-
۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
-
بازدید: ۶۶۷
یادداشت فرهیخت | به قلم: سردبیر سرویس آسیا و اقیانوسیه
مقدمه
دکتر «وحید حدادی اصل» قائم مقام وزیر علوم در امور بین الملل در اجلاس رؤسای دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی گفت: «ایران در ۷۰ سازمان علمی بین المللی عضو است اما از این ظرفیت به خوبی استفاده نمی کنیم؛ چراکه اطلاع کافی از آنها نداریم.»
حال، جا دارد این سئوال مهم از مسئولان ارشد مشهد دوست داشتنی و استان پهناور خراسان رضوی پرسیده شود:
فارغ از القاب بین المللی چون «بزرگترین کلان شهر مذهبی جهان»، «ام القرای جهان تشیع» و «پایتخت فرهنگی جهان اسلام» و...، مگر مشهدالرضا از نقطه نظر داخلی، بعد از تهران، نخستین کلان شهر بزرگ ایران نیست؟ و نیز قطب اول گردشگری ایران و پس از پایتخت، قطب اول جذب دانشجویان خارجی؟ قطب اول گردشگری سلامت و قطب اول صنعت هتلداری و...
همچنین مگر بعد پایتخت، بیشترین گردش کلان مالی در این خطه اتفاق نمی افتد؟ مقصد اول مسافرت های ریلی و دهها و بلکه صدها مقام اول و رتبه ی نخست و مزیت منحصر به فرد دیگر، مگر از آنِ ارضِ اقدس توس نیست؟ همچنین تنها شهر ایران که هشت سرکنسولگری کشورهای خارجی در آن مستقر است؟
و مگر امروزه در جهان معاصر، برخی از دیپلماسی ها از جمله «دیپلماسی شهری»، این ظرفیت و توانمندی ذاتی و قدرت بالقوه را ندارد که به کمک حکومت ها و دولتمردان آمده و راه توسعه و تعمیق روابط خارجی فیمابین کلان شهرها، کشورها و قاره ها را در همهی عرصات هموار کند؟
اگر چنین است، مادامی که فقط از یک منظر و آن هم علمی، ایران در ۷۰ سازمان بین المللی علمی عضو بوده و خدا می داند رقم نهایی عضویت کشور در سایر بخش ها و حوزه های دیگر مانند دینی و پژوهشی، اقتصادی و سیاسی، فرهنگی و هنری، اجتماعی و امنیتی، شهری و زیست محیطی، ورزشی و تربیتی، حقوقی و رسانه ای و... چقدر است؟
پس چرا پس از گذشت ۴۴ سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تنها یک سازمان، بله، فقط یک سازمان و آن هم کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان و اتباع خارجی در مشهد دفتر و نماینده دارد؟ و اگر سازمان های بین المللی یا خارجی دیگری چون سازمان مترو پلیس، سازمان شهرهای متحد و دولتهای محلی یا حتی آژانس همکاری های بین المللی ژاپن مشهور به جایکا در مشهد و...، سابقه ی فعالیت طولانی داشته و دارند، چرا این سوابق در لابلای پوشه ها و در داخل یک کشو در میز مسئول مربوطه در شهرداری مشهد محبوس مانده است؟
و چرا بعد سپری شدن این همه سال، منجر به تأسیس یک دفتر مستقل با کارکنانی توانمند و فعالیت در عرصه ی بین الملل ذیل یک تابلو بر صدر یک بنای درخور و زیبنده در یکی از خیابان های شهر یا دست کم در مجاورت کتابخانه ی مرکزی شهر یا فرهنگسرایی تحت عنوان فرهنگسرای ملل نشده است؟
رایزنی های فرهنگی کشورهای اروپایی در کتابخانه های مرکزی شهرها
می گوییم دفاتر سازمان های خارجی در کتابخانه ی مرکزی شهر، چون بر اساس رسمی نانوشته، بسیاری از رایزنی های فرهنگی و خانه فرهنگ های کشورهای غربی و اروپایی به جای استقرار در یکی از محلات، در کتابخانه ی ادبیات خارجی یا کتابخانه ی مرکزی شهر دفتر زده و مستقر می شوند و نمایشگاه ها و تبلیغات فرهنگی خود را در شلوغ ترین راهروهای کتابخانه برپا می کنند.
حتی اگر آن سازمان منطقه ای باشد و در حد یک دبیرخانه، فعالیت کند، مانند دبیرخانه ی مرکزی اجلاسیه تولیتهای اعتاب مقدسه مقدسه در مشهد، باز همچنان جای این سئوال باقی است که چرا اطلاع رسانی کافی در این زمینه بویژه اطلاعات ارتباطی توسط نهادها و مراکز ذیربط ارائه نمی شود تا مخاطبان و علاقه مندان به ارتباط گیری با آنان، بدانند چگونه و به کجا باید مراجعه کنند؟
همان طور که می دانیم، بسیاری از این سازمان های بین المللی و منطقه ای، متعلق به جهان اسلام است و دفاتر مرکزی آنان در پایتخت های کشورهای اسلامی از جمله کوالالامپور، دبی، جاکارتا، قاهره، ریاض و... قرار دارد.
وجود مضجع و عتبه ی رضوی، دو مزیت برتر در گفتوگوها
از سویی دیگر، مشهد دوست داشتنی به خاطر صبغه ی دینی و رویکرد مذهبی پر رنگش که آن را وامدار وجود مضجع منور هشتمین سپهر تابناک ولایت و امامت، حضرت امام رضا علیه السلام هستیم، بهترین گزینه برای میزبانی از دفاتر این سازمان های بین المللی و اسلامی حتی نسبت به پایتخت کشور یعنی تهران است.
حتی وجود پایگاه مرکزی ابرسازمان دینی، فرهنگی، اقتصادی و مالی غرب آسیا یعنی «آستان قدس رضوی» در مشهد، می تواند به عنوان نقطه ی قوت و برگ برنده ای قوی در رایزنی های مقامات ذیربط برای اقناع رؤسای سازمان های بین المللی مدنظر به بازگشایی دفاتر نمایندگی در این شهر مورد استفاده قرار گیرد.
تمرکززدایی و تحقق عدالت اجتماعی
ناگفته پیداست حتی اگر ده درصد دفاتر این سازمان های بین المللی در مشهد فعال شوند، این امر چقدر می تواند این امر به توسعه ی کمی و کیفی و رونق دیپلماسی های ۲۲ گانه ی شهر و استان کمک کند و حتی بسیاری از دیپلماسی های غیر فعال یا کم کار مانند دیپلماسی حقوقی یا دیپلماسی کشاورزی را حیاتی دوباره ببخشد.
مضافاً به سیاست صحیح «تمرکز زدایی از تجمع رویدادها و دفاتر سازمان های بین المللی» در تهران کمک قابل توجهی نموده و موجبات تحقق عدالت اجتماعی و اداری میان پایتخت و مراکز استانها را فراهم می کند. به عنوان مثال، این اصلأ منطقی نیست که هم اکنون پایتخت کشور شاهد برگزاری ۱۴۰ رویداد ملی و بینالمللی تا پایان سال باشد و مشهد فقط ۱۰ رخداد!
امید که دست اندرکاران و متولیان امور بینالملل چه در بخش های دولتی و حاکمیتی و چه در بخش های عمومی و خصوصی، این مهم را در دستور کار خود قرار داده و نسبت به فعال سازی این مراکز و شعب نمایندگی در ایران خاصه در مشهد مصفا همت گمارند.
بی شک این مسأله، می تواند علاوه بر ارتقای شاخص های توسعه ی روابط خارجی مشهد با جهان پیرامون، به رشد رویکرد بینالمللی رخدادهای بینالمللی مشهد، جذب سرمایه گذاران و دانشجویان خارجی و اشتغال اتباع و مهاجرین، توقف یا معکوس شدن روند مهاجرت نخبگان و فرار مغزها به خارج از کشور و... کمک شایان توجهی بنماید.
همچنین، رونق و آبادانی صنعت مادر، مولد و ثروت آفرین و زیربنایی گردشگری بویژه پویایی گردشگری دینی و نیز شکوه گردشگری سلامت و از همه مهمتر تعالی مقوله ی حیاتی «زائر و زیارت» علی الخصوص زوار غیرایرانی، از دیگر دستاوردهای اتخاذ این سیاست راهبردی خواهد بود و روند ورود ارز و سرمایه با منشأ خارجی را به کشور تسهیل و تسریع خواهد ساخت.
به روزرسانی: ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲