-
۲۶ دی ۱۳۹۹
-
بازدید: ۱۰۹۸
زندگی مردم افغانستان برای مخاطب ایرانی پوشیده مانده است | ما مشکل کلانی با ایران نداریم؛ جابر انصار، سرکنسول جمهوری اسلامی افغانستان در مشهد در گفتوگو با خبرنگار شهرآرانیوز به سئوالاتی درباره مهاجران، رابطه ایران و افغانستان، کمبودها و جایگاه مشهد در نگاه مردم افغانستان پاسخ داده است. مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید. چهار دهه قبل، وقتی قشون سرخ شوروی لشکر کشیدند به افغانستان و عرصه را بر زندگی مردم تنگ کردند، مشهد به یکی از مقصدهای مهم مهاجران افغانستانی تبدیل شود. همین است که کنسولگری افغانستان در مشهد، یکی از پرکارترین نمایندگیهای سیاسی این کشور در ایران است؛ نهادی که وظیفه رسیدگی به امور کنسولی اتباع افغانستانی را برعهده دارد و در سالهای اخیر، همکاری نزدیکی با ادارات مربوطبه امور مهاجران در ایران برقرار کرده است.
مهاجران افغانستانی که در ایران زندگی میکنند استحاله نشدهاند
شهرآرا: آقای انصار چرا ایران و بهخصوص شهر مشهد به یکی از مقصدهای مهم مهاجرت مردم افغانستان تبدیل شد؟
افغانستان و ایران تاریخ و فرهنگ مشترک دارند. ممکن نیست بتوانیم وجوه مشترک دو کشور را از هم جدا کنیم، چون رابطه خونی، تاریخی و زبانی، رابطهای نیست که بشود آن را با جغرافیای سیاسی، چند خط و موافقتنامههای قانونی از هم جدا کرد. این جغرافیا متعلق به مردم افغانستان، ایران، تاجیکستان و حتی ترکیه است. ما این حوزه را اینطور میبینیم که یک مدنیت واحد دارد و بین تاریخ کهن و تاریخ نوین یک آدرس بیشتر ندارد.
یقینا مهاجرت مردم افغانستان در زمان تجاوز قشون سرخ به ایران ناشی از اجبار بود. مردم افغانستان تنها به ایران مهاجر نشدند؛ آنها به کشورهای دیگر جهان هم رفتند، اما در ایران خانه گرفتند، زندگی کردند و آمیخته شدند، با همان فرهنگی که از قبل در آن ریشه داشتهاند. اگر ما مهاجرت افغانها به دیگر کشورهای جهان را مطالعه کنیم، میبینیم آنها در آن جامعه استحاله شدهاند، فرهنگ، زبان و همهچیز آنها از بین رفته است، اما مهاجران افغانستانی که در ایران زندگی میکنند استحاله نشدهاند، چون در فرهنگ خود پرورش یافتهاند و با اعتقادات خود زندگی کردهاند. یقیقنا از 40سال مهمانداری مردم ایران، از نظام جمهوری اسلامی ایران، تشکر و قدردانی میکنیم. این 40سال همزیستی با ایران را با هیچیک از کشورهای دنیا مقایسه نمیکنیم.
توانایی مهاجران افغان در ایران قابل توجه هست
شهرآرا: این همزیستی متفاوت سبب شده است شاهد تربیت نسل تحصیلکردهای از مهاجران افغانستانی در ایران باشیم؛ نسلی که دانشگاه رفتهاند و حالا نخبگانی هستند که میتوانند به افغانستان کمک کنند. شما بهعنوان سرکنسول جمهوری افغانستان در مشهد آیا توصیه میکنید که نخبگان افغانستانی به کشورشان بازگردند؟
موضوع تشویق ما یک بحث است، موضوع ضرورتهای جامعه ما چیز دیگری است. یقین دارم که چهار دهه جنگ در افغانستان شالوده نظام سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مردم ما را متلاشی کرده، زیربناهای کشور بهکلی از بین رفته و امروز فقر، بیکاری و نبود سطح کافی سواد، مهمترین عوامل ادامه جنگ در افغانستان است. برای ساختن یک افغانستان نوین و پیشرفته همه مردم در هرجای دنیا که هستند، باید دست به دست هم بدهند و رسالت خود را درقبال مردم خود ایفا کنند. استعدادها و تواناییهای مهاجران افغان در تمام دنیا شایانتوجه است، بهخصوص در ایران. مهاجران بهسختی توانستهاند درس بخوانند، چیزی یاد بگیرند و به دانش خود بیفزایند. قطعا حضور اینها در افغانستان نقطه عطفی برای ترقی و تعالی این کشور خواهد بود.
قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان، اتباع این کشور را بدون هرگونه تبعیض در سرنوشت سیاسی کشور دخیل میداند. ما یک نظام منتخب داریم، درکنار آن دو مجلس و شوراهای ولایتی داریم که همه آنها براساس انتخابات شکل گرفته است. نظام اجرایی ما از بهترین مدلهای استخدام نیروی انسانی است و در آن هیچگونه قیدی برای تبعیض بین مردم نیست. اما آیا ظرفیت استخدام این تعداد نیرو در جامعه کنونی وجود دارد؟ من فکر میکنم باید درکنار نظام اداری افغانستان، فرصتی را فراهم کنیم که زمینههای فعالیت بخش خصوصی فراهم شود. یعنی در هر عرصهای که شما خواستید، بتوانید کار کنید. امیدوارم نخبگان بیشتر از اینکه به فکر جذب در ساختارهای دولتی افغانستان باشند، به فکر نوآوری، ابتکار و خلاقیت باشند.
در خراسان رضوی ممنوعیت تحصیل برای دانشآموزان افغانستانی از بین رفته است
شهرآرا: از این جهت موضوع بازگشت نخبگان را پرسیدم که بهنظر میرسد نگاه جامعه مهاجر مشهد به کنسولگری افغانستان تغییر کرده است. امروز مهاجران از مراجعه به کنسولگری نگرانی ندارند و بهنوعی از انجام کارشان در این نمایندگی سیاسی اطمینان دارند. این اطمینان از انجام چه خدماتی سرچشمه میگیرد؟
براساس آمارهای ما، در چهار استان ایران که مسئولیت رسیدگی به امورکنسولی اتباع افغانستانی که در آنها زندگی میکنند، برعهده ماست، حدود یکمیلیون و پنجاه تا یکمیلیون و صدهزار مهاجر داریم که نوع اسناد قانونیشان متفاوت است. ارائه خدمات برای این تعداد مراجعهکننده، در این کنسولگری، کار سختی است و کسب رضایت هموطنان عزیزمان سختتر از آن. به همین دلیل ما از همکارانمان خواستیم حوصله بیشتری در برخورد با مهاجران داشته باشند و مشکلات آنها را حل کنند.
اقدامات خوبی مثلا در حوزه درمان و تحصیل مهاجران انجام شده است؛ جا دارد از مسئولان جمهوری اسلامی ایران قدردانی کنیم که هزینههای مهاجران را درزمینه درمان تاحدی رفع کردند. در بخش آموزشوپرورش هم از مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی ایران برای صدور فرمانی بهمنظور بازنماندن هیچ دانشآموز افغانستانی از تحصیل، تشکر میکنم. خوشبختانه در حوزه استان خراسان رضوی ممنوعیت تحصیل از بین رفته است؛ ضمن اینکه وظیفه خود میدانم که از همه معلمانی که هماکنون مشغول آموزش علم برای بچههای مهاجر افغانستانی هستند، تشکر و قدردانی کنم.
کنسولگری ما یکی از پرکارترین کنسولگریهای افغانستان در منطقه است. ما در همین شرایط بسیار بد کرونایی روزانه ۱۵۰۰نفر پذیرش داریم و این بسیار زیاد است؛ اگر گاهی کمکاری میشود، مهاجران عذر ما را پذیرا باشند.
محدودیتهای بانکی به صادرات بین ایران و افغانستان لطمه میزند
شهرآرا: تداوم مشکلات مهاجران در حوزه کارتهای بانکی، سیمکارت و ثبتنام مدارس شامل همین کمکاریها میشود؟ برای مثال شاید یک مهاجر افغانستانی از شما این سؤال را داشته باشد که وقتی خبر مسدودشدن کارت بانکی مهاجران را در فضای مجازی میبینید، بهعنوان سرکنسول افغانستان تا چه حد خودتان را درگیر میکنید و چه کاری برای حل آن انجام میدهید؟
ما خود را درگیر نمیکنیم، بلکه درگیر هستیم؛ این دو با هم متفاوتند. ما دور از آتش نیستیم، در درون آتشیم. این اواخر قضایای زیادی در رسانهها دستبهدست شده است، مثل مسدودشدن کارتهای بانکی. با اینکه میدانیم تمرکز قدرت در ایران در مرکز است و تصمیمات در تهران گرفته میشود، در اولین روزی که این موضوع را شنیدم، با مقامات استانی در خراسان رضوی صحبت کردم. بعد موضوع را به سفارت افغانستان در تهران انتقال دادم. آنها اقدامات خود را انجام داده بودند، و نهتنها موضوع کارت بانکی، بلکه طرح مجلس درباره قانونمندکردن ورود اتباع افغانستانی به ایران را در دست داشتند. حرف من این است که در شرایط کنونی که در ایران درباره موضوعات اقتصادی مشکلاتی وجود دارد، ایجاد اصطکاک در بعضی موضوعات تجاری مهاجران افغان، یک ضربه دیگر به اقتصاد ایران خواهد بود. مبالغ هنگفتی از بیشاز یکمیلیون مهاجری که دارای کارت بانکی هستند، در بانکهای جمهوری اسلامی انباشته شده؛ این همان پولی است که با آن کالا به افغانستان صادر میشود و دوباره به چرخه اقتصادی ایران بازمیگردد. هر نوع محدودیت (بانکی) به صادرات بین ایران و افغانستان لطمه ناگواری خواهد زد.
برای کاهش هزینههای کنسولی در ایران مصمم هستیم
شهرآرانیوز: البته برخی گلایهها مربوطبه خود ضوابط دولت افغانستان است؛ مثلا هزینههای کنسولی که پرداختش برای اغلب مهاجران دشوار است. کاهش این هزینهها از مهمترین خواستههای مهاجران مقیم ایران است.
ما به همین منظور، طرحی را تقدیم معاون سیاسی وزارت خارجه افغانستان کردیم. در وزارت امور خارجه روی این طرح کار شده است و به مقام عالی ریاستجمهوری تقدیم خواهد شد. هم امیدوایم و هم مصمم که این اتفاق بیفتد. این حق مردم افغانستان است که در حد توان و بضاعتشان از آنها هزینه دریافت شود.
شهرآرا: برای تکمیل پروژه تذکره الکترونیکی هم جدیدا اقدامی صورت دادهاید؟
تذکره الکترونیکی، یکی از اسناد بسیار مهم هویتی نظام جمهوری اسلامی افغانستان و یک پروسه کاملا ملی است. تقریبا چندهزار تذکره الکترونیکی را در مشهد توزیع کردیم. شرایط و مقررات دریافت تذکره بسیار ساده است. من از همه مهاجران میخواهم که برای دریافت تذکره اقدام کنند. تذکره الکترونیکی، سندی معتبر برای دستگاههای مختلف ایران در موضوع مهاجران خواهد بود. تاکنون در حدود 120هزار نفر نوبت گرفتهاند. سایت چهارچشمه هم کار خود را آغاز کرده است. اگر لازم باشد ما سایت سیار ایجاد میکنیم. از نمایندگی وزارت خارجه در شمال شرق، استانداری خراسان رضوی، اداره محترم اتباع و اداره محترم گذرنامه قدردانی میکنم که فرصتهای خوب همکاری در این زمینه را ما مهیا کردند. در یک تفاهمنامه اداره اتباع، سالنی با ظرفیت 2هزار نفر در روز را دردسترس ما قرار داده است.
سند همکاریهایی استراتژیک نقشه راهی برای پیمودن راههای طولانی است
شهرآرا: به گمان شما سند همکاریهای استراتژیک ایران و افغانستان که در مراحل نهایی تدوین است، میتواند این مشکلات را رفع کند؟ در کل تصویب این سند و امضای آن توسط رؤسای جمهور دو کشور چه تأثیری بر روابط دو کشور خواهد داشت؟
این سند در پنجبعد تعریف شده و یک سند جامع از همکاریهاست؛ البته باید سالها قبل طرح، تصویب و امضا میشد. امضای این سند دورنمایی برای همکاریهای درازمدت بین دو کشور است. بین دو کشوری که هرکدام بخواهند به منزل مقصود برسند فقط بهواسطه یکدیگر میتوانند. اگر افغانستان خواسته باشد به آبهای آزاد راه پیدا کند، هیچ راهی سهلتر و آسانتر از جمهوری اسلامی ایران برای ما نیست، اگر ما خواسته باشیم به اروپا راه پیدا کنیم، هیچ راهی سادهتر از ایران نداریم؛ برعکس اگر ایران بخواهد به چین و کشورهای آسیای میانه راه پیدا کند، کریدور ترانزیت شرق را برای کشور خود تعریف کند، هیچ راهی سادهتر، آسانتر و مطمئنتر از افغانستان نیست. علمی که ما از ایران به افغانستان انتقال میدهیم، دوباره نیاز به ترجمه آن نداریم. اگر ایران بخواهد در بازارهای افغانستان بهصورت بلندمدت کار کند، هیچ زمینهای مساعدتر از سرمایهگذاری در این کشور وجود ندارد، افغانستانی که نیاز به انرژی دارد، نیاز به استخراج معادن دارد و به زیرساختهای اقتصادی نیاز دارد. در بخش کشاورزی ما آماده دریافت تجربه ایران در حوزه کشت فراسرزمینی هستیم. درزمینه همکاری امنیتی هیچ راهی مطمئنتر از همکاری امنیتی بین دو کشور نیست و کشور ثالثی در این زمینه وجود ندارد. در رابطه با قاچاق موادمخدر، قاچاق انسان، قاچاق ارز و قاچاق کالا که دو طرف از آن صدمه دیدهاند، هیچ راهی مطمئنتر از همکاری و قبول این مشکلات وجود ندارد.
ما مشکل کلانی با ایران نداریم؛ مشکلات بسیار محدود و کوچک است که با یک گفتمان میتوانیم آن را حل کنیم که این گفتمان نیاز به یک سند دارد. من سند همکاریهای درازمدت بین ایران و افغانستان را یک نقشه راه میبینم برای پیمودن راههایی که باید بیپماییم و با امضای این سند، ما این راهها را بهسادگی و آسانی طی خواهیم کرد.
صادرات بین ایران و افغانستان باید دو سویه باشد
شهرآرا: بهنظر میرسد راه آهن خواف-هرات در همین راستا افتتاح شده است. به عقیده شما این راه آهن چه تأثیری بر افزایش مبادلات اقتصادی دو کشور خواهد داشت؟ چه تضمینی میتوانید به تاجران ایرانی مشتاق سرمایهگذاری و تجارت بدهید که این مسیر در امنیت خواهد بود؟ ضمن اینکه مطلع هستید قطعه چهارم این راه آهن کی ساخته خواهد شد؟
در اقتصاد امروز هزینه حملونقل، موضوع مهمی است. یقینا با ایجاد خطوط ریلی هزینه حملونقل کاهش پیدا میکند. امروز سقف مراودات مالی افغانستان و ایران ۲ میلیارد و ۸۰۰میلیون دلار است که اکثرا شامل صادرات جمهوری اسلامی ایران به افغانستان است. با خط ریل، هزینه این مراودات کاهش پیدا میکند و این یک گام مثبت در توسعه روابط اقتصادی بین دو کشور است. دوم، ما میخواهیم به جمهوری اسلامی ایران بگوییم که خطوط ریلی که ایجاد شده است، خط یکسویه نباشد، بلکه دوسویه باشد و ازطرفی موانعی که سر راه صادرات افغانستان است، برچیده شود تا ما بتوانیم صادرات خود را با هزینه کم و دور از تشریفات دستوپاگیر و سلیقهای انجام دهیم تا این خط برای صادرات دو کشور دوسویه باشد، تا ما بتوانیم ازطریق ایران به آبهای آزاد و سایر کشورهای دنیا راه پیدا کنیم، یعنی به کشورهای هدف خود که شناسایی کردهایم، برسیم. تأمین امنیت این خط ریلی را اداره محلی ولایت هرات برعهده دارد. در برنامه افتتاح پروژه هم والی هرات برای تأمین امنیت اطمینان دادند. فاز چهارم ازطرف وزارت مالیه افغانستان به طرف قرارداد تحویل داده شده است، کار در جریان است و تکمیل فاز چهارم خواسته ما هم است. علاوهبراین ما در تلاش هستیم تا خط ریلی بین تورغندی-هرات هم ایجاد شود. درخواست من از بخش خصوصی ایران این است که روی این خط و سایر خطوط ریلی افغانستان سرمایهگذاری کنند.
امیدوارم با آمدن صلح در افغانستان پذیرای دوستان ایرانیمان باشیم
شهرآرا: در این چشمانداز روزی را میبینید که مردم ایران و شهروندان مشهدی برای تعطیلات با قطار به هرات بروند؟
من آرزو دارم که هرچه زودتر صلح در افغانستان محقق شود. صلح آرزوی مردم افغانستان است. امیدوارم این اتفاق آن روز نباشد و بسیار زود باشد. مهاجران به کشورشان بازگردند، و صلح در منطقه حاکم باشد. تا ما بتوانیم از زحمات دوستان ایرانیمان بهخاطر این 40سال با میزبانی از آنها تشکر کنیم و میزبانهای خوبی برای تعطیلات آنها باشیم.
شهرآرا: خود مشهد در نگاه شما چه جایگاهی دارد؟
مشهد اول با مقبره مبارک امامرضا(ع) معنا پیدا میکند و این اولین چیزی است که بعد شنیدن نام مشهد به ذهن ما میرسد. دوم سرزمینی که ما با هم خیلی مشترکات داریم. هرات و مشهد دو شهری هستند که باهم اشتراکاتی دارند که جدایی از اینها کار دشواری است. اگر ما به گذشتهها برگردیم، مسجد گوهرشاد در مشهد مقدس و مقبره گوهرشاد در هرات و آخوند خراسانی که مرد مشترک بین ما و مشهدیهاست را میبینیم. من نمیگویم مشهد خانه دوم ماست، مشهد خانه ماست، خانه هراتیهاست. من آرزو دارم صلح در افغانستان محقق شود و دوستان مشهدی ما در هرات باشند. همیشه وقتی صحبت از خواهرخواندگی بین هرات و مشهد است، من میگویم نه، اینها خواهرهای دوقلو هستند. این دو شهر شباهتهایی باهم دارند که تفکیکپذیر نیستند. مشهد برای ما کریدور اقتصادی است، کوریدور ترانزیت است و برعکس هرات برای افغانستان. قطعا این دو ولایت میتوانند در تغییر سرنوشت مردمان دو کشور نقش بسزایی داشته باشند.
زندگی مردم افغانستان برای مخاطب ایرانی پوشیده مانده است
مهاجران هیچ وقت رسانه نداشتهاند. امروز که شهرآرا به افغانستان نگاه تخصصی دارد و فرصتی را ایجاد کرده که بهصورت تخصصی به مشکلات مهاجران پرداخته شود و اشتراکات دو کشور مورد توجه قرار گیرد به نظر شما چطور میتواند موفقتر عمل کند؟
مسئولیت رسانهها وصل است نه فصل؛ آنگونهکه شما مسئولیت خود را از قبل شناختهاید و بهدنبال نزدیکی بین دو ملت هستید. مهاجرانی که در ایران زندگی کرده و بزرگ شدهاند از فرهنگ مردم ایران آگاه هستند. اما چیزی که پوشیده مانده این است که در افغانستان چه چیزهایی وجود دارد که مردم ایران از آنها خبر ندارند؛ آیا فقط اخبار جنگ داستان زندگی مردم این کشور است یا افغانستان هم یک کشور با مدنیت، با تاریخ و با قرابتهای بسیار نزدیک با ایران است؟ من فکر میکنم که اگر شما بتوانید این زاویه از زندگی مردم افغانستان را به تصویر بکشید و مردم ایران را با واقعیتهای زندگی در افغانستان آشنا کنید، مؤثر خواهید بود. هرقدر شناخت یک ملت از مردمان یک سرزمین بیشتر باشد، زمینههای وصل فراهم میشود. اصلا مگر ما تاریخ و فرهنگ مشترک را در کجا تعریف میکنیم؟
ما باید از درد مشترک به درک مشترک برسیم
خبرنگاران رسالت بسیار بزرگی دارند؛ آزادی بیان، یکی از آرزوهای جامعه انسانی در همه جای جهان است. در پرتو آزادی بیان باید حقایق گفته شود، خواستههای مردم بهصورتی چیدمان شود که یکی بر دیگری ترجیح داده نشود. این بسیار مهم است که خبرنگار واقعیتها را کنار هم قرار دهد تا از دل آنها به حقیقت برسد. جامعه مهاجر افغانستان در ایران و بهخصوص در مشهد با انبوهی از مشکلات روبهروست، چون جبر زمان آنها را مهاجر کرده است، اما بخواهیم یا نخواهیم میهمان هستند، با انبوه مشکلاتی که خود جمهوری اسلامی ایران در موضوع تحریمهای بینالمللی با آن روبهروست، یقینا برای یک مهاجر زندگی از این بهتر نخواهد بود. ما آرزو داریم که هرچه زودتر تحریمهایی که علیه جمهوری اسلامی ایران وجود دارد برداشته شود، نظام جمهوری اسلامی ایران بتواند در کانون نظام بینالملل به خواستها و نیازهای اساسی کشوری خود بازگردد، قطعا زمانیکه این مشکلات کم شود، مهاجران افغانستانی هم که در ایران زندگی میکنند، از آن متأثر میشوند. ما درد مشترک داریم و از درد مشترک باید به درک مشترک برسیم؛ یقینا این با رسالتی که خبرنگاران دارند محقق میشود و آنها باید دو ملت را برای رسیدن به موفقیتهای بیشتر همراهی کنند.
نخبگان مهاجر میتوانند زمینه وصل را ایجاد کنند
ما نوروز مشترک داریم، ما شخصیتهای مشترک داریم، اینها را بیایید تعریف کنیم. ما زبان مشترک داریم، زبانی که ریشه در تمام خواستها و نیازهای ما دارد. ما دین مشترک داریم. هیچکس نمیتواند اینها را از هم جدا کند. نشان دادن اینها وظیفه شما بهعنوان یک رسانه است. امکان ندارد در یک جامعه که 3میلیون مهاجر زندگی میکند، در بین آنها مجرم و خلافکاری وجود نداشته باشد. جامعه انسانی است و یقینا این خبرها افکار عمومی را خدشهدار میکند و فاصله ایجاد میکند، اما در بین این جامعه مهاجر، نخبگانی هستندکه بسیار میتوانند زمینه وصل را ایجاد کنند. اگر شما این وجه از جامعه مهاجر را به تصویر بکشید قطعا مؤثر خواهد بود.
شهرآرانیوز: اگر یک جوان مهاجر افغانستانی هنرمند از کنسولگری درخواست کمک کند تا با نهادهای مسئول در استان خراسان رضوی برای همکاری با وی، هماهنگی انجام دهد، شما این کار را برای مهاجر افغانستانی انجام میدهید؟
ما تنها نامهنگاری نمیکنیم، بلکه به یکی از دیپلماتهای خود مأموریت میدهیم که تا آخر ماجرا همراه آن فرد باشد و تلاش کند کار او انجام شود؛ چندین مورد مثل این داشتهایم. درباره ورزشکاران، مدارس خودگران و بیماران، تاکنون بارها این کار را انجام دادهایم.
سیدمحمدرضا هاشمی | شهرآرانیوز