-
۲۷ دی ۱۴۰۰
-
بازدید: ۵۸۰
آن چه می خوانید، یادداشتی است که برای انتشار در ویژه نامه ی رایگان روزنامه ی بومی شهرآرا با عنوان «جهان شهر» نگاشته و در تاریخ دوشنبه ۲۷ دی ماه ۱۴۰۰ در این ضمیمه منتشر شده است. گفتنی است به دلیل محدودیت صفحه بندی، بخش هایی از این یادداشت در شهرآرا حذف شده که در این جا، متن کامل آن تقدیم شوق مندان گرامی می شود.
۱۳ سال و نیم، مستندنگاری، دیده بانی و رصد رویکرد بین المللی رخدادهای مشهد و ارزیابی و عیارسنجی ۲۲ دیپلماسی در خراسان رضوی، ره آورد تلاش شماری از خادمان بین المللی رضوی در ایران و جهان اسلام است که در قالب یک تشکل مردمی و سایبری با محوریت «اندیشکده ی بین المللی فرهیخت» گرد هم آمده اند تا از رهگذر تهیه و تدوین «نخستین دانشنامه ی بین المللی مشهد»، به مرجعیت علمی ارزیابی و سنجش توسعه ی روابط خارجی جهان شهر برکت و کرامت نیز دست یابند.
از جمله دستاوردهای آنان، ثبت بیش از هفت هزار فیش تحقیقاتی است و این که بر خلاف تصور غالب عامه، این «دیپلماسی دانشگاهی» است که دیپلماسی اول شهر و استان عالم آل محمد(ص) به شمار می رود و دیپلماسی های «زیارت و دینی» و «اقتصادی و گردشگری» در رتبه های بعدی قرار دارند.
حالا «عبدالرضا زرگری» که پیشتر عضو مؤسس دو رایزنی فرهنگی سفارتین کشورمان در قزاقستان (آلماتی) و روسیه (مسکو) بوده و پس از ده سال اقامت و کار در دستگاه دیپلماسی فرهنگی کشور و مراجعت به ایران، مؤسس این اندیشکده ی مطالعاتی است، در باره ی عملکرد کنسولگری های مقیم مشهد یادداشتی نوشته که هم اینک پیش روی شماست:
به نام خدا،
۱. بر این باوریم که وجود هشت کنسولگری و دفتر نمایندگی کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان در مشهدالرضا(ع)، فی نفسه فرصتی بسیار ارزشمند، مزیتی منحصر به فرد و دست مایه ی مغتنمی برای تعالی دیپلماسی های ۲۲ گانه استان امام مهربانی ها خاصه شتاب بخشی به توسعه ی روابط خارجی بزرگترین کلان شهر مذهبی جهان (از نظر وسعت) با جهان پیرامون به شمار می آید و باید آن را قدر دانست و مساعی شان را ارج نهاد. به سهم خود سپاسگزاریم.
۲. اما بدیهی است بر اساس مطالعات آینده پژوهانه، این مزیت ها و فرصت ها، نسبی و گذرا بوده، بدین معنی که ساختار کنسولگری ها بر سر جایشان باقی خواهند ماند، اما کارکردهای آنان قطعاً به مرور زمان دستخوش تحولات و تغییرات می شود.
چراکه از طرفی قانون ۷۹ ماده ای کنوانسیون وین درباره ی روابط کنسولی، متعلق به ۵۹ سال پیش (یعنی مصوب سال ۱۹۶۳ میلادی و ۱۳۵۳ شمسی است) و از طرفی دیگر همگان به وضوح شاهدیم نقش «نرم افزارها» (سامانه های الکترونیکی) به مرحمت رشد فناوری های نوین در همه چیز و همه جا از جمله ایفای وظایف کنسولی، نقشی حداکثری شده و جایگاه «انسان افزارها» روز به روز حداقلی تر می شود (هم چنان که در کشور خود ما، هم اکنون این خدمات کنسولی برای ایرانیان مقیم خارج از کشور در قالب سامانه ی میخک «مدیریت یکپارچه خدمات کنسولی» به خوبی در حال انجام است.) و لذا تردیدی نیست وفاداری دولت ها به برخی از مفاد آن، کم کم رنگ خواهد باخت.
از این رو کنسولگری های به روز، خلاق، منعطف، هوشمند و آینده پژوه به خوبی می دانند که این دگردیسی شغلی، دیر یا زود به سراغ مجموعه ی آنان نیز خواهد آمد، پس به مصداق قانون نسبیت خاص (انرژی هیچگاه از بین نمیرود و به وجود نمیآید، بلکه از شکلی به شکل دیگر تبدیل میشود، مانند انرژی جنبشی که به انرژی گرمایی مبدل می شود.) و به استناد «چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید»، قطعاً اندیشه ای خواهند کرد تا شأن و منزلت شان از یک کنسولگری به روز، مؤثر و کارآمد، به سطح نازل کنسولگری که تمام وقت درگیر پاسخگویی به امور سجلی ارباب رجوع شامل گذرنامه، روادید، ازدواج، طلاق، ارث و ... است، کاهش نیابد.
۳. آیا منظور از «طرحی نو باید در انداخت»، این است که خدمات کنسولی را می توان سطحی انگاشت؟ قطعاً خیر، بلکه اینها «اوّلیت» های کار کنسولی است ولی «اولویت، اهمیت و ارجحیت» یک کنسولگری «خلاق، منعطف، مهارت محور، دانش بنیان و هوشمند» آن است تا در مرتبه ای والاتر، خود را به سان «سفارت خانه ای کوچک» در شهر محل مأموریت تصور کند و وجه همت خود را معطوف برخی دیگر از وظایف محوله اما مغفول و مهم در همین سند کنوانسیون از جمله بند دو ماده ۵ نماید؛ به عنوان مثال: «کمک به توسعه ی مناسبات بازرگانی، اقتصادی، فرهنگی و علمی میان دو کشور میزبان و میهمان»
۴. اکنون بهتر می توان با این مفاهیم، مصادیق دو واژه ی «خوب ماندن» و «عالی شدن» را در آئینه ی کنسولگری های مقیم مشهد دید.
از یکصد سال پیش که نخستین کنسولگری یک کشور خارجی یعنی «افغانستان» در مشهد راه اندازی شد، هیچ آفتی بدتر از «خوب ماندن» (شما بخوانید توقف در مرز خدمات روزمره به ارباب رجوع)، کنسولگری ها را متأثر از خود نکرده است. این مسأله در کلان شهرهای متفاوت و پرمزیتی مانند مشهد، مکه و مدینه، اهمیت دوچندانی یافته و مستلزم نگاهی دیگر است. نگاهی کاملاً متمایز و غیر هم سنگ با شهرهای بزرگی در داخل چون «اصفهان»، «تبریز» و «شیراز» و در خارج چون «جده» و حتی «ریاض پایتخت».
جالب است بدانیم در مقام مقایسه، به چشم زوار میلیونی حرم رضوی، «تهران» به مثابه ی «ریاض» است و «مشهد» دقیقاً خود «مکه و مدینه»! همان طور که همه ساله میلیون ها زائر افزون از یکصد کشور دنیا نه فقط در ایام مناسک حج بلکه در تمام طول سال به عربستان سفر می کنند و «ریاض» را ندیده، مستقیماً عازم «مکه» و «مدینه» می شوند، به همین ترتیب، میلیون ها زائر غیر ایرانی بارگاه منور رضوی از طرق مختلف، به «مشهدالرضا» مشرف شده و «تهران» را ندیده، از کشور خارج می شوند و به همین خاطر، «مشهد را پیشانی نظام می خوانند.»
ناگفته نماند فلسفه ی وجودی هشت کنسولگری در مشهد، دقیقاً به این مسأله بر می گردد و مخرج مشترک همه ی آنان، «خدمت» به زوار کشور متبوع است و بس. به همین دلیل، در بسیاری از ۱۸ کلان شهر ایران، حتی یک کنسولگری هم وجود ندارد!
۵. شایسته است سفرا و دیگر مسئولان سیاسی به دلیل همین تفاوت ها و مزیت های منحصر به فرد، این انذار را به کارکنان کنسولگری های خود بدهند که چون «مشهد، کلان شهری است فراملی و پایتخت جهان تشیع» پس باید به سرعت از گام اول یعنی «خوب ماندن» گذر کنند که در این صورت، فرصت و فراغت «عالی شدن» (شما بخوانید کارآمد، به روز، خلاق، منعطف و هوشمند بودن) را از دست خواهند داد؛
کما این که چه بسا کارکنان کنسولگری کشور خود ما هم در شهرهای «جده»، «مکه» و «مدینه» و حتی در «نجف» و «کربلا» به خاطر همین کثرت اشتغالات در خدمت رسانی به حجاج و زوار ایرانی، ممکن است دچار این آسیب شوند و بدین سبب است که از این سکون و سکوت فعال نما، در شهرهای زائرپذیر، به «آفت» یاد می کنیم.
۶. نه تنها رؤسای کنسولگری های معظم بلکه مدیران هر تشکل و سازمان هدفمندی باید امروزه به این مسأله التفات و توجه ویژه کنند که چه بخواهند و چه نخواهند، به خاطر رشد اعجاب برانگیز همین فناوری های نوین - که تعبیر بهترش، حرکت سونامی گونه ی تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطاتی و نفوذش به جزئی ترین زوایای زندگی فردی و اجتماعی بشر امروزی است - دیگر هیچ کس مخیّر به «انتخابی» در این عرصه نیست، بلکه دیگر «مجبور» است خود و سازمانش را با این امواج پرنفوذ و مؤثر، همسو و هم شتاب سازد؛
چرا که دیگر همه در اتاقی «شیشه ای» هستیم و از چهار طرف، همه چیز نمایان بوده و هر لحظه، هر کس و هر سازمان در معرض قضاوت آشکار افکار عمومی است! همه باید نه در جاده ای کم عرض، بلکه در اتوبانی وسیع خودروی خود را با مهارت و دقت آن هم با سرعت بسیار بالا، برانیم.
کوچکترین اشتباه که نه، حتی «ترک فعلی ساده» می تواند به منافع ملی و عزت و آبروی کشورمان آسیب فراوانی برساند، چراکه سرعت بالاست؛ هم چنان که هواپیمای مسافربری به آن عظمت را برای ترک برداشتن شیشه اش متوقف می کنند.
۷. سطح انتظارات و توقعات افکار عمومی دیگر مانند گذشته پایین نیست! به عنوان مثال اگر روزگاری یک کنسولگری ضرورتی برای راه اندازی تارنمایی خدماتی و دو طرفه یا حتی صفحه ای در یک شبکه ی اجتماعی در فضای اینترنت به عنوان بستر ارتباطی و تعاملی احساس نمی کرد، امروزه دیگر مجبور است این بستر را با دست خودش سریعاً مهیا و مدیریت کند، چراکه این روزها نه شهروند مجاور و نه اتباع زائر، بر روی دیوار کنسولگری، حتی یک برگه ی اعتراض هم نمی چسبانند؛
بلکه فقط یک قلم از صدها بستر: از همانجا، موقعیت دستگاه تلفن همراه هوشمند خود را روشن کرده، بر روی جانمایی نقشه ی گوگل و در بخش نظرات، هر آنچه دل تنگش می خواهد، می گوید و هر عکسی را که بخواهد، ضمیمه می کند و همزمان صدها و بلکه هزاران نفر در اقصی نقاط عالم، آن مطلب و عکس را می خوانند و می بینند و قضاوت می کنند و از همه عجیب تر، سالها بد و خوبش در این بستر می ماند و قابل حذف شدن هم نیست که متأسفانه برای کنسولگری های مقیم مشهد، چنین رد پاهای نازیبایی در این فضا باقی مانده است!
۸. حال اگر همین روند سکون و سکوت عملکردها و عادت به روزمره گی ها ادامه یابد، بروز یکسری تغییرات و دست کم تحدیدها اجتناب ناپذیر است، ممکن است مدیران ارشد سیاسی کشور میهمان، هم چنان که پیشتر نیز گفته شد، تصمیم به اسباب کشی حداکثری از فضای «آنالوگ» به «دیجیتال» بگیرند و بخش اعظم روند خدمات حضوری کنسولی را در آن شهر متوقف کرده و به سامانه های چند منظوره و تمام الکترونیکی در بستر اینترنت روی آورند که امروزه در جهان به امری متداول مبدل شده و یا حتی ممکن است همچون «کنسولگری قزاقستان» که تماماً از مشهد به «گرگان» منتقل شد، به یکباره بار سفر ببندند.
۹. کوتاه سخن آن که امروزه کنسولگری های «خوبِ» مانده در مشهد (محصور در دایره ی خدمات سجلی کنسولی)، اگر سر خود را همچنان پایین انداخته، صرفاً اوج نگاه و پاسخ شان، جلب رضایت ارباب رجوع باشد و به افق های بالای سر ننگرند و گام های بلندی در جهت «توسعه ی مناسبات فیمابین بازرگانی، اقتصادی، علمی و فرهنگی و...» برندارند و از همه مهتر، همت و عزمی جدی برای رفع موانع و معضلات موجود در مسیر رشد این تعاملات از خود نشان ندهند، دچار پارادوکسی (متناقض نما) می شوند که بیرون آمدن از آن، به سادگی میسر نیست!
به عنوان نمونه، مقام بلندپایه ای در کشور همسایه و مسلمان می گوید که من می توانم روزانه به جای ۲۵۰ مسافر، ۲۵۰۰ زائر را عازم مشهد کنم و به آنها اجازه ی خروج از کشور همراه با روادید بدهم، اما متأسفانه دستم را مافیای خدمات اسکان و تغذیه و... (که اتفاقاً بومی کشور خودم نیز هستند و سالها زالووار به ارتزاق از روزی زائران حج فقرا مشغولند) بسته اند!
۱۰. «خیلی زود، دیر می شود!» حکایت اینجاست. باید سریعاً همه بهم جنبیم؛ فرقی هم نمی کند که کنسولگری های کشورهای معظم «ترکمنستان»، «تاجیکستان»، «قرقیزستان» و «عراق» باشند که سال ها در دایره ی «خدمت» محصور مانده اند (هرچند ارائه ی خدمات کنسولی شان قابل توجه باشد)، یا نمایندگی هایی چون «افغانستان» و «ترکیه» که علاوه بر این خدمات معمول، بسترهای تعاملی دو طرفه را در اینترنت به شکل قابل قبولی برای اتباعشان فراهم کرده اند و یا نمایندگی «پاکستان» - این ایرانی ترین همسایه – باشد که وبگاه و صفحه ای در اینترنت ندارد، اما به لطف حضور رسانه ای و فعالیت های اجتماعی و مردمی بویژه اظهار همراهی ها و همدردی های برادرانه و بهنگام با دولت و ملت ایران، جزو کنسولگری های شاخص از نقطه نظر اجتماعی به شمار می آید.
* ختم سخن: یاران جان، اینجا، بزرگترین کلان شهر مذهبی جهان است؛ اینجا پایتخت جهان تشیع است، اینجا پیشانی نظام است، اینجا تنها کلان شهری است در دنیا که مردم کشورش هر سه سال یک بار، به آنجا میلیونی سفر می کنند؛ فرودگاهش، تنها فرودگاه غیر زیان ده (پس از پایتخت) است؛ بیش از ۵۳ درصد کل تخت هتل ها و تأسیسات گردشگری، فقط در این شهر است!
دومین گردش مالی کشور در اینجا رخ می دهد؛ بیش از ۶۰ درصد مقاصد ریلی کشور به این سمت است، رتبه نخست جذب دانشجویان غیر ایرانی پس از پایتخت را دارد و دهها و بلکه صدها «ترین» و «تفاوت» دیگر.
پس با این همه تعاریف و تماثیل، از شما خادمان زوار غیر ایرانی رضوی در کنسولگری های مستقر در مشهد جا دارد تمنا می کنیم: لطفاً دیگر «خوب نمانید»، بلکه «عالی باشید» و فراموش نکنید برای «عالی بودن»، باید در مشهد «متفاوت باشید»، چون «مشهد، شهر تفاوت هاست.» درود و بدرود
>>> مشاهده متن یادداشت در صفحه ی شش ویژه نامه «جهان شهر» ضمیمه ی رایگان شهرآرا