش نشین زین مکن؟ ... که یغماگران لاجرم از تو خواهند ربود»
حال گلایه چیست؟
و اما گلایه ی فرهیخت: طی چند سال اخیر عادت کرده بودیم همزمان با فرارسیدن خرداد ماه فیروز و دهه ی کرامتش خاصه در فرخنده ایام میلاد حضرت امام رضا علیه السلام، چشم انتظار برگزاری رویدادی دیگر از سری مسابقات بین المللی دوومیدانی جام امام رضا علیه السلام در مشهد باشیم؛ رخدادی ناب همچون پارسال، با میزبانی از ورزشکاران خارجی دست کم از هشت کشور دنیا و همچون پیارسال از نُه کشور دنیا؛
از این رو، طی چند ماه گذشته، هر موقع چشم پژوهشگران و دیده بانان رویکرد بین المللی مشهد به سبد خالی «دیپلماسی ورزشی» شهر می افتاد، این گونه به خود دلداری می دادیم که ملالی نیست، خرداد ماه نزدیک است و با برپایی سومین دوره از رقابت های بین المللی دوومیدانی مشهد آن هم در ورزشگاه مدرن، نوساز و تک در خاورمیانه یعنی «ورزشگاه امام رضا علیه السلام»، جبران می شود و کمی این کفه ی ترازو به سمت توسعه ی روابط خارجی شهر سنگین و دغدغه داران تعالی رویکرد بین المللی مشهد هم خوشحال...
بنابراین از ماه ها پیش دلمان را اصطلاحاً صابون زده بودیم که به زودی ده ها میهمان خارجی وارد شهرمان مشهد می شوند و مثل دو سال گذشته، برخی از هتل های پنج ستاره ی شهر، پُر می شود از اعضای تیم های ورزشی کشورهای خارجی، ورزشکاران، داوران، مربیان، کادر فنی، پزشکان و بلکه خانواده های آنان ...
خلاصه آن که با احتساب میهمانان و رؤسای فدراسیون های جهانی و آسیایی و جمع خبرنگاران و تصویربرداران داخلی و خارجی، تصور بر آن بود که چه برو بیایی می شود و کلی عکس و فیلم و گزارشات تصویری از مشهد به رسانه های این کشورها سرازیر و نام این شهر دوست داشتنی دوباره بر سر زبان گزارشگران ورزشی شبکه های تلویزیون های داخلی و این طرف آبی و آن طرف آبی و حتی زیرآبی های مجازی می افتد.
اما زهی خیال باطل... در حالی که تا همین چند روز پیش یعنی دوم خرداد ۱۴۰۲، همه چیز گل و بلبل بود و بر وفق مراد، حتی افشین داوری سرپرست فدراسیون دومیدانی کشور با سلام و صلوات به مشهد آمد و در جلسه ی هزارم ستاد برگزاری رقابت ها با مسئولان ورزشی استان از جمله رئیس هیئت دومیدانی و آستان قدس رضوی و...، گفت و شنید و تقسیم کار کرد و بعد خندیدند همه و بعد دست جمعی طی یک نشست خبری، با خبرنگاران به تشریح جزئیات پرداختند و عکس یادگاری هم گرفتند! و جالب تر از همه آن که تا همین پنج روز پیش، اصلاً رئیس این ستاد، هیچ حرف و حدیثی از ترافیک کاری در تهران و اردوهای تیم ملی و یا کمبود تجهیزات فنی در مشهد به زبان نیاورده بود! بعد نمی دانیم چطور شد همین که پای رئیس فدراسیون به تهران رسید، طی فقط چهار روز، یهویی و به یکباره، همه چی بهم ریخت و کن فیکون شد؟! و القصه، جانم... اجازه دهید گل آقا از آن روی سکّه برایتان بگوید که حضرات اعضای ستاد برگزاری رقابت ها، امسال بد جور رو دست خوردند، چون دقیقاً همین دیروز تلفنی توجیه و متوجه شدند و از همه بدتر، پذیرفتند و قبول کردند که چی؟... «بعله عزیزان مشهدی خودم... خبر دارید چی شده؟ ... خدا مرگم، تا ما اومدیم تهران فهمیدیم ها... مشغول الذمه اید اگر فکر کنید از قبل می دانستیم که چی؟... ای داد و بیداد، در تهران دچار ترافیک کاری شدیم!! و تا برگشتیم تهران، یهویی فهمیدیم که وا مصیبتا... تیم های ملی مون خاک بر سرا اردو دارند... (اینجا کمی صحنه آهسته می شود و چاشنی اشک هم ضمیمه...) و از همه بدتر... عزیزان مشهدی ام، نازنین ها... حالا در این شلوغ پلوغی و فشار مثلاً کاری تهران، باید تمام تیر و تخته و تور و نیزه و دیسک و حتی خاک بر دهمانمان، خاک سفال چاله ی پرش همون گوداله که هست...توش می پرن، اونم رو باید و فقط از ورزشگاه مشعشع آفتاب انقلاب تهران به مشهد منتقل کنیم!.. و می دونید که وقت نیست ... چون باز مدرسه مان دیر میشه، حالا میگید چیکار کنیم؟!... و ایضاً... دلتان کباب می شود بدانید که پارسال هم تمام همین خرت و پرت ها را از تهران آوردیم ... (الهی بمیریم که چقدر به زحمت افتاده بودید و ما خبر نداشتیم)... چرا؟ چون تو مشهد و اون ورزشگاه مجهز و تخصصی و مدرن تون پیدا نمی شود! یعنی گشتیم، نبود... شما هم نگردید، نیست! پس بی خیال قرار مدارها و گور بابای دغدغه دارها!» و گوشی را گذاشت و ارتباط قطع می شود و صدای بوق ... اوف... همانی که فکر می کنید، والله العظیم ... خودتانید و بس...
شدیداً گلایه مندیم:
این در حالی است که هاشمی جواهری مدیرکل ورزش و جوانان استان، از بد روزگار شش روز پیش عزل و برکنار شد و چون تصویرش در میان حضار این جلسه نیست، از او گله ی خاصی نیست، اما از علیرضا تاجفیروز، رییس مؤسسه ی تربیت بدنی آستان قدس رضوی که به تازگی و بلکه به شایستگی بر کرسی متولی اول ورزش استان هم نشسته، ایضأ از سه معاون صدتا پیراهن پاره کرده ی این اداره کل، بویژه از مخاطب اول این نوشتار، عالی جناب رضا امین زاده رئیس تازه کار هیئت دومیدانی استان که افاضه فرموند ما هم فقط یک روز قبل از رسانه ای شدن عمومی مطلع شدیم (واقعاً خسته نباشید!) و دیگر مسئولان ورزشی آستان قدس رضوی، ورزشگاه امام رضا(ع) و پیشکسوتان و خلاصه همه ی آن کسانی که در تصویر این نشست خبری - مندرج در ذیل - حضور دارند، شدیداً و عمیقاً گلایه مندیم!
معترضیم که چطور به خودشان اجازه دادند امتیاز انحصاری برپایی تنها مسابقات نوپا، ارزشمند و بین المللی رشته ی دوومیدانی این دیار که میراث ورزش استان و دسترنج آستان قدس رضوی بود از کف مشهدی ها برود؟! چطور راضی شدند دستاورد سال ها تلاش شبانه روزی هاشم صیامی عزیز - و هدیه ی این همشهری توانمند و دلسوز و رئیس لایق و مستعفی اخیر فدراسیون دومیدانی کشور به خراسانی ها - و این تنها رخداد بینالمللی عرصه ی دیپلماسی ورزشی که مفتخر و مزین به نام نورانی امام رضا(ع) بود، هنوز به سومین ایستگاه خود نرسیده، راهش را به سمت تهران خودکامه کج کنند؟ آن هم با یکسری بهانه های واهی و بلکه کشککی؟! و هیچ کس هم هیچ اعتراضی نکند؟! حقاً که صد رحمت به ساعت پاندول!
چه زحمت هایی که کشیده نشد؟ بابا، اصلاً برپایی این رقابت ها ذیل عنوان «جام امام رضا(ع)» در مشهد که همینطور الله بختکی نبوده، بلکه آستان قدس رضوی با رئیس لایق وقت همین فدراسیون دوومیدانی یعنی هاشم صیامی، قرارداد رسمی امضا کرده و آنها قول دادند که اینجا را پایگاه آموزش دو و میدانی کشورهای اسلامی کنند، حال تو سرش بخورد، این کار که نکردند، بماند، امروز زیرآب اصلش را هم زدند.
ناگفته نماند چند بار بازرسان کنفدراسیون دو و میدانی آسیا و از جمله رئیس آن «دهلان الحمد القطری» به مشهد آمدند و از امکانات و زیرساخت های ورزشی این استادیوم بازدید کردند و حتی وی گفت که: «ورزشگاه امام رضا (ع) مشهد علاوه بر مسابقات بینالمللی میتواند رقابت های جهانی این رشته ورزشی را نیز میزبانی کند!»
بهانه های لُپ لُپی که به اصطلاح عوام، اگر به مرغ پخته ی داخل قابلمه هم بگوییم، از خنده روده بُر می شود! :-) یعنی چی که به دلیل ترافیک کاری!! مجبور شدیم مسابقات را در تهران برگزار کنیم؟! (امان از پز عالی و جیب خالی!) یعنی چی که اکثر بچه ها در حال حاضر در تهران اردو دارند و اگر میخواستیم تجهیزات ورزشگاه آفتاب انقلاب را به مشهد منتقل کنیم، باید همه ی اردوها تعطیل میشد که منطقی نبود و ممکن بود ملی پوشان ضربه بخورند!! (الهی بمیریم برای ملی پوشان مان و آن ضربه تو حلق حسود!!)
لعنت بر ویروس منحوس پوپولیسم
لعنت خدایان معبد آمون بر این ویروس منحوس «پوپولیسم» که مثل خوره به جان برخی از مسئولان ورزشی کشور ما افتاده، به نحوی که برای درج چند سطر گزارش عملکرد سطحی در کارنامه یشان و حفظ میز و پست ریاست لعنتی و خوش خوشان شدن آقای وزیر، حاضر می شوند مجموعه ی ورزشی چند منظوره، مدرن و امروزی، مجهز، نوساز و تک در خاورمیانه یعنی «ورزشگاه امام رضا(ع) مشهد» را قربانی مخروبه ای دورافتاده، روی دست مانده و بی اعتباراتی به نام ورزشگاه «آفتاب انقلاب تهران» کنند که طبق گفته ی مدیر آنجا، برای صرفه جویی در قبض مصرف آب شان، چمن ورزشگاه را حتی آب هم نمی دهند! یاللعجب...
و آفرین و مرحبا و صد باریک الله به رسانه های بسیار فعال و هرگز غیر منفعل این دیار همیشه در صحنه که نمی آیند همین افاضات حضرات مدیران مشعشع را به فارسی روان، ترجمه کرده و حتی با قلم طنز، بنگارند:
«لیدیز اَند جنتلمن: سالها سر مالکیت ورزشگاه آفتاب انقلاب که فعلاً همه ی آتش ها از چیز او به پا شده، با ارتش اختلاف جدی داشتیم و جان به سر شدیم تا به سامان شد! بودجه ای هم که برای تعمیرات، بازسازی و توسعه اش نداریم و مجبوریم بالاخره برای سرپا نگهداشتن اش، دست و پایی بزنیم، یعنی چهار تا مسابقه ای چیزی برگزار و بودجه ای از وزارتخانه جذب کنیم! بالاخره الکی و دولکی که بودجه ی پولکی نمی دهند! از طرفی دیگر حیف نیست افتخار این تورنمنت بین المللی و این زیبا اسب زین شده که تازه جان و قوت هم گرفته، نصیب مشهد بی حالان شود که حتی مدیرکل ورزش و جوانان هم ندارد و فعلاً با سرپرست اداره می شود! تازه، اینطوری با این یک تیر رها شده در تاریکی، سه - چهار تا نشان طلایی می زنیم: هم با این گزارش عملکرد عاریه ای، بودجه ی تعمیر چاله چوله های آفتاب انقلاب را از وزارتخانه می گیریم، هم پُز و افتخار و امتیاز طلایی و گزارش برپایی یک تورنمنت بین المللی می ماند برای ما تهرانی های نورچشمی و ظالمانه تر از همه، این ورزشگاه دورافتاده در شرق تهران است که یحتمل با بودجه و از کیسه ی برگزارکنندگان خراسانی از جمله آستان قدس رضوی، از «سوت و کوری در می آید!» خاصه اگر این کنسلی زرنگ مآبانه در دقیقه ی نود باشد که آن موقع، دیگر یحتمل بخش اعظم هزینه های مقدماتی اعم از دلاری و ریالی، اجرایی و تدارکاتی هیئت های خارجی و داخلی و... قبلاً از کیسه ی حاتم طائی استان و بلکه چه بسا آستان پرداخت شده است. تازه، برای سال های بعد هم راه مان باز شد و این تورنمت را در خود تهران نگه می داریم و آن موقع بهانه می کنیم که این تجهیزات لعنتی را با چسب به کف زمین ورزشگاه آفتاب چسبانیدیم و اتفاقاً چون آفتابه خورده و خشک شده، لذا دیگه قابل کندن نیست، پس همینجا می ماند و سر مشهدی های بیچاره بی کلاه! و این است مصداق همان ضرب المثل معروف که: خرج که از کیسه ی میهمان بود، حاتم طائی شدن آسان بود... علی برکت الله...
ما زیاران چشم یاری داشتیم:
و بدشگون و بدبخت مشهدی هایی که دسترنج سه سال زحمت و تلاش شبانه روزی شان برای رشد و نُموّ یک رخداد در تراز بین المللی و یک امتیاز طلایی در اتحادیه بینالمللی فدراسیونهای دو و میدانی - IAAF این گونه توسط یک مشهدی پایتخت نشین به راحتی آب خوردن، به فنا رفت و قطار پیشرفت های شان در عرصه ی «دیپلماسی ورزشی» در ایستگاه میرداماد تهران (نزدیکترین ایستگاه مترو به فدراسیون) از ریل معرفت خارج شد!
لعنت اولین و آخرین بر این تجهیزات فنی دستاویز که نه در مشهد - این دومین کلان شهر ایران - و نه در ورزشگاه تخصصی، مدرن، نوساز و دارای گرید A استاندارد اروپا یعنی استادیوم امام رضا(ع) پیدا نمی شود و باید حتماً از تهران ظالم و غاصب علی الخصوص از ورزشگاه کم فروغ، مخروبه و دورافتاده ای در شرق تهران به مشهد منتقل شود که فعلاً جز تبلیغ استخرش، خبر دیگری از حیات و ممات آن در رسانه ها و اینترنت نیست! الهی خیر نبیند و آب همان استخرش خشک شود...
و لعنت بر این دم خروسی که بدجور بیرون زده، اما یاللعجب، کسی آن را نمی بیند! زلزله ای به بزرگای ۹ ریشتر، چراکه برای برنامه ریزی مقدماتی یک تورنمنت بین المللی، می بایست دست کم دوازده ماه یعنی یک سال قبل توسط کشور میزبان به اتحادیه بینالمللی فدراسیونهای دو و میدانی IAAF اعلام شود تا در تقویم تورنمنت های بین المللی یا منطقه ای، مصوب و اعلام گردد و پس از آن است که اجازه ی انتشار می یابد.
فراخوان مسابقات به تمام تیم های عضو این اتحادیه اعلام می شود، کشورهای متقاضی، به درخواست مشارکت کشور میزبان، پاسخ می دهند و پس از اعلام موافقت اولیه، مدیران پشتیبانی تیم ها اقدام به خرید بلیت هواپیما، رزرو محل اقامت در هتل و... می کنند.
لذا حضرات رؤسای مستعفی و جدید فدراسیون که از شانس خوب یا بد ما، هر دو اتفاقاً مشهدی!! اند، از یک سال پیش یا دست کم شش ماه پیش به خوبی می دانستند که اواسط خرداد ماه ۱۴۰۲، مشهد میزبان این دوره از رقابت های بین المللی دومیدانی است و نباید اردوهای تیم های ملی را همزمان با آن برگزار کنند، چراکه علی الظاهر باید تمام!!! (بله، دقت کنید) طبق فرمایش سرپرست فدراسیون، تمام اقلام مورد نیاز مسابقات تمام و کمال از تهران به مشهد منتقل شود، و مرحمت فرموده، مثال هم زدند که در سال قبل یعنی دومین دوره هم چنین کردند. (وا اسفا...)
پس چون این داستان خیالی انتقال تمام اقلام مسبوق به سابقه هست و رخدادی غیر منتظره نبوده، بنابراین قطعاً تمهید و تدارک تمام ملزومات و تجهیزات حتی انتقال آنها تا دوم خرداد ۱۴۰۲ (زمان نشست خبری) صورت گرفته و حتی چه بسا همین خاورهای فرضی و خیالی در ذهن مسئولان فدراسیون، همین الان هم در میانه ی راه تهران به مشهد باشند - چراکه تاریخ برپایی این مسابقات، ۱۷ و ۱۸ خرداد ۱۴۰۲ اعلام شده - اما چطور می شود که یهویی و الان خود را در تهران می بینند، الله اعلم!
و بعد عجبا... به یکبارگی امروز در سایت فدراسیون اعلام می شود که: توجه... توجه... این رقابت ها نه در مشهد بلکه در تهران برپا خواهد شد و متعجبیم از رئیس اتحادیه بینالمللی فدراسیونهای دو و میدانی IAAF یا رئیس کنفدراسیون آسیایی، این که خواب هستند یا بیدار و ابن که آیا از کلاه گشادی که سر آنها و بازرسانی که پیشتر به مشهد فرستاده بودند، رفته، خبر دارند یا نه؟! به نام مشهد و به کام تهران!!
اُف بر این پایتخت نشینان خودکامه که عوض تمرکز زدایی از رخدادهای بین المللی خصوصاً ورزشی ها و هدایت و انتقال آنها به مراکز استان ها خاصه استان های توانمند و برخوردار از زیرساخت های تأسیسات ورزشی همچون خراسان رضوی، خساست و حسادت به خرج داده، نه تنها این رویدادها را به شهرستان ها نمی فرستند، بلکه حتی چشم دیدن همان معدود رویدادهای بین المللی گُل کرده که اساساً متعلق به خود شهرستان ها هم هست، را ندارند و با سوء استفاده از قدرت پایتخت نشینی خود، به شهرستان ها زور می گویند و امتیازات طلایی آنان را به بهانه های واهی، به نام خود و در کارنامه ی عملکرد خود ثبت می کنند!
همچنین با طیب خاطر در متن مصاحبه و در سایت همین فدراسیون شمشیر از رو بسته اعلام می کنند که اتفاقاً دوستان مشهدی و آستان قدس هم بزرگی کردند و دو دستی امتیاز طلایی برپایی این تورنمنت بین المللی را تقدیم ما کردند و رضایت دادند تا این مسابقات در تهران برگزار شود؟! رضایتشان تو حلق مان... طیب الله انفاسکم...
پس آفرین و دست مریزاد به این دوستان که هزاران امتیاز در دقیقه ی نود به پایتخت نشینان وادادند و حتی یک امتیاز ناقابل هم برای شهر امام رئوف نگرفتند! حتی بر فرض محال، اگر برای این دوره از رقابت ها، هزینه ی چندانی هم نکرده باشند، اما مخارج دو دوره ی قبل را که تمام و کمال پرداخت کرده اند؟ تکلیف آن همه هزینه کرد چه می شود؟ یعنی همه ی آن مساعی و تلاش ها و اعتبارات هزینه شده، دود شد رفت به هوا؟! حتی در حد درج یک آرم و لوگوی ساده بر روی پوستر مسابقات هم قدرشناسی نشد! هر چند که چه پوستری، چه کشکی؟ ده روز بیشتر به برپایی آن نمانده، اما هنوز هیچ خبر و عکسی از انتشار پوستر آن هم نیست!!
آه و دریغا... آن وقت همین رسانه های بومی حضرات به برجام مادر مرده گیر سه پیچ می دهند که ... فقط برجام ... تماماً خسارت محض بود! بله، برجام هم بود و صدالبته یک دو جین بی جام دیگر و از جمله سومین دوره این رقابت ها که متأسفانه به نهایت درایت! بی جام شد!... افسوس ...
ما زیاران چشم یاری داشتیم... خود غلط بود آنچه می پنداشتیم
طنز قحطی تشک در مشهد:
تا جایی که ما شنیده بودیم و در رسانه ها از زبان نماینده و عضو هیئت رئیسه ی مجلس وقت سال ها پیش نقل شد (البته راست و دروغش با خود افشا کننده)، گمان می کردیم که این فقط «پتو و تشک خواب یارِ غار عالیجناب سرخ پوش» هست که در جهان شهر مشهد به این بزرگی پیدا نمی شود!
همان تشک و پتوی عتیقه ای که اگر در خاطر مبارکتان باشد، گفتند چون از برند لایکو در مشهد نیافتیم، از تهران خریدیم و با هواپیما به مشهد فرستادیم تا حضرت مستطاب بر روی آن استراحت کنند، گویی در مشهد قحطی تشک و پتوست!
اما امروز به لطف افشین داوری سرپرست فخیمه ی فدراسیون دوومیدانی کشور که هم اتفاقاً همشهری است و هم اتفاقاً سال های زیادی از دهه نود، مدیرکل ورزش و جوانان همین استان بوده، فهمیدیم که مشهد تشک دارد، اما نه از آن نوعش که رویش می خوابند، یا رویش می پَرند، بلکه از نوع سومی که شنونده باید عاقل باشد و حدس بزند!
از پیشکسوتی کهنه کار و کاملاً آگاه به ظرفیت های شهر و واقف به امکانات ورزشی استان، این دسته گل بعید بود که:
اولاً این ورزشگاه تخصصی ورزش دوو میدانی است و زیرساخت های تأسیساتی حرفه ای آن از ابتدای احداث، برایش تخصیص یافته و اقلام و تجهیزات فنی هم خریداری و تأمین شده است! انبارهایش پر از تیر و تخته هایی است که می گویید باید از تهران بیاید و الا مقبول نمی افتد! آن قدر مجهز و زیباست که سفیر پیشین آلمان در ایران پس از بازدید از آن گفت: ورزشگاه امام رضا(ع) مشهد با ورزشگاه بایرن مونیخ در آلمان رقابت میکند! (کور شود هر آن که نتواند دید...)
دویّماً... بر فرض محال، اگر چند قلم معدود از تجهیزات فنی هم کم و کسری داشته باشد، خوب، بسیار طبیعی است که طی دو دوره ی قبل برایش خریداری شده که اگر به جای ورزشگاه، رستوران بود، به عقل سر آشپزش می رسید که دیگ و قابلمه و کفگیر و آبکش اش را خود بخرد و نخواهد منت تهرانی های ندید بدید را بکشد که بعدها همین چهار قلم کم کسری فرضی را تو سرش بزنند که شما نداشتید و ما تمام!!! این دیگ و قابلمه و کفگیر و آبکش را از تهران با خودمان آوردیم...
سِیّماً ، بازم بر فرض محالی دیگر که این تیر و تخته ها را ورزشگاهی که گرید A استاندارد اروپا را دارد، ندارد و سال قبل، شما از تهران به مشهد آوردید، خوب... جناب احکم الحکماء... این همه به مشهد آمدید و رفتید، و طی دو سال گذشته، دوبار خاک اره را آره کردید، ولی برای بار سوم چرا؟! از پارسال تا امسال، یک سال آزگار فرصت داشتید و چرا به مسئولان ورزشگاه امام رضا(ع) لیست ندادید تا تهیه کنند؟! مگر آستان قدس رضوی مشکل مالی دارد؟!
حال بماند که خود شخص ایشان کهنه کار دو و میدانی و مشهدی، بهتر از هر کسی می داند که چطور و چگونه می توان با یک تلفن ساده، این تجهیزات را حتی در خود همین مشهد تأمین کند!
همچنین به مرحمت ایشان بود که متوجه این آدرس غلط شدیم در مشهد به این بزرگی و درندشتی، فقط قحطی تشک نیست، بلکه قحطی تیر و تخته هم هست! قحطی وزنه و چکش و نیزه و خاک سفال و گاری حمل مانع و موانع دو میدانی و اینها هم هست!!!
دُرهای نایاب و گوهرهای عتیقه ای که گویا فقط در تهران پایتخت یافت می شود و باید فقط و فقط از کف زمین ورزشگاه آفتاب انقلاب - و نه آن همه ورزشگاه بزرگ دیگر تهران - جمع شود و به مشهد منتقل!!
اصلاً بر فرض آن که ورزشگاه تمام کمال امام رضا(ع) فاقد این تیر و تخته هاست! ما که با یک جست و جوی ساده در اینترنت با عنوان «تجهیزات فنی دوومیدانی» به هزار قلم نرسیدیم که نشود تأمینش کرد! بلکه فقط ۳۶ قلم معمولی بود!
تازه فهرست مهم آنها پس از حذف موارد تکراری، بیشتر از ۲۰ قلم ناقابل نشد، اما جالب هست که در همین فهرست اصلی، هم صندلی و خاک و چاله و چوله و خط کشی زمین و گاری حمل موانع است و هم تور و نیزه و تخته استارت و متر و تشک!
خلاصه هر چه گشتیم، اقلام فوق حرفه ای و آنچنان ویژه ای که نتوان آنها را در مشهد پیدا کرد و باید حتماً از کره ی مریخ ارسال شود، را نیافتیم! همه را می توان دو ساعته از بورس لوازم ورزشی مشهد مثلاً از سر چهارراه مدرس خرید و با یک وانت نیسان آبی بار کرد! باور نمی کنید خود ببینید:
وزنه پرتاب ۳ کیلویی، چکش پرتاب ۵ کیلویی، خاک آجر سفال زمین دو و میدانی، دایره پرتاب چکش، گاری حمل مانع دو و میدانی، مانع دو و میدانی سه هزار متر، خط کشی پیست دو و میدانی، چاله پرش طول سه گام، صندلی داوری استاندارد، صندلی استارت ریل، خروجی وزنه پرتاب، پایه پرش ارتفاع دو و میدانی، متر پرش ارتفاع، محفظه پرش با نیزه، تخته استارت، نیزه پرتاب دو و میدانی، تشک دو و میدانی، مانع پرش دومیدانی، دیسک پرتاب دو کیلویی و...
اصلاً جریان این لیست و فهرست کذایی خرید به کنار، مگر خود شما مسئولان ورزشی استان و کشور نبودید که به عالم و آدم فخر می فروختید و در مقابل دوربین خبرنگاران داخلی و خارجی پُز و رخ سه نبش می دادید: «پیست تارتان ورزشگاه مدرن امام رضا(ع) از استانداردترین و مجهزترین پیستهای دوومیدانی کشور با هشت خط مسابقه و قابلیت برگزاری همه مادههای ورزش دوومیدانی شامل پرتاب دیسک، چکش، دوی سرعت، استقامت، پرش سهگام، پرش ارتفاع و پرش با نیزه و... را دارد.» این هم مستندش ... و ایضاً فرمایش می کردید: «این ورزشگاه درخشان در خاورمیانه، گواهینامه ی اول اتحادیه ی فدراسیون های یبن المللی دوومیدانی و گرید A استاندارد اروپا را کارنامه اش دارد؟!» و این هم لینکش...
حال حضرات آقایان مسئول ورزشی شهر و استان و کشور! ... باشد ... از مجاوران و زائران رضوی خجالت نکشیدید و لافی به گزاف زدید و مال شان را سکه ی یک پول کردید، بماند؛ اما از صاحب حقیقی این دیار و آن امام همامی که نامش، بر صدر این ورزشگاه هست هم شرم نکردید؟! چرا به راحتی آب خوردن و برای غصب امتیاز این تورنمنت، از آبروی استادیوم امام رضا(ع) مایه گذاشتید و در بوق و کرنا کردید که این استادیوم بین المللی، محتاج و خوار چند تا لوله و وزنه و تابلو و تور و دیسک شماست؟! تا جایی که «ایران» روزنامه ی رسمی دولت چنین تیتر سخیفی بزند: «نبود امکانات و تجهیزات، میزبانی مشهد را به تهران داد.. وقتی فقر ورزش مادر توی ذوق می زند!» خواستار امتیاز بودید، خوب مثل بچه ی آدم می گرفتید، چرا عِرض و آبروی شهر امام رضا(ع) را بردید؟ آبروی مقدس دیاری که مردمان ولایتمدار جهان اسلام، تربت و خاک پاک مضجع عالم آل محمد(ص) را به نیت تبرک با خود به اقصی نقاط عالم می برند و همچون تربت کربلا، تربت مشهد را هم توتیای چشم خود می کنند، حال باید قبله ی اول جهان تشیع، محتاج چند فرغون خاک سفال خاک بر سری شما شود که باید حتماً از تهران و از آن ورزشگاه خراب شده منتقل شود؟! اُف بر این همه وادادگی مسئولان منبسط و آه از دست این همه رسانه ی منفعل که از عالم حرفه ای خبرنگاری و رکن چهارم دموکراسی، فقط کپی پِیست را بلدند و مثل خواجه هندوستان، حتماً باید یک طوطی ای، یک چیزی یا کسی بمیرد تا قدرت تحلیل یابند و پندآموز شوند!
و ایضاً لعنت بر این دلار منحوس
چرا دلار منحوس؟ چه ربطی به بحث ما دارد؟ ربط دارد، چون بحث ما سر زورگویی است و سکوت و انفعال رسانه های شهر و استان عالم آل محمد(ص) و پایتخت جهان تشیع و پایتخت معنوی کشور و بزرگترین کلان شهر زیارتی جهان (از نظر وسعت) ... حال این سکوت لعنتی یک روز سر این دلار منحوس است و روزی دیگر سر به زور ستاندن امتیازی طلایی از مشهد مادر مرده و بی کس و کار!
حال چه امتیاز و سهمیه ی تاپ بلیت جام جهانی فوتبال برای فرودگاه بینالمللی اش باشد و چه امتیاز طلایی یک تورنمنت بینالمللی دوومیدانی! اساساً هر چه خوب است و طلایی از او به زور می ستانند و هر چه بد و سرطان زا و آلوده کننده محیط زیست و هوای پاک است مانند مازوت برای سوخت نیروگاه برقی که بغل گوش حرم امام رضا ع است، بهش سخاوتمندانه می دهند! لذا رسانه های مان هم دیگر آپتودیت شده اند و پوست کلفت و اصلا کک شان هم نمی گزد. باورش برای تان سخت است؟ پس بشنوید و خود صادقانه قضاوت کنید:
سالها پیش، شورای شهر اسلامی وقت، نابخردانه برای ورود زوار غیرایرانی به مشهد، عوارض دلاری مصوب کرد، همه جز قدس آنلاین و آن خبرنگار شجاع اش سکوت کردند! هرچند دم استاندار وقت گرم که آن را ملغی کرد! یا می خواستند از بیماران غیرایرانی، هزینه درمان دلاری بگیرند، حتی بیمارستان فوق تخصصی رضوی آستان قدس هم گول سقوط ریال را خورد، باز همه روزه ی سکوت گرفتند، حتی شهرآرای بومی! و قس علیهذا ... تا برسد به همین چند ماه پیش که سهمیه ی بلیت جام جهانی فوتبال قطر را از فرودگاه بین المللی اش به زور گرفتند و به لامرد زادگاه وزیر مرحوم مسکن و شهرسازی دادند، باز هم همه بلا استثناء انگشت در گوش کردند!
حالا هم می خواهند دوباره بلیت هواپیمایش را از زوار غیرایرانی به دلار منحوس بگیرند و اخیراً هم زمزمه ی اخذ هزینه های هتل ها را هم به این دلار لعنتی بر سر زبان ها انداختند تا قبح دریافت دلاری از سفر زیارتی «حج فقرا» عادی شود، به این بهانه که زوار برای تسعیر دلار و یورو شان، در دام دلالان نیفتند، گویی تخم صرافی ها را در این شهر ملخ خورده و فقط دلالها مانده اند!
و باز هم شاهدیم که بالاتفاق همه ی خبرگزاری ها از جمله خبرگزاری فوق تخصصی رضوی! یعنی خبرگزاری که متولی اول و آخر دفاع از حقوق زوار ایرانی و غیرایرانی است، باز هم سکوت اختیار کرده است!
تمام این بحث را برای این قسمت پیش کشیدیم که حال، صبر کنید و خود به عینه ببینید ما در این جهان شهر، دهها روزنامه و صدها سایت خبری و مثلاً تحلیلی و خبرگزاری ریز و درشت و پژوهشگاه و... داریم. از همین فردا صبح ببینید کدام یک شان به این تصمیم زورگویانه ی فدراسیون غاصب دوو میدانی کشور اعتراض می کنند؟!
حتی خراسان ۸۰ ساله داریم و قدس ۴۰ ساله و شهرآرای ۳۰ ساله که تنها مرکز استانی است پس از پایتخت که ارگان مدیریت شهری اش، یک روزنامه دارد، مثل همشهری تهران که متعلق به شهرداری است!
حتی - همچنان که پیشتر گفتیم - بحمدالله والمنه خبرگزاری فوق تخصصی رضوی داریم که چشم مان روشن، از بس علاقه به ورزش دارد، هر چند اساسأ کارش با ورزش و فوتبال و خبرهای زرد و کری خوانی هواداران دو تیم فوتبال پرسپولیس و استقلال میلیاردها سال نوری فاصله دارد، اما از هول حلیم و برای چند تا بازدید بیشتر، منوی توهین آمیز رضوی پلاس (یا همان العیاذ بالله امام رضا پلاس) می زند تا نکند یک وقت از قافله ی ورزشی ها عقب بماند!
حالا همه خواهیم دید که از فردا صبح، کدام یک آنان حتی یک سطر بر علیه فدراسیون غاصب دو و میدانی کشور مطلب و گزارش و تحلیلی بنویسد؟! حتی عمراً اگر پسر شجاع رسانه های استان یعنی همین شهرآرا که هر روز چهار برگ تمام رنگی فقط در مورد ورزش استان دارد، حتی یک سطر انتقادی در این موضوع بنویسد! بابا... وا دادیم رفت!!!...
حال آیا حق داریم با صدای غراء بگوییم: اَلفاتحة مع الصلوات ...
نامردها با فارس پرهمایش بله، اما با خراسان فقیر، نه:
در پایگاه رسمی همایش های کشور، همین لحظه، ۱۲۳ همایش ملی و بین المللی برای تهران پایتخت تا پایان سال جاری ثبت شده، اما استان پهناور، استراتژیک و بسیار مهم «خراسان رضوی» فقط پنج! همایش دارد؛ این یعنی آن که ما در مشهد با فقر که نه، با قحطی و بلکه بحران رخدادهای ملی و بین المللی مواجهیم!
این در حالی است که به عنوان مثال استان فارس، با ۲۳ رخداد، پس از تهران در صدر این فهرست قرار دارد و با عرض پوزش از شهروندان عزیز استان فارس، اگر یک رویداد هم از ۲۳ گردهمایی آنان، حتی این گونه شیک و تر و تمیز سرقت ادبی و در قربانگاه فدراسیونی چون دومیدانی ذبح شود، به جایی بر نمی خورد.
پس نامردها، از مثلاً فارس غنی کم کنید، اما خوش انصاف ها، از مشهد امام رضا(ع)یی که همیشه ی خدا فقط پنج رخداد تا پایان سال دارد و تازه، بیشترش همایش نماست، چطور دلتان آمد یکی و آن هم تاپ ترینش را خط بزنید؟ چگونه رویتان شد سر متولی ورزش استان و آستان را با پنبه بریده و اسب زین شده و امتیاز زرین و بین المللی اش را به تاراج ببرید؟!
باشد، بستانید و ببرید، همچنین آه مادران جوان مرده را هم:
باشد، بگیرید و بستانید و هر چیز خوب را از جوانان این خاک و سرزمین بگیرید و با خود ببرید! اما بدانید و آگاه باشید که بغل گوش این کلان شهر بن بست، سوئیس نیست، بلکه چسبیده به افغانستان ستمدیده، اما منبع تولید اول مواد مخدر جهان است! کلان شهری که بیشترین شهید مدافع امنیت و مبارزه با مواد مخدر را در بین مراکز پلیس جهان اسلام را دارد! بیشترین حجم کشفیات انواع ریز و درشت مواد مخدر هم به دست پلیس در این قلمرو ثبت شده است.
پس چرا ذره ای تردید می کنید؟... اصلاً بیایید به جای بخشیدن حداکثری تمام سرگرمی های حلال و طیب و حقوق انسانی و شهروندی جوانان دختر و پسر این دیار، همان حداقل ها را که با هزار جان کندن به دست آورده اند، بگیرید و با خود به تهران ببرید!
سوخته دلانی تنها که تنها دلخوشی شان، داشتن یکی دو تیم فوتبال در لیگ برتر بود به نام ابومسلم خراسان و پیام مخابرات که هزینه هایشان از جیب بخش خصوصی پرداخت و اداره می شد و نه مثل استقلال و پرسپولیس دولتی که ۴۴ سال از بودجه ی بیت المال عمومی ارتزاق می کنند!
یادباد زمانی که همین ورزشگاه ثامن الائمه ی ۳۵ هزار نفری آن هم در ده کیلومتری مشهد، مملو از جمعیت مشتاق جوانانی می شد که امروز طردشان کردید و در حسرت تماشای یک مسابقه ی بین المللی در مشهد ماندند. یادش بخیر آن زمان در این ورزشگاه، جای سوزن انداختن هم نبود! تیم و باشگاهی یا قدمت نیم قرن که آن هم ده سال پیش با همین بی درایتی های امثال شما مسئولان با کفایت ورزشی استان از دست رفت!
آه... که بعد سالها انتظار برای تمرکز زدایی از رخدادهای بین المللی پایتخت و انتقال آنها به مراکز استان های توانمند و برخوردار مانند خراسان رضوی، مسابقه ی دو تیم ملی فوتبال ایران و لبنان را به ورزشگاه امام رضا(ع) آوردید و چقدر خوشحال شدیم، دست تان درد نکند، اما چه کنیم که نتوانستید از پَسِ یک بلیت فروشی ساده و تأمین امنیت چند دختر انگشت شمار این شهر برآیید، تا جایی که آن مردک خودسر با آن اسپری فلفل لعنتی، گند زد به عالم و آدم و اسم جهان شهر پرآوازه ی مشهد را هم ردیف مواطن طالبان، بر سر زبان جهانیان انداخت و فاتحه ی سال ها زحمت تلاشگران و خادمان بین المللی تعالی رویکرد مشهد دوست داشتنی را خواند!
باشد، اصلاً تمام مراسم موسیقی آئینی و جشن و شادی حلال و پاک و طیب جوانان این قلمرو، ارزانی نیشابوری ها و قوچانی های عزیز و نهایتاً شهر توسی ها در جوار آرامگاه حکیم فردوسی با آقا حجت اشرف زاده ی خوش سیما و یا نهایتاً در حاشیه ی شهر و قلعه ساختمان و در جشن ماه امت ماه رمضان با آقا مجید اخشابی خوش صدا، از این ها که نزدیکتر به مرکز شهر نداریم!
پس بیایید همین یک ذره ی ایپسیلونی خوشی و دور هم بودن را هم به این جوانان دلمرده نبینید و همان ها را هم اگر از دست تان بر می آید، زوال بیاورید و به آن گند بزنید... اصلاً کد می دهیم که به زحمت نیفتید... بیایید همین شادی و سوت و کف و دست دختران و مادران این مُلک در عرصه ی میدان شهدا و همنوایی با سرودهای حماسی و دینی و ارزشی را هم از مشهد و مشهدی ها بگیرید، چرا؟ چون همین ذره شادی و دور هم بودن و دست جمعی همدیگر را دیدن - حال چه در ورزشگاه امام رضا(ع) باشد و چه در عرصه ی میدان شهدا - هر دو بر جوانان این قلمرو حرام است!
... اما بدانید که آه مادران و سوز خواهران و اشک پدران همین جوانان سرزنده و امیدوار این خاک - که چه بسا با تداوم این دست فرمان خِسّت بار شما، ذره ذره افسرده و مأیوس و ناامید شده و در خوش بینانه ترین حالت به خارج شهر و استان و کشور مهاجرت کنند و فرار مغزها اتفاق بیفتد و در بدبینانه ترین حالت، خدای نکرده به دام بلاهای خانمان سوزی چون اعتیاد، سرقت، فحشاء و... و یا بلیّه های دیگری چون زبان مان لال خودکشی و ... مبتلی شوند، همه و همه، بالاخره دیر یا زود، دامن گیرتان خواهد شد.
مطمئن باشید پشیمان خواهید شد از این که همین ذره امتیازات و دلخوشی های جوانان این دیار را غصب کرده و با خود به خارج استان بردید و بدانید که باید در همین جهان یا نهایتاً در عالم قبر و در محضر خدای قاهر الاعداء خاصه در پیشگاه امام معین الضعفاء و صاحب حقیقی شهر خدا و علی الخصوص خانواده های معظم شهدا و ایثارگران که برای آزادگی و آزادی این مُلک و ملکوت از هر قید و بند ظالمانه، خون جوان دادند، پاسخگو باشید و جواب تک تک این بی کفایتی های زرنگ مآبانه یتان را بدهید. از ما گفتن بود... باشد ... ببُرّید ... ببرید... اگر هم این زقوم از حلقوم تان پایین رفت، نوش جان تان...
به یـزدان که گرما خرد داشتیم ….. کجا این سر انجام بد داشتیم؟
حواله یتان با خود همان امام غریبی که توقع دارید با این همه ظلم، اذن تشرف بهتان بدهد! زهی خیال باطل ... توفیق یک سلام از راه دور را هم از شما خواهد گرفت تا چه رسد به تشرف... فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ ... منتظر باشید و ما هم با شما انتظار می کشیم... (قرآن کریم)
و اما اصل خبر، خود قضاوت کنید:
محل برگزاری مسابقات بینالمللی دوومیدانی جام امام رضا (ع) تغییر کرد
سومین دوره رقابتهای بین المللی دو و میدانی جام امام رضا(ع) به دلیل ترافیک کاری!!! به جای مشهد به میزبانی تهران برگزار خواهد شد.
به گزارش خبرنگار مهر، مسابقات بین المللی دوومیدانی جام امام رضا (ع) که در چند سال گذشته در مشهد برگزار شده بود، امسال قرار است روزهای ۱۷ و ۱۸ خرداد به میزبانی تهران باشد.
فدراسیون دوومیدانی با توجه به ترافیک مسابقات پیش رو و برگزاری اردوهای تیم های ملی در تهران این تصمیم را گرفته است.
افشین داوری سرپرست فدراسیون دوومیدانی در گفتگو با سایت فدراسیون در این باره گفت: با توجه به اینکه تمام!! تجهیزات برگزاری جام امام رضا (ع) از تهران به مشهد برده می شد، امسال به دلیل اردوهای تیم های ملی در تهران این شرایط فراهم نبود.
وی ادامه داد: اکثر بچه ها در حال حاضر در تهران اردو دارند و اگر میخواستیم تجهیزات ورزشگاه آفتاب انقلاب را به مشهد منتقل کنیم، باید همه اردوها تعطیل میشد که منطقی نبود و ممکن بود ملی پوشان ضربه بخورند.
رئیس فدراسیون دوومیدانی خاطرنشان کرد: آستان قدس و دوستان در مشهد همکاری خوبی را داشتند و با توافق آنها این مسابقات در تهران برگزار خواهد شد. تاکنون هم ۶ کشور اعلام آمادگی کردهاند که حدود ۵۰ دوومیدانی کار خارجی در این مسابقات با بچه های ما رقابت خواهند کرد. تمام
و علی الاسلام واویلا...
خبر تکمیلی
رییس هیات دوومیدانی خراسان رضوی خبرداد: ما یک روز قبل از اعلام رسانهای آن ما از انتقال میزبانی، مطلع شدیم!
ایسنا/خراسان رضوی ، رییس هیات دوومیدانی خراسان رضوی از عدم برگزاری مسابقات جام امام رضا در مشهد خبر داد.
رضا امینزاده در گفتوگو با ایسنا در خصوص برگزاری رقابتهای جام امام رضا، اظهار کرد: فدراسیون امروز به طور رسانهای، برگزاری مسابقات جام امام رضا در تهران را اعلام کرد و یک روز قبل!! از اعلام رسانهای آن ما از انتقال میزبانی، مطلع شدیم. نیاز به هماهنگیهای دوباره با توجه به تغییر مدیریت اداره کل ورزش و جوانان استان و همچنین فدراسیون کمی برنامهریزی را سخت کرد.
وی افزود: تیمهای ملی در اردو هستند و انتقال تجهیزات از تهران به مشهد زمانبر است، ضمن اینکه مسابقات مهمی از جمله مسابقات هانگژو پیشرو است.
رییس هیات دوومیدانی خراسان رضوی بیان کرد: هرسال از امتیاز میزبانی استفاده کرده و دو تیم اعزام میکردیم، اما امسال زمان زیادی برای اعزام و انتخاب نداریم، کمااینکه اعزام دو تیم هزینههای زیادی دربردارد و به احتمال قوی تنها یک تیم اعزام کنیم.
>>> ویدئو: گزارشی از برپایی نخستین دوره مسابقات بین المللی دوومیدانی جام امام رضا(ع) در مشهد
در این باره، بیشتر بخوانید:
مطلب مرتبط:
هر دم از این باغ، گلی می رسد... تازه تر از گل، تشکی! می رسد...
وقتی دروغ کوچک بزرگترها، دستمایه ی دروغ بزرگتر زیر دست ها می شود. به لطف دبیر فدراسیون دوومیدانی کشور فهمیدیم که تشک! هم به فهرست تحریم های کشور اضافه شده! و جالب تر، کشوری که موشک بالستیک نقطه زن دو هزار کیلومتری با خطای زیر ده متر می سازد، از تولید یا وارد کردن یک تشک یا به عبارت ساده تر یک «رختخواب ورزشی» عاجز است! :-) ... در این باره، بیشتر بخوانید...