الهام رمضانی را بیشتر از اینکه مشهدی ها بشناسند، گردشگران اروپایی و آمریکایی می شناسند. کسی که سفیر فرهنگی مشهد است و جزو اولین افراد این شهر است که با گردشگرهای اروپایی ارتباط می گیرد و برای آن ها زبان تاریخ و فرهنگ می شود. رمضانی تورلیدر و مترجم مشهدی است که این روزها گردشگران اروپایی با توضیحات او با بخش های مختلف حرم و آرامگاه فردوسی آشنا می شوند....
به بهانه همین هنر و علاقه رمضانی به فرهنگ و تاریخ که باعث ورودش به دنیای رنگارنگ گردشگرها شده، پای گفت وگو با این مترجم نشستیم تا برایمان از گرداز آغاز کارتان بگویید، چطور مترجم شدید؟ متولد 59 هستم و فرزند ارشد یک خانواده 7 نفری. مدرک کارشناسی ادبیات انگلیسی ام را از دانشگاه فردوسی مشهد در سال 90 گرفتم و در یک وقفه 3 ساله بین درس و کارم، دوره های تخصصی راهنمای ایرانگردی و جهانگردی را در سازمان میراث فرهنگی استان گذراندم. کسی به شما این دوره را پیشنهاد کرد؟ بله، این دوره از طریق یکی از آشناها به من معرفی شد. چه چیز در مترجمی برایتان جذابیت داشت که شرکت در این دوره ها را قبول کردید؟ من به تاریخ خیلی علاقه مند هستم و همیشه با خودم می گفتم گردشگرانی که به ایران وارد می شوند، جنبه تاریخی شهرهای ایران برایشان جالب تر است. ما ایرانی ها نگاه مان به سفر، خوش گذرانی است؛ در حالی که تورهای ورودی به ایران و به خصوص مشهد، دید فرهنگی و تاریخی دارند و برای تبادل اطلاعات فرهنگی و تاریخی سفر می کنند. همیشه می گویند مشهد شهری غمگین است و من دوست داشتم کاری انجام دهم که این ذهنیت عوض شود و اکنون می دانم با تبادل فرهنگ و تاریخ شاد این شهر به گردشگرها می توانم گامی در این راستا بردارم. پس بیشترین سوال هایی که از شما می شود، سوال هایی درباره تاریخ و تمدن شهرمان است و درست است؟ بله؛ اما این سوال ها به صورت کلی پرسیده می شود. بیشترین سوال هایی که می پرسند درباره حجاب است. برایشان جالب است چرا و چطور چادر سر می کنیم. البته خیلی ازگردشگر ها که خط فکر دموکراتیک دارند، قوانین را قبول می کنند و به نظر و طرز فکر یک فرد چادری احترام می گذارند اما درصد بسیار کمی که تحت تأثیر فرهنگ و نگاه از بالا به پایین هستند، این موضوع را به چالش می کشند و نسبت به چادر انتقاد می کنند. من چادری هستم و در تمام مدت همراهی با گردشگرها هم چادر سرم می کنم. خیلی برایشان جالب است که چطور من از این پارچه ای که بر سر دارم، خسته نمی شوم و سوال هایشان هم پیرامون همین موضوع است. سوالی که بعد از توضیح درباره چادر و حجاب ه می پرسند، درباره دین اسلام و مقایسه آن با سایر دین هاست. من متخصص علوم دینی نیستم و گاهی در برابر سوال هایشان جوابی ندارم که بدهم اما وقتی آن ها را به حرم می برم، با تعجب به اطراف نگاه می کنند و خیلی از آن ها بدون اینکه من توضیحی بدهم، متوجه زیبایی های دین اسلام می شوند. به یاد دارم یک روز به همراه یک فرد ایتالیایی که بسیار منتقد دین و قوانین حجاب بود، به حرم مطهر رفتیم و او فقط چند دقیقه هاج و واج به اطراف نگاه می کرد و بعد از آن گفت: اسلام واقعی همین جاست، مسلمانان واقعی هم همین جا هستند . به نظرتان این همه اسلام هراسی و ایران هراسی نتیجه چیست؟ همان طور که گفتم، نتیجه بازتاب اخبار ایران و ایرانی در رسانه های غرب است. من چندین بار در صحبت هایشان متوجه شده ام که مشهد را شهری بیابان مانند تصور می کردند که به خاطر نزدیکی اش به افغانستان، داعش زده است. روزی یک خانم که از آفریقای جنوبی به مشهد آمده بود، به محض اینکه پایش را به فرودگاه گذاشت، از من پرسید داعشی ها کجا هستند؟ گفتم ما اینجا داعشی نداریم! گفت من فکر می کردم مشهد یک بیابان بزرگ است که به محض ورودم با داعشی های اسلحه به دست روبه رو می شوم. وقتی همین خانم یک روز در مشهد بود و با مردم آشنا شد، عاشق مشهد شده بود و حتی بعد از اینکه به کشورش بازگشت، در ویدئویی که برای من فرستاده بود، برای همسایه ها و دوستانش از مشهد و زیبایی هایش می گفت. چطور با این همه هجمه باز هم ایران و مشهد را برای سفر انتخاب می کنند؟ خیلی وقت ها این سوال را از آن ها می پرسم و آن ها جواب می دهند به رغم تمام ایران هراسی و اسلام هراسی که در رسانه ها می شود، می خواهند خودشان همه چیز را از نزدیک ببینند. ایران یک مثلث طلایی گردشگری دارد که گردشگران بیشتر برای گشت و گذار اصفهان، شیراز و یزد را انتخاب می کنند. تا به حال از توریست ها پرسیده اید چرا مشهد را انتخاب کرده اند؟ مشهد به دو دلیل مقصد سفر گردشگران می شود؛ گردشگران مسلمان که برای زیارت می آیند و گردشگران غیرمسلمان که برای آشنایی با فرهنگ و تاریخ شهرمان به مشهد سفر می کنند. بعضی ازگردشگر ها به من می گویند ما مشهد را این همه زیبا نمی دانستیم و یک بار یکی از آن ها به من گفت از این همه زیبایی و معنویت در این شهر اُوردوز کرده ام . مشهد جذابیت های گردشگری زیادی دارد. به غیر از حرم مطهر بیشترین مکان هایی که دوست دارند ببینند، کجاست؟ گردشگری که به مشهد می آید، از قبل درباره این شهر و آداب و رسومش اطلاعات دارد. حضورش بیشتر به خاطر لمس و دیدن از نزدیک اطلاعات بصری و شنیداری اش است؛ اما اولین جایی که دوست دارند بروند، حرم مطهر است و بعد از آن آرامگاه فردوسی. البته خیلی از آن ها به نیشابور هم سری می زنند. به تازگی گروه ها و تورهایی که می آیند، دوست دارند ناشناخته ها را کشف کنند. از من نشانی قنات های تاریخی و کویر و حتی توضیح درباره آداب و رسوم یک قوم و مردم یک منطقه سوال می کنند. اما اگر بخواهم جواب سوال شما را بدهم، باید بگویم که این روزها گردشگرها انتخابی تر به مشهد می آیند؛ یعنی از قبل می دانند کجا می خواهند بروند و درباره چه چیزی توضیح می خواهند. چه چیز در حرم مطهر رضوی برایشان جالب است؟ فضای نیایشی و پناهگاه دلی که به اصطلاح خودشان این مسجد دارد، برایشان جالب است. ضمن اینکه آن ها حرم را یک موزه معماری و مردمی می دانند و خیلی وقت ها از حرم مطهر به عنوان مسجد زنده یاد می کنند. اعتقادات مردم به وقف خیلی برایشان جالب است و اینکه چطور می شود از اموال خود به نفع و استفاده مردم وقف کرد. بیشترین گردشگرهایی که به مشهد می آیند، از چه کشورهایی هستند؟ آمار ندارم اما طبق تجربه کاری این چند ساله ام و گردشگرهایی که امسال به مشهد آمدند، بیشترین گردشگر مسلمان از عراق، آذربایجان، پاکستان، آفریقای جنوبی، آمریکا، آلمان و هلند بودند. این درحالی است که بیشترین توریست غیرمسلمان از کشور آلمان است. البته گروه های مختلف دوچرخه سواری و کاروانی که مسیر سفر در جاده راه ابریشم را انتخاب می کنند و از مرز باجگیران و سرخس وارد خراسان رضوی می شوند نیز به مشهد هم سری می زنند. این مسافران بیشتر آسیایی و استرالیایی هستند. مشهد گردشگر درمانی زیاد دارد؛ گردشگر غذایی هم دارد؟ بله، من تا به حال گردشگرهای زیادی دیده ام که علاوه بر سفر و کشف ناشناخته ها، برای آشنایی و مزه کردن غذاهای سنتی هم به مشهد سفر کرده اند. البته غذاهای ایرانی برای گردشگر های اروپایی مخصوصا آلمانی ها جالب است. آسیایی ها به خصوص چینی ها و هندی ها غذاهای ایرانی را دوست ندارند و به همین خاطر توریست غذایی از این کشورها کم است. به یاد دارم یک روز همراه کاروانی که از کشورهای مختلف حضور داشتند، برای سرو غذا به شاندیز رفتیم. در راه هر کدام از این افراد از غذاها ی معروف کشورشان گفتند و به قول معروف با هم کل کل می کردند. من به آن ها گفتم حالا وقت زیاد است برای اظهارنظر. بعد از اینکه غذا را میل کردید، در این باره با هم حرف می زنیم. بعد از سرو غذا که ششلیک بود، همه آن ها اذعان کردند که بهترین غذا را خورده اند. مشهد در بین گردشگرها به قطب غذایی ایران که غذاهای لذیذ دارد، معروف است. تا به حال در بین مسافران تان شخص خاص و یا هنرمند خاصی بوده است؟ من چند بار با شهرداران معروف شهرهای مختلف و بزرگ دنیا هم صحبت بوده ام و اساتید و پروفسورهای بزرگ و برجسته دنیا را نیز در سفرشان به مشهد همراهی کرده ام اما با هنرمندان و افراد هنری و سینمایی برخوردی نداشته ام. به عنوان آخرین سوال، خاطره ای از همراهی تان با گردشگرها دارید که در ذهن تان مانده باشد؟ یک بار در یکی از تورهایم درباره وقف و نذر صحبت می کردم. بعد از اتمام صحبت هایم، یک خانم نزد من آمد و از من خواست برای وقف 50 دلار راهنمایی اش کنم. به من گفت من تحت تأثیر معنویات این حرم قرار گرفتم . این حرکت از یک غیرمسلمان که برای اولین بار کلمه وقف و نذر را می شنید، برایم بسیار عجیب بود. جمله ای هم که هیچ گاه فراموش نمی کنم، جمله یک معلم بلژیکی بود. او به همراه چند نفر از دوستانش به مشهد آمده بود و من در حرم مشغول صحبت با آن ها بودم که حس کردم خیلی ساکت هستند. برگشتم و به آن ها نگاه کردم و دیدم هر سه آن ها در سکوت در حال اشک ریختن هستند. ساکت شدم و بعد از نیایش دلیل اشک هایشان را پرسیدم. یکی از خانم ها گفت: فضای معنوی و نیایشی این حرم بسیار عجیب است و من نمی توانم خودم را کنترل کنم. حس می کنم آجر به آجر و کاشی به کاشی اینجا با عشق و اعتقاد کامل روی هم گذاشته شده و من این را با تمام وجود حس می کنم و بی اختیار اشک هایم می ریزد. منبع: تعداد بازدید : 57
موضوعات: