-
۲۵ بهمن ۱۳۹۷
-
بازدید: ۳۳۶
یادداشت فرهیخت: به قلم محمد منصف پور| به راستی نمی دانیم به چه دلیل، ساده ترین آداب عرف بین المللی و رفتار تشریفات دیپلماتیک در دیدارها و ملاقات ها با میهمانان غیر ایرانی در مشهد توسط مسئولان روابط عمومی ها و امور بین الملل دستگاه های اجرایی، نهادها و مؤسسات دولتی و خصوصی متأسفانه رعایت نمی شود!
خاصه اگر رعایت این مهم، توسط سازمان هایی که خود فعال رسانه ای اند و با رسانه ها و افکار عمومی در داخل و خارج از کشور سر و کار دارند و رکن چهارم دموکراسی به شمار می آیند، مورد غفلت قرار گیرد!
دیروز چهارشنبه 24 بهمن 97، شاهد حضور هیئتی بلندپایه از مقامات شبکه رسانه ای رادیو و تلویزیونی معراج افغانستان در مشهد و دیدار و گفتگو با قائم مقام مدیرکل صدا و سیمای خراسان رضوی بودیم.
اما همچون برخی از دیدارها و ملاقات های اخیر مسئولان استانی با میهمانان غیر ایرانی، این بار نیز متأسفانه ساده ترین و متعارف ترین آداب در تشریفات بین الملل که همانا استقرار یک پرچم رومیزی از کشور میهمان در کنار پرچم میزبان باشد، رعایت نشده بود.
همچنین این که هیچ یک از مقامات طرف میزبان، در صدر میز گفتگو یا حتی متمایل به آن نیز ننشیند تا احترام متقابل در دیداری پایاپای، حفظ و حراست گردد!
البته این سریال تکراری، گویا قرار نیست در این استان و شهر پایانی داشته باشد چون چندی پیش، چنین غفلتی را از سوی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان رضوی شاهد بودیم،
سپس در کتابخانه ی آستان قدس رضوی در دیدار با مقامات پاکستانی و امروزه هم در دیدار سلجوقی قائم مقام صدا و سیمای خراسان رضوی با مسئولان رادیو و تلویزیونی جمهوری اسلامی افغانستان شاهدیم که هم پرچم کشور میهمان وجود ندارد و هم این که یکی از مقامات میزبان، متمایل به صدر میز نشسته است!
در صورتی که اگر ایشان، نفر اول طرف میزبان هستند، می بایست صندلی خود را در وسط هیئت ایرانی قرار می دادند نه نزدیک به صدر میز!
تکرار این رویداد ناخوشایند و بسیار متعارف و ساده در استان، ما را به این نگاه و سئوال می رساند که شاید از نگاه برخی مسئولان، رعایت این آداب متعارف در رفتار با میهمانان غیر ایرانی خصوصاً میهمانانی از کشورهای همسایه ی شرقی مانند افغانستان، پاکستان و... چندان مهم و ضروری نباشد،
اما پاسخ به چند سئوال ساده، این ابهامات را روشن تر می سازد.
1. اگر به جای این میهمانان معزز از کشور جمهوری اسلامی افغانستان یا پاکستان و ...، قرار به حضور مقاماتی از رادیو و تلویزیون یکی از کشورهای اروپایی مانند آلمان، فرانسه و... می بود، الحق و الانصاف باز هم مسئولان ذیربط در صدا و سیمای استانی، رعایت این آداب متعارف تشریفات بین المللی را چنین ساده انگارانه می پنداشتند؟ قطعاً خیر... چون سر تیم تشریفات این هیئت، قبل از حضور میهمانان در سالن ملاقات، خود شخصاً حضور می یافت و در صورتی که پرچم کشور میهمان کنار پرچم کشور میزبان وجود نداشته نباشد، چه بسا ملاقات را تا تهیه و استقرار پرچم به تعویق بیندازد یا این که بخواهد پرچم کشور میزبان نیز از محل نشست خارج شود که در هر دو صورت، چنین رفتاری، اصلاً زیبنده و شایسته نیست!
2. فراموش نکنیم که در هر صورت، از این نشست ها و گفتگوها، عکس و فیلم تهیه شده و در رسانه های کشور میزبان و میهمان منتشر می شود! رسانه هایی که امروزه در 85 میلیون گوشی هوشمند در دست 81 میلیون هموطن ایرانی به سرعت و سهولت سرک می کشند، مضافاً این تصاویر به همان سرعت و سهولت در کشورهای دیگر بویژه در کشور میهمان دست به دست می شود! آن موقع مخاطبانی که این تصاویر را با پی نوشت های مطلعین در ذیل آن می بینند، از این رفتار غیر متعارف مسئولان شهر امام مهربانی ها و عطوفت و رحمت و رأفت، آیا گلایه مند نمی شوند؟
آیا اگر رفتارهای مشابهی را از سوی کشورهای میزبان در برابر هیئت های ایرانی شاهد باشیم، آیا خود ما به عنوان یک ایرانی پس از مشاهده ی تصاویر آن در رسانه ها، آزرده خاطر و گلایه مند نمی شویم؟!3. به راستی چه ارتباط معقول و توازن همگنی میان کثرت و بزرگی ادعاهای مقامات مسئول در حوزه های مختلف بویژه در عرصه های دیپلماسی عمومی، مذهبی، شهری، فرهنگی، اجتماعی و ... در مشهد هست که مشهد را از سویی «کلان شهری جهانی» می خوانیم و از سوی دیگر، «بزرگترین کلان شهر مذهبی جهان» بر می شمریم!
از سویی «پایتخت فرهنگی جهان اسلام» لقبش می دهیم تا قرار است تا سال 2029 نیز میزبان شایسته ای برای این عنوان پر طمطراق باشد و از سوی دیگر «قطب اول جهان تشیع» می گوییم! اما حقیقتاً چرا در مواجهه با هیئت های غیر ایرانی که اکثراً از جهان اسلام به پابوسی آستان ملک پاسبان حضرت امام ابالحسن الرضا علیه السلام مشرف می شوند و باید نهایت احترام و ادب را به نمایندگی از سوی مجاوران آن امام رئوف نسبت به زائران ایرانی و غیر ایرانی اش به عمل آورد، اما رعایت ساده ترین، پیش پا افتاده ترین و معمولی ترین رفتار متعارف در تشریفات بین المللی برایمان اینقدر سخت و سنگین است؟!
4. اگر این ملاقات ها و دیدارهای دیپلماتیک، در شهر دیگری رخ می داد که وزارت امور خارجه ی کشورمان در آن شهر، دفتر نمایندگی نیز نمی داشت، چه بسا می توانستیم به خود بقبولانیم که این اتفاقات همه حاصل غفلت، نبود نظارت یا عدم آشنایی کافی مسئولان و متصدیان امر با این آداب متعارف بین المللی است، اما مادامی که بیش از سی سال، دفتر نمایندگی شمال و شرق وزارت امور خارجه در مشهد مستقر بوده و طبق قوانین و دستورالعمل های پذیرفته شده در عرف همه ی کشورها، همیشه یکی از کارشناسان وزارت امور خارجه ی کشور میزبان در جلسات هیئت های میهمان حضور دارد و علاوه بر حضور و مشارکت فعال در گفتگوها، به سایر امور مرتبط با هیئت مانند رعایت اصول احترام متقابل بویژه آداب و تشریفات دیپلماتیک، نظارت می کند، چگونه می شود که این امور ساده و بدیهی در پایتخت فرهنگی جهان اسلام! به سادگی و به تسامح و تساهل، به حاشیه رانده شده و این گونه مورد بی توجهی قرار می گیرد؟
5. باعث شرمندگی است که این بحث تکراری و ملال آلود را با این سئوال و این پیشنهاد پایان می بریم مادامی که پرچم رومیزی کشورهای همسایه و پر میهمان، در اکثر هتل های مشهد حتی هتل آپارتمان ها به وفور دیده می شود و در مقابل رزرواسیون هتل ها و پیشخوان آنها مقابل چشم قرار گرفته، مضافاً فروشگاه های بسیاری در سطح شهر وجود دارند که اقلام فرهنگی از جمله پرچم های بزرگ و کوچک کشورها را در معرض فروش قرار داده اند و چه بسا عنقریب شاهد فروش آنها در سوپرمارکت های بزرگ شهر و در بخش لوازم التحریرها هم باشیم و حتی از طریق اینترنت هم می توان آنها را سفارش داد و خرید و تحویل گرفت، پس چرا تهیه ی چند پرچم رومیزی ساده و ارزان و در دسترس، در این شهر همچون اجرای یک پروژه رخ می نمایاند؟!
هرچند به عنوان آخرین راه و در حالت فورس ماژور و اضطرار، می توان طرح دو پرچم ایران و کشور میهمان را از طریق یک دستگاه چاپگر رنگی بر روی کاغذ A4 منتشر و هر دو را پس از برش، به صورت مجزا، با یک اندازه و به یک شکل و هیئتی واحد اما موزون و زیبا بر روی پایه های پرچم رومیزی که به وفور در ادارات و سازمان ها وجود دارد، تعبیه و مستقر کرد و بر روی میز قرار داد!
و اما سخن پایانی، حال که مسئولان ذیربط خصوصاً در روابط عمومی ها و امور بین الملل ادارات و نهادها و مؤسسات دولتی و خصوصی در مشهد، بارها و بارها از رعایت این ادب ساده در عرف تشریفات بین المللی غفلت کرده و شانه خالی می کنند، به نظر می رسد با تذکر و درخواست اهالی اندیشه و قلم و رسانه و دغدغه داران توسعه ی روابط خارجی مشهد، حل نشود و علی الظاهر این دوستان منتظرند تا نفر اول این استان یعنی شخص استاندار، طی دستورالعمل یا بخشنامه ای، رعایت چنین مهمی را تعیین تکلیف و گوشزد کند که هرچند چنین انتظار و توقعی دور از شأنیت عالی ترین مقام دولت در استان است، اما گویا چاره ای جز این مکاتبه و درخواست و رسانه ای کردن آن، برایمان باقی نمانده که دیگر خود ما نیز از تکرار این تذکار، خسته شده ایم!