دیپلماسی❜ تحلیل بر رویداد مشهد2017 از محمدجواد میری: کدام «پایتخت فرهنگی جهان اسلام»؟

  • بازدید: ۴۴
خیلی از دوستان غیرمشهدی می‌پرسند: به‌ مناسبت اعلام مشهد به عنوان پایتخت فرهنگ اسلامی در سال٢٠١٧، قرار است چه اتفاق مهمی در شهر بیفتد و چقدر زائر خارجی به زوار مشهد اضافه شود؟ به آن‌ها می‌گویم: دستگاه‌های مختلف فرهنگی هرکدام در تدارک اجرای برنامه‌ای یا تولید محصولی هستند، اما برای کسانی که بیرون از این شهر و کشورند، شاید اتفاق مهمی نیفتد.... اما راستی چرا این ظرفیت ویژه بازخوردی عمومی و متفاوت برای جهان اسلام پیدا نمی‌کند؟ شاید یک علت نوع نگاه و سطح توقعی باشد که دست‌اندرکاران مختلف این ماجرا نسبت به معنای پایتختی فرهنگی دارند. من دست‌کم سه نگاه به این فرصت نمادین سراغ دارم:١. نگاه سنتیویژگی نگاه سنتی که ممکن است نزد بسیاری از اهل فرهنگ یا حتی دولتمردان وجود داشته باشد علاقه به واکاوی ارزش‌های تاریخی و بومی خود و در نتیجه، استفاده از فرصت٢٠١٧ برای معرفی و تثبیت این ارزش‌هاست. نگرش سنتی می‌تواند وجهه‌ای تاریخی‌جغرافیایی (یعنی تمرکز بر میراث فرهنگی مشهد) یا وجهه‌ای مذهبی (یعنی تمرکز بر عقاید شیعی و جایگاه معنوی بالفعل مشهد میان کشورهای همسایه) داشته باشد.این نگرش اگرچه محافظه‌کار است و حراست از میراث معنوی خود را والاترین آرمان می‌یابد، همین محافظه‌کاری‌اش می‌تواند به محافظت از ارزش‌های موجود مشهد دربرابر امواج مخرب مدرنیسم کمک کند. در عین حال، پایتخت فرهنگ اسلامی بودن از این منظر، تنها یک فرصت برای عقب‌ نماندن از سایر شهرها و بوم‌ها برای معرفی خود و دم زدن از ارزش‌هایی است که هرآینه در معرض تهدیدند. این رویکرد حداقلی به‌ واسطه آنکه دربردارنده عملیاتی فراگیر و روبه‌جلو نیست، معمولا با نوعی نخبه‌گرایی و دور شدن از ذهن و زندگی مردم همراه است و همین، توفیقاتش را در عمل کم می‌کند.٢. نگاه دولتینگاه دولتی به مشهد ٢٠١٧ یعنی بهره‌برداری از پروژه‌های شاخصی که می‌تواند به قابلیت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای مشهد کمک کند یا اقلا از این قابلیت‌ها کمک بگیرد. نگاه دولتی در حالت خوبش، یعنی همان نگاه سنتی، اما به‌ شکل سامانمند و عملیاتی، و در حالت بدش، یعنی اکتفا به چند مراسم و رونمایی و نشست و برخاست و... که در اولین روزهای سال٢٠١٨ نیز فراموش می‌شوند. البته این گرایش فرمالیته به ٢٠١٧ فقط نهادهای متولی را تهدید نمی‌کند. رسانه‌ها، خود، با ارزیابی رویدادهای مربوطه ذیل نگاه دولتیِ خوب، می‌توانند از جدی‌ترین نمایندگان این نگرش باشند!ویژگی مهم نگاه دولتی نیز محافظه‌کاری حتی بیشتر نسبت به نگاه سنتی است. نگاه دولتی گرچه از مولفه‌های هویت‌بخش تمجید می‌کند، به جنگ آن دسته از اقدامات و فرایندهای هویت‌سوز که به نام توسعه در جریان است نمی‌رود. به علاوه، نگاه دولتی چه به‌ سبب نفتی بودن و چه به‌ سبب ترس از دردسرهای امنیتی، به مردمی کردن مفاهیم و ساز و کارها و اقدامات ذیل ٢٠١٧ نزدیک نمی‌شود. ٣. نگاه امتیاما نگاه سوم به فرصت ٢٠١٧ را می‌توان نگاه حداکثری و آرمان‌گرا به ظرفیت‌های مشهد دانست. در این نگاه، ظرفیت‌های مشهد صرفا شامل ظرفیت‌های تاریخی یا بالفعل آن نیست. مشهد توانمندی‌های بالقوه‌ای دارد که می‌تواند نقش این شهر در آینده جهان اسلام را پررنگ‌تر کند. در نگرش حداکثری، تمام امت اسلامی (نه فقط شیعیان، دولتمردان یا اصحاب رسانه) مخاطب پیام جهانی مشهد (شهر شهادت امام رئوف به‌ عنوان الگویی برای شکستن دوقطبی جاری سلفیت-تصوف در جهان اسلام) هستند.با این نگاه، حوزه و دانشگاه و رسانه‌های مشهد موظف به ایجاد ادبیاتی جدید برای هضم گفتمان‌های جاری در جغرافیای متنوع فرهنگی جهان اسلام‌اند و ابتکار در ظرفیت ارتباط فرهنگی مشهد بیش از افتخار به سابقه تمدنی آن اهمیت دارد. بنابراین، باید اولا مجموعه دارایی‌های غنی شیعی، ایرانی و خراسانی در چالش با مسائل، تحولات و نیازهای فکری، فرهنگی و اجتماعی جهان اسلام فراوری و بازخوانی شود و ثانیا در سطح مردمی نیز قابلیت‌های زیارت بر بستر محبت عمومی جهان اسلام به اهل‌بیت(ع) تقویت گردد.

:: لینک کوتاه مطلب :: farhikhtt.ir/post/4711


Share
نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نظرات مخاطبان